22 مرداد 1345

بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 22 مرداد 1345 درباره سرلشکر پرویز خسروانی، رئیس ژاندارمری مرکز «نامه بدون امضائی که ظاهرا از طرف صاحبان دکه‌هایی که در خارج از شهر قرار دارد وسیله پست شهری جهت تیمسار ریاست ساواک ارسال شده بود مبنی بر اینکه نام‌برده بالا با شخصی به نام صبوری (صاحب مغازه استیل در لاله‌زارنور) شریک شده و در باغی که متعلق به صبوری و در کرج واقع است بساط پیاله‌فروشی دایر و اعمال ناشایست دیگری انجام می‌دهند».
در ادامه گزارش آمده است: «نتیجه تحقیقات معموله حاکی است: آقای صبوری در جاده شاهدشت (چهارکیلومتری کرج) دارای باغی است که در آن استخر و همه گونه وسایل پذیرایی آماده است. نام‌برده اکثر شب‌های تعطیل پارتی‌هایی با ارکستر در باغ مذکور ترتیب می‌دهد که اشخاص بسیاری در آن شرکت دارند که از نظر باغبانش که شخص بی‌سوادی است ناشناخته هستند. در غیاب آقای صبوری کسی به باغ رفت‌وآمد ندارد مگر با داشتن کارت که تعداد این قبیل اشخاص نیز بسیار کم است».
ساواک تهران اضافه نمود: ضمن زیر پاکشی از باغبان از وی در مورد آمدن سرلشکر خسروانی سؤال شد؛ اظهار داشت او را نمی‌شناسد، ولی ممکن است بین مدعوین بوده باشد.[1]

روزنامه «اطلاعات» نوشت: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا و اروپا که برای یک دیدار کوتاه از وطن و بستگان خود به ایران آمده‌اند عصر پنجشنبه مجلس تودیع باشکوهی در دبیرستان رضاشاه کبیر ترتیب دادند که نخست‌وزیر و وزرا و بستگان دانشجویان در آن شرکت داشتند و آقای هویدا طی سخنان خود، تحولات ایران را تشریح کرد و اعلام داشت که مشکلات ایرانی باید راه حل‌های ایرانی داشته باشد و ایران امروز به جوانان خود نیاز فراوان دارد. 
نخست‌وزیر به تقاضای دانشجویان پشت تریبون قرار گرفت و ضمن اظهار خوش‌وقتی از دیدن مجدد دانشجویان گفت: رشد اقتصادی متوسط جهان در سال قبل 8 درصد بود، اما ما رشدی معادل ۱۲ درصد داشتیم و ان‌شاءالله امسال هم خواهیم داشت.
امروز در حضور شاهنشاه آریامهر بودم. شاهنشاه، که از برنامه‌های پیشرفت مملکت صحبت می‌کردند، فرمودند: ما احتیاج مبرمی به این جوانان داریم و علاقه‌مندیم که دانشجویان ما هر چه زودتر به کشورشان باز گردند و به صورت عواملی مؤثر در به ثمر رسانیدن برنامه‌های انقلابی کشور تلاش کنند.
در حقیقت شما عوامل مؤثر رشد بعدی اقتصادی کشور می‌باشید. من از شما خداحافظی نمی‌کنم و به شما هم نمی‌گویم وقتی که به خارج رفتید چه بگویید، فقط می‌گویم آنچه که شایسته یک ایرانی است انجام دهید و هر چه زودتر برگردید که ما به شما احتیاج مبرم و فوری داریم.
آن‌گاه آقای نخست‌وزیر و وزرای آموزش و پرورش و اطلاعات به میان دانشجویان و خانواده‌های آنها رفتند و این مراسم تا پاسی از شب رفته ادامه داشت.[2]

روزنامه «اطلاعات» به نقل از «شرکت سهامی جیپ» نوشت: در پاره‌ای از جراید محترم پایتخت مطالبی درباره شرکت سهامی جیپ و اتومبیل رامبلر ملاحظه شد که این شرکت را ناگزیر از توضیح می‌سازد؛ زیرا مسائلی در معرض افکار عمومی گذارده شده که نه فقط با حقیقت وفق ندارد، بلکه برای حیثیت و موقعیت مؤسسه‌ای که قدم در راه انجام یک برنامه بزرگ صنعتی کشور پیش گذاشته فوق‌العاده زیان‌بخش می‌باشد.
متأسفانه دیده شد در خلال انتشار این مطالب از سوءاستفاده‌ها و میلیون‌ها تومان کلاهبرداری شرکت و تبانی با مأمورین اداره گمرک برای خروج اتومبیل رامبلر بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی بحث شده است که هیچ یک از آن مطالب مقرون به حقیقت نیست و انتشار این گونه مطالب به شهرت تجارتی و اقتصادی شرکت لطمه می‌زند.

آقای آرام، وزیر امور خارجه، طی مصاحبه‌ای اعلام داشت که در انتظار دریافت دعوت‌نامه‌ای برای شرکت در کنفرانس وزرای خارجه دول آسیایی برای رسیدگی به مسئله ویتنام است. وزیر خارجه ایران ضمنا اعلام کرد که شاهنشاه عقیده و علاقه خاصی به دوستی و اتحاد و برادری دول اسلامی دارند و به همین جهت اقداماتی برای برقراری روابط سیاسی میان پاکستان و مالزیا به عمل آورده‌اند که امید است به‌زودی به نتیجه برسد.
از آقای وزیر خارجه پرسیده شد: چند روز پیش در اخبار دیده شد که دولت‌های تایلند و فیلیپین و مالزی برای حل مسئله ویتنام از چند کشور آسیایی من‌جمله ایران دعوت کرده‌اند که کنفرانسی از وزیران خارجه این کشورها تشکیل گردد و راه حلی بیندیشند که به جنگ ویتنام خاتمه دهد. آیا این دعوت‌نامه به وزارت امورخارجه رسیده است یا نه و اساسا نظر جنابعالی نسبت به چنین کنفرانسی چیست؟
آقای آرام گفت: اعلیحضرت همایون شاهنشاه همواره نسبت به حل مشکل ویتنام علاقه خاصی ابراز فرموده‌اند. راجع به دعوت هم گرچه هنوز به وزارت خارجه نرسیده، ولی اطمینان داریم که چنین دعوتی فرستاده شده و شاید طی این چند روز دریافت شود. البته پس از وصول مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. بدیهی است دولت شاهنشاهی از هر اقدامی که به منظور استقرار صلح در ویتنام از طرف هر کشور یا گروه کشورها به عمل آید استقبال می‌کند و به سهم خود از تشریک مساعی در این راه مضایقه نخواهد کرد.

به مناسبت تشکیل کابینه جدید عراق، امروز تلگرام تبریکی از طرف آقای امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر، به عنوان آقای ناجی طالب، نخست‌وزیر عراق، به بغداد مخابره شد.

تیمسار ارتشبد دکتر بهرام آریانا، ریاست ستاد بزرگ‌ارتشتاران، که به اتفاق تیمسار سپهبد روحانی، تیمسار سپهبد طوفانیان و سرکار سرهنگ کاظمی و سرهنگ ابتهاج بنا به دعوت رئیس ستاد ارتش آلمان برای بازدید از نیروهای مسلح آن کشور به پایتخت آلمان غربی عزیمت نموده بود، ساعت 10:30 بعدازظهر دیروز با هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد.
در فرودگاه جمعی از امرا و افسران نیروهای مسلح شاهنشاهی و دوستان و آشنایان از ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران و همراهان استقبال کردند.

روزنامه «اطلاعات» نوشت: آقای مهندس اصفیا، مدیرعامل سازمان برنامه، روز دوشنبه آینده برای عقد قرارداد خرید کارخانه تبدیل ورق فولاد به لوله‌های گاز طبیعی به آمریکا می‌رود.
در این سفر آقای مهدی سمیعی، رئیس کل بانک مرکزی، با آقای مهندس اصفیا خواهد بود.
مسافرت آقای مهندس اصفیا در حدود دو هفته طول خواهد کشید.
به طوری که مقامات سازمان برنامه اظهار داشته‌اند هزینه تأسیسات تبدیل ورق فولاد به لوله‌های مورد استفاده در حمل گاز طبیعی از ایران به شوروی در حدود هفتصدمیلیون ریال برآورد شده است.
مدیرعامل سازمان برنامه در عین حال ضمن اقامت در آمریکا با بانک جهانی و احتمالا تعدادی از بانک‌های بزرگ آمریکایی که تاکنون پیشنهاداتی برای اعطای اعتبار جهت اجرای طرح تأسیس کارخانه لوله گاز به ایران داده‌اند، تماس خواهد گرفت و با مسئولین آنها در مورد نحوه پرداخت و شرایط این اعتبارات مذاکره خواهد کرد.
 

بامداد امروز، مرد پنجاه‌ساله‌ای که به جرم قتل محکوم به اعدام شده بود، در محوطه زندان شهربانی زاهدان به دار آویخته شد.
وی حمل رخشک نام داشت و در حدود 22 سال پیش مرتکب قتل دو نفر شده بود.
در 2 اردیبهشت‌ماه ۱۳2۳، حمل به علت اختلافات شدیدی که با دو نفر به اسامی رسول خدابخش، فرزند امان‌الله، و خداداد، فرزند حسین، داشت تصمیم به قتل آنها گرفت و هر دو آنها را در نزدیکی ایرانشهر هدف گلوله قرار داد و به قتل رساند.
وی در همان هنگام متواری شد و تا سه سال قبل مخفی بود و مأمورین برای دستگیری او در سراسر کشور تلاش می‌کردند. سرانجام وی در 22 شهریور 1342 پس از نوزده سال فرار دستگیر شد و در دادگاه محکوم به اعدام گردید.
قاتل، هنگام اجرای حکم اعدام فوق‌العاده پریشان و مضطرب بود و مرتبا از عمل خود اظهار ندامت می‌کرد.

غلامرضا سمیعی طی یادداشتی در روزنامه «اطلاعات» نوشت: سال‌هاست که بر اثر کمبود مدارس فنی و دانشگاه‌ها، فرزندان برومند و مغزهای اندیشمند ما به جهان مغرب روی‌آور می‌شوند و بیشترشان پس از فراغ از تحصیل ترک یار و دیار می‌گویند و نه با فراغ خاطر، بلکه با تحمل محنت فراق از خان و مان در همان دیار غربت به کار می‌پردازند و علی‌رغم میل باطنی خودشان در جوامعی که در حال حاضر عواطف انسانی در آنها حکم کبریت احمر را پیدا کرده است مستهلک می‌گردند.
در بادی امر چنین به نظر می‌رسد که جلای وطن جوانان صرفا مولود نبودن وسیله تحصیل یا کار است، اما بسیار مشاهده شده است که برای دسته‌ای از جوانان کار و وسیله تحصیل نیز فراهم است بااین‌حال همواره ذکر و فکرشان عزیمت به اروپا یا آمریکا و زندگانی در آن سامان است. پس دامن زدن به این التهاب درونی علاوه بر وسیله کار و تحصیل عوامل دیگری نیز هست.
به عقیده نگارنده این سطور یکی از مهم‌ترین این عوامل عدم توجه اولیای امور فرهنگی به خواسته‌های درونی طبقه جوان کشور است. به عبارت بهتر فرهنگ ماست که باید جوانان کشور را چنان بسازد و بار آورد که بالذات به وطن و هر چه در او هست دل بسپارند و برخیره راه دیار مغرب پیش نگیرند.
جوان دانشگاهی باید به زبان علمی و ادبی کشور خویش واقف باشد تا سخن استاد را بفهمد و از کتب استادان استفاده کند، اما آنچه در این روزها موجب تعجب صاحب‌نظران گردیده است و این ناچیز را با همه بی‌مایگی به عنوان مطلب برانگیخت آن که چگونه اولیای دانشگاه صنعتی آریامهر از این سنّت لازم‌الرعایه عدول کرده و بدون آنکه به حقایق امور توجهی داشته باشند، بدین فریضه ملی با دیده انکار نگریسته‌اند.
دلبستگی به آب و خاک وطن وابستگی به سنن ملی و قومی درک عظمت روح ایرانی تربیت متخصصان زبردست ایرانی از هر دست و در هر فن متخصصانی که به زبان ایرانی تکلم کنند و بنویسند و تعلیم گیرند و تعلیم دهند این است جزئی از حکمت بالغه‌ای که در فرمان گشایش دانشگاه آریامهر نهفته است، آیا برای حصول بدین مقاصد بیش از همه چیز توجه به زبان فارسی ضروری نیست؟
گویا برای متصدیان دانشگاه آریامهر این توهم دست داده است که دانشگاهی که صرفا به تدریس دروس علمی و فنی می‌پردازد نیازی نیست که داوطلب آن به زبان صحیح فارسی آگاهی داشته باشد. این نوع عقیده مبتنی بر عدم درک حقایق مسلم اجتماعی در جهان امروز است. پیداست که هیچ آدم عاقلی از یک نفر مهندس ساختمان یا دکترای فیزیک دانشگاه‌های ایران توقع ندارد سال تولد ابواسحق ربنجنی یا تاریخ وفات عماره مروزی را بداند، اما هیچ آدم عاقلی نیز توقع ندارد که یک فارغ‌التحصیل دانشگاه ایران آثار خود را مثلا به لهجه محلی گیلانی یا مازندرانی بنویسد و از درک مفهوم ساده‌ترین اصطلاحات علمی و ادبی زبان کشور خویش عاجز باشد.

منابع صلاحیت‌دار ترکیه اعلام کردند دولت ترکیه متن طرحی که از نظر دولت ترکیه باید پایه تجدید نظر در قراردادهای دفاعی دوجانبه ترکیه و آمریکا در چهارچوب پیمان ناتو قرار گیرد تسلیم دولت آمریکا کرده است.
دولتین آمریکا و ترکیه در ماه آوریل گذشته موافقت خود را با اصل تجدید نظر در قراردادهای دوجانبه دفاعی بین آمریکا و ترکیه اعلام کردند.
در آن هنگام دین راسک، وزیر امور خارجه آمریکا، به مناسبت شرکت در کنفرانس وزرای سنتو در آنکارا به‌سر می‌برد و طی مذاکراتی که بین او و مقامات دولتی ترکیه به عمل آمد، اصل تجدید نظر در قراردادهای دوجانبه دفاعی بین دو کشور پذیرفته شد.
در محافل صلاحیت‌دار ترکیه گفته می‌شود تجدید نظر در قراردادهای دوجانبه دفاعی آمریکا و ترکیه (تقریبا پنجاه قرارداد) موجب می‌شود که آنها وضع حقوقی مستحکم‌تری پیدا کنند و حاکمیت ملی ترکیه بیشتر محترم شمرده شود.

عبدالقادر الرزاق، رهبر جناح چپ مخالفین دولت الجزایر، امروز وارد تلاویو شد.
این نخستین‌بار است که یکی از شخصیت‌های سیاسی عربی وارد تلاویو می‌شود.
عبدالقادر الرزاق در پاسخ سؤال روزنامه‌نگاران پیرامون هدف او از مسافرت به اسرائیل گفت: هدف سفر من به تلاویو ملاقات با رهبران چپ یهود و عرب در اسرائیل و کمک به استقرار صلح بین اسرائیل و کشورهای عربی است.
عبدالقادر رزاق تأیید کرد که به دعوت مرد خای اورن، رهبر جناح چپ حزب غیر کمونیست «ماپام»، به اسرائیل سفر کرده است.[3]
 

 
پی‌نوشت‌ها