«نظری بر دغدغه‌های فکری و فرهنگی علامه محمدتقی جعفری» در گفت‌وشنود با زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمد احمدی

می‌گفتند: مراقب نفوذ افکار انحرافی در دانشگاه‌ها باشید

راوی خاطراتی که درپی می‌آید در زمره دوستان همدل زنده‌یاد علامه محمدتقی جعفری بود. مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمد احمدی در گفت‌وشنودی که پیش روی دارید، به شمه‌ای از خاطرات و نیز دغدغه‌های فکری و فرهنگی علامه فقید اشاره کرده است.
می‌گفتند: مراقب نفوذ افکار انحرافی در دانشگاه‌ها باشید
جنابعالی از چه دوره‌ای و چگونه با زنده‌یاد علامه محمدتقی جعفری آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده اولین بار ایشان را در منزلشان در خیابان خراسان، کوچه زیبا ملاقات کردم. ایشان سال‌ها بود که به دلیل تألیفات و آثار ارزشمندشان، شهرت پیدا کرده بودند و من بسیار مایل بودم ایشان را ببینم و محضرشان را درک کنم.
 
در برخورد اول، کدامین خصال ایشان در شما تأثیرگذار بودند؟
چهره گشاده و مهربان و متبسم و تواضع و فروتنی کم‌نظیر ایشان، بسیار مرا تحت تأثیر قرار داد. ایشان با نهایت بزرگواری به استقبال ما آمدند و از ما پذیرایی کردند. غیر از استفاده علمی از ایشان، برخورد خوب و شوخ‌طبعی ایشان بسیار دلپذیر بود و بنده هر بار که در محضرشان بودم، از ایشان کسب فیض زیادی کردم.
 
احمد احمدی
 
بیشتر در چه زمینه‌هایی تبحر داشتند؟
ایشان در هر بحثی اعم از فقهی، ادبی، فلسفی، تاریخی، تفسیر و... وارد می‌شدند، کاملا مشخص بود که در آن زمینه اطلاعات و مطالعات عمیق، گسترده و ارزشمندی داشته‌اند. علاوه بر این به لحاظ اخلاقی در مرتبه‌ای متعالی بودند و همین امر موجب تأثیرگذاری عمیق ایشان می‌شد.
 
این آشنایی به چه نحو ادامه پیدا کرد و چه آثار وپیامدهایی داشت؟
بنده توفیق داشتم همراه ایشان، سفری به کشمیر بروم. مرحوم علامه بسیار اهل سیر و سفر بودند و در کشورهای مختلف هم، با اندیشمندان آن دیار تبادلات علمی و فکری فراوان داشتند. اتفاقا آن سفر کشمیر مصادف بود با ایام تاسوعا و عاشورا. مراسم تاسوعا و عاشورا در کشمیر بسیار دیدنی و تأثیرگذار است و غیر از شیعیان و مسلمانان، حتی هندوهای آنجا هم دسته‌های سینه‌زنی به راه می‌اندازند و به اهل‌بیت(ع) و امام حسین(ع) اظهار ارادت می‌‌کنند. مشاهده آن همه شور و عاطفه و ارادت، حقیقتا موجب حیرت بنده شد. علامه در حسینیه‌ای در آنجا سخنرانی کردند که برای مردم بسیار جالب بود. به نظر بنده این تأثیرگذاری گسترده و عمیق، پیامد وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود که مسلمانان سراسر جهان، از جمله مسلمانان کشمیر را به تحرک بیشتر ترغیب کرده بود. استاد می‌فرمودند: «انقلاب اسلامی مسئولیت سنگینی را بر دوش ما نهاده است و مسلمانان جهان به ما امید بسته‌اند؛ به همین دلیل مسئولین و مردم باید متوجه مسئولیت و موقعیت خود باشند».
 
غیر از خوشرویی و تواضع بی‌بدیل، چه ویژگی‌های شخصیتی دیگری در ایشان برای شما جالب و جذاب بود؟
قدرشناسی و ذره‌پروری از بارزترین و متعالی‌ترین ویژگی‌های اخلاقی ایشان بود. استاد کتابی در زمینه حقوق جهانی بشر برای طرح در همایشی در مصر نوشته بودند و پس از اتمام نگارش، آن را به بنده دادند که مطالعه کنم و نظرم را خدمتشان ارائه بدهم. بنده کتاب را مطالعه کردم و چند نکته کوچک را یادآوری کردم. ایشان به‌قدری سپاس‌گزاری و قدردانی کردند که حقیقتا شرمنده شدم! در سفر هندوستان، ایشان مقاله‌ای را به زبان عربی به کنگره ارائه دادند، اما ازآنجاکه اغلب حضار در آن کنگره با زبان انگلیسی آشنا بودند، لازم بود مقاله به زبان انگلیسی ترجمه شود. برای این کار دو تن از استادان دانشگاه دعوت شدند که در عین حال استادان برجسته‌ای بودند، اما آشنایی کافی با تعابیر و واژه‌های فلسفی نداشتند، لذا بنده در هر جا که لازم بود، بهترین واژه معادلی را که به ذهنم می‌رسید به آنها می‌گفتم و برای ترجمه مقاله، تا ساعت 3 بعد از نیمه‌شب کار کردیم! این کار بسیار کوچکی بود که وظیفه خود می‌دانستم برای آن استاد بزرگوار انجام بدهم، ولی همین کار کوچک به‌قدری در نظر آن بزرگوار جلوه کرد که تا پایان عمر، بارها به دیگران گفتند: فلانی مقاله خود را رها کرد و به مقاله من پرداخت! هر چه می‌گفتم: آقا! این وظیفه من بوده و کاری نبوده است که شما این‌قدر روی آن تکیه می‌کنید، ایشان می‌گفتند: «خیر! اینکه شما کار خودتان را کنار گذاشتید و کار مرا جلوتر از کار خودتان انجام دادید، قابل تقدیر و سپاس‌گزاری است». در همان سفر مورد دیگری هم پیش آمد که ایشان تا پایان عمر و به دفعات یادآوری می‌کردند. چند روزی پس از اقامت در هندوستان، یک روز خواستم پیراهن و عمامه خود را بشویم و به ایشان عرض کردم: پیراهن و عمامه‌شان را بدهند تا بشویم. یادم نیست در حد تعارف باقی ماند یا آنها را شستم، اما ایشان همیشه هر جا که می‌رسیدند، ذکر می‌کردند که فلانی این کار را برایم کرد!
 
رابطه مؤثر و سازنده با قشر جوان، به‌ویژه دانشجویان و دانشگاهیان، از توفیقات برجسته علامه جعفری بود. در این زمینه چه خاطراتی دارید؟
واقعا همین‌طور بود. ایشان خود را با دانشجویان و جوانان در یک فضای واحد و یکسان می‌دیدند و احساس وظیفه می‌کردند که با زبانی شیرین و برخوردی دلنشین، معارف دینی و اسلامی را به آنان منتقل کنند. هر گاه که احساس می‌کردند اعتقادات دینی مردم مورد تهاجم قرار گرفته است، بی‌درنگ در میدان حاضر می‌شدند و رفع شبهه می‌کردند و به رویارویی با جریانات انحرافی می‌پرداختند. بسیار نگران نفوذ، التقاط و جریانات انحرافی در دانشگاه‌ها و مخصوصا قشر جوان بودند. خاطرم هست در سفر آخری که می‌خواستند برای معالجه به خارج از کشور بروند، همراه عده‌ای از دوستان برای خداحافظی خدمتشان رسیدیم و ایشان با نگرانی و حتی ملتمسانه از ما می‌خواستند مراقب نفوذ افکار انحرافی در دانشگاه‌ها باشیم. ما به ایشان اطمینان خاطر دادیم که تا جایی که در توان و مقدورمان هست، در برابر این جریانات خواهیم ایستاد و امیدواریم این افکار انحرافی در محیط‌های علمی و دانشگاهی ما راه پیدا نکنند. این آخرین دیدار بنده با ایشان بود.
 
به نظر شما وسعت دید و اطلاعات گسترده علامه جعفری معلول چه عواملی بود؟
تحصیل در حوزه‌های علمیه مشهد، قم و نجف و آشنایی با استادان برجسته این حوزه‌ها، علاقه به ایجاد ارتباط با اندیشمندان سراسر جهان و تعامل فکری و اعتقادی گسترده با آنان، حافظه بسیار قوی، پشتکار، خستگی‌ناپذیری، دقت بالا و مطالعات گسترده در کنار ویژگی‌های اخلاقی برجسته، به ایشان قدرت درک و استدلال و هوشمندی بالایی بخشیده بود. ایشان انصافا دایره‌المعارف عظیمی از اطلاعات علمی و فلسفی و خاطرات گوناگون و مفید بودند. غیر از درک محضر علمای برجسته‌ای چون مرحوم آیت‌الله خوئی و مرحوم آیت‌الله میلانی و ارتباط روحی و عاطفی با شیخ مرتضی طالقانی، ایشان با چهره‌های علمی دانشگاه‌ها، از جمله مرحوم پروفسور محمود حسابی حشر و نشر علمی و الفتی دیرینه داشتند. این مراودات و تعاملات گسترده با اقشار مختلف علمی و دانشگاهی ایران و جهان، تجربه‌های گرانقدری را در اختیار ایشان قرار داده بود که با ذهن نقاد خود از آنها بهترین بهره را می‌بردند.
 
غیر از جنبه‌های علمی و فلسفی، قلم و بیان ایشان از شیرینی دلپذیری برخوردار است که نشانه تسلط ایشان بر ادبیات فارسی است. غیر از تفسیر عظیم مثنوی ــ که خود سند گویایی بر این امر هست ــ آیا در این زمینه نکته دیگری را به یاد می‌آورید؟
بله، نکته‌ای که شاید جز من کسی از آن مطلع نباشد این است که ایشان شاعر خوبی هم بودند، اما بر مبنای همان تواضعی که همواره در رفتار و گفتار داشتند، هرگز حاضر نشدند این موضوع را نزد کسی فاش کنند! زمانی که از مراسم افتتاحیه کنگره کشمیر باز می‌گشتیم، ایشان چند بیت بسیار زیبا را قرائت کردند و وقتی نام شاعرش را پرسیدم، تلویحا به من فهماندند اشعار از خود ایشان است. جایی ندیدم که این حرف را به کسی زده باشند.
 
به تفسیر مثنوی اشاره کردید. بجاست که نظر شما را در مورد این اثر ارزشمند بدانیم.
یکی از بارزترین حوزه‌های تلاش علمی ایشان، شرح و نقد مثنوی بود. مثنوی کتاب بسیار ارزشمندی است و در ادبیات و عرفان جایگاه بسیار بالایی دارد و در طول زمان، بر اعتقادات و باورهای دینی مردم تأثیرات فراوانی داشته است. در عین حال مولانا مذهب اشعری دارد و طبیعتا از این جهت نقدهایی بر برخی از آرای او وارد است که استاد با نهایت ظرافت و ادب، به آنها پرداخته‌اند و با احاطه کاملی که به مسائل و علوم مختلف اسلامی داشتند، طی تفسیر مثنوی یک دوره معارف شیعه و کلا معارف ناب اسلامی را مطرح کردند. بعدها هم فهرست «دریا به دریا» را نوشتند که انصافا کمک مؤثری به دانشجویان ادبیات فارسی است و اغلب دانشجویان خود بنده، بارها با شوق و ذوق بسیار به این شرح مراجعه و از آن استفاده کرده‌اند.
 
احمد احمدی
 
و سخن آخر؟
تأثیر عمیق و گسترده ایشان را بر قاطبه مردم و به‌خصوص نسل جوان به‌خوبی می‌شد در مراسم تشییع باشکوه ایشان مشاهده کرد. گروه‌های مختلف مردم در سوگ این دانشمند و فقیه بزرگ اشک می‌ریختند و سوگواری می‌کردند. من هر بار که به زیارت مرقد شریف ایشان در دارالزهد مبارکه حضرت رضا(ع) می‌روم، شاهد تعلق خاطر عاطفی مردم به ایشان هستم که چگونه بر آستانه مزار ایشان می‌ایستند و ابراز احساسات می‌کنند. ایشان از جمله نوادر روزگار بودند که با سیره علمی و عملی کم‌نظیر و آثار ارزشمندشان، خدمات شایسته‌ای به اسلام و مسلمین کردند و جا دارد درباره آثار علمی ایشان، پژوهش‌ها و گفت‌وگوهای بیشتری صورت بگیرند تا نسل جوان از این صدقات جاریه بهره کافی ببرد.
 
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.
 
https://iichs.ir/vdch.mn6t23nxvftd2.html
iichs.ir/vdch.mn6t23nxvftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما