​دگر باردرسالروزشهادت یکی از نوابغ جهان تشیع و مرجعیت شیعه،یعنی شهید والامقام آیت الله العظمی سید محمدباقر صدر(قده) قرارگرفته ایم.دربازشناسی مکانت والایِ علمی وعملی آن بزرگوار، با دکتر صباح زنگنه یکی از شاگردان مکتب ایشان گفت وشنودی انجام داده ایم که نتیجه آن را پیش روی دارید
امام امور عراق را طبق قراری نانوشته به شهید صدر سپرده بود
محمدرضا کائینی

□جنابعالی از چه دوره ای وچگونه با شهید آیت الله صدر آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم.بنده هنوز دانش‌آموز دبیرستان بودم و در عراق زندگی می‌کردم که از طریق کتابهای «اقتصادنا» و «فلسفتنا» با ایشان آشنا شدم.
 

□درچه سالی؟
سال 1347. در آن دوران مارکسیستها به‌شدت در کشورهای عربی فعالیت می‌کردند و توانسته بودند جوانان زیادی را به خود جذب کنند. همچنین ناسیونالیستها قدرت زیادی پیدا کرده بودند. در مجموع گرایشهای فکری متعددی وجود داشتند که برای نوجوانی چون من، سؤالات متعددی را ایجاد می‌کردند. شهید صدر با دقت بالای علمی و صبر و حوصله زیاد به سؤالات ما پاسخ می‌دادند و در جلسات گفتگویی که می‌گذاشتند، کم و بیش مسائل سیاسی را هم مطرح و به‌تدریج نسل ما را با معضلات و مشکلات کشورهای عربی، به‌خصوص عراق آشنا می‌کردند. من تلاش می‌کردم در همه جلساتی که ایشان می‌گذاشتند، شرکت کنم و اگر هم نمی‌توانستم نوارها و جزوات را می‌گرفتم و با دقت دنبال می‌کردم. تا سال 50 که در عراق بودم، توفیق کسب فیض از محضر آن شهید بزرگوار را داشتم.
 
□تقریبا در همان دوران،تعبیر «مرجعیت رشید» توسط ایشان ارائه شد. از این تعبیر چه معنایی را در نظر داشتند؟
«مرجعیت رشید» از نظر شهید صدر مرجعیتی بود که به مسائل سیاسی و اجتماعی روز اشراف داشت و می‌توانست به مشکلات مردم پاسخ مقتضی بدهد.ضرورتهای زمان ایشان را به ارائه چنین نظریه ای ترغیب کرد.به نظر بنده این ایده هنوز هم جای تبیین و بهره گیری دارد.
 
□شیوه مبارزاتی ایشان را چگونه ارزیابی می کنید؟ایشان به کدامین یک از وجوه مبارزه اهمیت بیشتری می دادند؟
شهید صدر معتقد بود مبارزه باید فرهنگی، عمیق و گسترده باشد. آموزش این فرهنگ هم به دست طلاب جوانی که به‌درستی تربیت شده بودند و به روستاها و شهرهای دور اعزام می‌شدند، میسر می‌شد. این طلاب باید سیره معصومین(ع) و شیوه‌های مبارزاتی متفاوت آنها را در شرایط و زمان و مکان‌های مختلف برای مردم وبه ویژه جوانان تبیین می کردند. ایشان معتقد بود حوزه‌های علمیه باید به دست یک مرجعیت رشید متحول شوند.
 
□آیا دیگر مراجع نجف هم معتقد به مبارزه ازجنسی که در تفکر آیت الله صدر وجود داشت، بودند؟
بله، ولی شیوه‌ها و نحوه تفکرشان فرق می‌کرد. مثلاً آیت‌الله حکیم به مبارزه فکری اعتقاد داشتند و می‌گفتند: هنوز زمان مبارزه فرا نرسیده است. از آنجا که ایشان مرجع بزرگ زمان بودند، حزب بعث تلاش فراوانی کرد مرجعیت ایشان را تضعیف کند و با ایجاد محدودیتهای فراوان و نهایتاً محاصره منزل ایشان، عملاً ارتباطشان را با جامعه قطع کرد. آیت‌الله خویی به مبارزه به این شکل اعتقاد نداشتند و فقط هنگامی که از سوی جریان مارکسیسم خطری متوجه اسلام می‌شد و هنگامی که موضوعات جنبه الحادی داشتند، اعلامیه و فتوا می‌دادند و در مقابل اقدامات خلاف شرع حزب بعث موضع‌گیری می‌کردند، اما هیچ‌گاه اقدامی علنی علیه حاکمیت عراق انجام ندادند. شهید صدر در دوره‌هایی، شاگرد هر دو بزرگوار بودند و بسیار سعی داشتند با آنان فاصله‌ای ایجاد نشود که حزب بعث از آن سوء استفاده کند.
 
□آیا شهید صدر به مبارزه مسلحانه هم اعتقاد داشتند؟
ایشان معتقد به آمادگی بودند، ولی نه در جایی از ایشان شنیده یا خوانده‌ام که فتوایی در تأیید مبارزات مسلحانه داده باشند. ایشان نفوذ در نیروهای نظامی و نهادهای سیاسی و حکومتی را ترغیب می‌کردند، اما به ترور و عملیات مسلحانه معتقد نبودند.
 
□چه عواملی موجب شد که ایشان به عرصه مرجعیت وارد شوند؟چه ضرورتهایی موجب این تصمیم شد؟
هنگامی که مرجعیت ایشان مسلم و قرار شد رساله بدهند، به احترام آیت‌الله حکیم، آیت‌الله خویی و حضرت امام از این امر خودداری کردند و پاسخهای فقهی را به آنان ارجاع می‌دادند، اما وقتی مسئله ایجاد تشکلهای جوانان دانشگاهی پیش آمد و مبارزات جدی شد، ایشان کم‌کم نقاط ضعف مبارزاتی را مطرح کردند و گفتند: روحانیت باید در عرصه سیاست هم وارد شود و پاسخهای مقتضی به پرسشهای زمانه بدهد و لذا نظریه «مرجعیت رشید» را مطرح کردند و خودشان عملاً وارد عرصه مرجعیت شدند .این امر حسادتها و رفتارهای ناپسندی را موجب شد که هر چند آزاردهنده بود، ولی نتوانست به تمایل افراد به مرجعیت ایشان لطمه بزند و مرجعیت ایشان، به‌خصوص از سوی جوانان و قشر تحصیلکرده دانشگاهی و بازاریها مورد استقبال قرار گرفت و تا شبه قاره هند گسترش پیدا کرد.خصوصا که ایشان در طرح مباحث تازه و قدرت علمی و برخورداری از لحنی منصف، معتدل و محترمانه کم‌نظیر بودند و لذا توانستند حتی پیروان ادیان و فرقه‌های دیگر اسلامی را نیز جلب کنند.
شایان ذکر است به گفته بسیاری از علمای شاخص، ایشان در سن هجده یا 20 سالگی به درجه اجتهاد رسیده بودند، اما به دلایلی که عرض کردم تا نیمه دوم دهه 40 عمر، از پذیرش مرجعیت خودداری کردند و تنها زمانی مرجعیت را به عهده گرفتند که دیگر حسادتها و بدگوییها نمی‌توانست روی محبوبیت ایشان تأثیری بگذارد. همین محبوبیت گسترده هم بود که نهایتاً حزب بعث را به این نتیجه رساند که ابتدا ایشان را محدود کند و سپس به شهادت برساند.
 
□نظر ایشان در باره انقلاب اسلامی و مبارزات امام چه بود؟ تا چه حد با این فرآیند همکاری کردند؟
شهید صدر معتقد بودند علما و مراجع هر کشوری نسبت به شرایط کشور خود آگاه‌تر از دیگران هستند و لذا آنها باید شیوه مبارزاتی متناسب با آن کشور را انتخاب کنند. ایشان به کلیت مبارزات امام و اینکه رژیم شاه، رژیمی فاسد و وابسته به امریکاست، اعتقاد داشتند، اما در باره شیوه مبارزه به سئوالات پاسخ نمی‌دادند و وارد جزئیات نمی‌شدند. یادم هست وقتی بین دکتر شریعتی و شهید مطهری اختلاف پیش آمد، در پاسخ به سئوالات می‌گفتند: نمی‌توانم در باره این‌گونه مسائل اظهارنظر کنم، چون در آن شرایط حضور ندارم! شهید صدر فوق‌العاده واقع‌بین و متواضع بودند.
ایشان با حرکت انقلابی امام، به عنوان یک حرکت اسلامی و نمونه‌ای از امکان تحرک در جهت معرفی اسلام و اجرای احکام آن در مسائل سیاسی و اجتماعی همدل و همراه بودند، اما وارد جزئیات نمی‌شدند. رهبری یک مرجع دینی برای یک حرکت انقلابی و سیاسی بسیار از نظر ایشان مهم بود و از مسلمانان می‌خواستند از این حرکت حمایت کنند.
 
□اما ایشان در آخر عمر به شکل علنی‌تری به حمایت از انقلاب اسلامی ایران پرداختند. چرا؟
چون ابعاد مسائل در ایران و عراق مشخص شده بود. مردم ایران به شکلی یکپارچه از حرکت امام حمایت کردند، حکومت اسلامی به‌طور رسمی مستقر شد و در نتیجه در عراق و سایر کشورهای اسلامی حرکتهای اسلامی جان گرفتند و جنبشهای اسلامی عراق با قدرت بیشتری علیه حزب بعث به مبارزه پرداختند. لذا شهید صدر ارتباط ارگانیک‌ تری را با امام برقرار کردند و از مردم عراق و ایران خواستند همه مسیرها و گرایشهای دیگر را کنار بگذارند و منحصراً گوش به فرمان امام باشند.
 
□از ارتباط حضرت امام و شهید صدر چه می‌دانید؟
امام همواره از توانایی علمی و فکری شهید صدر تعریف می‌کردند و می‌فرمودند: ایشان آینده بسیار درخشانی خواهد داشت. شهید صدر هم از شجاعت، همت و بلند نظری امام و قدرت شگفت‌انگیز ایشان در تأسیس یک حکومت اسلامی تمجید می‌کردند. لازم می‌دانم به این نکته اشاره کنم که امام هر چند نسبت به مسائل عراق موضع داشتند، اما از اظهار نظر علنی خودداری می‌کردند تا شائبه دخالت در امور عراق برایشان مترتب نشود، زیرا هدف اصلی ایشان ایجاد تغییر در حاکمیت ایران بود و امور عراق را طبق قراردادی نانوشته به شهید صدر سپرده بودند.
 
□انتقادی که از شهید صدر می‌کنند این است که بدون در نظر گرفتن شرایط عراق دست به شبیه‌سازی انقلاب ایران در عراق زد. تحلیل شما ازاین امر چیست؟
تحولات در ایران چنان بر عراق و سایر کشورهای اسلامی تأثیر گذاشت که در واقع کنترل اوضاع را از دست رهبران انقلابی این کشورها خارج کرد! حزب بعث با پیروزی انقلاب اسلامی به‌شدت احساس خطر کرد و به مقابله شدید با انقلابیون عراق پرداخت و بسیاری از آنها را به زندان انداخت و یا کشت. منزل شهید صدر چندین بار توسط حکومت عراق محاصره شد و در مجموع مهار کار از دست علما و مراجع خارج شد و ناچار شدند برای جلوگیری از تلفات و خسارات بیشتر، دست به اقداماتی بزنند که قبلاً پیش‌بینی نکرده بودند. شهید صدر پس از پیروزی انقلاب ایران ناچار شدند فعالیتهای خود را سرعت ببخشند و حرکتهای زودرسی را به خاطر شرایط حاکم بر عراق انجام بدهند. اگر شرایط عادی‌تر بود، ایشان قطعاً حساب‌شده‌تر و با تأمل بیشتری حرکت می‌کردند.
 
□به نظر شما مرجعیت وقت عراق این قدرت را نداشت که مانع از شهادت ایشان شود ؟
تصور نمی‌کنم این قدرت را داشت، چون مرجعیت عراق با رحلت آیت‌الله حکیم عملاً متلاشی شده بود و آیت‌الله خویی هم نه توان و نه قصد به حرکت در آوردن مردم عراق را داشتند و قطعاً نمی‌توانستند مانع از شهادت شهید صدر شوند که اگر می‌توانستند به دلیل علاقه فوق‌العاده زیادی که به ایشان داشتند، قطعاً این کار را می‌کردند.
 
□چه ویژگیهایی در شهید صدر برای شما برجسته بودند؟
تواضع، صمیمیت و صراحت. یادم هست در دوره‌ای که مستخدم نداشتند، شخصاً برای ما دانش‌آموزان که برای پرسیدن سؤالات‌مان نزد ایشان می‌رفتیم چای می‌آوردند. بسیار مؤدب، دقیق، پرحوصله و آرام بودند و حتی وقتی به ایشان اعتراضی می‌شد آرامش خود را از دست نمی‌دادند. برخورد بسیار مؤدبانه، مثبت و سازنده‌ای داشتند. بنده شخصاً بسیار به ایشان مدیون هستم و هر گاه برایم پرسشی پیش می‌آید به آثار ایشان مراجعه می‌کنم و می‌بینم مطالب ایشان همچنان بدیع و تازه هستند.      
https://iichs.ir/vdcb.fbfurhb55iupr.html
iichs.ir/vdcb.fbfurhb55iupr.html
نام شما
آدرس ايميل شما