کشتیهای جنگی انگلستان در مقابل بوشهر لنگر انداختند و نیروهای اشغالگر در 8 اوت 1915م، شهر بوشهر را به اشغال خود درآورند. یک روز پس از اشغال بوشهر، چهارده نفر از ساکنان آن علیه اشغالگران اعتراض کردند، ولی چون اهل جدال و اسلحه نبودند دستگیر و به هندوستان تبعید شدند. در این زمان بود که امیر اسلام پا به میدان مبارزه گذاشت
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکدهتاریخ معاصر؛ زایر خضرخان اَهْرَمی، که با نام «امیر اسلام» نیز شناخته میشود، در سال 1280 در تنگستان به دنیا آمد. او بهرغم آنکه متولد یکی از روستاهای تنگستان بود، به تحصیلات و یادگیری برخی از فنون جنگی از جمله سوارکاری و تیراندازی روی آورد و حتی در حوزه ادبیات نیز دانش اندوخت. از دوران کودکی و جوانی زایر خضرخان اطلاعات زیادی در دسترس نیست؛ بااینحال مشخص است که او فردی آموزشدیده بود و مهارتهای نظامی بالایی داشت.
دوران نوجوانی و جوانی زایر خضرخان اهرمی
زایر خضرخان اهرمی خیلی زود استعدادهای نظامی و سیاسی خود را نشان داد و توانست امور برخی از نواحی را بهدست گیرد؛ چنانکه در سال 1318 به دلیل ناتوانی حیدرخان تنگستانی در سرکوب کردن مخالفان، احمدخان دریابیگی زایر خضرخان را به عنوان والی بوشهر برگزید. زایر خضرخان علاوه بر نقش والی، به کشاورزی و تجارت نیز مشغول بود. او در زمان اشغال بوشهر به دیت قوای انگلیس، به دنبال فتوای ملا محمدکاظم خراسانی، نقش تعیینکنندهای در خارج کردن این شهر از تصرف یاران محمدعلیشاه داشت، اما بعدا این شهر با کمک انگلیس به تصرف احمدخان دریابیگی درآمد که به تبعید مرتضی علمالهدی به بصره نیز منجر شد.[1] خضرخان در دوره استبداد صغیر، برای مقابله با نفوذ و استعمار بیگانگان تلاش بسیاری کرد؛ بااینحال شهرت اصلی او به مقابله با انگلستان در جنگ جهانی اول بازمیگردد. در این دوره انگلیس بار دیگر درصدد تصرف بوشهر برآمد.
اهمیت بوشهر و دلایل حمله انگلیس به این شهر
در جنگ جهانی اول، بهرغم اعلام بیطرفی ایران، اهمیت استراتژیک بوشهر باعث شد انگلستان به دنبال کنترل این شهر باشد. این دولت استعمارگر قصد داشت بوشهر را پایگاه اداری و لجستیکی خود در خاورمیانه قرار دهد. گذشته از این، بسیاری از منافع اقتصادی این کشور در جنوب ایران قرار داشت، اما ایران در برابر همکاری با انگلیس مقاومت کرد. انگلیس در این شرایط چاره کار را کنترل کامل بوشهر دید و نیروهای خود را روانه جنوب ایران بهویژه بوشهر کرد. انگلیس مدعی بود که جاسوسان آلمانی در بوشهر مشغول فعالیتهای ضد انگلیسی هستند. با آغاز حمله نیروهای انگلیس به جنوب ایران، وظیفه مقابله با نیروهای اشغالگر به عهده نیروهای محلی افتاد؛ زیرا دولت عملا توان رویارویی با مهاجمان خارجی را نداشت.
آغاز رویارویی
بعد از آنکه انگلیس شروع به پیشروی به سمت بوشهر کرد، مردانی از تنگستان خود را آماده رویارویی با نیروهای تجاوزگر کردند. در رأس نیروهای ایرانی کسانی چون رئیسعلی دلواری و زایر خضرخان اهرمی قرار داشتند. ماجرا از این قرار بود که کشتیهای جنگی انگلستان در مقابل بوشهر لنگر انداختند و نیروهای اشغالگر در 8 اوت 1915م/ 17 مرداد 1294ش (26 رمضان 1333ق)، شهر بوشهر را به اشغال خود درآورند. یک روز پس از اشغال بوشهر، چهارده نفر از ساکنان آن علیه اشغالگران اعتراض کردند، ولی چون اهل جدال و اسلحه نبودند دستگیر و به هندوستان تبعید شدند. رئیسعلی دلواری و شیخ حسینخان چاهکوتاهی و زایر خضرخان اهرمی سه نفر از خوانین دلیر تنگستان از این وقایع آگاه شدند و تصمیم گرفتند علیه دشمن قیام و در مقام دفاع از وطن برآیند.[2]
نتایج ایستادگی خضرخان در برابر انگلیس
ایستادگی خضرخان در برابر انگلیس که به نبردی بزرگ منتهی شد باعث شد پیشروی انگلیس به بوشهر و جنوب ایران با مشکلات و دردسرهای زیادی همراه شود. زایرخان با ایستادگی خود بخش عظیمی از مردم جنوب را با خود همراه کرد. در این نبرد بهتدریج دیگر رؤساى محلى تنگستانى، از جمله ناصر دیوان و غضنفرالسلطنه هم به آنان ملحق شدند. زایر خضرخان و چاهکوتاهى تا 1339ق همچنان به جنگ خود با قواى انگلیسى در آن نواحى ادامه دادند[3] و باعث عقبنشینی قوای انگلیس شدند.
در واقع عقبنشینی انگلیس از مواضع خود یکی دیگر از نتایج و تأثیرات مهم قیام اهرمی علیه انگلیس بود. همانطور که گفتیم، قیام خضرخان باعث بسیج مردم و بسیاری از خانهای جنوب ایران شد و نبردی بزرگ را شکل داد؛ نبردی که با شبیخونهای اهرمی و سایر رهبران تنگستان همراه بود و در نهایت باعث عقبنشینی موقت انگلیس نیز شد. انگلیس که از نظر نفرات و تجهیزات نظامی بسیار پیشرفتهتر از ایران بود مجبور شد نیروهای خود را افزایش دهد. گذشته از این بر اثر حملات مداوم خضرخان و دیگر رهبران تنگستان، چند تن از فرماندهان و نیروهای نظامی انگلیس کشته یا مجروح شدند. انگلیس، که انتظار چنین وقایعی را نداشت، تصمیم گرفت بوشهر را بمباران کند. در نهایت بمباران بوشهر نیز در روزهای ابتدایی نتوانست این کشور را به مقاصد اصلی برساند؛ هرچند بر اثر ادامه این بمباران، بوشهر در نهایت به تصرف انگلیس درآمد.
قرارداد صلح اهرمی و انگلیس
انگلیس با توسل به حیلههای مختلف و نیز پلیس جنوب ایران توانست در مرحله اول قیام را تا حدودی سرکوب کند. گفتنی است پلیس جنوب ایران با آنکه ماهیتی نظامی داشت، برای پیشبرد اهداف خویش از اقدامات سیاسی و فرهنگی نیز بهره میگرفت. در زمینه اقدامات فرهنگی، پلیس جنوب به مدت چهار سال (1917 - 1920م) در شیراز روزنامه «فارس» را منتشر کرد. این روزنامه به عنوان سخنگوی پلیس جنوب عمل میکرد و میکوشید اقدامات نظامی این نیرو را توجیه کند و اطلاعات درباره درگیریهای پلیس جنوب با ایلات و عشایر را به گونهای که دلخواه فرماندهان پلیس جنوب بود، به اطلاع مردم برساند.[4]
بعد از اشغال بوشهر، دلواری و اهرمی درصدد حمله مجدد برآمدند که این حمله به شهادت دلواری انجامید. همین موضوع باعث کاهش حملات تنگستانیها شد. از سویی انگلیس نیز با وعده دروغین پایان اشغال بوشهر تا حدودی باعث آرام شدن اوضاع شده بود. این شرایط با قرارداد صلح انگلیس و اهرمی تا حدودی تثبیت شد. طبق قرارداد صلحی که میان دو طرف بسته شد قرار شد حملات تنگستانیها متوقف شود و در مقابل انگلیس نیز برخی از اموال توقیفی تجار بوشهری و راه مسیله برازجان را نیز آزاد کند. تمام این شرایط موقت بود و در نهایت تنگستانیها به رهبری اهرمی حملات مجدد را شروع کردند. البته دلیل این حمله، که بعدها به حمله یا نبرد «چغادک» معروف شد، حمله انگلیسیها به تنگستان به بهانههای واهی بود. نبرد انگلیسیها علیه تنگستانیها تا سه سال بعد از قرارداد صلح ادامه یافت و در نهایت با وقوع برخی تحولات پایان یافت.
زایر خضرخان اهرمی
سرانجام خضرخان اهرمی
زایر خضرخان بعد از قرارداد صلح با انگلیس و مشاهده کارشکنی طرف مهاجم به تنها رهبر قیام تنگستانیها تبدیل شد. او بعد از تحولات رخداده چندین قیام پراکنده علیه نیروهای انگلیس ترتیب داد، اما با توجه به نیروی انسانی و تجهیزات انگلیسیها نتوانست آنها را شکست دهد. پس از آن ضابطی تنگستان به رقیب دیرینه وی حسنخان تنگستانی واگذار شد و او تمام اموال زایر خضرخان را مصادره کرد. زایرخضرخان بهرغم پراکندگی نیروهایش همچنان به مبارزات پراکنده و شبیخون به نیروهای انگلیسی ادامه داد. او که به کوههای خاویز (خائیز) پناه برده بود، یک سال به نبردهای پراکنده با انگلیسیها ادامه داد.[5] در بسیاری از موارد نبردهایی که اهرمی علیه انگلیسیها ترتیب داده بود باعث شد ضرباتی بر نیروهای این دولت وارد شود، اما وی در نهایت در فروردین ۱۳۰۱ش (۱۳۴۱ق) با توطئه یکی از اهالی روستای باغک، همراه فرزندش سام خان شهید شد. پس از شهادت زایر خضرخان، ضابطی تنگستان به رئیسعلی تنگستانی معروف به چهپیری رسید که قیمومت خاندان زایر خضرخان را برعهده داشت.[6]