بحران جانشینی شاه به روایت اسناد سفارت آمریکا؛

ولیعهدی که آمریکا می‌خواست

آمریکاییها معتقد بودند تا زمانی که شاه زنده است روش زندگی اشرف دارای اهمیت کمی است و به‌جز شرمساری برای رژیم پهلوی چیزی در بر ندارد. ولی اگر شاه قبل از روی کار آمدن ولیعهد بمیرد، اشرف به مبارزه با فرح برای کسب قدرت خواهد پرداخت. تحلیل سفارت آمریکا بر این قرار است که فرح بر اشرف پیروز می‌شود، چون بهتر می‌توان او را پشت پرده کنترل کرد و این خصوصیت در اشرف وجود ندارد و وی خیلی سرسخت است.
ولیعهدی که آمریکا می‌خواست
 
پس از کودتای 28 مرداد 1332 آمریکاییها نفوذ گسترده‌ای در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران پیدا کردند. این نفوذ حاصل پیوند شخص محمدرضا‌شاه با آمریکا بود. بدین ترتیب بحران جانشینی محمدرضا‌شاه با توجه به بهره‌برداری از منافع اقتصادی و سیاسی که حاصل پیوند عمیق با وی بود، به مسئله‌ای مهم برای آمریکا تبدیل شد. به گونه‌ای که این نگرانی در اسناد مختلف و گزارشهای سفارت آمریکا در ایران به وضوح قابل مشاهده است. بدین ترتیب نوشتار پیش رو با تکیه بر سند‌پژوهی به رویکرد آمریکا در خصوص ولیعهد و بحران جانشینی پس از محمدرضا شاه خواهد پرداخت.
 
ولیعهدی که قابل کنترل باشد
یکی از مهم‌ترین مباحث پیرامون ولیعهدی در نزد آمریکاییها، ویژگیهای شخصیتی است که بتوان آن را کنترل کرد و در واقع مراودات سیاسی منافع محور با وی برقرار کرد؛ بنابراین آنها تحلیلهای مختلفی را از جانشین شاه و سناریوهای پیش رو ارائه می‌دادند و یکی از این سناریوها جانشینی اشرف پهلوی بود. به ‌گونه‌ای که مرگ ناگهانی شاه قبل از روی کارآمدن ولیعهد و در دست گرفتن قدرت توسط اشرف به نگرانی بزرگی برای آنها تبدیل‌شده بود. به عقیده آنان اشرف از نفوذ زیادی در عرصه سیاست برخوردار است و کارهای او در مورد امور زنان و حقوق بشر، به عهده داشتن نمایندگی ایران در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل و حتی سفرهای وی به چین و هندوستان که منجر به روابط خوب این دو کشور با ایران شد، نشان از اهمیت اشرف در سپهر سیاسی ایران دارد. آمریکاییها معتقد بودند تا زمانی که شاه زنده است روش زندگی اشرف دارای اهمیت کمی است و به‌جز شرمساری برای رژیم پهلوی چیزی در بر ندارد. ولی اگر شاه قبل از روی کار آمدن ولیعهد بمیرد، اشرف به مبارزه با فرح برای کسب قدرت خواهد پرداخت. تحلیل سفارت آمریکا بر این قرار است که فرح بر اشرف پیروز می‌شود، چون بهتر می‌توان او را پشت پرده کنترل کرد و این خصوصیت در اشرف وجود ندارد و وی خیلی سرسخت است.1
 
نگرانی از ولیعهدِ مخالف آمریکا
آمریکاییها نگرانی اساسی از بابت حفظ ثبات در ایران داشتند. آنها معتقد بودند که اگر شاه تا قبل از 20 ساله شدن ولیعهد بمیرد یا کشته شود، دو حالت متصور است. در حالت اول فرح جانشین او خواهد شد که با همکاری شورای سلطنت، کشور را اداره خواهد کرد. همچنین ارتش و نیروهای امنیتی و طرفداران مدرنیزاسیون نیز از وی حمایت خواهند کرد و سیاست دولت به شکل قبلی باقی خواهد ماند؛ اما اگر جانشین شاه رهبر قادری نباشد، احتمالاً دوره بحران آغاز خواهد شد و حتی چپها و جریان مسلمان مشکلاتی را برای وی ایجاد خواهند کرد. بنابراین به وضوح مشخص است که آمریکاییها خواهان فردی هستند که تنها ادامه دهنده سیاستهای محمدرضاشاه باشد و ثباتی که آنها مدنظر دارند پایدار بماند. حتی در جایی دیگر چنین آمده است که اگر عاملی باعث مرگ شاه و برکناری فرح و شورای سلطنت شود، تحت چنین شرایطی حتی امکان دارد که سلسله‌ای جدید آغاز شود یا مردی تحت عنوان رئیس جمهوری روی کار خواهد آمد و ممکن است به خاطر ملی‌گرایی خارجیان را از کشور بیرون کند».2نوع نگاه آمریکاییها به حوادث اوایل انقلاب نیز این نگرانی را تأیید می‌کند. به گونه‌ای که در گزارش سفارت آمریکا در خرداد 1358 این نکته ذکر شده است که با اینکه اختلافها در اوایل انقلاب زیاد است اما در آینده نیرومندترین قدرت سیاسی روحانیت خواهد بود و قدرت در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. این قدرت‌گیری همراه با ضد آمریکا‌گرایی رشد می‌کند و جوششهای سیاسی افزایش خواهد یافت.
 
یکی دیگر از نگرانیهای آمریکاییها در خصوص بحران جانشینی محمدرضاشاه، تردید نسبت به تواناییهای رضا پهلوی به عنوان جانشین سلطنت بود. به عقیده آمریکاییها شاه آینده ایران یک پسر 14 ساله است که بر خلاف تحسین مقامات، به نظر می‌رسد وی دارای هوش متوسط و معمولی است.  
همچنین نارضایتی امام خمینی از آمریکا به عنوان رهبر انقلاب نیز هراسی در دل آنها افکند بود و آمریکاییها بیان می‌کنند که اگر امام خمینی چهره مسلط جامعه در چند ماه آینده شود، «باید گفت که آمریکا نمی‌تواند امید چندانی به ایران داشته باشد».3 بنابراین ترس آمریکا از روی کار آمدن جانشینی که منافع آنها را مورد توجه قرار ندهد از دوران محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی در افکار آمریکاییها موج می‌زد.
 
مسئله ولیعهدی و ترس از نفوذ شوروی
ترس از نفوذ شوروی پس از مرگ شاه یکی از نگرانیهای آمریکاییها در خصوص جانشین پس از وی بود و همسو نبودن با غرب از جانب جانشین جدید، کاهش نفوذ آمریکا را به دنبال خواهد داشت. آمریکاییها معتقد بودند بازی قدرت بعد از خروج شاه از حکومت‌داری به هم خواهد خورد و نفوذ قدرتهای خارجی و به طور ویژه شوروی بسط خواهد یافت. بدین ترتیب آنها استراتژی را تجویز می‌کنند که آمریکا باید با استفاده از نفوذ خود، مانع از نفوذ شوروی در ایران شود. آمریکاییها برای جلوگیری از نفوذ شوروی تا جایی انعطاف نشان می‌دهند که به دست گرفتن مسئولیتها از جانب میانه‌روها در داخل ایران را یکی از راهبردهای جلوگیری از این نفوذ می‌دانند. این انعطاف از این منظر صورت می‌گیرد تا اوضاعی که محمدرضاشاه با سیاستهای خود بر روابط ایران و آمریکا حاکم کرده بود، حفظ شود. وضعیت روابط ایران و آمریکا در هنگام پادشاهی محمدرضاشاه به گونه‌ای بود که استفاده از تجهیزات اطلاعاتی از جانب آمریکا، دسترسی به بنادر ایران، هماهنگی هوایی، گاز، نفت و روابط ایران و آمریکا در امر تجارت برای آنها میسر شده بود و عمده نگرانی آمریکا روی کار آمدن فردی بود که این منافع را بعد از محمدرضاشاه میان کشورهای دیگر تقسیم کند.4 همچنین در مذاکراتی که در مرداد 1357 میان محمد توکلی از نهضت آزادی و جان دی. استمپل مأمور سیاسی سفارت آمریکا در تهران صورت می‌گیرد، استمپل طی گزارش خود به نگرانی نسبت به نفوذ شوروی اشاره دارد و بیان می‌کند که توکلی نیز معتقد بر این بود که در آینده نیز انتخاب بین اسلام و کمونیسم خواهد بود.5 بنابراین تا آخرین روزهای حکومت محمدرضا شاه، ترس از نفوذ کمونیسم و تلاش برای تعیین جانشینی که ادامه دهنده سیاستهای محمدرضا شاه باشد، از جانب آمریکا ادامه داشت.
 
رضا پهلوی و ناکارآمدی
یکی دیگر از نگرانیهای آمریکاییها در خصوص بحران جانشینی محمدرضا شاه، تردید نسبت به تواناییهای رضا پهلوی به عنوان جانشین سلطنت بود. به عقیده آمریکاییها شاه آینده ایران یک پسر 14 ساله است که بر خلاف تحسین مقامات، به نظر می‌رسد وی دارای هوش متوسط و معمولی است.6 همچنین آمریکاییها معتقد بر این بودند که رضا پهلوی خیلی به شاه نزدیک نبوده و اگر چه که تصمیمات سیاسی تا اندازه‌ای از طرف شاه گرفته می‌شود اما باید توجه داشت که احتمالاً تعدادی از اعضای سلطنتی در این امور نفوذ دارند. به گونه‌ای که در کنفرانس رامسر سپتامبر سال 1975 فرح مؤدبانه اما در انظار عمومی در خصوص حقوق اجتماعی و تحصیلات با شاه مخالفت کرد و از آن زمان وی شروع به صحبت کرده و طی دو سال نقش عمده‌ای در قدرتمند کردن رژیم ایفا کرده است.
 
 ولیعهد رضا پهلوی در حال حاضر به سوی قدرت مرکزی در حرکت است اما به نظر نمی‌رسد موفقیتی که در شخص شاه وجود دارد، در وی پدیدار شود. او به عنوان محصلی در حد متوسط نام برده می‌شود و در مورد تحصیلاتش شایعات زیادی وجود دارد ولی شاه اصرار دارد که وی تا پایان تحصیلات دبیرستانی در ایران بماند. به‌جز فرح و اشرف، شاه به عضو دیگری از خانواده سلطنتی در امور سیاسی اطمینان ندارد.7 البته این نوع بدبینی بر اساس تحقیق ماروین زونیس در فرهنگ سیاسی نخبگان حکومت پهلوی دوم نهادینه شده بود و ویژگیهایی چون بی‌اعتمادی اجتماعی، بی‌اعتمادی خانوادگی و بی‌اعتمادی دولتی از ویژگی اساسی نخبگان سیاسی حاضر در ساختار قدرت پهلوی دوم به شمار می‌آمد.8
 
در واقع آمریکاییها رضا پهلوی را بر خلاف محمدرضا شاه شخصی معمولی می‌دانستند که نمی‌تواند حتی به محمدرضا شاه نزدیک شود. آنها معتقدند که رضا پهلوی نمی‌تواند همانند محمدرضاشاه ساختار قدرت در ایران را به نفع خود پی‌ریزی کند. به عقیده آنها، ساختار قدرت در ایران به استثنای سیستم تک‌حزبی منافع آمریکا در ایران را تأمین خواهد کرد و تا زمانی که شاه زنده است احتمالاً آن مراکز قدرت، نقشهایی برای تبعیت از شاه ایفا خواهند کرد؛ اما به محض اینکه شاه بمیرد و شاه جدید و تازه‌کار یعنی رضا پهلوی به سلطنت برسد، مشخص خواهد شد که وی ظرفیت بی‌‌چون و چرای پدرش برای دخالت در امور را ندارد و دیگر، مراکز قدرت از شاه و سیاستهای او تبعیت نخواهند کرد.9
 
نتیجه‌گیری
تاریخ روابط خارجی پهلوی دوم بیانگر این واقعیت انکارناپذیر است که همگرایی با آمریکا و روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی با این کشور، از مهمترین دلایل حساسیت آمریکا نسبت به تغییرات در رژیم شاه به شمار می‌آمد. این حساسیت در خصوص مسئله ولیعهد و بحران جانشینی در دوره پهلوی دوم تبدیل به نگرانی شد و آمریکا با سه رویکرد اساسی یعنی ترس از نفوذ کمونیسم، حفظ منافع خود در ایران و تردید نسبت به کارآمدی رضا پهلوی به تحلیل بحران جانشینی بعد از محمدرضاشاه پرداخت.

مراسم جشن پنجاهمین سال سلطنت
شماره آرشیو: 5174-3ع

پی نوشت:
 
1.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش سیاسی استمپل، قسمت A/1، 22 ژوئیه 1976، ص 278.
2.همان، قسمت A/2، ص 279.
3.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، سند شماره 32، صص 272- 273.
4.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش سیاسی استمپل، قسمت A/2، ص 279.
5.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، صورت مذاکرات محمد توکلی از نهضت آزادی ایران و جان دی استمپل مامور سیاسی سفارت آمریکا در تهران، 1357، ص 114.
6.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش سیاسی استمپل، قسمت A/2، ص 279.
7.همان، ص 276.
8.ماروین زونیس، روانشناسی نخبگان سیاسی ایران، ترجمه پرویز صالحی، سلیمان امین زاده و زهرا لبادی، تهران، انتشارات چاپخش، 1387، صص 543- 552.
9.اسناد لانه جاسوسی آمریکا، بخش سیاسی استمپل، قسمت A/7، ص 294. https://iichs.ir/vdca.wnmk49n005k14.html
iichs.ir/vdca.wnmk49n005k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما