«کودک ولگرد» اسرائیلی از دست فرح جایزه گرفت!/برندگان فستیوال/«ایران در مبارزه با مواد مخدره پیروز شده است»؟!/بهداری شهرداری منحل شد/استعفای نراقی رد شد/شاه در مراسم «سلام عید مبعث»: ایران زیر پرچم اسلام پیش میرود!/اسدالله علم وزیر دربار شد!/درگذشت یزدانبخش/هزینه مترو تهران 5/ 1 میلیارد تومان برآورد شده است
«کودک ولگرد» اسرائیلی از دست فرح جایزه گرفت!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: شب جمعه گذشته علیاحضرت شهبانو جوایز برندگان جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان را در هتل هیلتون اعطا فرمودند.
ابتدا آقای پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر، گزارشی به عرض رسانید و اظهار داشت: برگزاری چنین جشنوارهای در ایران یکی از برنامههای مفید و ارزندهای بود که در طريق نیات مقدس شاهنشاه آریامهر صورت گرفت و به يقين تأثیر بسزایی در جهت حسن تفاهم بينالمللی، جلب توجه کارگردانان و سازمانهای فیلمبرداری نسبت به سلامت فکری کودکان و هدایت افکار عمومی و تعلیم و تربیت نوباوگان میهن عزیز ما خواهد داشت.
سپس آقای مک لارن متن رأی هیئت داوران را به اطلاع رساند و از پیشگاه علیاحضرت شهبانو استدعا نمود جوایز برندگان فیلمهای جشنواره را اعطا فرمایند.
برندگان فستیوال
جایزه بزرگ مجسمه طلایی فستیوال برای بهترین فیلم به فیلم لهستانی «دزدان ماه»؛
جایزه مجسمه طلایی فستیوال برای بهترین فیلم کودکان (4 تا 8 سال) به فیلم لهستانی «جك و سگهایش»؛
جایزه مجسمه طلایي فستیوال برای بهترین فیلم جوانان به فیلم هلندی «پان»؛
پلاک طلایی در گروه فیلمهای تفریحی برای کودکان به فیلم ایتالیایی «زاغ دزد»؛
پلاک طلایی در گروه فیلمهای آموزشی برای کودکان به فیلم بلغاری «پسر و قیچی»؛
پلاک طلایی در گروه فیلمهای تفریحی برای جوانان به فیلم اسرائیلی «کودک ولگرد»؛
پلاک طلایی گروه فیلمهای آموزشی برای جوانان به فیلم آلمانی «در دهکده حاجي لكلكها»؛
پلاك نقرهای در گروه فیلمهای تفریحی برای کودکان به فیلم شوروی «موروسکو»؛
پلاك نقرهای در گروه فیلمهای آموزشی برای کودکان به فیلم کانادایی «رقص مربع»؛
پلاك نقرهای در گروه فیلمهای تفریحی برای کودکان به فیلم رومانی «سفید و سیاه»؛
پلاك نقرهای در گروه فیلمهای آموزشی به فیلم آمریکایی «یک زندگی جدید برای جنیفر»؛
مانسیون مخصوص به خاطر ایفای نقش برجسته به دوشیزه «قانك پائو يانك» هنرپیشه فیلم «ثعلبها و عشق» محصول کشور چین.[1]
«ایران در مبارزه با مواد مخدره پیروز شده است»؟!
«رویتر» 11 نوامبر از ژنو گزارش داد: هیئت دائمی مرکزی مواد مخدر سازمان ملل امروز در گزارشی به اجلاسیه سه هفتهای کارشناسان مواد مخدر اعلام کرد که منع کشت خشخاش در ایران با موفقیت انجام گرفته است و در نتیجه آن اعتیاد به تریاک کاهش یافته است و به جزء ناچیزی از سابق رسیده است.[2]
بهداری شهرداری منحل شد
بهداری شهرداری منحل و انجمن بهداری شهرستان تهران از امروز آغاز به کار کرد و آقایان دکتر جهانشاه صالح به ریاست و دکتر عاطفي به سمت مدیریت عامل انجمن برگزیده شدند.
استعفای نراقی رد شد
استعفای آقای عباس نراقی از نیابت ریاست کانون وکلای دادگستری در جلسه روز پنجشنبه هیئتمدیره کانون رد شد و مقرر گرديد که نایب رئیس کانون وکلا كماكان وظایف محوله را انجام دهد.[3]
شاه در مراسم «سلام عید مبعث»: ایران زیر پرچم اسلام پیش میرود!
روزنامه «اطلاعات» در شماره امروز نوشت: شاهنشاه آریامهر دیروز در مراسم سلام عید سعید مبعث در پاسخ عرض تبريك «آقایان علما و روحانیون» فرمودند: بزرگترین افتخار ما این است که آنچه میکنیم منطبق با روح و مفهوم تعاليم عالیه اسلامی و دستورات مقدس قرآن کریم و حضرت رسول اکرم است.
مراسم سلام از ساعت ۹ صبح دیروز در کاخ گلستان آغاز شد و تا ساعت نیم بعد از ظهر ادامه داشت.
در ساعت 10:30 بامداد، آقایان نخستوزیران و وزیران استانداران سفرا و وزرای مختار سابق به پیشگاه ملوکانه شرفياب شدند و آقای امانالله اردلان به نمایندگی از طرف عموم ايشان عید سعید مبعث را تبريك عرض کرد و اظهار داشت:
زهی افتخار برای جاننثار است که در این روز سعید عید مبعث اشرف مخلوقات و سید کائنات رسول اکرم خاتمالنبیین حضرت محمد بن عبدالله صل الله عليه و آله وسلم شادباش صمیمانه و صادقانه خود و چاكرانی که افتخار شرفیابی پیشگاه مبارك ملوکانه را دارا هستند به عرض آستان مبارك شاهنشاه آریامهر تقدیم دارد.
شاهنشاه در پاسخ فرمودند: از تبریکاتتان ممنون هستم و به نوبه خود امیدوارم این عید سعید بر همه آقایان مبارك باشد و همه ما بتوانیم زیر لوای پرچم مقدس اسلام پیش برویم و سعادت این دنیا و سعادت آخرت را برای خود تحصیل کنیم.[4]
اسدالله علم وزیر دربار شد!
جراید امروز کشور نوشتند: به فرمان شاهنشاه آریامهر، آقای اسدالله علم به وزارت دربار شاهنشاهی منصوب گردید. آقای علم ریاست دانشگاه پهلوی شیراز را نیز همچنان به عهده خواهد داشت.
آقای علم به اتفاق عدهای از دوستان و همفکران خود حزب مردم را تأسیس کرد و خود به سمت اولین دبیر کل آن حزب تعیین شد و از سال ۱۳۳۲ افتخار آجودانی کشوری شاهنشاه را دارد.
آقای اسدالله علم در سال 1341 به فرمان شاهنشاه به نخستوزیری منصوب شد و بعد از انتخابات دوره بیستویکم مستعفی شد.
آقای علم اخیرا ریاست دانشگاه پهلوی شیراز را برعهده داشت که با انتصاب به وزارت دربار نیز همچنان ریاست این دانشگاه را تصدی خواهد کرد.[5]
درگذشت یزدانبخش
روزنامه «اطلاعات» نوشت: آقای سیداحمد یزدانبخش، مدیر روزنامه «پیک ایران» پس از یک دوره نقاهت طولانی قلبی در سن 63 سالگی دار فانی را در آلمان وداع گفته است.
یزدانبخش پس از مدتی کسالت، در حدود دو ماه پیش به وسیله فرزندش، که دکتر در طب و مقيم «دوسلدورف» است، به آلمان غربی منتقل شد تا تحت معالجه قرار گیرد، اما معالجات مؤثر نیفتاد و یزدانبخش هفته پیش بدرود حیات گفت.
هزینه مترو تهران 5/ 1 میلیارد تومان برآورد شده است
سه مهندس ایرانی همراه يك مهندس فرانسوی، که از مهندسان عالیمقام آن کشور هستند، مطالعات مربوط به احداث متروی تهران را آغاز کردهاند.
در این مورد سرمایهداران داخلی نیز تعهد پرداخت هزینه مترو را نمودهاند.
هزينه مقدماتی مطالعات و تهیه نقشه و مسیر مترو و تهیه آمار مسافران تا نیممیلیون تومان برآورد شده و این مبلغ را سرمایهداران بخش خصوصی پرداخت میکنند. هزینه نهایی احداث مترو يكمیلیارد و پانصد میلیون تومان میشود که شرکت سازنده خود رأسا با جلب کمک دولت پرداخت خواهد کرد.
مسیر مترو تهران از راه آهن و از زیر خیابانهای امیریه و شاهپور، بوذرجمهری، سبزه میدان پهلوی، شاه، شاهرضا، نادری، میدان شهناز، خیابان شهباز، شوش و جاده قدیم شمیران خواهد بود.
مهندسانی که طرح احداث مترو را مطالعه میکنند میگویند: احداث تونل در زیر اراضی خیابانهایی مانند شاهرضا بسیار آسان است، ولی ساختمان مترو در خیابانهای کمعرض به علت سستی ساختمانها و تأثیر ارتعاشات ناشی از حرکت قطارهای سريع مترو خالی از اشکال نیست.[6]
[2] . همان، ص 16. این گزارش در حالی به نقل از یک مرکز منتسب به سازمان ملل در جراید دوره پهلوی منتشر میشد که خاندان سلطنت نقش عمدهای در تجارت مواد مخدر ایفا میکردند و سود این خانواده در تجارت مواد مخدر ایجاب میکرد که این تجارت همیشه برقرار باشد؛ برای نمونه در بین برادران محمدرضا پهلوی، حمیدرضا و غلامرضا در تجارت پرسود مواد مخدر و قاچاق آن نیز فعالیت مستمری داشتند و گاهی به اجبار وی، ماشین حامل مواد مخدر توسط مأموران ژاندارمری اسکورت میشد.
محمودرضا در زمینهای مرغوب زراعی خود خشخاش میکاشت و بزرگترین تولیدکننده تریاک در ایران بود. او اجازه کشت تریاک را بهدست آورده بود و محصول خود را به دولت میفروخت و قسمتی از تریاک را نیز در بازار آزاد به قیمت بالا به فروش میرساند؛ همچنین غلامرضا برای خود باندی ایجاد کرده بود و با حمایت از قاچاقچیان، به وارد کردن هروئین و تریاک مبادرت میکرد.
یکی از افراد برجسته در توزیع مواد مخدر اشرف پهلوی، خواهر شاه، بود. حسین فردوست در خصوص حضور اشرف در عرصه قاچاق مواد مخدر نوشته است: «اشرف قاچاقچی بینالمللی بود و بهطور مسجل عضو مافیای آمریکاست. او به هرجا که میرفت، در یکی از چمدانهایش هروئین حمل میکرد و کسی هم جرئت نمیکرد آن را بازرسی کند. به محمدرضا اطلاع دادم که اشرف چنین کاری میکند؛ محمدرضا دستور داد که به او بگویید این کار را نکند. همین».
البته این تنها خاندان سلطنت نبود که در تجارت مواد مخدر دست داشت؛ مقامات ارشد انتظامی و نظامی نیز دستی بر آتش داشتند!
مقامات ارشد انتظامی شاه، که مسئول مبارزه با قاچاق مواد مخدر بودند، خود از همکاران قاچاقچیان بودند. یکی از این افراد، ارتشبد غلامعلی اویسی، فرمانده ژاندارمری رژیم پهلوی، بود که سهم خود را از تریاکهای واردشده از افغانستان و ترکیه برمیداشت و آن را به فروش میرساند. او از این طریق میلیاردها تومان درآمد کسب کرد که بخش اعظم آن را با خود به خارج برد.
[4] . همان، ص 15. اظهارات محمدرضا پهلوی درباره اسلامپناهی او و پایبندیاش به شعائر دینی را از ورای تاریخ و با استناد به آنچه در دوره سلطنت او رخ داد میشود راستیآزمایی کرد. اطراف شاه را افرادی که بویی از دین و دیانت نبرده بودند پر کرده بودند؛ بهائیانی چون ایادی پزشک مخصوص شاه و امیرعباس هویدا، نخستوزیر، از بهائیان مشهور دوره پهلوی بودند و حکومت برای جلوگیری از اعتراضات گسترده مردمی که هر روز ابعاد جدیدی مییافت در ظاهر شعارهای اسلامی میداد و مراسمات مذهبی برگزار میکرد.
کوتاه سخن اینکه یکی از ویژگیهای حکومت پهلوی، چه در دوران رضاشاه و چه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، اشتیاق به تجددگرایی و مبارزه با آنچه آنها واپسگرایی قلمداد میکردند بود. آنها در واقع دین اسلام و مظاهر اسلامی را مانع اصلی تجدد جامعه ایرانی میدانستند و بدینسان در جهت حذف مناسک و شعائر اسلامی گام برمیداشتند. این رویکرد پهلویها در دوران حکومتشان اعتراضات گستردهای را از جانب علما، روحانیان و مردم به دنبال داشت. این اعتراضات به گونهای بود که در دوره رضاشاه قیام مسجد گوهرشاد و در دوره محمدرضا پهلوی قیام 15 خرداد تکانههای جدی بر پیکره حکومت پهلوی فرود آورد و سرانجام این تکانهها فروپاشی نظام سلطنت در ایران را رقم زد.
رضاشاه و محمدرضا پهلوی هر دو در آغاز دوران سلطنتشان به قرآن سوگند یاد کرده بودند که در دوران زمامداری حراست از دین اسلام را سرلوحه کار خود قرار دهند. محمدرضا پهلوی در سوگندنامه خود به کلامالله مجید قسم یاد کرده بود و خداوند متعال را گواه گرفته و متعهد شده بود که در ترویج مذهب جعفری اثنیعشری سعی و کوشش نماید. این موضوعی بود که در سالهای بعد علما و روحانیان بر آن تأکید ورزیدند و شیوه حکومت پهلویها را خلاف سوگند آنها به قرآن و قانون اساسی قلمداد کردند.
[5] . اطلاعات، 21 آبان 1345، صص 1 و 11. اسدالله علم از طریق شاپور ریپورتر (شاپور جی) فرزند اردشیر جی، با شبکه اطلاعاتی انگلستان در ارتباط بود. اردشیر جی از پارسیان مقیم هندوستان بود که سالها پیش از کودتای 1299 به سرویس اطلاعاتی انگلستان پیوسته بود و کانون قدرتمند اطلاعاتی انگلستان در ایران محسوب میشد. پس از مرگ اردشیر جی، فرزندش شاپور جی راه او را در ایران ادامه داد و در رأس تشکیلات اطلاعاتی انگلستان در ایران، شبکهای از نیروهای طرفدار سیاست این کشور را رهبری کرد. به این ترتیب، شاپور جی برای راهاندازی شبکه اطلاعاتی انگلیس در ایران به نیروهایی نیاز داشت که به قول خودش صلاحیت تقبل چنین مسئولیتی را داشته باشند. یکی از این افراد اسدالله علم بود که به واسطه شناختی که انگلیسیها از پدرش داشتند و بنای ارتباط مطمئنی که امیر شوکتالملک، پدر علم، با انگلیسیها پی ریخته بود، برای پیوستن به این شبکه انتخاب شد.
علی شهبازی، محافظ شخصی شاه که برای گذراندن دوره آموزشی، مدتی به لندن اعزام شده بود، در خاطرات خود از تلاش شاپور ریپورتر برای جذب او در محفل اطلاعاتی انگلیس نقل میکند و اینکه چگونه شاپور برای جذب او مدام اسدالله علم را مثال میزد: «مدت یک هفته در لندن آقای اردشیر جی (شاپور جی) مرتب به من نزدیک میشد و از خوبیهای انگلیسیها حرف میزد و اینکه اگر کسی با آنها رفیق میشد همیشه از او نگهداری میکنند و اسدالله علم را مثال میزد و میگفت شما به آقای علم نگاه کن با اینکه این همه دشمن دارد که خودت بعضی از آنها را میشناسی، الان نزدیکترین فرد به شاه است. اگر میخواهی به جایی برسی حرف مرا گوش کن».
شهبازی سپس در ادامه از ماجرای ارتباط عَلَم با شبکه اطلاعاتی انگلیس چنین میگوید: «در سال 1339، در انگلیس رئیس مدرسه شخصی بود به نام سرهنگ برنارد که فارسی را خیلی روان صحبت میکرد. یک روز من در اتاق استراحت روی مبل نشسته بودم و یک نوشیدنی در دست داشتم سرهنگ برنارد از در وارد شد، بعد از احوالپرسی گفت: میدانی در آنجایی که تو نشستهایی آقای اسدالله علم مدت دو سال همیشه در همان محل مینشست. آخر من و آقای علم و اردشیر جی از جنگ جهانی دوم با هم دوست هستیم. وقتی که این حرف را از سرهنگ برنارد شنیدم، مثل اینکه یک ظرف آب جوش روی سرم خالی کردند».
بدین ترتیب میتوان گفت یکی از مواردی که سبب شد علم به یکی از شاخصترین سیاستمداران و وزیران دربار محمدرضا پهلوی تبدیل شود و حتی وارد حریم شخصی شاه نیز گردد، کمک انگلستان و نیروهای تحت نفوذش در ایران بوده است تا بدینوسیله بتوانند به منافع و خواستههای خود دست پیدا کنند. اوج نزدیکی علم به شاه، که به کمک نیروهای تحت امر انگلیس انجام شد، در زمان نخستوزیری دکتر مصدق رخ داد؛ بدینصورت که علم، که از اعضای فعال شبکه «بدامن» بود، با همکاری شاپور ریپورتر و برادران رشیدیان کار آمادهسازی کودتای 28 مرداد 1332 را بر عهده گرفت و پس از کودتا به سبب پاداش به محمدرضا پهلوی بسیار نزدیک شد و یکی از نزدیکترین یاران وی گردید.
آنطور که از روایتها پیداست، عَلَم قصد داشت از نقطهضعف اخلاقی شاه استفاده کند تا نه تنها بیشتر به او نزدیک شود، بلکه بدین واسطه به مهمترین کنشگر سیاسی ایران تبدیل گردد.