روایت اسناد سفارت ایالات متحده از چهلم‌های سیاسی

آمریکا و تحلیل نادرست وقایع انقلاب اسلامی

یکی از نکات جالب این اسناد برگزاری گردهمایی 5 بهمن ماه 1356 است که طی آن تعدادی از حامیان دولت تظاهراتی را در چند شهر بزرگ ایران برگزار کردند. تظاهراتی که به زعم اسناد، تحت فشار ارگانهای دولتی و توسط کارمندان دولت برپا شده است.
آمریکا و تحلیل نادرست وقایع انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بحثهای بسیاری پیرامون علل و عوامل شکل‌گیری این رویداد در محافل علمی و سیاسی به‌وجود آمد. برخی از عوامل بلندمدت انقلاب صحبت می‌کردند و برخی دیگر از عوامل کوتاه مدت و نقاط عطفی که پیروزی انقلاب را تسریع کرد. پر واضح است که هر دو گونه عوامل در این حادثه مهم و تاریخی تاثیر بسزایی داشتند. در واقع در نظر گرفتن هر یک دسته از این عوامل بدون دیگری تحلیل و ارزیابی درست و جامع از انقلاب را غیر ممکن می‌سازد. با این حال، عواملی بودند که در سالهای نزدیک به انقلاب نقش کاتالیزور پیدا کرده و شعله آن را پررنگ‌تر و پرفروغ‌تر می‌ساختند. یکی از این موارد سلسله حوادثی بود که هر چهل روز یک بار به مناسبت چهلم شهدایی برگزار می‌شد که تلاش داشتند فریاد آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی خود را به گوش محمدرضا شاه و اطرافیانش برسانند.
 
 آغازگر این روند 19 دی‌ماه 1356 بود که طی آن روزنامه اطلاعات در مقاله‌ای توهین آمیز روحانیت را ارتجاع سیاه نامیده بود و امام انقلاب را مورد اهانت قرار داده بود. مدارس علوم دینی و طلاب در قم و همچنین بازاریان در تظاهراتی خواستار پوزش علنی و رسمی سران حکومت شدند. در این تظاهرات خیابانی مردم با شعار "ما حکومت یزید نمی‌خواهیم" و "ما قاونون اساسی می‌خواهیم" با پلیس درگیر و هفتاد تن کشته و بیش از 500 تن زخمی شدند1. در نتیجه این واقعه، دومینوهایی از چهلم شهدا برگزار شد که در روند سرعت‌ بخشی به انقلاب نقش قابل توجهی داشت. بر این اساس، پژوهش زیر در پی آن است تا با بررسی اسناد لانه جاسوسی، نوع نگاه سفارت آمریکا به این مقطع حساس را روشن سازد.
 
تحلیل نادرست از وقایع
یکی از موضوعاتی که در ماه‌های منتهی به انقلاب همواره مورد بحث قرار گرفته است این است که آمریکاییها دیر متوجه انقلاب ایران شدند. در واقع تحلیلهای اشتباه و درک نادرست واقعیت سبب شده بودند که دیرهنگام متوجه انقلاب مردم ایران شوند. آنها تا نزدیکی انقلاب ایران از شاه حمایت کردند به نحوی که پس از حوادث 17 شهریور کارتر در پیامی از رابطه استراتژیک ایران و آمریکا یاد کرد و گفت که آمریکا از شاه ایران حمایت می‌کند2. در واقع به نظر می‌رسید که حوادث زنجیره‌ای چهلم شهدای قم از نظر سفارت آمریکا در ایران تهدید چندانی برای تاج و تخت شاه نیست. این مورد در اسناد به وضوح آشکار است. به عنوان مثال گزارش و تحلیل  میدانی مامورین سفارت آمریکا بیانگر آن است که نصب پرچمهای سیاه در بازارهای برخی شهرهای کشور به مناسبت کشتار مردم قم، احتمالا به دلیل فوت اقوام و وابستگان در تقابل با حکومت صورت پذیرفته است. در این گزارش همچنین آمده است که آمریکاییهای مقیم کرمانشاه گزارش می‌دهند که در طول چند روز گذشته چند پرچم سیاه نصب شده است اما هیچ مغازه‌ای بسته نبوده است و هیچ عمل ناخوشایندی نسبت به آمریکاییها صورت نپذیرفته است. در نتیجه مشاهده می‌شود که تا چه اندازه درک و فهم درست از واقعیت آن روز جامعه ایران وجود نداشته است و سفارت آمریکا در ایران تا چه اندازه از تحولات در درون متن جامعه بی خبر بوده است3.
 
گردهمایی 5 بهمن ماه
یکی از نکات جالب این اسناد برگزاری گردهمایی 5 بهمن ماه 1356 است که طی آن تعدادی از حامیان دولت تظاهراتی را در چند شهر بزرگ ایران برگزار کردند. تظاهراتی که به زعم اسناد، تحت فشار ارگانهای دولتی و توسط کارمندان دولت برپا شده است. بر اساس محتوی یکی از اسناد یکی از کارمندان که زنی آمریکایی داشت ظاهرا برای شرکت در این تظاهرات از سوی نیروهای دولتی تحت فشار قرار گرفته بود. نکته جالب‌تر اینکه هدف تظاهرات محکوم کردن توطئه‌های عوامل امپریالیسم و تاکید بر یکپارچگی ملت ایران بود. در واقع رژیمی که خود بیش از اندازه متکی به بزرگترین قدرت امپریالیستی جهان یعنی آمریکا بود تظاهرات مردمی و خودجوش انقلابیون را به حرکت در مسیر امپریالیسم تعبیر می‌کرد4.
 
به مناسبت چهلم شهدای تبریز، اصفهان جو ملتهب و ناآرامی را سپری کرده است. در گزارشهای سفارت آمریکا به این نکته اشاره شده است که اگر درگیریها به همین وضع ادامه پیدا کند جان شهروندان آمریکایی به خطر خواهد افتاد و عواقب نامعلومی در انتظار آنها خواهد بود. در حقیقت ذهنیت منفی نسبت به فعالیتهای آمریکا در ایران که به نتایج رفتار آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 باز می‌گردد آشکار می‌شود.  
چهلم شهدای قم
مردم در شهرهای مختلف کشور به مناسبت چهلم شهدای قم تظاهراتی را برپا کردند. این بار تظاهرات در تبریز به خشونت کشیده شد و تعدادی کشته شدند. سفارت آمریکا در رصد این تحولات نظر خود را بدین گونه بیان می‌کند: «تفسیر اولیه ما از این حادثه خوشحال کننده است. حکومت در اعمال خشونت و سرکوب تا حدودی مدارا کرده است.» با این حال گزارش سفارت نشان می‌دهد که در مورد اعطای آزادیهای مدنی و سیاسی به مردم تردید دارند. آنها بر این عقیده هستند که شاید حکومت دیگر توان اعمال خشونت علیه شهروندان را ندارد و یا اینکه نمی‌خواهد این کار را انجام دهد. با این حال تعداد کشته‌های این حادثه بر خلاف آنچه حکومت سعی در نشان دادن آن داشت بین 100 تا 300 نفر توسط منابع مستقل اعلام شده است. تعداد دستگیرشدگان نیز چیزی در حدود 500 نفر ذکر شده است. همچنین برخی از عناصر ساواک بر این عقیده هستند که تظاهرات تبریز توسط شوروی‌ها سازماندهی شده است و آنها در تحریک این شورش دست داشتند5.
 
بر اساس گزارش کنسول آمریکا در اصفهان هیچ گونه فعالیت ضد آمریکایی در این روز رخ نداده است و تنها مردم به شعارهایی بر ضد شاه و سلطنت اکتفا کردند. همچنین آنها شعارهایی در حمایت از اسلام سردادند. با این حال ممکن است قصد انجام عملیات، علیه انجمن ایران و آمریکا داشته‌اند. همچنین در دیدار کنسول آمریکایی با اسقف تبریز نیز برخی از نکات قابل توجه مطرح شده به نوعی اهداف منطقی انقلابیون و پرهیز آنان از حرکتهای فرقه ای را نشان می‌دهد. او اعتقاد داشته است که اگر چه برخی از عقاید مذهبی در این حرکت مردمی نقش داشته است با این حال این حرکت هیچ گاه همراه با احساسات ضد مسیحی و ضد ارمنی نبوده است. او می‌گوید در طول روز به صورت مداوم با خانواده‌های ارمنی در سطح شهر در ارتباط بوده است و از احتیاط و بصیرت تظاهرکنندگان متعجب شده است. اسقف در ادامه می‌گوید هر چند مردم تبریز سخت پایبند به اعتقادات دینی هستند ولی وضعیت ارمنیها در تبریز بسیار بهتر از لبنان و سوریه است و مردم به خوبی قادر به هم‌زیستی با هم هستند6.
 
شرایط انقلابی در اصفهان
به مناسبت چهلم شهدای تبریز اصفهان جو ملتهب و ناآرامی را سپری کرده است. سفارت آمریکا با اشاره به این رویداد، به این مسئله پرداخته است و نکته جالب توجه در آن ظهور احساسات ضدآمریکایی در حرکتهای مردم است. در همین حال به این نکته اشاره شده است که اگر درگیریها به همین وضع ادامه پیدا کند جان شهروندان آمریکایی به خطر خواهد افتاد و عواقب نامعلومی در انتظار آنها خواهد بود. در حقیقت ذهنیت منفی نسبت به فعالیتهای آمریکا در ایران که به نتایج رفتار آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 باز می‌گردد آشکار می‌شود. در عین حال گزارش به ذکر این نکته پرداخته است که غالب مردم در مورد برخی از حوادث رخ داده دچار سوءظن هستند به نحوی که برخی معتقدند خرابکاریها کار خود حکومت است و نه مردم عادی تا از آن به نفع خود استفاده کند. 7
 
چهلم بعدی در بیست اردیبهشت 1357 برگزار شد. باز هم اعتصاب مردمی فراگیر و گسترده‌ای در کشور به وقوع پیوست. در برخی از شهرها اعتصاب و شورش به خشونت گرایید. اما چهلم پس از آن در تابستان بدون خونریزی انجام شد و در این میان سیاستهای رژیم نیز چندان بی‌ اثر نبود. با این حال، این پایان کار نبود و وضعیت کشور روز به روز وخیم‌تر می‌شد. در بسیاری از نقاط کشور حکومت نظامی اعلام ‌شد و کشور شکلی امنیتی به خود گرفت. نقطه عطف بعدی تحولات مربوط به حوادث 17 شهریور 1357 هست که به حوادث میدان ژاله شهرت یافت. تعداد زیادی کشته و تعدادی نیز زخمی می‌شوند. کم کم مردم در اصناف و اتحادیه‌های مختلف دست به اعتصاب می‌زنند. بخشهای حساس کشور همچون وزارت نفت رو به تعطیلی می‌رود و نیروها صرفا در جهت رفع نیازهای اولیه مردم نفت تولید می‌کنند. برخی از پروازها به خارج دچار اخلال می‌شود و شرکتهای معتبر بین‌المللی با دقت حوادث را زیر زره بین قرار می‌دهند. وضعیت به همین شکل ادامه پیدا می‌کند تا در نهایت انقلاب مردم ایران به پیروزی می‌رسد و شاه سرنگون می‌شود. بدین‌ترتیب چیزی از سخنان کارتر در مدح شاه و تصور او از ایران به عنوان جزیره ثبات نگذشته بود که انقلابی مردمی در ایران، نظام اسلامی را برقرار ساخت8.
 
در مجموع باید به این نکته اشاره کرد که سفارت آمریکا در تهران نتوانسته بودند در بحبوحه انقلاب به درک درستی از روند انقلاب دست یابد و تا ماههای آخر منتهی به انقلاب دست از حمایت شاه بر نداشت. مضاف بر این آنچه جالب به نظر می‌رسد نحوه فعالیت انقلابیون است که در عین عمل انقلابی تلاش می‌کردند هزینه فعالیتهایشان متوجه پیروان دیگر ادیان نشود. در حقیقت هدف از انقلاب اسلامی مبارزه با دیگر ادیان آسمانی نبود بلکه استقرار نظامی اسلامی بود که در کنار برقراری احکام شرع و عمل به قرآن دیگر ادیان نیز بتوانند آزادانه به فعالیتهای مذهبی خود بپردازند.

مراسم بدرقه جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا در فرودگاه مهرآباد
شماره آرشیو: 121-11ع

پی نوشت:
 
1.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، 1382، تهران، نشر نی، ص467.
2.Seyed Hossein Mousavian, Shahir Shahidsaless, Iran and the United States, Bloomsbury, New york, United states, 2014, p 31.
3.اسناد لانه جاسوسی، روزشمار انقلاب اسلامی، کتاب نهم، ص 25.
4.اسناد لانه جاسوسی، روزشمار انقلاب اسلامی، کتاب نهم، ص 28.
5.اسناد لانه جاسوسی، روزشمار انقلاب اسلامی، کتاب نهم، 41.
6.اسناد لانه جاسوسی، روزشمار انقلاب اسلامی، کتاب نهم، ص 78.
7.اسناد لانه جاسوسی، روزشمار انقلاب اسلامی، کتاب نهم، ص 43.
8. Anoushirvan Ehteshami, Mahjoob Zweiri, Iran and the rise of Conservative, I.B. Tauris, London, England, 2007, 1 https://iichs.ir/vdcg.39nrak9ztpr4a.html
iichs.ir/vdcg.39nrak9ztpr4a.html
نام شما
آدرس ايميل شما