اگر پایه های نظری تشکیل حکومت در نجف بنا نهاده شد؛ پاریس شهری بود که نظریه را به عمل درآورد و با شبکه وسیع سازماندهی شاگردان امام، پیامها و سخنرانیهای امام به گوش مخاطبان اصلی انقلاب رسانده می شد.
انقلابها، بدون رهبری، سازماندهی و ایدئولوژی، به ثمر نمیرسند و هر کدام از این سه عنصر همبستگی و پیوستگی جدانشدنی از هم دارند. به گونهای که بدون اندیشه و ایدئولوژی، ارائه تصویری آرمانی از وضعیت مطلوب و تفسیر و تبیین وضع موجود، میسر نخواهد شد و بدون سازماندهی و رهبری، انقلاب از مسیر خود منحرف میشود. اما امام خمینی هر سه این عناصر را در خود داشت و علاوه بر این از چهره کاریزمایی نیز برخوردار بود. او توانست در چارچوب شیعه، اسلام را به عنوان یک روش زندگی و طریقه حکومت بنا نماید و به عدم مشروعیت سلطنت و نقش علما در عرصه سیاست تاکید کند. این مهم، در طی پانزده سال قبل از انقلاب به صورت نظری و عملی و در طی تبعید ایشان به خارج از کشور پایهریزی شد. در این جستار تلاش میشود جایگاه منحصر به فرد «نجف» و «پاریس»در رهبری امام خمینی مورد بررسی قرار گیرد.
مبانی نظری
اندیشه سیاسی شیعه از عناصری تشکیل شده است که نگاه ویژهای به حکومت و نهادهای دولتی دارد و آن را نه تنها در قالب حفظ نظم، اجرای عدالت و شریعت و گسترش امور شایسته و نهی از امور ناشایست به شمار میآورد بلکه باید از ماهیت الهی و دینی نیز برخوردار باشد و بینظارت روحانی صورت نمیگیرد. 1 بدین لحاظ، نگاه سلبی آن به حکومتهای غیرمشروع و فاقد اقتدار دینی، یکی از بنیادیترین عناصر کلیدی در نظام فکری تشیع از بدو پیدایش آن تا انقلاب بوده است.
اما در این میان، در درون مکتب شیعه، دو دیدگاه متضاد در رابطه با مشارکت فقها در دستیابی به حکومت وجود دارد: مکتب شیخ مرتضی انصاری و مکتب امام خمینی. اولی، در گسترش ولایت فقیهان به حوزه امر سیاسی تردید میکند 2 و دومی، بر ولایت سیاسی فقیه تاکید مینماید. امام خمینی، در دروس حوزوی خود در نجف اشرف، بنای طرحی را ریخت که به نام ولایت فقیه یا حکومت اسلامی نامگذاری شد. بدین ترتیب، نجف، آغازی بر پایان ایدئولوژی سلطنت پهلوی و بنیاد نهادن ایدئولوژی ولایت سیاسی فقیهان شد.
نجف اشرف
نجف از قدیم الایام مطمح نظر پیروان شیعیان و مسلمانان جهان بوده است. این شهر علاوه بر قطب زیارتی، کانون فکری و فقهی شیعه محسوب میشود. بنیادهای اسلامی در اندیشه سیاسی تشیع در حوزه معرفت سیاسی بر سه مکتب استوار است: مکتب سامرا، مکتب نجف، و مکتب قم. مکتب سیاسی نجف «برآیند بخشی از تحولات سیاسی، اجتماعی و دنیای شیعه در قرون اخیر است که در جریان تعاملات جنبش مشروطه به دست توانای آخوند خراسانی در حدود سالهای 1324 ق. در نجف اشرف پایهریزی شد.» 3 گذشته از جنبه فقهی و سیاسی، پیوندهای قومی و مذهبی و همجواری با مرزهای ایران، حضور ایرانیان را در نجف پررنگتر نموده است. مجاورانی که نسل اندر نسل بین ایران و عراق در رفت و آمدند و از این منظر اتصال آنها را به یکدیگر بیشتر میکنند. براین اساس، امام خمینی پس از دستگیری در خرداد 1342، بنا بر عواملی که ذکر شد، نجف را به عنوان تبعیدگاه خود انتخاب کرد و ساکن آنجا شد.
امام خمینی بعد از ورود به نجف، دروس حوزوی خود را از سر گرفت و نه تنها طلبههای مشتاق درس ایشان، بلکه شاگردان قدیم خود در ایران نیز روانه نجف شدند. حلقهای که بین استاد و شاگرد ایجاد شد به روندی منتهی گشت که هر یک از این شاگردان، خود به نماینده امام در رسانیدن پیام او به اقصی نقاط ایران تبدیل شدند.
امام خمینی در منزل شخصی در دوران تبعید به شهر نجف
در نجف اشرف، امام خمینی بنای نظریهپردازی خود را در مخالفت با سلطنت و ورود علما به سیاست آغاز نمود. در واقع، ریشههای ورود علما به حکومت و ویژگیهای حاکمیت با اولین اثر سیاسی امام خمینی به نام «کشف اسرار» آغاز میشود. 4اما مهمترین دستاورد نجف، «اندیشه حکومت اسلامی، به عنوان یک اصطلاح فقهی – سیاسی فراگیر و نظریه ولایت فقیه است که با نام امام خمینی پیوند دارد» 5 ایشان به دلیل حضور در تبعید و قطع ارتباط با حکومت، آشکارا مخالفتش را با رژیم اعلام میکرد و ضمن مقایسه شاه با یزید، از او انتقاد مینمود و مومنان را به سرنگون ساختن رژیم پهلوی فرامیخواند. 6 امام خمینی، خواهان انقلاب سیاسی بود و برای ایجاد حکومت اسلامی تلاش میکرد. «وی چارچوب نظریه سیاسی خود را در سخنرانیهای ایراد شده در نجف، در اواخر دهه 1340ش. تدوین و تنظیم کرد. این سخنرانیها با عنوان ولایت فقیه: حکومت اسلامی، در واقع نتیجهگیری منطقی از آرا و استدلالهای بسیاری از علمای شیعه سده نوزدهم بود».7
امام خمینی، برخلاف گرایش غالب در جوامع شیعه در آن زمان، بر یگانگی اسلام و سیاست تاکید داشتند و به باور ایشان، «مجموعه قانون، برای اصلاح جامعه کافی نیست و برای اصلاح و سعادت بشر،خداوند متعال در کنار فرستادن یک مجموعه قانون –یعنی احکام شرع– یک حکومت دستگاه اجرا و اداره مستقر کرده است» 8 و در دوران غیبت «اگر فرد لایقی که دارای علم به قانون و عدالت بود به پاخاست و تشکیل حکومت داد همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره جامعه داشت دارا میباشد، و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.» 9
پاریس
اگر پایههای نظری تشکیل حکومت در نجف بنا نهاده شد؛ پاریس شهری بود که نظریه را به عمل درآورد و با شبکه وسیع سازماندهی شاگردان امام، پیامها و سخنرانیهای امام به گوش مخاطبان اصلی انقلاب رسانده میشد. با توجه به محدودیتهای تازه رژیم بعث و فشار رژیم پهلوی برای ترک عراق، ایشان میبایست از این کشور خارج میشدند. با اینکه امام(ره) اجازه ورود به کویت داشتند اما از ورود ایشان به این کشور ممانعت بهعمل آمد.10 امام خمینی تصمیم گرفتند که پاریس را به عنوان محل سکونت بعدی خود انتخاب نمایند. پاریس به عنوان مهد دموکراسی و آزادی بیان شناخته میشود و به نظر میرسید برای رسانیدن پیام انقلاب و مخالفت با رژیم پهلوی، مکانی مناسببه حساب میآمد. علاوه بر این، فرانسه نه به مانند بریتانیا سابقه استعماری در ایران داشت و نه به مانند ایالات متحده آمریکا، روابط تنگاتنگی با آن برقرار کرده بود. فرانسه اینک و حداقل در ظاهر امر، خود را در لباس نیروی سوم و به نوعی نیروی بیطرف، قلمداد میکرد.
از هجرت امام خمینی تا پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، ایشان در مجموع 43 پیام به ملت ایران، 85 سخنرانی و 116 مصاحبه در قالب روزنامه و مجله و رادیو و تلوزیون با خبرنگاران خارجی داشتند که نشان از اهمیت شخصیت کاریزماتیک امام(ره)، نفوذ ایشان بر اصحاب رسانه و استفاده از فضای کشور فرانسه دارد.
ویژگی خاص دیگر فرانسه، حضور نمایندگی خبرگزاریهای مهم جهان و همچنین خبرنگاران معروف فرانسوی است که با مصاحبههای خود با دیگر رهبران جهان، نام و نشانی برای خود کسب کرده بودند. با ورود امام خمینی، پاریس تبدیل به کانون خبری جهان شد. با هر مصاحبه مطبوعاتی و تلوزیونی، سیلی از مقالات و ستونهای خبری به وی اختصاص داده میشد و رژیم پهلوی و شخص شاه را دچار انفعال مینمود. از هجرت امام خمینی تا پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، ایشان در مجموع 43 پیام به ملت ایران، 85 سخنرانی و 116 مصاحبه در قالب روزنامه و مجله و رادیو و تلوزیون با خبرنگاران خارجی داشتند که نشان از اهمیت شخصیت کاریزماتیک امام(ره)، نفوذ ایشان بر اصحاب رسانه و استفاده از فضای کشور فرانسه دارد.
امام خمینی با پیامها و اعلامیهها و سخنرانیهای خود، موجی از حرکت و جنبش را در درون ایران به راه انداخت. اعتراضها هر روز بیشتر میشد و بیثباتی و تعویض پی در پی نخست وزیران،از استیصال رژیم در قبال حل بحرانهای سیاسی خبر میداد. در این میان، برخی مشاوران امام خمینی نظیر دکتر ابراهیم یزدی، صادق قطب زاده و ابوالحسن بنی صدر، اگر چه با یکدیگر موافق نبودند و در یک جهت عمل نمیکردند 11 ولی با آشنایی که با جامعه خارج از کشور داشتند توانستند از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را ببرند.
رهبر انقلاب، «با طرح «جمهوری اسلامی» توانست تمام عناصر مخالف سلطنت را بسیج کند و خود را تنها رهبر ارائه دهنده یک گزینه جانشین برای سلطنت مطرح نماید و دیگر آنکه، توانست طبقه میانهروی اپوزیسیون را برای رد سیاست آشتی ملی تحت فشار قرار دهد».12 بدین ترتیب، نظریه به عمل، تحقق پیوست و طرح بنای نظام سیاسی جدیدی بر اساس «ولایت فقیه»، بنیان نهاده شد.
امام خمینی در دوران اقامت در دهکده نوفل لوشاتوی پاریس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.روح الله خمینی، کشف الاسرار، بیجا، بیتا، ص 222.
2.داود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تهران، سمت، چاپ ششم، 1387، ص 211.
3.مهدی بشارت، اصول و مبانی مکتب سیاسی نجف، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق، 1391، صص 12-13.
4.محسن میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی: از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطارزاده، تهران، گام نو، چاپ ششم، 1388، صص 167-168.
5.داود فیرحی، فقه و سیاست در ایران معاصر، جلد دوم، تهران، نی، 1393، ص269.
6.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نی، 1377، ص586.
7.همان، ص586-587.
8.روح الله خمینی، حکومت اسلامی، بیجا، بیتا، ص23.
9.همان، ص 55.
10.روح الله خمینی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی، جلد اول، ویراست دوم، چاپ دوم، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1370، ص587. 11.انقلاب ایران به روایت رادیو بی. بی. سی، زیر نظر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، طرح نو، 1372، ص 252.
12.محسن میلانی، ص 170. https://iichs.ir/vdcic3ay2t1a3.bct.html