[پس از تبرئه در دیوان عالی کشور، سهیلی] «... در پیشگاه افکار عمومی ملت ایران کماکان محکوم و مطرود بود زیرا او دیگر نتوانست در ایران نمایان گردد بلکه مجدداً به مأموریت خارج از ایران رفته، سفیر ایران در لندن بود و اینقدر در آنجا ماند تا پس از چند سال ابتلا به مرض سرطان که رنج بسیار از این مرض کشید در لندن فوت کرد و از طرف دولت در مسجد سپهسالار برایش مجلس ختم منعقد...
«فرجام علی سهیلی و مجلس ختم او»
[پس از تبرئه در دیوان عالی کشور، سهیلی] «... در پیشگاه افکار عمومی ملت ایران کماکان محکوم و مطرود بود زیرا او دیگر نتوانست در ایران نمایان گردد بلکه مجدداً به مأموریت خارج از ایران رفته، سفیر ایران در لندن بود و اینقدر در آنجا ماند تا پس از چند سال ابتلا به مرض سرطان که رنج بسیار از این مرض کشید در لندن فوت کرد و از طرف دولت در مسجد سپهسالار برایش مجلس ختم منعقد نمودند. من آن روز به آن مجلس تذکار او رفتم ولی باور کنید اینقدر جمعیت شرکتکنندگان در آن شبستان بزرگ مسجد کم بود که حاضرین انگشتشمار بودند. من آنجا بود که پیش خود گفتم فایده این زندگی چنین افرادی چیست؟ یک مشت دروغ و حقه تحویل مردم دادن و تسلیم اراده بیگانگان بودن چه نتیجهای دارد. البته علی سهیلی رگ و ریشهای در ایران نداشت پدرش معروف به «غلامعلی گوش بریده» بود، زنش نیز یک زن روسی بود که در ایران بسته و قوم و خویشی نداشت. برادر و خواهر و یا فرزند سرشناسی که به خاطر او کسی به مجلس ختم بیاید در بین نبود. پس تردیدی نبود که اگر کسی میبایست آمده باشد به خاطر خود او قطعاً میباید آمده باشد آن افراد هم که معمولاً وفایی ندارند که در چنین مواقعی بیایند!»1
علی سهیلی نخستوزیر ایران در سالهای (20-21 و 21 تا 1323)،
وزیر امور خارجه (1317 و 1320)، وزیر کشور(1319)
و سفیر ایران در انگلیس، فرانسه و افغانستان در سالهای مختلف
شماره آرشیو: 2434-4ع
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، ص43. https://iichs.ir/vdci.5awct1aqrbc2t.html