دگرگونیهای سیاسی بسیار مهمی در ایران بوجود آمده است. ولی در مورد این دگرگونیها ـ که علتی هم جز تصمیم شاه به ایجاد فضای باز سیاسی ندارد ـ نباید زیاده از حد خوشبین بود. زیرا همانگونه که غالباً در چنین مواردی پیش میآید، یافتن پاسخی برای این سؤال هم اجتناب ناپذیر است که: محدوده این آزادی تا کجاست؟
چهارشنبه 17 اوت 1977 [26 مرداد 1356] تهران
دگرگونیهای سیاسی بسیار مهمی در ایران بوجود آمده است. ولی در مورد این دگرگونیها ـ که علتی هم جز تصمیم شاه به ایجاد فضای باز سیاسی ندارد ـ نباید زیاده از حد خوشبین بود. زیرا همانگونه که غالباً در چنین مواردی پیش میآید، یافتن پاسخی برای این سؤال هم اجتناب ناپذیر است که: محدوده این آزادی تا کجاست؟
این مسأله، تا آنجا که ـ بر حسب ظاهر ـ سبب شده مقالات روزنامهها حالت انتقادی به خود بگیرد و هر یک از وزرا نیز سعی کنند راجع به مسائل و مشکلات خود بیپرده سخن بگویند، چون سبب کاهش نارضایتیها میشود، به جای خود قابل تحسین است. ولی روی دیگر سکه را نیز نباید از نظر دور داشت. به این شکل که: چون شاه طی مدتی طولانی قدرت اصلی و گرداننده واقعی مملکت بود، بنابراین اگر بر هر نارسایی و کاستی انگشت گذارده شود، هرگز نمیتوان جز شخص شاه، مقصر اصلی دیگری برای آن تعیین کرد.1