شرفیابی... گزارش دادم که سپهبد هاشمینژاد، رئیس گارد سلطنتی، درخواست کرده اجازه داده شود به اتفاق همسرش برای زیارت خانه خدا به مکه برود. جوابم را به او به شاه گفتم
تهیه و تنظیم: فرهاد قلیزاده
سهشنبه 22 دی 1349
«شرفیابی... گزارش دادم که سپهبد هاشمینژاد، رئیس گارد سلطنتی، درخواست کرده اجازه داده شود به اتفاق همسرش برای زیارت خانه خدا به مکه برود. جوابم را به او به شاه گفتم، اینکه تیمسار همسرش را به مکه بفرستد و خودش بماند، که همانا آسانترین راه بهدست آوردن بهشت است. شاه خندید، و گفت: "همینها نیستند که ما را به بیاخلاقی متهم میکنند؟" گفتم: "خیر، کسانی که در این طبقه هستند بهخوبی آگاهند که شاه قلباً مرد خداست... اما این سربازهای عادی هستند که به آسانی تحت تأثیر متعصبین مذهبی قرار میگیرند و باید مراقبشان بود. به همین دلیل است که شبهای سوگواری مذهبی، افراد باید دقیقاً مراقب رفتارشان باشند. در یکی از این ایام، من و معشوقم در شیراز بودیم. ما در نهایت پنهانکاری عمل میکردیم؛ معهذا خدمه من از پذیرایی ما خودداری کردند..."1
سپهبد محسن هاشمینژاد در لباس رسمی نظامی
شماره آرشیو: 1483-121ه
پی نوشت:
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو، بهار 1371، ص 297. https://iichs.ir/vdch.qn6t23nvzftd2.html