ناهار را با «حسن کامشاد» که بتازگی از سفر یک ماهه خود به تهران بازگشته صرف کردم. کامشاد می‌گفت: هرگز علاقه‌ای به اقامت در ایران تحت شرایط فعلی ندارد. و بعد با توصیف تجاربش از دوران گذشته، اضافه کرد که: هرگز آرزوی بدست آوردن مقام سیاسی در ایران را نیز به سر راه نداده است...
سرود انترناسیونال یا سرود ندامت
چهارشنبه 26 آوریل 1978 [6 اردیبهشت 1357]
ناهار را با «حسن کامشاد1» که بتازگی از سفر یک ماهه خود به تهران بازگشته صرف کردم.
کامشاد می‌گفت: هرگز علاقه‌ای به اقامت در ایران تحت شرایط فعلی ندارد. و بعد با توصیف تجاربش از دوران گذشته، اضافه کرد که: هرگز آرزوی بدست آوردن مقام سیاسی در ایران را نیز به سر راه نداده است.
او که در سالهای جوانی در شرکت نفت کار می‌کرد و افکار چپی تندی داشت. بعد از مرگ استالین، از سوی رهبری حزب [توده] مأمور شد به اهواز عزیمت کند و در آنجا از طریق حوزه‌های حزبی، کارگران را در یکجا گرد آورده، دستجمعی سرود «انترناسیونال1» سر دهند. و کوشش‌های استالین را در رهایی «پرولتاریای جهان» گرامی بدارند.
کامشاد در بعدازظهر یک روز داغ تابستانی در خوزستان ـ که درجه حرارتی بالاتر از 40 داشت ـ مأموریتی را که به عهده‌اش محول شده بود به اجرا گذاشت و همراه با نواختن آهنگ «انترناسیونال» به وسیله صفحه‌ای که خش‌خش می‌کرد، کارگران را به خواندن سرود واداشت. و در همانحال نیز بشدت مواظب اطراف بود تا مبادا به وسیله مأمورین انتظامی شکار شود و بدست کسانی بیافتد که حتی یک لحظه هم در تیربارانش درنگ نمی‌کردند.
ولی بعداً در سال 1956، هنگامی که خروشچف به تقبیح اعمال استالین پرداخت و با شمردن موارد متعددی از انحرافات استالین، در واقع از او سلب حیثیت کرد، کامشاد برای چند روز کاری جز اشک ریختن نداشت، و دائم تأسف می‌خورد که چرا در طول این مدت تمام نیروی خود را بیهوده هدر داده و اعتقاد به مکتبی سراسر وجودش را لبریز کرده بود که اصلاً ارزشی نداشت. چون او به عیان می‌دید که هر آنچه به خاطر این مکتب و مرام، و به نام استالین انجام داده، هیچ و پوچ از آب درآمده است.3
 

ژوزف استالین (۱۸ دسامبر ۱۸۷۸- ۵ مارس ۱۹۵۳)نخستین رهبر حزب کمونیست شوروی (۳ آوریل ۱۹۲۲ – ۵ مارس ۱۹۵۳)
شماره آرشیو: 4077-4ع

پی نوشت:
1. حسن کامشاد (حسن میرمحمد صادقی) متولد اصفهان است، او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان و دبیرستان ادب طی کرد پس از دبیرستان با دیپلم ادبی برای ادامه تحصیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت. پس از فارغ التحصیلی به جنوب رفت و مشغول کار در شرکت نفت شد. او در این دوران به فعالیت‌های دست چپی پرداخت و در پی وقایع ۲۸ مرداد مجبور شد به تهران بیاید. او بعدها به دعوت دانشگاه کیمبریج برای تدریس زبان فارسی به انگلستان رفته و در کنار تدریس به تحصیل زبان و ادبیات فارسی در این دانشگاه پرداخت. رساله دکترای او درباره نثر معاصر فارسی بود که بعدها در انگلستان به عنوان  Modern persian prose literatureبه چاپ رسید. این کتاب سال‌ها بعد توسط او به عنوان پایه‌گذاران نثر جدید فارسی توسط نشر نی منتشر شد. او پس از تحصیل به عنوان استاد زبان فارسی دانشگاه کیمبریج به تدریس پرداخت و همچنین استاد مدعو دانشگاه کالیفرنیا بوده‌است. وی پس از پنج سال تحصیل به ایران بازگشت و سال‌ها در ایران بود تا اینکه از طرف شرکت نفت به لندن رفته و پس از بازنشستگی به تألیف و ترجمه مشغول شد. نام خانوادگی او میرمحمد صادقی بوده که خودش در جوانی آن را به کامشاد تغییر داد. از دیگر آثار وی در زمینه ترجمه می‌توان به درخدمت تخت طاووس، خاورمیانه، استالین مخوف، عیسی، دنیای فرضی، قبله عالم اشاره نمود. (ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد)
2. انترناسیونال سرود جهانی و همبستگی طبقه کارگر در سراسر جهان است. این سرود را اوژن پوتیه در سال ۱۸۷۰ به زبان فرانسه سروده است. بعدها این سرود به بیشتر زبان‌های دنیا ترجمه شد. سرود انترناسیونال به طور اخص در میان کمونیستها و همچنین دیگر جریانات چپ و کارگری رایچ است. (ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد)
3. پرویز راجی ، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص173ـ174.
https://iichs.ir/vdca.onyk49nm65k14.html
iichs.ir/vdca.onyk49nm65k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما