ارتش مدرن رضاشاه گسترده و به مراتب مجهزتر از نیروهای نظامی ایران تا پیش از این دوره بود، ولی به لحاظ کارایی ناقص و از لحاظ روحیه در سطح نازلی قرار داشت. بهرغم وجوه عظیمی که همهساله صرف هزینههای ارتش میشد افراد وظیفه در شرایط بسیار بدی بهسر میبردند؛ در سال 1310، ماهانه مبلغ ناچیز 7 قران را دریافت میکردند. آنها در شرایط جسمانی و توانایی رضایتبخشی بهسر نمیبردند و در هر شرایط جّوی کار میکردند. سوءتغذیه و مسکن نامناسب همراه امکانات ناکافی پزشکی و بهداشتی از مشکلات دیگری بود که این دسته با آن درگیر بودند.
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛
از ابتدای حیات رژیم پهلوی در سال 1304 روشن بود که امور نظامی نخستین اولویت رضاشاه است و همچنان در اولویت باقی خواهد ماند. وی بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت، طرحهایش را برای پی افکندن ارتش نوین آغاز کرد. بخش مهمی از سازوکار ارتش مدرن به تجهیزات آن مربوط است. این مقاله به بررسی سلاحهای سنگین ارتش رضاشاه اختصاص یافته است. این بررسی میتواند بهنوعی، آسیبشناسی چرایی و چگونگی تأمین تجهیزات ارتش پهلوی نیز باشد.
سلاحهای مدرن؛ ابزار حکومتنظامی
در اوایل دهه ۱۳۰۰ مقامات نظامی برای مجهز کردن سپاهیان خود به تفنگ، تپانچه، مهمات و سایر تجهیزات جنگی مجبور بودند با دشواریهایی جدی دستوپنجه نرم کنند. طی سال ۱۳۰۱ رضاخان مقدمات خرید تفنگ و مهمات از اروپا را فراهم کرد و از تابستان ۱۳۰۲ محمولات ارسالی سلاحهای خریداریشده از اروپا بهتدریج به ایران رسید؛ همچنین ارتش ایران از اوایل دهه ۱۳۰۰ نخستین گامها را به سوی مکانیزه شدن برداشت و شروع به استفاده از زرهپوشها، تانکها و وسایل نقلیه موتوری اروپایی کرد، اما اهمیت سیاسی این سلاحها و تجهیزات بیشتر از اهمیت نظامی آنها بود؛ برای نمونه، چهار زرهپوش رولز رویس خریداریشده از انگلستان در خرداد ۱۳۰۳ به تهران رسیدند و تبدیل به «استدلال قانعکنندهای» در بحرانهای سیاسی شدند. تأثیر وجود این زرهپوشها در سالهای ۱۳۰۴ و ۱۳۰۵ بر مردم تهران، درحالیکه در شهر حکومتنظامی برقرار بود، برای شاه جدید در تحقق هدفهایش ارزش زیادی داشت. در واقع از این زرهپوشها در هیچ یک از عملیات نظامی استفاده نشد؛ چون از یکسو وجودشان در پایتخت از لحاظ سیاسی باارزشتر از آن بود که در جنگ با عشایر به خطر افکنده شوند و از سوی دیگر در آن زمان جادههای مناسبی برای استفاده از آنها در ایران وجود نداشت.1
نبض ارتش در دستان خارج
تجهیز ارتش ایران در دوره رضاشاه به خارج گره خورده بود. ایران در سالهای 1304 تا 1320 نزدیک به 350 توپ (بیشتر با کالیبر کوچک و متوسط ــ برخی موتوری) سفارش داد.2 توپخانه به استفاده از تجهیزات کهنه مانند توپهای صحرایی 75 میلیمتری برفور و توپ 75 میلیمتری اشنایدر ـ کروز ادامه داد. بااینهمه، درست ظرف نوزده سال، تعداد توپ ده برابر شد. ایران در سالهای بین دو جنگ جهانی وسایط نقلیه زرهپوش و تانک نیز ساخت. اولین تانکهایی که در سال 1304 به ایران وارد شد، تانکهای سبک فرانسوی اف.تیـ17 مسلح به مسلسل 92/ 7 میلیمتری بود، پس از آن تانکهای مارمون هرینگتون ساخت آمریکا از راه رسید که آنها نیز مجهز به مسلسل بودند. در آغاز جنگِ جهانی دوم، ایران حدود 200 تانک داشت. مدرنترین آنها تانکهای سبک ای.اچـ4 و تی.ان.اچ مسلح به توپ 37 میلیمتری ساخت کشور چکسلواکی بود. تی.ان.اچ در محافل نظامی و مدنی بسیار محبوب بود. تا 300 تانک دیگر نیز سفارش داده شده بود، اما در نتیجه حمله انگلیس و روسیه هرگز تحویل داده نشد. در آستانه جنگِ جهانی دوم، ایران 120 وسیله نقلیه زرهپوش نیز داشت. اینها عبارت بودند از: اتومبیلهای رولز رویس زرهپوش بریتانیایی طرح هند (1300) با مسلسلهای ویکرز و انواع قویتر مانند اتومبیل زرهپوش آمریکایی لافرنس تی.کیـ6 مسلح به یک تفنگ نیرومند 37 سانتیمتری و دو مسلسل.3
چهار زرهپوش رولز رویس خریداریشده از انگلستان در خرداد ۱۳۰۳ به تهران رسیدند و تبدیل به «استدلال قانعکنندهای» در بحرانهای سیاسی شدند. تأثیر وجود این زرهپوشها در سالهای ۱۳۰۴ و ۱۳۰۵ بر مردم تهران، درحالیکه در شهر حکومتنظامی برقرار بود، برای شاه جدید در تحقق هدفهایش ارزش زیادی داشت. درواقع از این زرهپوشها در هیچ یک از عملیات نظامی استفاده نشد؛ چون از یکسو وجودشان در پایتخت از لحاظ سیاسی با ارزشتر از آن بود که در جنگ با عشایر به خطر افکنده شوند
سلاحهای هوایی؛ واردات گسترده
در 11 خرداد ۱۳۰۳ رضاخان دستور تفکیک بخش هوایی از ارتش ایران و تشکیل شاخهای جداگانه، مسلح و مستقل از ارتش را صادر کرد و این گونه بود که نیروی هوایی ایران به رسمیت شناخته شد. ارتش شاهنشاهی ایران در سال ۱۳۰۳ از هواپیماها و کارکنان یونکرز برای شناسایی هوایی و احتمالا حملونقل استفاده میکرد. همان سال ایران ۱۰ فروند هواپیمای جنگی از فرانسه، آلمان و روسیه خرید؛ تا سال ۱۳۰۵ این تعداد به ۲۰ فروند و تا خرداد ۱۳۱۲ با ورود ۱۰ فروند هواپیمای آرـ۵ پلیآکاریف روسی به ۳۰ فروند رسید. نیروی هوایی ایران تا سال ۱۳۲۰ دارای ۱۲۲ هواپیمای جنگی از سری هاوکر بود (اوداکس، هایند و فیوری). در شهریور ۱۳۲۰ که انگلیس و شوروی به ایران حمله کردند، فقط ۴۰ فروند از این هواپیماهای از رده خارج برای جنگ مناسب بود.4
افسران و سربازان ایرانی در کنار اولین هواپیمای خریداریشده از روسیه (سال 1302)
شماره آرشیو: 130505-۲۷۵م
هواپیماهای کهنه ایران بین چهار پایگاه هوایی اصلی در تهران، اهواز، تبریز و مشهد توزیع شده بود. سه شهر آخر پس از حمله انگلیس و شوروی به ایران در شهریور ۱۳۲۰ از دور خارج شدند. ایرانیان برای توسعه تأسیسات لازم به منظور حفظ و نگهداری صنایع هوایی بومی و تولید تجهیزات تلاش کردند. تا شهریور ۱۳۱۱ مدارس فنی برای تعمیر هواپیما و آموزش خلبان تأسیس شده بود. سه سال بعد ماشینآلات لازم برای ساخت هواپیما از انگلستان، فرانسه و ایالاتمتحده وارد شد. در سال ۱۳۱۵ کارخانه تولید هواپیمای شهباز رسما در دوشانتپه آغاز بهکار کرد. این کارخانه همان سال 10 هواپیمای جنگی هاوکر اوداکس تحت لیسانس تولید کرد. طرحهایی برای تولید بیشتر هواپیماهای جنگی در دست بود، اما آغاز جنگ جهانی دوم این پروژهها را دچار وقفه کرد.5
تا شهریور 1320، نیروی هوایی دارای 283 فروند هواپیمای حاضر به خدمت بود. چهار هواپیمای یونکرز از آلمان وارد شده بود. دو هواپیمای روسی ـ انگلیس دوهاویلاندـ4 و دوهاویلاندـ9، اوور از روسیه، و هواپیماهایی نظیر برگهـ14 از فرانسه و آکسفورد از انگلستان بود.6
پرواز پنج فروند از هواپیماهای دوباله ارتش ایران (سال 1313)
شماره آرشیو: 130543-۲۷۵م
تجهیز نیروی دریایی؛ تلاشهای شتابزده
در دوره حکومت رضاشاه تعداد سلاحهای مدرن و سنگین مانند مسلسلهای ضد هوایی، خمپارهانداز، توپهای کوتاه بلند، ضد هوایی، تانک سبک و زرهپوش از کشورهای چکسلواکی، آلمان، فرانسه و انگلیس خریداری شد، اما تعداد آنها محدود بود. آمار جنگافزارهای نیروی زمینی ایران نشان میدهد که میزان تسلیحات سنگین در مقایسه با تعداد افراد ارتش و وسعت حوزه استحفاظی و عملیاتی آنها بسیار ناچیز بود.7
در حوزه دریایی، یک ناوچه مینجمعکن که در ابتدا، «پهلوی» و سپس «شاهین» نامیده میشد، در سال 1304 از آلمان خریداری شد. بیشتر کشتیها و ناوچهها فرسوده و پوسیده بودند و تنها برای اقامت کاربرد داشتند. در سال 1310 سفارش ساختنِ شش ناو جنگی به کارخانههای کشتیسازی ایتالیا داده شد. نیروی دریایی در سال 1312 در جنوب دارای دو ناو 950 تنی، چهار ناو 320 تنی، سه ناوچه 75 تنی و یک کرجی موتوری بود. در سال 1306 سه ناوچه ایتالیایی به نیروی دریایی شمال افزوده شد. این ناوچههای 32 تنی مسلح به توپهای 47 میلیمتری در کارخانههای کشتیسازی بندر انکونا در ایتالیا ساخته و قطعات آنها با کشتی به بندر خرمشهر و از آنجا با کامیون به بندر انزلی حمل و سوار شد. در سال 1315 یک ناوچه جدید به نام شهسوار از کشور هلند خریداری و به ظرفیت نیروی دریایی افزوده شد. تجهیزات عملیاتی نیروی دریایی ایران در جنوب و شمال در سال 1320 شش ناو، پنج ناوچه، یک ناو سلطنتی، 20 کرجی و چند آتشبار ساحلی بود.8
تضاد تجهیزات و روحیه
ارتش مدرن رضاشاه گسترده و بهمراتب مجهزتر از نیروهای نظامی ایران تا پیش از این دوره بود، ولی به لحاظ کارایی ناقص و از لحاظ روحیه در سطح نازلی قرار داشت. بهرغم وجوه عظیمی که همهساله صرف هزینههای ارتش میشد افراد وظیفه در شرایط بسیار بدی بهسر میبردند؛ در سال 1310، ماهانه مبلغ ناچیز 7 قران را دریافت میکردند. آنها در شرایط جسمانی و توانایی رضایتبخشی بهسر نمیبردند و در هر شرایط جّوی کار میکردند. سوءتغذیه و مسکن نامناسب همراه امکانات ناکافی پزشکی و بهداشتی از مشکلات دیگری بود که این دسته با آن درگیر بودند؛ همچنین ارتش با فضای ترسآلود حکومت استبدادی عجین شده بود. این محیط حاصل طرز کار خود شاه بود که درون ارتش بهوجود آورده و در تمام ردهها، از پایینترین گرفته تا بالاترین آن نفوذ کرده بود.9 رضاشاه نتوانست بسیاری از امور نظامی پیش پا افتاده را به دیگران واگذار کند و به نوعی نظامِ انعطافناپذیر فرماندهی از بالا به پایین مانع از ابتکار عمل و تصمیمگیری میان افسران ارتش میشد.10
فشرده سخن
رضاشاه پس از به قدرت رسیدن کوشید هر چه سریعتر ارتش خود را به وسایل مدرن تجهیز کند. اگرچه تلاشهای بسیاری شد، اما چگونگی تجهیز نیروهای نظامی به سلاحهای سنگینِ مدرن شواهدی از کاستیهای اساسی در معماری ارتش نوین را نشان میدهد. تجهیز ارتش به سلاحهای سنگین در بخشهای زمینی، دریایی و هوایی وابسته به کشورهای خارجی بود و در لحظه حساسی مانند جنگ جهانی دوم، بسیاری از این سلاحها به ایران تحویل داده نشد. از صفت شتابزده میتوان برای تجهیز ارتش به سلاحهای سنگین و بیتوجهی به وضعیت روحی ارتش استفاده کرد که در سالهای آخر حکومت پهلوی اول بیشتر نمایان شد. ارتش رضاشاه به واسطه شخصمحوری از روحیه مناسب و ابتکار عمل برخوردار نبود و در نهایت سلاحهای سنگین مدرن تحول عظیمی در ارتش برای دفاع از تمامیت ارضی ایجاد نکرد.
پی نوشت ها:
1. استفانی کرونین، رضاشاه و شکلگیری ایران نوین (دولت و جامعه در زمان رضاشاه)، ترجمه مرتضی ثافبفر، تهران، جامی، 1383، صص 66-67.
2. اسدالله معطوفی، تاریخ چهار هزارساله ارتش ایران، ج 2، تهران، ایمان، 1382، ص 1045.
3. کاوه فرخ، ایران در جنگ: از چالدران تا جنگ تحمیلی، ترجمه شهربانو صارمی، تهران، ققنوس، 1397، صص 456-457.
4. ستاد بزرگ ارتشتاران، تاریخ ارتش نوین ایران، تهران، چاپخانه ارتش، 1342، صص 89-96.
5. کاوه فرخ، همان، صص 458-459.
6. غلامرضا علیبابایی، تاریخ نیروی هوایی، تهران، انتشارات آشیان، چ دوم، 1385، صص 66-67.
7. وحید سینائی، دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران از 1299 تا 1357، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1396، ص 286.
8. همان، صص 288-289.
9. استفانی کرونین، ارتش و دولتسازی در خاورمیانه مدرن: سیاست، ناسیونالیسم و اصلاحات نظامی، ترجمه غلامرضا بابایی، تهران، اداره نشر وزارت امور خارجه، 1392، صص 162-163.
10. رضا سرحدی و وحید سینائی، «نقش نهادهای بهرهکش و چرخه رذیلت در کاستیهای فرایند توسعه در ایران (1304-1320 ش)»، پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، ش 2 (1399)، ص 91. https://iichs.ir/vdcaawnu.49nw615kk4.html