ما روزنامه‌نویس‌ها می‌دانیم سانسوری در کار نیست و آزادی انتقاد هم هست؛ وزیر اطلاعات هم می‌داند، ولی مرغ‌ها که نمی‌دانند!!
مرغ‌ها که نمی‌دانند!

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
سانسور در دوره پهلوی امری بود که همه به آن آگاهی داشتند و چون جریان عادی زندگی، برایشان طبیعی شده بود. علی‌اصغر امیرانی، مدیر مجله «خواندنی‌ها» در شماره ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ این مجله دراین‌باره طی یادداشتی با عنوان «مرغ‌ها که نمی‌دانند» نوشته بود:
«روزی که پاکروان آمد غذا آن‌قدر شورش در آمده بود که خان هم فهمید و بلافاصله به عنوان وزیر جدید پشت میکروفون رفته درباره حقیقت‌گویی به مردم داد سخن داد و من همان وقت طی یک نوشته بدون روتوش که در اینجا قسمت‌هایی از آن را می‌آورم از آن انتقاد کردم. پاکروان، که با وجود سابقه داشتن در برقراری سانسور، آن روزها به عنوان وزیر اطلاعات کابینه هویدا از طرفداران پر و پا قرص برچیدن سانسور بود، با چاپ آن موافقت نکرد و به این وسیله ثابت نمود که حتی این دم از حقیقت‌گویی هم حقیقت ندارد».
امیرانی در ادامه زندگی دیوانه‌ای را روایت کرده بود که فکر می‌کرد دانه گندم است و می‌ترسید مرغ‌ها ناگهان او را برچینند و بخورند و به طبیب مراجعه کرده بود، طبیب هر چه به او می‌گفت که تو انسانی و گندم نیستی، به گوش این دیوانه نمی‌رفت و می‌گفت: فرض که من بدانم انسانم؛ مرغ که این را نمی‌داند و مرا می‌خورد!
امیرانی چنین نتیجه می‌گیرد که «ما روزنامه‌نویس‌ها می‌دانیم سانسوری در کار نیست؛ آزادی انتقاد هم هست؛ وزیر اطلاعات هم می‌داند؛ آقای هویدا هم بهتر از هر کس به این اصل واقف‌اند و به انتقاد توجه دارند هم که خود فرموده‌اند: انتقاد لازمه حکومت دموکراسی و موجب هدایت مسئولان دستگاه‌هاست، ولی مرغ‌ها، که در مورد ما محرمعلی‌خان‌ها و همفکرانشان در سایر دستگاه‌ها باشند، که نمی‌دانند!!»
 
اسدالله علم (نخست‌وزیر) و سپهبد حسن پاکروان (سال 1342)
اسدالله علم (نخست‌وزیر) و سپهبد حسن پاکروان (سال 1342)
شماره آرشیو: 4245-۱۱ع
https://iichs.ir/vdchw6ni.23nkmdftt2.html
iichs.ir/vdchw6ni.23nkmdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما