ناصرالدین شاه در طول پنجاه سال سلطنت ، تمام روزهای برفی را شکار میرفته است. مگر حادثهآی پیش میآمد، و یا آنقدر برف زیاد بود، که امکان رفتن به شکار وجود نداشت. با این وصف ،ناصرالدین شاه را عادت بر این بود که تا پهنه تهران را برف فرا میگرفت، آماده شکار میشد، آن هم نه به تنهایی ، بلکه باعده کثیری از شکارچیان دربار و اسب شکاری و ...هر بار که صحرای اطراف تهران و کوه های شمیران پوشیده از برف میشد، شاه و همراهان عازم شکار میشدند. برای آنها تفاوت نمیکرد، هرجانداری را میکشتند، حرام و یا حلال فرقی نداشت، آهو ، پلنگ، خرس ، خرگوش ....
این سند از مجموعه اسناد موسسه مطالعات
تاریخ معاصر ،نامه مسعود میرزا قاجار ظلالسطان است به ناصرالدین شاه و تقدیم دویست عدد اشرفی به ناز شصت شاه به پاس شکار پلنگ آن هم در روز برفی .
قربان خاکپای جواهرآسای اقدس همایونت شوم اگرچه غلام کمتر احضار به حضور همایون میشود و مثل سابق در سواری و پیاده کی حاضر نیست که در شکارگاهها جان تقدیم کنم و لذتها ببرم و تماشاها نمایم امروز مشهور شده که دو نر پلنگ بسیار بزرگی بدست همایون صید شده خیلی دلم خواست که بودم و لذتها میبردم و تماشا میکردم از این فیض عظیمی که محروم بودم بشکرانه اینکه این پلنگ قوی به این خوبی و خوشگلی بدست همایون شکار شده است دویست عدد اشرفی غیرقابل برای ناز شصت همایون تقدیم نموده خداوند جان و هستی غلام را قربانی وجود مقدس ارواحنا فداه نماید امر امر جهانمطاع همایونی روحی الفدا است. غلام بی مقدار مسعود قاجار
ظل السلطان امروز صبح با این برف زیاد برای شکار پلنک رفتم، رد پلنگ را خودم پیداکردم عقب رد رفته تا بردیم به درختزار و نی بیرون آمد کم مانده بود شکارچی را بدرد زدیم افتاد بسیار بامزه بود جای شما خالی بود انشاءالله دو سه روز دیگر که به شکار میروم البته شما باید حاضر شده با هم شکار بکنیم سنه 1310