«دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اولین تماس بین مأمورین «سیا» و یکی از دوستان بنی‌عامری در اروپا برقرار شد و آنها بنی‌عامری را در خط بختیار قرار دادند. تمام هماهنگیهای لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد بختیار در پاریس از طریق سیا انجام گرفت...
نقش سیا، ارتجاع عرب و جریانهای سیاسی راست در کودتای نوژه
«یکی از سران کودتا در دادگاه انقلاب‌، نقش سازمان «سیا» و ارتجاع عرب و جریانهای سیاسی راست مرتبط با کودتا را چنین توضیح می‌دهد:
«دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اولین تماس بین مأمورین «سیا» و یکی از دوستان بنی‌عامری در اروپا برقرار شد و آنها بنی‌عامری را در خط بختیار قرار دادند. تمام هماهنگیهای لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد بختیار در پاریس از طریق سیا انجام گرفت...

هماهنگی بین اسرائیل و کشورهای مرتجع منطقه نظیر عربستان،‌ مصر و عراق توسط نماینده سیا که در دفتر دکتر بختیار در پاریس است انجام می‌گرفته است. (طبق اظهار نظر بنی‌عامری نه تنها به من بلکه به خیلی از افراد...) تأمین هزینه های مادی چه بصورت مستقیم (احتمالا) و چه بصورت غیر مستقیم (حتماً‌) نظیر چک 10 میلیون دلاری عربستان سعودی،‌ توسط آمریکا صورت گرفته است... شناسائی افراد مخالف در کشور یا در خارج از کشور و معرفی آنها به بختیار و تقویت امکانات آنها یا در اختیار گذاردن امکانات لازم به آنها نظیر معرفی پالیزبان که در یکی از دهات عراق مخفی بوده و توسط سازمان جاسوسی اسرائیل شناسایی و معرفی و هماهنگی لازم را بین او و بختیار انجام داده است...

... آقای مهندس قاضی در جواب ایشان (در جواب تیمسار محققی) گفتند که ما با روحانیت پیشرفت خوبی داشته‌ایم و توانسته‌ایم به توافق برسیم،‌ مثلاً‌ با آقای شریعتمداری،‌ با پسر ایشان وارد صحبت شدیم،‌ پسرشان از جانب آقای شریعتمداری قول همه گونه همکاری را دادند. حتی منزلی در حوالی یوسف‌آباد برای ایشان اجاره کرده و قرار بود که ایشان بلافاصله به تهران منتقل بشوند... تا اینکه زمان به اصطلاح آماده شود،‌ و مکان آماده شود، رادیو تلویزیون تصرف بشود که یا ایشان مستقیماً‌ خودشان از رادیو تلویزیون صحبت بکنند یا اینکه نوار و اعلامیه‌شان پخش شود و از ایشان کمک گرفته شود.» (کیهان هوائی، 1365/4/25)
کودتاچیان پس از جلب برخی از روحانی‌نمایان «متنفذ» مانند شریعتمداری با استفاده از 10 میلیون دلاری که ارتجاع عرب، از طریق سعودی، ‌در اختیار گذارده بود،‌ مخفیانه به جذب نیرو پرداختند.

سران کودتا از طریق بختیار با «کومه‌له» و «حزب دمکرات» نیز تماس گرفته و بختیار در جریان ملاقات‌های متعدد با قاسملو و عزالدین حسینی موافقت آنها را جلب کرده بود.

کودتاچیان با جریان‌های سیاسی دیگر نیز مصالحه کرده بودند:
«... توضیحی که مهندس قاضی به تیمسار مهدیون و محققی می‌داد به این ترتیب بود که ما در حال مذاکره با هر دو گروه هستیم، ‌هم مجاهدین و هم فدائیان خلق. می‌گفت که با فدائیان خلق ما زیاد تمایلی نداریم چون مارکسیست هستند... ولی با مجاهدین خلق نه،‌ صحبت کرده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که در آن روز ازشان خواسته‌ایم که به نفع ما وارد کار نشوند،‌ ما احتیاجی نداریم که آنها به نفع ما وارد عمل بشوند... وی می‌گفت که ما این قول را از مجاهدین خلق گرفته‌ایم که آنروز بی‌طرف بمانند، در عوض اینکه آنروز بی‌طرف می‌مانند بهشان قول داده‌ایم که آزادی فعالیت سیاسی داشته باشند و هر نوع فعالیت سیاسی که بخواهند در نهایت آزادی انجام بدهند.» (کیهان هوائی،‌ 1365/4/25)

«طبق اسناد و مدارکی که بدست آمده، تماس‌هایی میان کودتاگران و موسی خیابانی صورت گرفته بود و ضمن پیشنهادی که رهبران کودتا به سازمان مجاهدین داده بودند،‌ موافقت شده بود که سازمان مجاهدین در مقابل پستی که به مسعود رجوی واگذار می‌شود،‌ به نفع کودتاگران از موضعگیری در مقابل عمل کودتا خود را کنار بکشد.» (کیهان هوائی، ‌1365/4/25)»1
 

اعضای سازمان کودتای نوژه

پی نوشت:
 
1. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌‌های سیاسی، انقلاب اسلامی و توطئه در دهه نخستین1/ کودتای نوژه، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی،‌ چاپ اول دهه فجر 1367، صص37ـ38. https://iichs.ir/vdca.anmk49naa5k14.html
iichs.ir/vdca.anmk49naa5k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما