هویدا پس از اینکه درهای مضاعف اطاقش را محکم بست، روی مبل راحتی نشست و پرسید: »خوب چطور بود؟» در جوابش، ماحصل گفت و شنودم با شاه را بیان کردم و در خاتمه نیز با اشاره به مصاحبهای از شاه که پریروز توسط بیبیسی پخش شده بود، اینطور نتیجه گرفتم که: «به عقیده من شاه واقعاً نتوانسته در ذهن خود تفاوت بین دو جریان لیبرالیسم و دموکراسی نوع غربی را تشخیص دهد...
یکشنبه 13 اوت 1978 [22 مرداد 1357] تهران
"رأس ساعت نه و نیم خودم را به وزارت دربار رساندم. در اطاق افسانه نشسته بودم که هویدا همراه ملاقات کنندگانش وارد اطاق شد تا آنها را بدرقه کند، و بعد هم مرا با خود به دفتر کارش برد.
هویدا پس از اینکه درهای مضاعف اطاقش را محکم بست، روی مبل راحتی نشست و پرسید: »خوب چطور بود؟» در جوابش، ماحصل گفت و شنودم با شاه را بیان کردم و در خاتمه نیز با اشاره به مصاحبهای از شاه که پریروز توسط بیبیسی پخش شده بود، اینطور نتیجه گرفتم که: «به عقیده من شاه واقعاً نتوانسته در ذهن خود تفاوت بین دو جریان لیبرالیسم و دموکراسی نوع غربی را تشخیص دهد. چون در لیبرالیسم هرگز جایگاهی برای ساواک و یا مطبوعات سانسور شده وجود ندارد. و دموکراسی نوع غربی هم به شکلی است که در ایران با شرائط و نیازهای فعلیش اصولاً قابل اجرا نخواهد بود...»"1.