«خوانشی از کارکرد جمعیت فدائیان اسلام» در گفت‌وشنود با مسعود رضایی

کشف تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم، مرهون تلاش فدائیان اسلام است

همان‌گونه که در پاره‌ای گفت‌وشنودهای پیش اشارت رفت، فدائیان اسلام از ارکان رویداد ملی شدن صنعت نفت بودند و سخن از ایشان، سخن از برخی تلاش‌ها و چالش‌های این نهضت به شمار می‌آید. در گفت‌وشنود پیش روی، جناب مسعود رضایی، از محققان تاریخ معاصر، درباره کارنامه این جمعیت سخن گفته است.
کشف تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم، مرهون تلاش فدائیان اسلام است
بهتر است که نقطه آغاز سخن این باشد که نقش فدائیان اسلام در نهضت ملی ایران را چگونه ارزیابی و تحلیل می‌کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بی‌تردید فدائیان اسلام  در ملی شدن صنعت نفت، نقش برجسته‌ای دارند. آنها می‌خواستند که احکام اسلامی در کشور پیاده شود و اساسا شرط آنها برای از میان برداشتن رزم‌آرا، همین بود. طرف مقابل اگر این طرز تفکر را قبول نداشت، می‌توانست نپذیرد، ولی وقتی پذیرفت باید به قولی که داده بود عمل می‌‌کرد که نکرد! به نظر من جبهه ملی در این مرحله، از فدائیان اسلام استفاده ابزاری کرد. آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق معتقد بودند با سلطه همه‌جانبه‌ای که انگلیس بر حیات اقتصادی و به تبع آن سیاسی کشور دارد، ابتدا باید شرّ او را کم کرد و بعد که قدرت به دست نیروهای مستقل افتاد، احکام اسلامی را در کشور اجرا کرد. البته این بیشتر منطق آیت‌الله کاشانی بود.
 
مسعود رضایی
 
آیا شما نسبت به اعدام عبدالحسین هژیر و حاجیعلی رزم‌آرا، نگاه ایجابی دارید؟
بله؛ چون هر دو وابسته به انگلیس هستند و لذا از میان برداشتن آنها، به‌موقع و بجا بود. هر دوی آنها با حمایت شدید و آشکار انگلیس، در برابر اراده ملت برای ملی کردن صنعت نفت ایستاده بودند. عبدالحسین هژیر در انتخابات دوره شانزدهم شورای ملی با اعمال نظر واضح، می‌خواست نیروهای طرفدار دربار را وارد مجلس کند و به نیروهای مستقل اجازه نمی‌داد وارد مجلس شوند. او در انتخابات تقلب و بر مواضع خود پافشاری می‌کرد. عده‌ای از شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی در دربار تحصن کردند و خواهان تجدید انتخابات شدند، اما راه به جایی نبردند و مشخص شد که مهره‌های انگلیس کاملا مصمم هستند که از ورود نیروهای مردمی به مجلس جلوگیری کنند. وقتی فدائیان اسلام هژیر را اعدام کردند، در دل مقامات سیاسی رعب و وحشت زیادی افتاد و به فکر افتادند که مجددا انتخابات را برگزار کنند و این‌بار تعدادی از نیروهای مستقل از قبیل آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق به مجلس راه پیدا کردند و همین‌ها بودند که موتور محرک ملی شدن صنعت نفت شدند و نهضت را پیش بردند.
نفر بعدی که با هماهنگی با آیت‌الله کاشانی، دکتر مصدق و جبهه ملی اعدام شد، تیمسار رزم‌آرا بود. رزم‌آرا در قامت نخست‌وزیر ایران، داشت با انگلیسی‌ها مذاکره می‌کرد که حداقل یک کمی به سهم‌الامتیاز ایران از نفت اضافه کند، درحالی‌که مردم می‌خواستند نفت ملی شود و همه عایدات آن صرف خود کشور شود، نه اینکه سهمی از سرمایه خود را گدایی کنند، اما رزم‌آرا معتقد بود که مردم ایران توانایی اداره صنعت پیچیده نفت را ندارند و حتی بلد نیستند که یک آفتابه هم بسازند! بدیهی است که این نحوه تفکر با ملی شدن نفت تناسبی نداشت. با شیوه‌ای که رزم‌آرا در پیش گرفته بود، انگلیس همچنان بر صنعت نفت ما تسلط داشت و ازآنجاکه او آدم مقتدری بود و بر امور تسلط داشت، مذاکرات را پیش می‌برد و عملا هیچ کاری از دست کسی ساخته نبود؛ به همین دلیل هم جبهه ملی و نهایتا فدائیان اسلام، به این نتیجه رسیدند که او را از میان بردارند تا مشکل ملی شدن صنعت نفت حل شود. در اینجا بود که اعدام انقلابی‌ای که توسط استاد خلیل طهماسبی انجام شد، امکان ملی شدن نفت را فراهم کرد.
البته فعالیت فدائیان اسلام منحصر به این اقدامات نبود و آنها در امور مختلفی فعالیت می‌کردند؛ از جمله در سال‌های 1328 و 1329 نظارت بر صندوق‌های رأی و بسیج مردم در نهضت ملی شدن نفت را انجام دادند. برخی از آنها سخنران‌ها و خطبای برجسته و قدرتمندی بودند و بر افکار عمومی تأثیر زیادی داشتند. کشف تقلب در انتخابات دوره شانزدهم، بی‌تردید مدیون نیروهای فدائیان اسلام است که از صندوق‌ها محافظت می‌کردند و دیدند که نیروهای دولتی صندوق‌ها را جابه‌جا کردند و قضیه اعدام هژیر پیش آمد که پس از انتخابات تجدید شد.
 
نقد شما بر عملکرد جمعیت فدائیان اسلام چیست؟
آنها در مواردی به دلیل بی‌تجربگی، تندروی‌هایی داشتند. شهید نواب صفوی از لحاظ مسائل حوزوی، در سطح چندان بالایی نبود. او به‌شدت درگیر مسائل سیاسی ایران شده بود و خیلی هم دلش می‌خواست که کارها به‌سرعت انجام بشوند.
 
مثلا کدام کارها؟
مثلا می‌خواست کشور به‌سرعت و به تمام معنا اسلامی شود، دربار به‌سرعت اصلاح شود و خلاصه اصلاحات به‌سرعت در همه امور صورت بگیرند، درحالی‌که اصلاحات اجتماعی، یک جور حرکت مکانیکی نیستند که بشود آنها را سریع و چکشی انجام داد. این موارد نیاز به گذشت زمان دارند.
 
اختلاف آنان با آیت‌الله بروجردی هم به همین دلیل بود؟
بله؛ آنها در قم تجمع می‌کردند و از آیت‌الله بروجردی می‌خواستند که مستقیما در امور سیاسی دخالت کنند، درحالی‌که ایشان اساسا قائل به این شیوه‌ها و مخصوصا درگیری سیاسی نبودند. تمام تلاش ایشان صرف حفظ حوزه می‌شد که البته در جای خود، در آن شرایط رویکرد درستی بود.
 
همان شیوه مؤسس حوزه آیت‌الله حائری یزدی؟
بله؛ مرحوم آیت‌الله حائری یزدی هم معتقد بود که اگر با رضاشاه مقابله مستقیم کند، اصل حوزه نوپای قم به خطر می‌افتد. وقتی فدائیان اسلام علیه آیت‌الله بروجردی حرف‌های تندی می‌زدند، عده‌ای از اطرافیان ایشان به جانشان می‌افتادند و برخوردهای بدی پیش می‌آمد! البته از آن سو هم، آیت‌الله بروجردی صلاح نمی‌دیدند به عنوان مرجع مطلق حوزه، با فدائیان اسلام برخورد مستقیم و جدی کنند. البته تا جایی که مطالعات من اجازه می‌دهد، شهید نواب صفوی همیشه حرمت ایشان را نگه می‌داشت و من در جایی کلامی علیه آیت‌الله بروجردی از مرحوم نواب نخوانده و نشنیده‌ام.
 
از ترور دکتر فاطمی چه تحلیلی دارید؟
فدائیان اسلام زندانی شدن شهید نواب صفوی و عده‌ای از فدائیان اسلام را متوجه دکتر فاطمی می‌دیدند و او را مقصر می‌دانستند و می‌خواستند با ترور او، در واقع به دولت فشار بیاورند که نواب را آزاد کند. به نظر این کار چندان محاسبه‎شده نبود و چندان هم به نتیجه مطلوب نرسید.
https://iichs.ir/vdca.unok49n065k14.html
iichs.ir/vdca.unok49n065k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما