آغاز اختلاف را اینجا من از قول برادرم میگویم. من یک برادری دارم از خودم بزرگتر، به نام محمّدتقی مجتهدزاده که واعظ است. آن روزها در قم بود. پادرد داشت؛ عصا میگرفت دستش و جزو طلبههایی بود که با فدائیان اسلام بودند. واحدی چند روزی توی خانه اش مخفی بوده است. نامهای می نویسند فدائیان اسلام و توی آن اوضاع...