آن روز در سفارت ایران همه از برودت روابط در ایران و شوروی و از اینکه از مذاکرات هم نتیجهای نگرفته دست خالی باید برگردیم متأثر بودیم و فکر میکردیم که عاقبت کار کشور ما با این وضع چه خواهد شد؟ همین تردید و بلاتکلیفی طبق معمول ما ایرانیها ما را به سوی حافظ کشانیده و فال او که معمولاً در این موارد از خواجه کسب تکلیف میشود غزلی آمد ک البته اشعار آن فعلاً به خاطرم نیست ولی مثل این بود که امیدوار کننده بود...
«آن روز در سفارت ایران همه از برودت روابط در ایران و شوروی و از اینکه از مذاکرات هم نتیجهای نگرفته دست خالی باید برگردیم متأثر بودیم و فکر میکردیم که عاقبت کار کشور ما با این وضع چه خواهد شد؟ همین تردید و بلاتکلیفی طبق معمول ما ایرانیها ما را به سوی حافظ کشانیده و فال او که معمولاً در این موارد از خواجه کسب تکلیف میشود غزلی آمد ک البته اشعار آن فعلاً به خاطرم نیست ولی مثل این بود که امیدوار کننده بود.
در این بین یکمرتبه سرلشکر شفایی وارد سفارت ایران شده با مسرّت خاطر گفت: مژده مژده که چند روز دیگر به اقامت هیئت ایرانی افزوده شد زیرا استالین میخواهد به افتخار هیئت اعزامی ضیافتی ترتیب دهد و این خود دلیل بر این است که امیدی برای حل مشکل ایران و شوروی به میان آمده است. ما از این خبر خوشحال شدیم خصوصاً اینکه اثر فال حافظ را بلافاصله دیدیم. این بود که فوراً سفارت را ترک گفته به منزل قوامالسلطنه رفتیم و فهمیدیم که وقتی نخستوزیر سالخورده ما با بیاعتنایی پیغم به دولت شوروی داد که برای ما هواپیمایی حاضر کنند که میخواهیم به ایران برگردیم از وزارت خارجه به ایشان جواب داده شد که اینطور خوب نیست به ایران بروید لااقل ملاقاتی با استالین برای خداحافظی کنید اما قوامالسلطنه ژست ناراحت کنندهای از خود نشان داده گفت: فایده این ملاقات چیست؟ چه خداحافظی؟ ما که در مذاکرات خود به جایی نرسدهایم و دست خالی باید به ایران برگردیم دیگر ملاقات مجدد چه نتیجهای دارد؟ این بیاعتنایی قوامالسلطنه و رویه خشونتآمیزش اثر خود را در سیاست کرملین بخشید یعنی استالین تصمیم به تحبیب گرفت و دم نرم نشان داده نخواست روابط ایران و شوروی که یک مسئله جهانی گردیده در شورای امنیت عرض حال ایران مطرح است و به مویی بسته شده پاره گردد خصوصاً اینکه قدم تازهای در مذاکره نفت که هدف اساسی شوروی بود برداشته نشده است. قوام حاضر به ملاقات مجدد با او شد برخلاف دفعه اول استالین را به خود مهربان دید که گفتگو از اصلاح روابط ایران و تعیین سفیرکبیر فهمیده جدیدی برای تهران و چند روز تأخیر در مراجعت دادبه علاوه قصد دارد ضیافتی به افتخار هیئت اعزامی به مسکو داده شود.1
امضای موافقتنامه بین ایران و شوروی توسط احمد قوام نخستوزیر و ایوان سادچیکف سفیر شوروی در ایران
شماره آرشیو: 5333-4ع
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، صص80ـ81. https://iichs.ir/vdch.inmt23nwvftd2.html