حقیقت آن است که واگذاری امتیاز نفت در ایران و کشورهای نفتخیز منطقه و سپس کشف نفت و سرازیر شدن درآمدهای حاصله از آن، راه و مسیری متفاوت از غرب را آغاز و طی کرد. در این سوی دنیا و ایران، درآمد نفت به منبعی جهت تأمین مخارج و رفع کمبودهای مالی دربار ناتوان قاجار و دربار فاسد پهلوی تبدیل و ملک طلق شاه و اطرافیان او قلمداد شد. حتی به مرور زمان...
شرکت نفت بختیاری
 
نمی‏دانیم اگر غرب و نیاز غرب به نفت نبود، این ماده سوختی حیاتی یا به تعبیری طلای سیاه، در این سرزمین چه سرنوشتی می‏یافت؟
  حقیقت آن است که واگذاری امتیاز نفت در ایران و کشورهای نفتخیز منطقه و سپس کشف نفت و سرازیر شدن درآمدهای حاصله از آن، راه و مسیری متفاوت از غرب را آغاز و طی کرد. در این سوی دنیا و ایران، درآمد نفت به منبعی جهت تأمین مخارج و رفع کمبودهای مالی دربار ناتوان قاجار و دربار فاسد پهلوی تبدیل و ملک طلق شاه و اطرافیان او قلمداد شد. حتی به مرور زمان و با وجود هم ه تحولات سیاسی ـ اجتماعی، این ثروت ملی در همان جایگاه باقی ماند.   کشف نفت باعث دگرگونی‏های فراوان اقتصادی و فرهنگی در مناطق نفتخیز و به تدریج سایر نقاط کشور شد؛ به‏گونه‏ای که در پی آن راه برای نفوذ فرهنگ، فن‏آوری و تمدن غربی بازتر شد. از سوی دیگر، همین امر به تسریع ایجاد قشرهای متأثر از فرهنگ غرب (اصطلاحاً طبقه متوسط) انجامید.   علاوه بر این، به تناسب نیاز روزافزون صنایع غرب به نفت و مشتقات آن برای ادام ه حیات خود، رقابت روزافزون دولت‏های غربی و روسی ه شوروی در ایران، به دسته‏بندی‏های سیاسی داخلی دامن زد و کار به جایی رسید که به جرئت می‏توان گفت در طول یک قرن اخیر، هیچ حادث ه مهم سیاسی ـ اقتصادی در این کشور رخ نداده که بر بستر نفت شکل نگرفته باشد.   حال با توجه به تأثیر و نفوذ کشف و استخراج نفت در ارکان جامعه و وابستگی همه‏جانبه به آن، غفلت از آگاهی یافتن و آگاهی دادن به دیگران در این زمینه و اطلاعات مربوطه به آن هولناک می‏نماید. اما متأسفانه، با گذشت بیش از یک قرن از کشانده شدن پای ایران به معرک ه نفت، هنوز هیچ سازمان یا مرکز خاصی متولی پژوهش و اطلاع‏رسانی در این زمینه نیست.   اولین بار در سال 1371، هنگام تدریس درس نفت در دانشگاه، بحث شرکت نفت بختیاری توجه مرا به خود جلب کرد. شرکت نفت بختیاری، ساختار، عملکرد و سرانجام آن، سؤالی را در ذهنم ایجاد کرد که در آن زمان تصور نمی‏کردم روزی موضوع کتاب حاضر باشد. ناباورانه‏تر از آن، اینکه در ضمن تحقیقات و پژوهش‏ها به این نتیجه برسم که شرکت نفت بختیاری هرگز وجود خارجی نداشته و فقط برای حساب‏سازی به زیان سهم طرف ایرانی در دفاتر شرکت نفت ایران و انگلیس ابداع شده بود. ضمن آنکه تحقیقات نشان داد تصور اولیه مبتنی بر تسلیم و سرسپردگی خوانین در برابر شرکت نفت و آزادی عمل آن شرکت غلط بوده است؛ زیرا روابط دو طرف بختیاری (خوانین) و انگلیسی (دارسی و پس از آن، شرکت نفت ایران و انگلیس) دارای فراز و نشیب‏های فراوان و حاکی از نوعی خودآگاهی رو به افزایش از سوی دو طرف در تنظیم روابطشان بود.   جست‏وجوی اولیه نشان داد که اطلاعات مدونی در این زمینه وجود ندارد و پژوهش و مطالع ه آن، کار و تلاشی جدی را می‏طلبد. به عبارت دیگر، با وجود آنکه تاکنون بیش از یک قرن از عقد قرارداد نفت ویلیام ناکس دارسی در سال 1319ق / 1901م با حکومت ایران می‏گذرد و در این فاصله کشف و صادرات نفت، نقشی اصلی و کلیدی در شکل‏گیری مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سرزمین ما داشته است، اطلاعات کافی، مدون و تخصصی در زمین ه نفت و مسائل مربوط به آن کمتر وجود دارد.   با نگاهی به آثار منتشره دربار ه تاریخچ ه نفت ایران، به آسانی می‏توان دریافت که با وجود تعداد چشمگیر این آثار، که بیشتر در زمین ه ملی شدن صنعت نفت و آثار و نتایج آن به رشته نگارش درآمده‏اند، سهم اصلی در این ارتباط بر دوش نویسندگان خارجی بوده است و نه‏تنها دربار ه نفت و شعب مختلف علمی آن، که در تحقیقات مربوط به تاریخچ ه نفت نیز از دیگران عقب‏تر و به عبارتی وامدار آنها هستیم. البته این سخن از اهمیت کار چند تن از نویسندگان ایرانی همچون محمدعلی موحد، فؤاد روحانی، ایرج ذوقی، مصطفی فاتح و... که آثاری را دربار ه نفت منتشر کرده‏اند، نمی‏کاهد. ولی این سؤال بسیار جدی و پررنگ باقی می‏ماند که چرا پس از یک قرن هنوز وضعیت مطالعات در ارتباط با نفت تفاوت چشمگیری با گذشته نکرده است؟   آگاهی‏های به دست آمده از طریق اسناد در بسیاری موارد هیجان‏انگیز است؛ چنان‏که ذکر شد در پاسخ به سؤال اولیه دربار ه چگونگی شکل‏گیری، ساختار و سرانجام کار شرکت نفت بختیاری، این نتیجه به دست آمد که اصولاً چنین شرکتی به جز روی کاغذ و با هدف حساب‏سازی به زیان طرف ایرانی، وجود خارجی نداشته است. فلسف ه وجودی چنین شرکتی و واگذاری سهام آن به خوانین بختیاری و درگیر کردن آنها در مسأل ه نفت، اساساً از چند عامل سرچشمه می‏گرفت:        1. عامل جغرافیایی: نفت در اراضی و مناطقی کشف شد که مالکیت آن اراضی و مناطق در ید اختیار و یا مورد ادعای خوانین بختیاری بود.        2. عامل سیاسی: دولت قاجار در آن زمان به‏ویژه پس از بروز انقلاب مشروطیت در اعمال حاکمیت مقتدرانه و اجرای تعهدات مندرج در قرارداد نفت دارسی، به دلیل دخالت‏های انگلستان دچار ناتوانی رو به تزایدی نشان داد و طرف انگلیسی به پیدا کردن راه‏های دیگر ازجمله گفت‏وگو با خوانین و افراد ذی‏نفوذ محلی جهت تأمین امنیت مورد نیاز خود روی آورد.        3. تلاش بختیاری‏ها برای یافتن راهی که بتوانند به مراکز قدرت دسترسی بیشتر داشته و در شکل‏گیری حوادث نقش‏آفرینی گسترده‏ای داشته باشند. وجوه حاصله از حفاظت و حراست مناطق اکتشاف نفت و سود اسهام نفتی و ارتباط روزافزون با دولت انگلستان و اتباع و مؤسسات تولیدی ـ اقتصادی آن کشور، با توجه به نفوذ گسترد ه آن دولت بر اوضاع داخلی ایران، تا حد زیادی بختیاری‏ها را در طی مراحلی از مسیر مورد نظر یاری کرد.   عوامل فوق باعث شد تا خوانین بختیاری با سهیم شدن در اسهام نفت، قدم در میدانی گذارند که در مراحل اولیه، باعث بالا رفتن عایدات آنها و افزایش توان دخالت در امور سیاسی، به‏ویژه پس از فتح تهران شد. این نقش‏آفرینی در سطح ملی و کشوری در طول این سال‏ها و سال‏های جنگ جهانی اول باعث شد تا بختیاری‏ها به عنوان متحدان محلی ـ منطقه‏ای انگلیسی‏ها عمل کنند. ولی بالاخره با توجه به فراز و نشیب‏های به وجود آمده در صحن ه سیاست داخلی و خارجی، پس از کودتای 1299ش به تدریج نه‏تنها به کناری نهاده شدند، که بسیاری از آنها جان خویش را نیز بر سر این اوج ناگهانی در صحنه سیاسی گذاشتند. https://iichs.ir/vdcbugb5prhb0.iur.html
iichs.ir/vdcbugb5prhb0.iur.html
نام شما
آدرس ايميل شما