بر اساس طرح بدامن قرار شد در روزنامههای داخلی و خارجی اینگونه نشان داده شود که با توجه به عرضه مازاد نفت در جهان، دعوای ایران و انگلیس بر سر نفت از درجه دوم اهمیت برخوردار است و نگرانی اصلی کشیده شدن ایران به اردوگاه شوروی توسط حزب توده است...
در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق، انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که او فردی میهندوست و مبرا از فساد است و نمیتوان با او معامله کرد. بر همین اساس از سال 1330 به بعد با همکاری امریکاییها طرح کودتا و ساقط کردن رهبر نهضت ملی نفت را برنامهریزی کردند. اما انجام این اقدام برای سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و ایالات متحده دشوار بود، بدین دلیل که مصدق از حمایت گسترده مردمی در عرصه داخلی ایران برخوردار بود و به عنوان یک چهره کاریزماتیک در اذهان ایرانیان به شمار میرفت و همچنین علاوه بر این مورد طرح کودتا توسط دو کشور انگلیس و امریکا در ایران در عرصه بینالمللی به دلیل جنگ سرد حاکم بر نظام بینالملل به شدت از سوی کشورهای چپ مورد انتقاد و مورد نکوهش قرار میگرفت و وجهه غرب را خراب میکرد. در ادامه این نوشتار قصد داریم تا راهکار انگلیس و امریکا را برای برونرفت از این بنبست و ساقط کردن دولت مصدق بررسی کنیم و ببینیم چگونه طرح خود را برای مشروعیت دادن به کودتای 1332 پیاده کردند.
1. طرح شبکه تبلیغاتی بدامن
در خلال جنگ سرد حاکم بر عرصه بینالملل، امریکا با هدف مقابله با شوروى طرحى را به واسطه سازمان اطلاعاتی خود یعنی سیا به اجرا درآورد به نام بدامن؛ در این طرح قرار بود به کمونیسمهراسی در کشورهای مختلفی که امریکا در آن نفوذ دارد پرداخته شود. در این میان در بحبوحه ملی شدن صنعت نفت و کوتاه نیامدن ایران از حق خود از ملی شدن صنعت نفت و پس از قطعی شدن طرح کودتا بر علیه دولت مصدق توسط مقامات بلند پایه امریکا و بریتانیا، ابتدا قرار شد شرایط و زمینهچینیهای این عمل مهیا شود تا نه تنها کشورهای دیگر با این اقدام مخالفت کنند بلکه دیگر دول نیز خود همراستا با طرح کودتا شوند. بر همین اساس این دو کشور از طرح تبلیغاتی شبکه بدامن که در کشورهای دیگر بر علیه شوروی و کمونیسم اجرا میشد بر علیه مصدق استفاده کردند، یعنی قرار شد بدین گونه عمل شود که تبلیغات گسترده و منظمی علیه مصدق و همکاری با حزب توده به طور برجستهتر صورت گیرد و گفته شود که در صورت استمرار دولت مصدق حزب توده و در انتها شوروی بر ایران غلبه خواهد کرد تا بدین نحو مقدمات مشروعیت کودتا در عرصه داخلی و خارجی فراهم گردد.
در این چارچوب، مسئولیت طرح بر عهده فردی به نام شاپور ریپورتر قرار گرفت و برای فراهم کردن زمینههاى طرح وی چندین بار به ایران مسافرت نمود و با برادران رشیدى، اعضاى بخش سیا در تهران و دو فرد در داخل ایران به نامهاى رمز «نِرِن» و «سیلى» که در عملیات تبلیغى «بدامن» نقشى عمده داشتند، ملاقاتهایى نمود.1 در واقع این افراد قرار بود با دادن پولهای کلان به نشریات، نویسندگان مطرح و رادیو رسانههای آن زمان طوری القا کنند که با کاهش نفوذ بریتانیا در ایران خطر کمونیسم و حزب توده در ایران هموار خواهد شد تا بدین ترتیب علاوه بر مهیا کردن زمینههای کودتا اذهان جامعه بین الملل را با خود همراه کنند.
2. اغراق در نشان دادن خطر حزب توده
همان طور که ذکر شد بر اساس این طرح قرار شد در روزنامههای داخلی و خارجی اینگونه نشان داده شود که با توجه به عرضه مازاد نفت در جهان، دعوای ایران و انگلیس بر سر نفت از درجه دوم اهمیت برخوردار است و نگرانی اصلی کشیده شدن ایران به اردوگاه شوروی توسط حزب توده است، چرا که دولت مصدق با حزب توده در داخل ایران رابطه خوبی دارد و در نبود شرایط باثبات و نیروهای غربی، این حزب به دلیل قدرت فزاینده و حمایت شوروی، به زودی ایران را به کشوری کمونیستی تبدیل میکند تا بدین طریق با ایجاد وحشت از حزب توده در نزد مردم ایران و کشورهای خارجی شرایط کودتا فراهم گردد.
انگلیس و امریکا این گونه نشان میداند که در تهران حزب کمونیسم دارای پنجاه تا صد هزار نیرو است و به زودی ابتدا مصدق و سپس ایران را در اختیار خود میگیرند و خواسته یا ناخواسته به اتحاد شوروی این امکان را میدهند آنگونه که چکسلواکی را اشغال کرده بودند ایران را نیز ضمیمه خود کرده و به اشغال درآورند و در آن صورت منطقه خاورمیانه در اختیار کمونیستها قرار خواهد گرفت.
این موارد تبلیغاتی در حالی بود که مصدق کمونیست نبود و هیچ اتحادی میان وی و حزب توده برای دسترسی به اهدافش وجود نداشت و در واقع هیچگاه حزب توده به صفت سازمانی به مصدق نزدیک هم نشده بود.2با این وجود در قالب طرح تبلیغاتی بدامن، نویسندگان خارجی و داخلی او را حامی اهداف کمونیسم به تصویر میکشیدند. آنها اینگونه نشان میدادند که در تهران حزب کمونیسم دارای پنجاه تا صدهزار نیرو است و بهزودی ابتدا مصدق و سپس ایران را در اختیار خود میگیرند و خواسته یا ناخواسته به اتحاد شوروی این امکان را میدهند آن گونه که چکسلواکی را اشغال کرده بودند ایران را نیز ضمیمه خود کرده و به اشغال درآورند و در آن صورت منطقه خاورمیانه در اختیار کمونیستها قرار خواهد گرفت. پس از مطرح شدن چنین نظریاتی در نشریات داخلی و بهخصوص خارجی در قالب طرح بدامن در جهت تبلیغات و جهتدهی به افکار عمومی مردم جهان، در ادامه اینگونه القا شد که نمیتوان با رژیم مصدق کنار آمد و باید هرچه زودتر برنامههایی برای سرنگونی مصدق تهیه شود.3
3. حقیقت حزب توده
در حالی که مخالفان خارجی و داخلی مصدق در قالب طرح بدامن، علناً به دنبال اغراقگویی درباره اندازه و مقیاس سازمانی حزب توده بودند، سازمان حزب توده نیز برای برتر نشان دادن خود، ناخواسته وارد این بازی سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و امریکا شده و از هیچ فرصتی برای تایید این پیشفرضها برای نشان دادن تواناییهای خود اجتناب نمیکرد، اما در واقع قدرت حزب توده بر اساس ارزیابیهای خود سازمان سیا هرگز در این اندازهها که تبلیغ میشد نبود. به عنوان مثال یکی از منابع سازمان سیا که بعدها منتشر شد، نشان از این میداد که حزب توده حداکثر دارای حدود بیستهزار عضو اصلی در تمام کشور بود که تنها هشت هزار نفر از آنها در تهران متمرکز بودند. در این گزارشهای اطلاعاتی سازمان سیا، همچنین اشاره شده است که جاذبه حزب به ساکنان شهرها محدود بود، حال آنکه شمار بالایی از جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی میکردند که حزب در آنجا هیچ پایگاه آشکاری نداشت.
همچنین هیچ کدام از گزارشهای سازمان سیا نشان نمیدهد که حزب از حیث توانایی برای سرنگون ساختن دولت مصدق خطری قریبالوقوع محسوب میشود. در این ارتباط یکی از کارشناسان امور کمونیستی سفارت امریکا در آن زمان چنین مطرح ساخته است که حزب «خوب سازمان یافته است اما چندان قدرتمند نیست و برجستگی آن بیش از واقعیت است».4
4. عکسالعمل حزب توده در برابر کودتا
با وجود تمام اغراقها و بزرگنماییها که در مورد حزب توده میشد، مثلاً این مورد که حزب توده و نیروهای تحت امر آن حضوری همهجانبه و گسترده در نیروهای مسلح و نظامی و انتظامی دارد و هر لحظه احتمال براندازی دولت مصدق به واسطه نفوذ در نیروهای مسلح میرود، بهرغم چنین شایعاتی، پس از کودتای 28 مرداد 1332 سازمان افسران حزب توده و حتی رهبران حزب توده بدون هیچ طرح و برنامهای تنها به نظاره کودتا ایستادند و هرگز عکسالعملی چه در حین کودتا و چه بعد از آن از خود نشان ندادند.5 همچنین این سکوت از جهت دیگری نیز قابل توجه است، چرا که در تمام شایعات نقل بر همکاری رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت و حزب توده بود، تا حدی که در صورت هر گونه کودتایی توسط انگلیس یا امریکا افسران حزب توده به شدت وارد عمل میشوند، اما در واقعیت و عمل حزب توده در 28 مرداد، به جای اینکه با قدرت وارد میدان شوند و از دولتی که بنا بر شایعات همپیمانش بودند حمایت کنند تنها سکوت کردند، درحالی که حضور قدرتمند تودهایها در میدان هرچند اندک، عملاً تناسب نیروها را به هم میزد و حوادث کاملاً سیر دیگری مییافت و تحول و آشوبهای 28 مرداد، به احتمال قوی غیر ممکن میشد.6 این سکوت و حزب توده از هر نظر نشان از اختلاف نظر بین مصدق و رهبران حزب توده داشت که طرح تبلیغاتی بدامن جور دیگری این امر را به تصویر کشیده بود.
فرجام
در انتها سرویسهای امنیتی بریتانیا و امریکا موفق شدند با طرح تبلیغاتی بدامن، حزب توده را به عنوان یک توجیه مهم برای کودتا مورد دستاویز قرار دهند و بدین گونه به کودتایی غیر انسانی و در خلاف جهت خواست ایرانیان مشروعیت ببخشند. حتی پس از کودتا در ایران و سرنگونی دولت مردمی مصدق، در قالب طرح بدامن سرویسهای اطلاعاتی و تبلیغاتی امریکا و انگلیس به تناوب و مستمر در نشریات و رسانهها نشان میدادند که جهان از شر یک ایران کمونیستی و کره دوم جان سالم بهدر برده است.
شماره آرشیو: 4001-288م
پی نوشت:
1.مارک گازیوروسکى، "سیاست خارجى ایالات متحده با ایران در دوره مصدق، ترجمه علی اشرف نظری"، مجله نامه تاریخپژوهان، شماره 7، پاییز 1385، صص 218-241.
2- عبدالله برهان، کارنامه حزب توده و راز سقوط مصدق، تهران، نشر علم، 1378، ص 76.
3- مالکوم برن و مارک گازیوروسکی، مصدق و کودتا، مترجم دکتر علی مرشدیزاد، تهران، نشر قصیدهسرا، چاپ اول، 1384، ص 148.
4- مالکوم برن و مارک گازیوروسکی، همان، صص 123-124.
5- محمدحسین خسروپناه، سازمان افسران حزب توده ایران 1333-1323، تهران، نشر شیرازه، 1377، ص 171.
6- بابک امیرخسروی، نظر از درون به نقش حزب توده ایران (نقدی بر خاطرات نورالدین کیانوری)، تهران، موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه، 1375، ص 651. https://iichs.ir/vdcg.y9nrak93npr4a.html