«از کفعمی تعهد اخذ کنید وعاظ حرف دیگری بزنند او مسئول خواهد بود»!/ هیئت شوروی طرحهای ایران را بررسی کرد/ کاندیدای جدید دبیرکلی سنتو/ درگذشت علی وکیلی/ دروازههای تهران را ببندید!/ گوشت مرغ جای گوشت گوسفند را میگیرد!
«از کفعمی تعهد اخذ کنید وعاظ حرف دیگری بزنند او مسئول خواهد بود»!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۴۶ و با امضای رضوانی،[1] رئیس ساواک استان بلوچستان و سیستان «چون ایام سوگواری محرم و صفر در پیش است و همهساله در این ایام وعاظی از شهرستانهای قم، خراسان و اصفهان به این استان وارد و زیر نظر آقای کفعمی به شهرستانهای تابعه اعزام میگردد؛ لذا خواهشمند است دستور فرمایند مراتب ذیل را در نظر گرفته و به موقع اقدام نمایند.
1. از آقای کفعمی تعهد اخذ گردد که اگر چنانچه یکی از این وعاظ مطالبی بر علیه مصالح مملکت ایراد کند، شخص ایشان مسئول خواهد بود؛
2. هر واعظی که وارد زاهدان میشود وسیله آن شهربانی، مبدأ و مقصد آن تعیین و سریعا به این ساواک ارسال تا صلاحیت او اعلام گردد؛
3. صورت مجالس روضهخوانی زاهدان را با ذکر بانی و وعاظ و محل آن با تعیین مدت سوگواری تهیه و ارسال نمایند».[2]
هیئت شوروی طرحهای ایران را بررسی کرد
روزنامه «اطلاعات» نوشت: شاهنشاه آریامهر ساعت 11 امروز آقای ن.ک. بابیاکوف، معاون نخستوزیر شوروی، را به اتفاق هیئت اقتصادی شوروی و آقایان مهندس اصفیا، مدیرعامل سازمان برنامه، و زایتسف، سفیر شوروی در ایران، به حضور پذیرفتند.
گزارش خبرنگار ما حاکی است که در این شرفیابی درباره طرحهای اقتصادی و کشاورزی برنامه چهارم عمرانی ایران و همچنین امکان اجرای طرحهای صنعتی و کشاورزی تازه با كمك اتحاد شوروی مذاکره و تبادل نظر شده است.
کاندیدای جدید دبیرکلی سنتو
«آسوشیتدپرس» ۷ آوریل از آنکارا گزارش داد: مقامات مؤثق روز پنجشنبه اعلام کردند که از طرف دولت ترکیه یکی از دیپلماتهای این کشور نامزد دبیر کلی آینده سازمان پیمان مرکزی سنتو شده است.
این دیپلمات تورگوت من منجی اوغلو، سفیركبیر سابق ترکیه در سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا، میباشد.
دبیر کلی سنتو بین کشورهای عضو، یعنی پاکستان، ایران و ترکیه، دور میزند.[3]
درگذشت علی وکیلی
روزنامه «اطلاعات» نوشت: با کمال تأسف اطلاع یافتیم که سناتور علی وکیلی روز جمعه ۱۸ فروردین زندگی را بدرود گفت.
وی در تاریخ 11 مهرماه ۱۲۶۶ش در تبریز متولد گردید؛ پس از اتمام تحصیلات در تهران و اسلامبول به فعالیتهای اقتصادی مشغول گردید. وکیلی پنج دوره نمایندگی مجلس شورای ملی و دو دوره سناتوری تهران را برعهده داشت.[4]
دروازههای تهران را ببندید!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: مقاله اخير ما درباره لزوم کنترل جمعیت و جلوگیری از توسعه شهر تهران با اقبال و توجه خوانندگان عزیز روبهرو گشت و دو تن از صاحبنظران امور اجتماعی، که این مقاله را خوانده بودند، دو نکته تذکر دادند که بیمناسبت نیست پیرامون آن بحث شود؛ زیرا مسئله افزایش جمعیت و توسعه غير معقول شهر تهران، همانطور که گفتیم، از مسائل اساسی مملکت ماست و اگر امروز چاره نشود، فردا گرفتاریها و مشکلات غیر قابل علاجی به بار خواهد آورد.
یکی از دو خواننده صاحب نظر ما میگفت: شما خودتان به خاطر دارید که هجوم اهالی ولایات به تهران مسئله تازهای نیست و از وقتی سازمان نوین اداری در مملکت ما ایجاد و تهران مرکز سازمان اداری کشور شد، مهاجرت به طرف پایتخت شدت یافت؛ بهطوری که در زمان اعلیحضرت فقید دولت متوجه این امر و عواقب آن شد و به خاطر اینکه مهاجرت اهالی ولایات به طرف تهران حتیالمقدور محدود شود، اقامت در تهران را به کسب اجازه از مقامات دولتی موکول ساختند و برای صدور چنین اجازهای آنقدر مقررات را سخت گرفتند که به آسانی ممکن نبود جواز اقامت در تهران بهدست آورد. این بود که اهالی ولایات وقتی به تهران میآمدند و قصد اقامت میکردند، ناچار بودند جهت سکونت و کسب و کار جواز بگیرند و جواز گرفتن آنچنان دشوار بود که اکثرا برمیگشتند و عطای تهران را به لقایش میبخشیدند.
حالا نظیر آن مقررات درباره اتباع خارجی که به تهران میآیند و میخواهند در اینجا کار کنند رعایت میشود و برای اتباع خارجی خیلی مشکل است جواز اقامت و کار در تهران بهدست آورند. در بسیاری از ممالک خارجه نیز همین گونه است که در اداره و سازمان بهخصوصی صورت کامل افراد هر شهر منعکس است و هر کس از شهر خارج یا به شهر داخل میشود در این صورت مشخص میشود.
به این جهت شما وقتی وارد يك شهر چند میلیونی میشوید همین که یک روز بیشتر از مدت مجاز در آن شهر ماندید پلیس به سراغتان میآید و هرگاه نتوانید پروانه اقامت خود را تجدید کنید عذرتان را میخواهند؛ حال آنکه بنا به قول شما تهران شهر بیدروازه است و به اصطلاح معروف: «هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو» و همین بیبندوباری موجب شده است جمعیت ولایات به طرف این شهر سرازیر شود. سرمایهای در ولایات و نفوسی در روستاها باقی نماند و با اینکه آثار ترقی و پیشرفت و عمران و آبادی در همه شهر به چشم میخورد معهذا تهران مثل «دوال پا» روی شانه ایران چسبیده، هر چه از خوردنی و آشامیدنی و نوشیدنی هست به خود اختصاص داده است.
حال که شما بحث به این مهمی را پیش کشیده و نسبت به آینده ایران و خود تهران در صورت ادامه این وضع، اعلام خطر کردهاید من هم به نظرم رسید سابقهای را که در این شهر معمول بود یادآوری کنم و بگويم يك راه عملی برای کنترل جمعیت تهران، همین است که مثل گذشته اقامت و کار در این شهر به صدور اجازه و پروانه موکول شود.
خواننده دیگر ما عقیده داشت: مسبب اصلی انتقال ثروت و جمعیت از ولایات به تهران بازرگانان و صاحبان سرمایهاند که وقتی ثروتی در ولایات اندوختند، راه مهاجرت به تهران را پیش میگیرند تا از مزایای زندگی در این شهر نسبتا مدرن و توسعهیافته برخوردار شوند.
به عقيده من میبایستی مجازاتهایی نیز برای کسانی که سرمایه خود را از ولایات به تهران انتقال میدهند در نظر گرفت؛ چون این سرمایهها که در ولایات تحصیل شده، متعلق به ولایات است و این درست نیست که کسی مثلا به برکت قالی و از دولت سر قالیبافان کاشان ثروتی به هم رسانده، سپس آن ثروت را بیاورد به تهران و صرف آبادانی تهران کند. از این روست که جا دارد شما در روزنامه پیشنهاد کنید و دولت مقرراتی بگذراند که هیچ کدام از بانکها حق نداشته باشند به نام سرمایهدارانی که از ولایات به تهران میآیند و میخواهند در این شهر سرمایهگذاری کنند، به هیچ عنوان اعتبار باز کنند.[5]
گوشت مرغ جای گوشت گوسفند را میگیرد!
کشتارگاه تهران اعلام داشت که روز پنجشنبه در تهران چهارهزار رأس گوسفند و گاو کشتار شده است، این تعداد نسبت به روزهای پیش، کاهش تعداد کشتار را نشان میدهد و به همین علت در دکانهای قضابی گوشت کمیاب شده و جمعی از مردم تهران قسمتی از گوشت مورد احتیاج خود را از گوشت مرغ و خروس تأمین میکنند.
مردم تهران هر روز حدود یکصد و پنجاه تُن گوشت مصرف میکنند. در فصول دیگر سال قسمت اعظم تعداد گوشت را کشتارگاه تهران تحویل میدهد، ولی اکنون که فصل سیاه بهار پیش آمده و کشتار نقصان یافته، روزانه حدود پنجاه تُن مرغ و خروس کشتار و به بازار عرضه میگردد.
قیمت مرغ و خروس شکمپر، کیلویی ٦٥ ریال میباشد و با مقایسه با گوشت گوسفند و گاو، نرخ مناسبی است. مسئولان اتحادیه فروشندگان پرنده میگویند که تا ده سال آینده بر اساس برنامهای که از طرف مراکز بزرگ پرورش جوجه و مرغ در تهران اجرا میشود گوشت مرغ جای گوشت گوسفند را میگیرد.[6]
پینوشتها:
[1] . سرهنگ سیدحسن رضوانی از سال 1345 تا 1357 ریاست ساواک استان سیستان و بلوچستان را برعهده داشت. وی پس از انقلاب هنگام خروج از مرز پاکستان دستگیر و پس از محاکمه اعدام شد.
[2] . آیتالله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک، ص 126.