محمد درخشش، فرزند یدالله، در سال 1294 در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در مدارس فارابی و دبیرستان علمیه به پایان رساند و پس از اتمام تحصیلات متوسطه به دانشسرای عالی وارد شد. درخشش در سال 1317 در رشته تاریخ و جغرافیا لیسانس گرفت و از سال 1319 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. وی مدتها با سمت دبیری در تهران مشغول فعالیت بود، مدتی بازرس گردید و زمانی به ریاست اداره اعزام محصل منصوب شد.1
ورود به سیاست و نمایندگی مجلس
گفته میشود درخشش در سال 1323 مدتی کوتاه با
حزب توده همکاری داشت، اما نخستینباری که نام او به عنوان یک رجل سیاسی در بین تودههای مردم مطرح شد زمانی بود که او به عنوان نماینده دوره هجدهم از طرف مردم تهران وارد مجلس شد. مهمترین موضوعی که از سوی درخشش در مجلس مطرح شد مخالفت او با قرارداد
کنسرسیوم بود. در این قرارداد که به «قرارداد امینی ـ پیج» نیز معروف شده است برخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت را به دست شرکتهای خارجی سپرد و ایران به دریافت حقالامتیاز براساس اصل کلی پنجاه ـ پنجاه اکتفا کرد.2
محمد درخشش در کنار نمایندگانی چون سیدمصطفی کاشانی، سیدشمسالدین قناتآبادی و حائریزاده علیه قرارداد کنسرسیوم صحبت کرد. نطق او به مدت هفت ساعت طول کشید. در این دوره درخشش نظرات نهضت مقاومت ملی را در مجلس منعکس میکرد. به همین واسطه نطق او را هم شهیدی، وکیل مدافع
مصدق، نوشته بود. نطق درخشش علیه لایحه کنسرسیوم بهرغم میل شاه انجام گرفت؛ بنابراین او را متهم کردند که تودهای است و به همین دلیل لایحه سلب مصونیت او تقدیم مجلس شد که البته با اسنادی که ارائه داد ثابت کرد که عضو حزب توده نیست.3
تأسیس باشگاه مهرگان راه ورود به وزارت فرهنگ
از مهمترین اقدامات درخشش در طول حیاتش تأسیس باشگاه مهرگان بود که با تاریخ جنبش معلمان گره خورده است. البته این باشگاه در ابتدای امر تنها فعالیتهای فرهنگی میکرد و سخنرانیهای ماهیانه در مورد مسائل ادبی و تاریخی برگزار مینمود، اما بهتدریج عملا به صحنه درگیری میان
شریفامامی و
علی امینی مبدل شد.
تأسیس چنین باشگاهی توسط درخشش بدون پیشینه نبود. او ریاست گروهی به نام «جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی تهران» را بر عهده داشت. این تشکیلات در حوالی سال 1312 توسط دکتر صدیق اعلم، رئیس دانشسرای عالی، تشکیل شد و یکی از قدیمیترین تشکیلات صنفی ایران بود. این تشکل در دوره رضاشاه هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت، اما در تاریخ 1321 در زمان کابینه
قوام، جمعی از جوانان فارغالتحصیل از جمله درخشش به عضویت آن درآمدند و نخستین اعتصاب این جامعه را در اعتراض به عدم پرداخت حق لیسانسیهها رقم زدند.
به مرور بر تعداد اعضای لیسانسههای دانشسرا افزوده شد و با توجه به اینکه اغلب اعضا معلمان بودند به جامعه معلمان تغییر نام پیدا کرد. اینها مقدمات تشکیل باشگاه مهرگان به ریاست درخشش بود. این باشگاه که مهمترین تشکل معلمان مدارس ابتدایی دبیرستان در ایران بود، در زمان نخستوزیری قوامالسلطنه به سال 1321 تأسیس شد. بعد از تاسیس باشگاه نشریهای هم به همین نام منتشر کردند که افرادی چون عبدالحسین زرینکوب، علیاصغر حاج سیدجوادی، جلال آل احمد،
خلیل ملکی و سعید نفیسی در آن مقاله مینوشتند. این باشگاه در این مدت بیشتر به کار فرهنگی میپرداخت تا اینکه در اواخر دهه 1330 و در جریان انتخابات مجلس بیستم این باشگاه کانون مبارزات سیاسی شد.
محمد درخشش تلاش کرد در این دوره وارد مجلس شود. او همراه جعفر بهبهانی،
اسدالله رشیدیان و ارسلان خلعتبری با عنوان گروه منفردین وارد کارزار انتخابات شدند. رهبری این گروه را علی امینی برعهده داشت. اگرچه امینی و درخشش بر سر مسئله کنسرسیوم رابطه خوبی با هم نداشتند، منافع مشترک در انتخابات مجلس بیستم آنها را به یکدیگر نزدیک کرد. امینی خود درباره همکاری با محمد درخشش چنین میگوید: «... من و آقای درخشش در دوره هجدهم مجلس شورای ملی بر سر مسئله نفت اختلاف عقیده و سلیقه داشتیم و با هم مخالف بودیم، اما حالا که پای موضوع اساسیتری، یعنی مسئله آزادی انتخابات، به میان آمده این اختلاف سلیقهها و تضادهای فکری را کنار گذاشتهایم و دست به دست هم داده برای تحقق بخشیدن به این آرزوی ملی فعالیت و همکاری میکنیم...».4
اگرچه امینی و درخشش بر سر مسئله کنسرسیوم رابطه خوبی با هم نداشتند اما منافع مشترک در انتخابات مجلس بیستم آنها را به یکدیگر نزدیک کرد
در عین حال امینی از پایگاه وسیع اجتماعی محمد درخشش در میان معلمین غافل نبود. از آن پس امینی میتینگهای مبارزاتی خود را در این باشگاه برگزار و همراه درخشش سخنرانیهای متعددی برپا میکرد. پیش از انتخابات مجلس بیستم در حالی که همگان انتظار داشتند علی امینی به عنوان نخستوزیر معرفی شود، شاه شریفامامی را به نخستوزیری برگزید؛ همچنین درخشش هم از ورود به مجلس بازماند. با انتخاب شریفامامی، باشگاه مهرگان به ریاست درخشش هدف خود را مبارزه با او قرار داد. در همین راستا باشگاه مهرگان به نمایندگی از طرف معلمان تقاضای صنفی خود به منظور افزایش حقوق را اعلام کرد. این تقاضا مقدمه اعتراض گستردهای در اردیبهشت 1340 شد. درحالیکه دولت و مجلس سرگرم رایزنی برای افزایش حقوق فرهنگیان و در نظر گرفتن تسهیلات لازم برای ایشان بودند معلمان در مقابل مجلس و میدان بهارستان اعتصاب کردند.
برای مهار این اعتراضها، محمد درخشش به دستور شریفامامی دستگیر شد. در 12 اردیبهشت اعتراضات گستردهتری رخ داد؛ تمامی مدارس تهران و چند شهرستان تعطیل شد. در همین روز بود که ابوالحسن خانعلی، یکی از معلمان معترض، به ضرب گلوله کشته شد.5 با بالارفتن اعتراضها، درخشش به دستور شاه از زندان آزاد گردید. او به باشگاه مهرگان رفت و در سخنانی بیان داشت که از این به بعد دیگر خواسته معلمان فقط حقوق و نان نیست، بلکه آنها خواستار آزادی سیاسی هم هستند. با تداوم اعتراضات، شریفامامی استعفا کرد و شاه علی امینی را به نخستوزیری رساند. اما تغییر نخستوزیر مانع تداوم اعتصابات معلمان نشد. امینی تلاش کرد به هر شکل ممکن به اعتصابات خاتمه دهد، لیکن درخشش ضمن سخنانی اعلام کرد شکستن اعتصاب باید با نظر مجمع عمومی باشگاه مهرگان انجام شود. وقتی امینی کابینه خود را معرفی کرد، کسی حاضر نبود وزارت فرهنگ را بپذیرد؛ چراکه خواستههای معلمان را عملی نمیدانستند.
در روز 20 اردیبهشت، مصادف با نهمین روز اعتصاب معلمان، محمد درخشش با علی امینی ملاقات کرد. در این جلسه امینی به درخشش وعده وزارت فرهنگ را داد. البته ظاهرا امینی مایل نبود درخشش را به دلیل موقعیت اجتماعیاش بین فرهنگیان و نیز به علت اینکه وی را کاملا وفادار نمیدید به وزارت منصوب کند، لیکن به دلیل علاقه زایدالوصف معلمان به او که باعث میشد از او تبعیت کنند او را به وزارت منصوب کرد.6 این انتصاب باعث شگفتی بسیاری از سیاستمداران و فرهنگیان شده بود. عبدالحسین نوایی در مصاحبهای در خصوص این انتصاب بیان کرد: «هیچ کس چنین تصوری نداشت که آدم ماجراجویی مانند درخشش بیاید وزیر فرهنگ بشود؛ البته اوضاع بیثبات شده بود ... ولی اصلا کسی تصور نمیکرد که درخشش وزیر بشود».7
با انتصاب درخشش به وزارت او به طرز غیرمنتظرهای در سخنانی در باشگاه مهرگان اعلام کرد نظر به اینکه مصوبهای در ارتباط با خواستههای معلمان در هیئت دولت تصویب شده است، ختم اعتصاب را اعلام میکند. این باعث اعتراض برخی از معلمان حاضر شد، اما درخشش در کمال ناباوری اعلام کرد: «کسانی که شکستن اعتصاب را تصویب نکردهاند اخلالگرند نه معلم و ما آنها را معلم نمیدانیم».8 نتیجه اقدامات درخشش این بود که مدارس گشوده شدند و مطبوعات به شکلی گسترده این موضوع را مورد بررسی قرار دادند.
در مدارس شیرینی و گل توزیع و به گونهای وانمود شد که معلمان به اهداف خود دست یافتهاند؛ درحالیکه نه حقوق معلمان مشخص شد نه قاتل خانعلی. از این بالاتر تا پایان دوره نخستوزیری امینی دیگر هیچ خبری در مورد خواستههای معلمان در روزنامههای کشور مطرح نشد و شخص درخشش هم برخلاف سابق کمتر در باشگاه مهرگان حضور مییافت و عملا ارتباط او با بدنه فرهنگی کشور قطع شده بود. درخشش از تاریخ 25 اردیبهشت 1340 تا تیرماه 1341، زمانی که دولت امینی سقوط کرد، وزیر فرهنگ باقی ماند. بعد از آن، باشگاه مهرگان در دوره نخستوزیری
علم به شکل محدودی به فعالیت خود ادامه داد. محمد درخشش هم فعالیت سیاسی خود را محدود کرد9 و سپس از ایران خارج شد. او ابتدا در فرانسه و سپس در آمریکا اقامت گزید. درخشش در سال 1384 در مریلند بدرود حیات گفت.
خانواده
به گزارش سفارت آمریکا، همسر درخشش برای صدای آمریکا و کنسولگری انگلیس کار میکرد. او برخلاف شخص درخشش، که فقط فارسی صحبت میکرد، انگلیسی نیز صحبت میکرد.10 او دو فرزند دختر دارد: ستاره درخشش که فارغالتحصیل رشته حقوق و دارای درجه دکترای علوم سیاسی از دانشگاه سوربن پاریس است. او ضمن تدریس در دانشگاه جرج تاون در واشینگتن، مدیر فعلی شبکه فارسیزبان صدای آمریکاست. دختر دیگر او، درایه درخشش، استاد زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه هاوارد و استاد میهمان در دانشگاه جورج تاون در واشینگتن است. دولت فرانسه در بهمنماه ۱۳۹۴ به خاطر خدمات فرهنگی چشمگیر درایه در زمینه ترویج زبان، فرهنگ و ادبیات در سراسر جهان، به وی نشان شوالیه هنر و ادب را هدا کرد.