سفیر انگلیس آمد تا متن نامهای را که دولت متبوعش به شیوخ امالقوین و عجمان فرستاده است، به من نشان دهد. شیوخ اکیدا از اقدام به حفاری در اطراف ابوموسی برحذر شدهاند؛ در وهله اول به دلیل ادعایی که شارجه نسبت به جزیره کرده است. سفیر در شرایطی نبود تا نسخهای از نامه را به من بدهد، ولی لب مطلب از این قرار بود...
تهیه و تنظیم: فرهاد قلیزاده
دوشنبه 12 خرداد 1349
«... روز پرمشغلهای بود. ساعت 7 صبح امروز را با مذاکره برای خرید هلیکوپترهای شینوک آغاز کردم. شاه علاقه خاصی نسبت به این معامله دارد. خود هلیکوپترها قادرند چهل نفر را درجا نقل و انتقال بدهند. بعدا سفیر انگلیس آمد تا متن نامهای را که دولت متبوعش به شیوخ امالقوین و عجمان فرستاده است، به من نشان دهد. شیوخ اکیدا از اقدام به حفاری در اطراف ابوموسی برحذر شدهاند؛ در وهله اول به دلیل ادعایی که شارجه نسبت به جزیره کرده است. سفیر در شرایطی نبود تا نسخهای از نامه را به من بدهد، ولی لب مطلب از این قرار بود:
1. کشور ثالثی باید دعوت شود تا اختلافات میان عجمان و امالقوین را سروسامان بدهد؛
2. شارجه نسبت به حفاری در این مناطق نباید ادعایی داشته باشد؛
3. تمام طرفین باید نسبت به علایق ایران در منطقه هوشیار باشند؛
4. موضع ایران در ارتباط با ابوموسی باید در اسرع وقت روشن شود.
بنابر اظهار سفیر، "با بر هم زدن روابط میان شیوخ، ما جلوی حفاری را میگیریم بیآنکه لزومی به دخالت نظامی ایران پیش بیاید. در این میان به آنها یادآور شدهایم که انگلستان تا دوازده ماه دیگر نیروهای خود را از خلیج فارس خارج خواهد کرد و از آن پس امارات عربی رأسا با ایران رودررو خواهد بود که کشوری است به مراتب قویتر از هر کدام از آنها. آنها حق حفاری دوباره را ندارند تا اینکه مسئله ادعای ایران حل و فصل شود، اما باید اضافه کنم که شرکت نفت اکسیدنتال، به امید راهاندازی حفاریهای اکتشافی، اعمال فشارهایی میکند." در پاسخ این گفتم که "ایران کمترین علاقهای به منابع نفتی ابوموسی ندارد و فقط میخواهد از آنجا به عنوان پایگاه نظامی استفاده کند. نکتهای که لزوما با منافع نمایندگان کمپانیهای نفتی منافاتی ندارد. اما چند تا از شیوخ در سفرهایشان به تهران و ملاقات با شاه اظهار داشتهاند که انگلستان آنها را از هر نوع قرار و مداری با ایران منع میکند، که کاملا با قول شما در مورد اعمال سازش مغایرت دارد." سفیر این اتهام را رد کرد و گفت: "شما که میدانید عربها چه دروغگوهایی هستند." گفتم: "بله؛ عربها دروغگویی را از انگلیسیها یاد گرفتهاند." که خندید.»1
استقرار نیروی نظامی ایران در ابوموسی
شماره آرشیو: 1-710-143الف
پی نوشت:
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو، بهار 1371، صص 244ـ245. https://iichs.ir/vdcb.sbwurhb80iupr.html