مروری بر اختلافات شاه و سازمان برنامه و بودجه در خصوص بودجه‌های نظامی

اولویت اسلحه بر توسعه

دکتر رضا نیازمند عنوان می‌کند که یک بار قیمت خرید یک کارخانه سیمان سه برابر محاسبه شده بود؛ به همین دلیل ما با تاسیس آن مخالفت کردیم. بعد محرمانه به ما دستور دادند که پروانه باید امضا شود؛ چرا که تفاوت قیمت قرار است خرج جنگ ظفار شود.
اولویت اسلحه بر توسعه
در دوران پهلوی دوم همواره مسئولان سازمان برنامه و بودجه با شاه دچار اختلاف بودند و در خصوص چگونگی هزینه بودجه‌های کشور با او دچار چالش می‌شدند. این مسئله به مغضوب شدن دست‌اندکاران و مسئولان بودجه مانند ابتهاج و یگانه منجر می‌شد. مروری بر علل اختلاف شاه با تکنوکراتها نشان می‌دهد تعیین میزان بودجه نظامی کشور نقش مهمی در پیدایش این تنشها داشته است. بر این اساس این سوال به ذهن می‌رسد که چرا شاه همواره بر لزوم اختصاص بودجه بیشتر به بخش نظامی تاکید می‌کرد، اما تکنوکراتها بر لزوم تعادل‌بخشی به بودجه نظامی اصرار می‌کردند. در این نوشتار این موضوع بررسی شده است.
 
بلندپروازیهای شاه
شاه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از مهم‌ترین اولویتهای خود را توسعه نظامی کشور قرار داد. بر این اساس بودجه نظامی ایران از 67 میلیون دلار در سال ۱۳۳۲ به هشتاد میلیون دلار در سال 1333 و 183 میلیون دلار در سال 1342 رسید. در سال 1349، این رقم به 844 میلیون دلار بالغ شد؛ یعنی در فاصله هفده سال، دوازده برابر شد.1
 
یکی از مهم‌ترین هدف‌گذاریهای شاه رسیدن ایران به ژاندارمی منطقه بود. برای همین در دهه‌های 13۴۰ و 13۵۰ بخش عمده‌ای از بودجه کشور صرف هزینه‌های نظامی می‌شد. سالانه بین ۲۸ تا ۳۲ درصد از بودجه کشور به خریدهای نظامی از کشورهای مختلف و به‌ویژه امریکا تخصیص داده می‌شد.2 به دستور شاه بودجه‌ نظامی ایران، که در سال 1349، 844 میلیون دلار بود، با جهشی چند برابر، به ده میلیارد دلار در سال ۱۳۵۶ رسید.۳
 
تصویر شاه از ارتش ایران در سال 1361، که در کتاب «پاسخ به تاریخ» منعکس شده است، چنین بود: «بنا بود ارتش ما از 54 هزار نفر به 76 هزار نفر افزایش یابد؛ 1500 فروند تانک شیر ایران که مهندسان انگلیسی برای ایران طراحی کرده بودند با موتور جدید توپ 1200 میلیمتری و هدف‌یابی لیزری، ‌800 فروند تانک چیفتن و 406 تانک ام–60 امریکایی، 40 تانک ام4700 مدرن با توپ 99 میلیمتری و یک‌هزار نفربر زرهی و پستهای نظارت زرهی متحرک که بر روی شاسی امریکایی ام113 سوار می‌شوند و گردانهای توپخانه‌ها می‌بایست قدرت آتشی همسان توپخانه ناتو داشته باشند».4
 
دغدغه‌های بودجه‌ای تکنوکراتها
در شرایطی شاه بر افزایش بودجه نظامی تاکید می‌کرد که تکنوکراتها با آوردن مثالهایی از وضعیت اجتماعی کشور عنوان می‌کردند بودجه باید به صورت متعادل توزیع شود تا شکاف اجتماعی بیش از این توسعه نیابد؛ برای مثال در سالهایی که شاه رویای ژاندارمی در منطقه را در سر می‌پروراند، فقط ۴درصد روستاهای ایران برق و یک درصد آنها آب آشامیدنی داشتند؛ همچنین بیشتر روستاییها به امکانات بهداشتی و پزشکی دسترسی نداشتند. این وضعیت در زمانی بر روستاهای کشور حاکم بود که شاه از مرکز رایانه‌های فوق مدرن ارتش بازدید می‌کرد.5
 
عبدالمجید مجیدی، از مسئولان تدوین بودجه در دهه‌های 13۴۰ و 13۵۰ و رئیس سازمان برنامه و بودجه در سالهای 13۵۱ تا 13۵۶، درباره اختلافات با شاه گفته است: «شاه اولین ایرادی که به ما می‌گرفت بحث بودجه‌های نظامی بود. استدلال می‌کرد که بقای کشور به بودجه نظامی بستگی دارد و شما به اندازه کافی به بودجه ارتش توجه نمی‌کنید».6
 
البته مجیدی خودش بر ضرورت اختصاص بودجه به میزان لازم و متناسب با وضعیت کشور تأکید کرده، اما بعد، از این موضوع گلایه نموده است که در آن زمان نظارتی بر بودجه بخش نظامی وجود نداشت. او اظهار نموده است: ما در زمینه خریدهای نظامی دخالتی نداشتیم. در خصوص بودجه‌های امور عمرانی هم مسائلی مطرح بود؛ مثلا اینکه هزینه‌های عمرانی حداکثری درنظرگرفته شده بود و می‌بایست تعدیل می‌شد. نظم‌بخشی و ایجاد تعادل در بودجه‌های نظامی از مواردی است که مجیدی بر آنها تاکید کرده است.7
 
دکتر رضا نیازمند، از مسئولان اقتصادی که نقش عمده‌ای در ایجاد صنایع جدید در دهه‌های 13۴۰ و 13۵۰ داشت، نیز از دخالت در امور بودجه‌ای مربوط به توسعه گلایه و عنوان کرده است که یک بار قیمت خرید یک کارخانه سیمان سه برابر محاسبه شده بود؛ به همین دلیل ما با تاسیس آن مخالفت کردیم. بعد محرمانه به ما دستور دادند که پروانه باید امضا شود؛ چرا که تفاوت قیمت قرار است خرج جنگ ظفار شود.۸
 
فرمانفرمائیان، رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز از بی‌اختیاری مسئولان سازمان برنامه در بودجه نظامی گلایه کرده و گفته است که دستورات شاه در خصوص بودجه نظامی مستقیم ابلاغ می‌شد و ما موظف به اجرای آنها بی چون و چرا بودیم.  
بخشی از دغدغه‌های تکنوکراتها به بی‌انضباطیهای بودجه بخش نظامی مربوط بود. آنها در عمل می‌دیدند نظامیها از تسلط شاه بر این بخش برای سوءاستفاده مالی استفاده می‌کنند و چون جوابگو نیستند، به راحتی از موقعیت خود برای فساد مالی بهره می‌جویند. درحالی‌که ارتش می‌بایست به وظیفه خود برای دفاع از کشور عمل می‌کرد، سران ارتش با ورود به مسائل مالی غرق در جمع‌آوری ثروت شده بودند؛ برای مثال قره‌باغی تعریف کرده است که فرمانده نیروی دریایی، عباس رمزی در امور ساختمان‌سازی و خریدهای نظامی در حال رشوه‌خواری بوده است؛ همین فساد مالی در ژاندارمری هم وجود داشت، اما وقتی هم این مسائل لو می‌رفت، به جای اقدام قاطعانه، متهمان را به خارج از کشور فراری می‌دادند.9
 
بخش دیگر از دغدغه دست‌اندکاران سازمان برنامه و بودجه کشور نیز به چگونگی تامین هزینه‌های نظامی کشور برمی‌گشت؛ برای مثال ابتهاج، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه که شاهد رشد بیش از حد هزینه‌های نظامی کشور بود و نسبت به نبود تعادل میان این بخش و بخشهای دیگر انتقاد داشت، بر ضرورت صرف درآمدهای نفتی در قسمتهای عمران تاکید و اصرار می‌کرد. او معتقد بود: اگر ایران منطقه مهمی به‌شمار می‌آید، کشورهای غربی و امریکایی هم باید در این زمینه به ایران کمک کنند و این‌گونه نباشد که انتظار داشته باشند فقط ما از بودجه ایران برای مسائل نظامی خرج کنیم.10
 
فرمانفرمائیان، رئیس سازمان برنامه و بودجه، نیز از بی‌اختیاری مسئولان سازمان برنامه در بودجه نظامی گلایه کرده و گفته است: دستورات شاه در خصوص بودجه نظامی، مستقیم ابلاغ می‌شد و ما به اجرای آنها بی چون و چرا موظف بودیم. «شاه دستور می‌داد نظامیها بیایند سازمان برنامه طرحهایشان را مطرح کنند. می‌آمدند می‌گفتند این برنامه‌های ماست؛ این چیزها را اعلیحضرت خواسته‌اند و آن دستورات همگی اجرا می‌شد».11 وی تاکید می‌کند ما درخصوص اولویتهای تخصیص بودجه با توجه به برنامه توسعه نظراتی داشتیم، اما در خصوص میزان و نوع بودجه‌ای که به بخش نظامی تخصیص می‌یافت قدرت تصمیم‌گیری نداشتیم.12
 
فرجام سخن
مروری بر اختلافات شاه و مسئولان برنامه‌ریزی در سازمان برنامه و بودجه نشان می‌دهد درحالی‌که شاه بر لزوم تخصیص بدون محدودیت بودجه به بخش نظامی تاکید می‌کرد و بخش عمده‌ای از بودجه را به خرید نظامی از غرب تخصیص می‌داد، تکنوکراتها ابتدا بر لزوم نظم‌بخشی به بودجه نظامی تاکید و عنوان می‌کردند باید جلو سوءاستفاده سران ارتش از بودجه‌ها را گرفت. افزون بر این، آنها با اشاره به مشکلات اجتماعی ناشی از توسعه‌نیافتگی ایران تاکید می‌کردند اگر قرار است ایران از نظر نظامی توسعه یابد، خود غربیها نیز باید به ایران کمک کنند و نه اینکه پول نفت ایران را به صورت فروش سلاح از ایران خارج و امکان اجرای طرحهای توسعه‌ای و عمرانی را از ما سلب کنند. این تفاوت دیدگاه باعث شد شاه نگرش مساعدی نسبت به سازمان برنامه و بودجه نداشته باشد.

محمدرضا پهلوی به اتفاق چند تن از افسران ارشد به هنگام بازدید از سلاحها و تجهیزات نظامی
شماره آرشیو: 7851-4ع

پی نوشت:
 
۱. وحید سینایی، دولت مطلقه ـ نظامیان و سیاست در ایران (1357- 1299)، تهران، کویر، 1384، ص 478.
۲. سعید لیلاز، موج دوم توسعه آمرانه، تهران، انتشارات نیلوفر، 1352، ص ۴۸۴.
۳. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، نشر البرز، ص 398.
۴. محمدرضا پهلوی عبدالمجید مجیدی، پاسخ به تاریخ، تهران، شهر آب، 1371، ص ۲۴۱.
۵. سعید لیلاز، همان، ص ۴۸۴.
۶. عبدالمجید مجیدی، خاطرات عبدالمجید مجیدی، تهران، گام نو، ۱۳۸۱، ص ۴۰.
۷. همان، صص 143-۱۴۵.
۸. علی‌اصغر سعیدی، تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران، تهران، لوح فکر، ۱۳۹۴، ص ۱۷۹.
۹. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، تهران، نشر نی، ۱۳۶۵، صص 96-۹۷.
۱۰. علیرضا عروضی، خاطرات ابوالحسن ابتهاج، انتشارات علمی، ۱۳۷۱، ص ۲۴۸.
۱۱. خداداد فرمانفرماییان، خاطرات خداداد فرمانفرماییان، تهران، گام نو، ۱۳۸۱، ص ۲۸۹.
۱۲. همان، ص ۲۹۰. https://iichs.ir/vdce.e8ebjh8op9bij.html
iichs.ir/vdce.e8ebjh8op9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما