منوچهر قربانیفر فرزند هادی متولد 1324ش در تهران مردی ثروتمند، تاجر فرش ایران، مدیر سابق اداره مرکزی شرکت کشتیرانی حمل و نقل استارلاین در تهران؛ تاجر پیشین مواد اولیه و دارای دفتر ثابت در پاریس، عضو باشگاه ورزشی شاهنشاهی و شبکه اداره هشتم ساواک و رفیق قدیمی منوچهر هاشمی رئیس آن اداره بود. با ورود امام خمینی(ره)، به غرب پناهنده...
منوچهر قربانیفر فرزند هادی متولد 1324ش در تهران مردی ثروتمند، تاجر فرش ایران، مدیر سابق اداره مرکزی شرکت کشتیرانی حمل و نقل استارلاین در تهران؛ تاجر پیشین مواد اولیه و دارای دفتر ثابت در پاریس، عضو باشگاه ورزشی شاهنشاهی و شبکه اداره هشتم ساواک و رفیق قدیمی منوچهر هاشمی رئیس آن اداره بود. با ورود امام خمینی(ره)، به غرب پناهنده شد. با پیروزی انقلاب سعی در نفوذ امنیتی و خرابکاریهای تروریستی در جهت براندازی نظام کرد و از جمله مسؤلیت شاخه تدارکات کودتا و تهیه سلاحها و مهمات شبکههای آمریکایی و اسرائیلی، پول، خانه، ماشین و دیگر لوازم مورد نیاز در ایران را بر عهده داشته است.
واضح است که سازماندهی کودتا، با وسعتی که مورد نظر طراحان آن بود، بدون در اختیار داشتن منابع هنگفت مالی در حدی که نیازهای متنوع کودتا را تامین کند میسر نبود. پول ابتدا از جانب کشورهای آمریکا، انگلیس و عراق در اختیار ستاد کودتا در پاریس به رهبری بختیار قرار میگرفت و از آنجا به داخل کشور میآمد بهطوری که در مدت کمتر از یک هفته، قریب به یکصد میلیون تومان ارسال شد. اشرف پهلوی نیز بخشی از نیازهای مالی کودتا را تأمین میکرد.
ستوان ناصر رکنی از عوامل کودتا در این باره در بازجویی خود میگوید: « مهندس جواد خادم به قربانیفر زنگ زد و گفت ساعت چهار بعدازظهر برو جلوی بیمارستان آبان و قربانیفر به آنجا رفت. دو نفر که داخل بنز سفید رنگی بودند به او گفتند در صندوق عقب ماشینت را باز کن. و فوراٌ دو گونی پر از پول داخل صندوق عقب گذاشتند و با سرعت دور شدند. پس از شمارش، معلوم شد 23 میلیون تومان است. فردای آن روز دو مرتبه مهندس جواد خادم با قربانیفر تماس گرفت و گفت برو فیشرآباد و دکتر را ببین. قربانیفر به آنجا رفت و 18 میلیون تومان گرفت و یک بار دیگر هم 12 میلیون تومان گرفت».
و بالاخره همراه ساختن روحانیون سازشکار نیز نیازمند به صرف پول بود، زیرا که میبایست کودتا از قبل این افراد «مشروعیت» یابد. اعترافات کودتاگران نشان میدهد که آنان به هر یک از شرکتکنندگان در طرح، 60 هزار تومان پول میدادند که ارزش این مبلغ – در حال حاضر – تقریباٌ معادل با 5 میلیون تومان است. رکنی نیز از حوالۀ 10 میلیون دلاری حاکمان وقت عربستان سعودی برای کودتاگران خبر میدهد. سرگرد خلبان خیرخواه – از عوامل کودتا – نیز گفت که حاجی نوران که بعد حاجی قربان و سپس منوچهر قربانیفر معرفی شد رابط بین گروه عملیات و بخش سیاسی کودتا بود. اسلحه و مهمات مورد نیاز کودتا گذشته از موجودی پایگاه هوایی شهید نوژه که به هنگام اجرای عملیات در اختیار کودتاچیان قرار میگرفت به دو طریق دیگر تدارک میشد:
1. رژیم عراق که در به انجام رساندن «کاربزرگ» و سپس برپایی «عروسی» ــ اصطلاح کودتاگران در مورد کودتا ــ نقش بسیار فعالی داشت تأمین بخشی از اسلحه و مهمات مورد نیاز را پذیرفت و در اردیبهشت ماه اطلاع داد که قایقی حامل 5/2 تن اسلحله در نزدیکی سواحل بوشهر آماده تحویل سلاح میباشد. قربانیفر که از شرکای شرکت کشتیرانی حمل و نقل استارلاین بود فردی به نام کورس ناظمیان را مأمور ساخت تا توسط لنج سلاح را تحویل بگیرد. روابط پنهانی شرکت استارلاین با عراق رکن دوم ارتش را نسبت به یک امر جاسوسی هوشیار و مترصد کشف آن ساخت. ورود قربانیفر (به عنوان چهره اصلی ارتباطات جاسوسی) به ایران و دستگیری او در فرودگاه مقارن با اعلام تجاوز نظامی آمریکا و واقعه طبس بود. وی از آشفتگی اوضاع سود جست و گریخت وبه منزل فردی به نام سوهانکی رفت و از آن پس تا شب انجام کودتا اثری از وی بر جا نمیماند.
2. خرید اسلحه توسط همه عوامل کودتا از اشخاص متفرقه و انبار ساختن آنها در منزل سوهانکی.
«قیمت اسلحهها از 2 الی 20 هزار تومان متغیر بود» قربانیفر که یکی از سه نفر تیم اصلی کودتای نقاب بود در شب کودتا (18/4/59) با بیش از 200 نفر از کودتاگران در منزل فردی به نام «نور» که در حوالی جامجم واقع بود، با لباس نظامی و با بازوبندهایی منقوش به شیروخورشید اجتماع کرده بودند تا با دریافت علائم موفقیت کودتا، مرکز سیمای جمهوری اسلامی ایران را تصرف کنند. ولی در همان ساعات اولیه توسط تلفن به آنان اطلاع داده میشود که عملیات منتفی است در گروههای دوسه نفره پراکنده شوید. قربانیفر پس از خروج از خانه، به یک انبار زغال رفته، در آنجا پنهان میشود و پس از چند روز به کردستان میرود و مدتی در یک آغل پنهان میشود و بالاخره به ترکیه فرار میکند. و ظاهراٌ به فعالیتهای تجاری تسلیحاتی در فرانسه و انگلیس مشغول شد. با سرویسهای جاسوسی فرانسه و انگلیس به عنوان آدم فروش همکاری داشت. به دلیل همکاری نزدیک با «فتحالله امید نجفآبادی» موفق به آغاز عملیات اطلاعاتی پیچیدهای برای حامیان اصلیاش در تلآویو گردید. وی پس از پشت سرگذاشتن آزمونهای مربوط به توانایی اقتصادی، به جمع شخصیتهای بسیار مهمی که در مونت کارلو به سر میبرند؛ پیوست. با نامهای مستعاری مثل نیکولاس کرالیس، اقشاری و... نیز دارای مدارک هویت جعلی میباشد. شرکتهای پوششی در لوکزامبورگ، پاناما و... به نام خود ثبت دارد.... وی هنگام جنگ عراق و ایران دلال اسلحه و واسطه خرید اسلحه برای ایران بود. و هر دو طرف معامله را گمراه میساخت. او در ماجرای فروش اسلحه امریکا به ایران و آوردن مک فارلین رئیس اسبق شورای امنیت ملی امریکا و همراهانش به ایران نقش مهم داشت. یکی از افراد اصلی در جریان موسوم به ایران گیت. یک دردسر تجاری دیپلماتیک، که به کاهش محبوبیت رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، سرعت بخشید. وی تحت حمایت شخصیتهایی از جمله عدنان خاشقی مرد ثروتمند سعودی و سوداگر اسلحه و از تأمینکنندگان وامهای کلانی بود که امکانات انجام معاملات را فراهم میساخت.
پی نوشت:
گلپور چمرکوهی، رضا. شنود اشباح: مروری بر کارنامهی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تهران: کلیدر، 1381 .
مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کودتای نوژه، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1368 .
بنرمن، جوئل...[ودیگران]؛ برگردان و تنظیم از یحیی شمس. جنایتهای یک رئیس جمهور یا جنجال ایران کنترا، تهران: نشرعلم، 1375.
پارسادوست، منوچهر. ما و عراق از گذشتۀ دور تا امروز: تجاوز عراق، پیامدها، پایان جنگ و رویدادهای پس از آن، تهران: انتشار، 1385 .
شاهعلی، احمدرضا. انقلاب دوم (تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا، و آثار و پیامدها)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385. https://iichs.ir/vdcebe8vijh8o.9bj.html