شیخ احمد کافی: ای مردم بیدار شوید و ببینید که چیزی برای شما باقی نگذاشتهاند!/ «فلسفی ظاهرا با مقامات همکاری دارد، ولی در عمل کارهای دیگری میکند»!/ نامه به آیتالله میلانی درباره امتحان طلاب!/ دستورالعمل به سپاه دانش برای ترویج برخی اسامی برای نامگذاری نوزادان!/ شهردار جدید تهران: «ادارهبازی» در شهرداری ممنوع!/ معرفی رئیس عالی بازرسان وزارت خارجه به شاه!/ میهمانی به افتخار سفیر سابق هلند/ شاه در یک مصاحبه با خبرنگار مجله «اشترن» آلمان: تا 80 درصد مردم بیسوادند نمیشود دموکراسی اروپایی را در ایران پیاده کرد!/ شاه و فرح وارد پراک شدند/ آشنایی با استانداران و فرمانداران کل جدید/ «کادر استانداران جوان شد»/ هوشنگ عامری: تازه فهمیدم استاندار شدم، سر فرصت میگویم چه برنامهای دارم!/ بازگشت استاندار فارس از سفر مطالعاتی انگلیس!/ دستورالعمل انتخابات به فرمانداران صادر شد/ روزنامه «اطلاعات»: تهران بیش از اندازه بزرگ شده و باید مردم از مرکز به استانها سرازیر شوند نه برعکس!
شیخ احمد کافی: ای مردم بیدار شوید و ببینید که چیزی برای شما باقی نگذاشتهاند!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 2 خرداد 1346 درباره شیخ احمد کافی «نامبرده بالا عصر روز چهارشنبه 27/ 2/ 46 در تکیه میان ده قصبه کن به منبر رفته و ضمن سخنان خود اظهار نمود: پیغمبر اکرم(ص) میفرماید: اصلاح و سعادت جامعه بسته به اصلاح و درستکاری چهار طبقه است که سلاطین در درجه اول اهمیت قرار دارند... بعد شرحی از قتل و غارتهای چنگیز بیان داشت و اضافه نمود: اگر افرادی مانند وی سلطان و حکمفرما باشند، آیا مردم از او پیروی میکنند یا خیر؟»
این سند به نقل از شیخ احمد کافی میافزاید: البته شماها دیدهاید اگر یک بز از جویی بپرد، تمام گله از آنجا خواهند گذشت؛ پیغمبر(ص) میفرماید: خاصیت بز را نداشته باشید. اگر دیدید مردمی بیعفتی و ستمگری را پیشه خود قرار دادهاند، شماها بیدین، بیغیرت و بیعفت نباشید؛ از قرآن و از اسلام و از دین دوری نکنید؛ از علما و مجالس وعظ دوری نکنید.
در ادامه این سند آمده است: ضمنا در تاریخ 28 /2 /46 در قصبه تکیه میان ده قصبه کن منبر رفته و دنباله سخنان روز پیش را ادامه داد؛ گفت: پیغمبر(ص) فرمود: سعادت جامعه بسته به صلاح و درستکاری چهار طبقه است: اول زمامداران و دوم علما که راهنمای دین هستند. اگر علما و مجتهدین جامعه از احکام قرآن و دین پیروی نمودند، جامعه هم از آن پیروی خواهد کرد، ولی بدانید که در مقابل امام جعفر صادق(ع) ابوحنیفههایی هم درست میکنند خود ابوحنیفه از شاگردان امام صادق(ع) است، ولی برای آنکه در خانه بچههای فاطمه بسته شود، مردم و زمامداران امامی برای خود میتراشند آمدند نزد ابوحنیفه گفتند: هرچه پول بخواهی در اختیارت میگذاریم؛ تمام وسایل زندگیات را فراهم میکنیم بیا و در مقابل امام صادق(ع) قیام کن. امان از پولپرستی که انسان را بیچاره میکند... .
این سند میافزاید: بعد اضافه نمود امام محمدباقر میفرماید در دوره آخرالزمان به شهر قم پناه ببرید که عدهای شیعیان حقیقی و طرفداران حق و حقیقت فقط در قم میمانند؛ سپس به شرح داستانی از یکی از شعرا پرداخت که قصیدهای در مدح خانواده پیغمبر گفته بود و روی این اصل مردم پول زیادی به وی دادند. موقعی که از شهر خارج میشد عدهای دزد او را غارت کرده در همین موقع دید که رئیس دزدان در گوشهای ایستاد و قصیده وی را میخواند؛ پیش رفت و گفت که این قصیده را من سرودهام. رئیس دزدان دستور داد که تمام اموال او را که غارت شده بود پس دادند. بله دزدان آن زمان دزد مال مردم بودند، ولی الان دزد ایمان، دزد شرف و ناموس و دزد دین و قرآن هستند. همه چیز ما را دزدیدهاند، ولی ما خبر نداریم و به خواب رفتهایم. ایها الناس از خواب بیدار شوید ببینید که چیزی برای شما باقی نگذاشتهاند. کسی که دین نداشته باشد هیچ چیز ندارد ببینید آیا دین دارید در جامعه و مملکت ما دین وجود دارد یا نه.
در «ملاحظات» این سند آمده است: جهت استحضار و تسریع در اعلام نتیجه اقدامات معموله نسبت به جلوگیری از تحریکات این شخص.
در ذیل این سند همچنین آمده است: محترما در اجرای اوامر مدیریت کل که مقرر فرمودند نظر ساواک تهران در مورد واعظ نامبرده استعلام شود اقدام و مشارالیه از طرف آن ساواک به منظور دادن تذکر و اخذ تعهد لازم مبنی بر خودداری از منبر رفتن احضار شده است و قرار است روز جاری مراجعه نماید.[1]
«فلسفی ظاهرا با مقامات همکاری دارد، ولی در عمل کارهای دیگری میکند»!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 2 خرداد 1346 «قرار است روز جاری 2 /3 /46 در ساعت 16 دو نفر پاکستانی به ملاقات محمدتقی فلسفی بروند و سپس به کشور عراق مسافرت کنند. توضیح آنکه وقت ملاقات این دو نفر با فلسفی به وسیله شخصی به نام مرتضی موسوی از سفارت پاکستان تعیین گردیده است».
در «نظریه مسئول بخش 3» این سند آمده است: محمدتقی فلسفی به احتمال قریب به یقین واسطه فعل و انفعالاتی است، ولی به صورت ظاهر با مقامات دولتی همکاری دارد. به هر صورت طرح عملیاتی دقیقی در مورد نامبرده در دست اجراست و قریبا ماهیت واقعی مشارالیه آشکار خواهد شد.[2]
نامه به آیتالله میلانی درباره امتحان طلاب!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 2 خرداد 1346 «اخیرا حاج بحرالعلوم و ضیاء بری ولاکانی نامهای برای آیتالله میلانی به مشهد ارسال که در آن نوشته مسئله امتحان طلاب از طرف فرهنگ مورد تعقیب قرار گرفته و تصمیم نهایی میلانی را در این خصوص استفسار و اضافه نمودهاند اگر هم مصلحت در کتمان آن باشد، میلانی اعلام نماید و مطمئن باشد که مکتوم خواهد ماند».
در «ملاحظات» این سند آمده است: با توجه به اینکه صحت خبر مورد تأیید است خواهشمند است دستور فرمایید به نحو غیر محسوس در جریان فعالیتهای سه نفر مورد بحث واقع و هرگونه اعمال خلافی که از آنان مشاهده شد مراتب را به موقع اعلام دارند.[3]
دستورالعمل به سپاه دانش برای ترویج برخی اسامی برای نامگذاری نوزادان!
محمد معزی، نایبرئیس شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی، طی نامهای خطاب به والیزاده،[4] مدیر سپاه دانش، تصریح کرده است: چون نظر شورای مرکزی این است که در انتخاب نام نوزادان بعد از این مخصوصا در مناطق روستایی از این مجموعه استفاده شود، تعداد کافی از طریق استانداری و فرمانداریها به ادارات آمار شهرستانها ارسال گردید که به شعب در بخشها توزیع شود. تعدادی نیز از طریق اداره کل سپاه بهداشت در اختیار پایگاههای آن سپاه و ادارات آموزش و پرورش شهرستانها برای توزیع بین سپاهیان دانش، که در اقصی نقاط کشور مشغول خدمت هستند، گذاشته میشود تا در ضمن اینکه به اجرای اوامر و افکار عالیه شاهنشاه آریامهر اشتغال دارند همکاری بسیار نزدیک خود را نیز در پیشرفت هدفهای شورای مرکزی جشن شاهنشاهی نشان دهند.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: مجموعه نامهای ایرانی در مراکز مذکور نگهداری میشود و پدران و مادران در روستاها موقع نامگذاری نوزادان خود مورد استفاده قرار میدهند. امیدوار است که برای انجام این منظور مراتب از طرف آن سازمان نیز تأیید و تعقیب شود.[5]
معاون وزارت دربار شاهنشاهی
روزنامههای امروز کشور نوشتند: آقای اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی، ساعت 2:30 بعد از ظهر دیروز در کاخ نیاوران به پیشگاه شاهنشاه شرفیاب شد و آقای [شجاعالدین] شفا را به سمت معاون وزارت دربار شاهنشاهی معرفی کرد.
آقای شفا کماکان سمت سخنگوی دربار شاهنشاهی و مدیر عامل کتابخانه پهلوی و دبیرکل اتحادیه بینالمللی ایرانشناسان را بر عهده خواهد داشت.
کفیل وزارت کشاورزی
در جلسه امروز مجلس شورای ملی، تیمسار سپهبد ریاحی، وزیر کشاورزی، هنگام تقدیم لایحه الحاقی به قانون اصلاحات ارضی آقای دکتر ولیان، معاون وزارت کشاورزی و سرپرست سازمان اصلاحات ارضی کل کشور، را به سمت کفیل وزارتخانه مزبور در امور پارلمانی به مجلس شورای ملی معرفی کرد.
شهردار جدید تهران: «ادارهبازی» در شهرداری ممنوع!
شهردار جدید تهران امروز در مراسم آشنایی با همکاران خود روشهای خود را در کار شهرداری تشریح کرد و اعلام داشت که در این سازمان باید ادارهبازی و انداختن کارها روی جریانات اداری فراموش شود.
ساعت 10:30 صبح امروز مراسم آشنایی تیمسار سرتیپ صفاری، شهردار جدید تهران، با رؤسای ادارات شهرداری در وزارت کشور انجام شد.
آقای عبدالرضا انصاری، وزیر کشور، در آغاز مراسم اظهار داشت: آقای مهندس سرلک تا آنجا که در قدرت یک فرد بشر بود در مدت خدمت خود در اجرای برنامه اصلاحی شهر تهران کوشید و خدماتشان مورد توجه شاهنشاه آریامهر واقع گردید.
آقای وزیر کشور سپس گفت: گمان میکنم شهردار جدید احتیاج به معرفی نداشته باشند؛ چون همه آقایان به خدمات تیمسار صفاری آشنایی دارند. در آن زمان که ما مدرسه میرفتیم یا هنوز به دنیا نیامده بودیم تیمسار شهردار تهران بودند. تیمسار صفاری در هر سمت که بودهاند با کمال قدرت خدماتشان را انجام دادهاند و همه ما امیدواریم از راهنماییهای ایشان بهرهمند بشویم.
بعد تیمسار سرتیپ صفاری، شهردار تهران، ضمن تشکر از وزیر کشور گفت: مسلما هر کس سستی به خرج بدهد، از محور خارج میشود؛ زیرا امروز که انقلابِ سفید شاه و مردم انجام شده ما باید تلاش کنیم تا این انقلاب به ثمر برسد باید با علاقه کار کرده و ادارهبازی را کنار گذاشت و من وظیفهام را انجام دادهام و ساعت اداری تمام شده باید فراموش بشود.
من کسی نیستم که پشت میز بنشینم؛ یعنی عادت ندارم، بنده هم مثل آقایان برای انجام کارها میدوم کار شهرداری کار بیرون از اداره است و از آقایان میخواهم که کاری نکنند مرا به پشت میز بکشانند؛ یعنی همه کارها را محول به کاغذبازی نکنند.
معرفی رئیس عالی بازرسان وزارت خارجه به شاه!
جراید امروز کشور نوشتند: صبح امروز در فرودگاه پیش از عزیمت شاهنشاه به چکسلواکی آقای احمد اقبال، سفیر سابق ایران در یوگسلاوی و رومانی، از طرف آقای زاهدی، وزیر خارجه، به سمت رئیس عالی بازرسان در وزارت امور خارجه، به پیشگاه ملوکانه معرفی گردید.
آقای اقبال با سمت سفیر سیار شاهنشاهی نمایندگیهای سیاسی ایران در خارجه را سرکشی و به امور مربوطه رسیدگی مینماید.
میهمانی به افتخار سفیر سابق هلند
دیروز از طرف آقای اردشیر زاهدی، وزیر خارجه، به مناسبت پایان مأموریت و عزیمت آقای هاسلمن، سفیر هلند در ایران، دعوتی به ناهار در کاخ وزارت خارجه به عمل آمده بود که در آن چند تن از آقایان وزیران، عدهای از سفیران خارجی مقیم تهران، معاون کل و رؤسای برخی از ادارات وزارت خارجه با بانوانشان حضور داشتند.
شاه در یک مصاحبه با خبرنگار مجله «اشترن» آلمان: تا 80 درصد مردم بیسوادند نمیشود دموکراسی اروپایی را در ایران پیاده کرد!
«رویتر» 22 مه (اول خرداد) از بُن گزارش داد: شاهنشاه ایران طی مصاحبهای که در بُن انتشار یافت گفتند: مایل هستم که در صورت وقوع حادثهای برای من، مادامی که والاحضرت ولیعهد به سن قانونی نرسیدهاند شهبانو بتوانند زمام امور را بهدست گیرند.
شاهنشاه گفتند: مایلم مردم خود را از مشکلات، بحران و خشونتهای سالهای اولیه استقرار دموکراسی حفظ کنم، یک سیستم دو حزبی در کشور بهوجود آمده و مردم ایران با قوانین دموکراسی آشنا میشوند.
شاهنشاه گفتند: مادامی که میزان بیسوادی از ۸۰ درصد به کمتر از ۱۰ درصد تقلیل نیافته نمیتوانند دموکراسی سیستم غربی در ایران مستقر نمایند.
شاه و فرح وارد پراک شدند
روزنامه «اطلاعات» نوشت: سفر شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانوی ایران از بامداد امروز آغاز شد و شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو بعد از ظهر امروز وارد پراک، پایتخت چکسلواکی، شدند و مورد استقبال رسمی انتونن نووتنی، رئیسجمهوری چکسلواکی، اعضای دولت، نمایندگان مجلس، رؤسای هیئتهای سیاسی خارجی مقیم چکسلواکی، سفیر ایران در این کشور، و «مردم چکسلواکی» قرار گرفتند.
در فرودگاه مراسم تشریفات رسمی بدرقه با حضور آقایان نخستوزیر، وزیر دربار شاهنشاهی، رؤسای مجلسین، اعضای هیئت دولت، رئیس هیئتمدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی، رؤسای دربار سلطنتی، سفرا و نمایندگان سیاسی کشورهایی که مورد بازدید اعلیحضرتین قرار خواهند گرفت و بانوانشان انجام گرفت.
در پای پلکان هواپیما دکتر سیدحسن امامی، امام جمعه، دعای سفر خواند و یک جلد کلامالله مجید به شاهنشاه و شهبانو هدیه کرد و آنگاه اعلیحضرتین درحالیکه اعضای خانواده سلطنتی همراهشان بودند، داخل هواپیما شدند.
آشنایی با استانداران و فرمانداران کل جدید
استانداران
1. آقای باقر پیرنیا استاندار خراسان و نایبالتولیه استان قدس رضوی؛
2. آقای مهندس محمدتقی سرلک استاندار آذربایجان شرقی؛
3. آقای ناصر صدری استاندار فارس؛
4. آقای مهندس ابراهیم همایونفر استاندار اصفهان؛
5. آقای دکتر غلامرضا کیانپور استاندار آذربایجان غربی؛
6. آقای شجاعالدین ملایری استاندار مازندران؛
7. آقای محمدرضا قوام استاندار کردستان؛
8. آقای مهندس عبدالعلی دهستانی استاندار بلوچستان و سیستان؛
9. آقای مهندس هوشنگ عامری استاندار کرمان.
فرمانداران کل
1. آقای احمد حجت فرماندار کل چهارمحال بختیاری؛
2. آقای مهندس اعتضادی فرماندار کل همدان؛
3. آقای احمد خاتمی فرماندار کل بوشهر؛
4. آقای دکتر علی سجادی فرماندار کل لرستان؛
5. آقای مهندس یمین افشار فرماندار کل بنادر و جزایر خلیج فارس.
روزنامه «اطلاعات» نوشت: ساعت 3 بعد از ظهر دیروز آقای عبدالرضا انصاری، وزیر کشور، در کاخ نیاوران به حضور شاهنشاه آریامهر بار یافت و چهارده تن استانداران و فرمانداران کل جدید را به پیشگاه ملوکانه معرفی کرد.
«کادر استانداران جوان شد»
«کادر استانداران به صورت یک کادر فعال درمیآید و پس از این در مورد انتخاب استانداران از افراد بازنشسته استفاده نخواهد شد.»
وزیر کشور دیروز پس از معرفی استانداران و فرمانداران کل جدید به شاه این خبر را در جمع خبرنگاران اعلام کرد و افزود: شاهنشاه آریامهر با آشنایی کاملی که به وضع هریک از استانها داشتند به استانداران جدید در مورد بهبود کارها، فعالیتهای عمرانی و مسائل کلی مملکتی اوامری صادر فرمودند.
شرفیابی استانداران بیش از نیم ساعت به طول انجامید.
وزیر کشور همچنین افزود: با تغییراتی که در کادر استانداران و فرمانداران کل داده شده است به این نکته توجه داشتهایم که حتما از کسانی که به سن بازنشستگی نرسیدهاند استفاده کنیم. در واقع از این پس کار استانداری یک کار فعال اداری میشود. این کار میبایست انجام میشد درحالیکه تاکنون در بعضی موارد شغل استانداری شغل دوم بعد از بازنشستگی محسوب میشد.
وزیر کشور افزود: در تغییراتی که در کادر استانداران داده شده است از چهرههای فعال اقتصادی و سیاسی و از کارکنان ورزیده وزارت کشور استفاده شده است.
حزب مردم
روزنامه «اطلاعات» پس از انتشار سخنان وزیر کشور نوشت: در کادر استانداران یکی از اعضای حزب مردم دیده میشود. آقای مهندس دهستانی از اعضای حزب مردم است که به استانداری سیستان و بلوچستان برگزیده شده است.
هوشنگ عامری: تازه فهمیدم استاندار شدم، سر فرصت میگویم چه برنامهای دارم!
آقای مهندس هوشنگ عامرى، استاندار جدید کرمان، نیز در پاسخ پرسش یک خبرنگار درباره برنامه کار خود در استان کرمان گفت: به من دیر خبر دادند. ساعت 11 دیروز گفتند باید استاندار کرمان شوم، من هم قبول کردم. حالا سر فرصت خواهم گفت چه برنامهای دارم.
بازگشت استاندار فارس از سفر مطالعاتی انگلیس!
آقای ناصر صدری، استاندار جدید فارس که برای مطالعه امور حکومتهای محلی به انگلستان رفته بود، در شرفیابی دیروز استانداران حضور نداشت. وی دیشب از مسافرت انگلستان به تهران بازگشت و صبح امروز هنگام مسافرت شاهنشاه آریامهر به اروپا، توسط آقای عبدالرضا انصاری، وزیر کشور، به عنوان استاندار جدید فارس به حضور شاهنشاه آریامهر معرفی گردید.
دستورالعمل انتخابات به فرمانداران صادر شد
امروز آقای عبدالرضا انصاری، وزیر کشور، پیرامون انتخابات گفت: مقدمات انجام انتخابات از طرف وزارت کشور فراهم شده، کارتهای انتخاباتی اوراق رأی و دفاتر ثبت نام توزیع گردیده است. برای اجرای وظایف قانونی فرمانداران نیز دستورالعمل کاملی تهیه و صادر گردید. فرمانداران مطابق این دستورالعمل وظیفه دارند مو به مو موارد قانون را به مورد اجرا گذارند.
روزنامه «اطلاعات» در ادامه نوشت: صندوقهای اخذ رأی در فرمانداریها برای انجام انتخابات آماده شده است و مقدمات تشکیل حوزههای ثبت نام و صدور کارت نیز فراهم شده و به محض دستور وزارت کشور ثبت نام و صدور کارت انتخاباتی در سراسر کشور آغاز میشود. [6]
روزنامه «اطلاعات»: تهران بیش از اندازه بزرگ شده و باید مردم از مرکز به استانها سرازیر شوند نه برعکس!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: وقتی در تهران، که از استعدادهای طبیعی بسیار کمبهره است، این طور جمعیتی گرد آید و این چنین وضعیت خیرهکنندهای به هم برسد، دلیلی ندارد نقاط مستعد و زرخیز کشور از سکنه خالی و از مظاهر عمران و توسعه بینصیب بمانند الا اینکه در مدت زمانی متجاوز از یک قرن همه ولایات دوشیده شدهاند برای اینکه تهران چاق و پروار شود، اما به واسطه تراکم و توسعهای که فوق استعداد و بنیه طبیعی تهران است، با همه عوامل صنعتی که جای خالی عوامل طبیعی را پر کرده، تهران شبیه شده است به آدمی که چند برابر ظرفیت طبیعی غذا خورده و به حال خفقان و دلدرد افتاده باشد.
امروز زندگی در تهران برای همه طبقات سخت و پردردسر شده است. محیط شهر خفه و دم کرده و پرسروصدا ولی در عین حال کمفعالیت است؛ چون وقتی کاری را که دو نفر میتوانند بکنند ده نفر عهدهدار شوند، طبعا هیچ کدام به اندازهای که استطاعت آن را دارند کار نخواهند کرد یا به عبارت دیگر کاری ندارند که بکنند.
شاید نصف جمعیت تهران واقعا از نحوه زندگی که امروز در این شهر میکنند رضایت نداشته باشند و دلشان بخواهد به محیط آرامتر و سالمتری پناه ببرند. نهایت اگر تهران را رها نمیکنند برای این است که در نقاط دیگر ایران، این همه موجبات زندگی فراهم نیست. پس اگر وسایل و موجبات یک زندگی ساده و آرام در ولایات ما فراهم شود نه تنها مهاجرت اهالی ولایات به تهران موقوف میشود، بلکه از تهران هم جمعیت به طرف ولایات سرازیر خواهد شد. کما اینکه شما خواهید دید در همین خوزستان جمعیت ظرف چند سال چند برابر خواهد شد.
میدانیم که نتیجه اجتنابناپذیر تحولات اجتماعی کشور، مخصوصا تحولات روستانی کاسته شدن تدریجی از جمعیت روستانشین و مردمی است که امور زندگی ایشان از راه کشت و زرع و سایر فعالیتهای روستایی تأمین میشود. این جمعیت از روستاها به طرف شهرها سرازیر میشود و فقط موقعی تهران از خطر هجوم سیلآسای روستاییان برحذر خواهد ماند که مهاجران روستایی در ولایات متوطن و متوقف شوند؛ یعنی ولایات آنها را جذب کنند و به آنها کار و نان بدهند تا مجبور نشوند به دنبال کار و نان راه تهران پیش گیرند. از همین روست که اینک هدف برنامههای عمرانی و تحولات عمومی ایران بیشتر متوجه ولایات است. سرمایهگذاریهای دولتی و ملی در ولایات افزایش مییابد. واحدهای صنعتی جدید عموما در ولایات پیاده میشود. دانشگاهها و تأسیسات دیگر فرهنگی و بهداشتی و درمانی در ولایات افزوده میگردد و خلاصه زندگی تازهای در انتظار ولایات و مردم ولایات است. [7]
پینوشتها:
[1] . حجتالاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، ص 77.
[3] . آیتالله العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، ج 3، ص 36.
[4] . اسماعیل والیزاده فرزند ابراهیم در سال ۱۲۹۴ در رضائیه (ارومیه) به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر گذراند. وی لیسانس خود را در رشته ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اخذ نمود جهت طی یک دوره تکمیلی در رشته مدیریت آموزشی به آمریکا عزیمت کرد.
وی در تاریخ 16 /6 /1320 وارد خدمات دولتی شده و سمتهایی از جمله: معاون کفیل اداره آموزش و پرورش خوزستان، معاون اداره کل اوقاف، رئیس اداره کل تعلیمات ابتدایی، مدیرکل مطالعات و برنامهها، مدیرکل سپاه دانش و... را بر عهده داشت.
ساواک در گزارش بیوگرافی او چنین آورده است: «مشارالیه فردی تندخو، خشن، عصبانی، متکبر، خودخواه و از نظر درستی و صحت عمل عادی و متهم به سوءاستفاده در کتاب سپاه دانش بوده، از لحاظ اخلاق و رفتار و حسن شهرت متوسط (مورد اعتراض و نفرت سایر مدیران کل میباشد) مدیریت و شایستگی متوسط، اغلب در منزل به شبزندهداری و رقص و آواز با خوانندگان رادیو مشغول بوده، همسرش با اشخاص رابطه داشته (رئیس فرهنگ خوزستان ـ فریدون توللی) و دو دختر جوانش فاسدالاخلاق بوده و دو دختر دیگرش به علت فساد اخلاق و گمراه نمودن دو دختر دیگر از هنرستان خواجهنوری اخراج شدهاند».
والیزاده با عناصر فرهنگی رژیم پهلوی از جمله: پرویز ناتل خانلری، ذبیحالله صفا، محمد معزی و عوامل اطلاعاتی آمریکا مانند غفور آلبا ارتباط نزدیک و معاشرت داشته است. وی به لحاظ وابستگی و وفاداری محض به رژیم پهلوی به دریافت نشانهای همایون و تاجگذاری و جشن شاهنشاهی مفتخر گردیده است!
رک: اسناد ساواک ـ پروندههای انفرادی.
[5] . بزم اهریمن، جشنهای دو هزار و پانصدساله شاهنشاهی به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 275.
[7] . همان، ص 2. تناقضات عجیب و شگفتانگیزی در سرمقاله روزنامه «اطلاعات» در روز 2 خرداد 1346 نهفته است؛ ابتدا این که نویسنده اذعان میکند که همه یا اکثر امکانات رفاهی در دوره پهلوی در تهران متمرکز شده بود و شهرها و روستاها از این امکانات [حداقلی] بیبهره بودهاند، روزنامه «اطلاعات» در ادامه راهکار را تقویت شهرها و روستاها خوانده که از آن مناطق برای بهرهمندی از زندگی بهتر به تهران سرازیر نشوند و تا اینجای سخن حرفی نیست، ولی در ادامه سیاست کشور تغییر ترکیب جمعیتی کشور از اکثرا روستایی و کشاورز و تبدیل آنها به شهری و کارگر صنعتی خوانده میشود و ذاتا این کار باعث مهاجرت روستانشینها به شهر و تقویت حاشیه شهرها میشود و چون در شهرها امکاناتی برای این کارگران مهاجرتکرده نیست، طبیعتا بایستی آنان به سوی مرکز سرازیر شوند و این یعنی بزرگ شدن حاشیه شهر تهران.
«اصلاحات ارضی» باعث آن شد که بخش عظیمی از روستاییانی که صاحب زمین شده بودند، ولی امکانات استفاده از این زمینها را نداشتند به شهرها مهاجرت کنند و علاوه بر تضعیف کشاورزی کشور بهتدریج حاشیه شهرها گسترش پیدا کند و این گونه بود که در سال 1357 کشور دارای کشاورزی بهشدت تضعیفشده و مردمی فقیر و ساکن در حاشیه شهرهای بزرگ بود.