سولیوان، سفیر آمریکا در تهران، در گزارشی با عنوان «فکر کردن به آنچه فکرنکردنی است» تصویری از وضعیت انقلابی ایران در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی و پیشنهادی برای خروج از بحران ارائه داد
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکدهتاریخمعاصر؛ فشارهای ناشی از استبداد، نادیده گرفتن حقوق اساسی مردم، به تمسخر گرفتن انقلاب مشروطه، اعطای امتیاز کاپیتولاسیون، ائتلاف نظامی با غرب و از همه مهمتر ضدیت با اسلام باعث شد آتشفشان انقلاب، که با مشارکت گروههای سیاسی به رهبری امام خمینی(ره) فوران کرده بود، حکومت خودکامه پهلوی را در خود ذوب و شاه را در 26 دیماه 1357 به خروج از کشور مجبور کند. این خروج پیامدهای بسیاری داشت که یکی از آنها موضع و رویکرد امام خمینی در سخنرانیها و پیامهای ایشان نسبت به خروج شاه از کشور بود. موضوع اصلی این مقاله بررسی این مواضع است. درواقع در این پژوهش، گذشته و آینده رفتار سیاسی شاه پیوند نزدیکی را با چرایی و چگونگی خروج او از کشور پدیدار میکند که در ادامه به مهمترین عناصر آن اشاره خواهیم کرد.
خروج شاه به بهانه سفر، اما درواقع فرار از انقلاب
با اوجگیری انقلاب اسلامی، رفتن محمدرضا پهلوی به یک هدف اصلی، اما با دو رویکرد متفاوت تبدیل شد. این خروج راهبرد کشورهای غربی ازجمله ایالات متحده آمریکا و ملت ایران را نسبت به وضعیت سیاسی داخلی ایران و منطقه، که بازتابی از تاریخ بیبازگشت تحول تازهای در دو سطح روابط مردم با سلطنت، و مردم با کشورهای بیگانه است، نشان میدهد. در سطح دیگر، وابستگی به کشورهای غربی حتی چگونگی خروج شاه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد تا جایی که حتی تصمیم به خروج از کشور نیز به فرمان آمریکا و سفرای قدرتهای بزرگ به شاه پیشنهاد شد. ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در تهران، مأموریت یافت به نزد رئیس کشوری برود تا بگوید هرچه زودتر کشورش را ترک کند.1 پیش از این نیز، سولیوان در گزارشی با عنوان «فکر کردن به آنچه فکرنکردنی است» تصویری از وضعیت انقلابی و پیشنهادی برای خروج از بحران ارائه داد که براساس آن، نهفقط شاه، بلکه بسیاری از فرماندهان و افسران ارشد نیروهای مسلح ایران باید از صحنه خارج میشدند.2
صبحگاه 26 دیماه 1357، فرودگاه مهرآباد تهران،
محمدرضا پهلوی در حال ترک ایران
سرانجام، در 16 ژانویه 1979، برابر با 26 دیماه 1357، محمدرضا پهلوی «برای چند هفته مرخصی»3 بهاتفاق همسرش ایران را به مقصد مصر ترک کرد. خروج او از کشور پیامدهای متعددی در داخل و خارج از کشور برجای گذاشت که بازتاب آن در سخنان رهبر انقلاب نسبت به 37 سال روش حکومتداری، خیانت و غارت ثروت، نشاندهنده فصل جدیدی از دگرگونی سیاسی در فردای سلطنت شاهنشاهی است.
خروج شاه؛ طلیعه پیروزی است
در فردای فرار شاه از ایران، رهبر انقلاب پیامی را به عموم ملت ایران ارسال کردند که حاوی مؤلفههای مهمی برای دستیابی به آزادی و استقلال و محاکمه پهلوی و عمال شاه مخلوع است که روی دیگری از وابستگی و سلطنت استبدادی اوست. امام در این پیام «صرف رفتن» شاه از کشور و فرار او را کافی ندانستند و بر استمرار انقلاب تأکید کردند؛4 چراکه احتمال توطئه و طراحی بازگشت او توسط «سیا» و کشورهای متخاصم، همانند کودتای 1332، داده میشد. بنابراین در اولین قدم، بازگشت و محاکمه او به جرم خیانت به کشور و کشتار 15 خرداد بهعنوان عامل ستمکار، برنامهریزی شد. نکته دیگری که در پیام امام مستتر است، وحدت کلمه و صبر و استقامت مستضعفین است که ثابت کرد که میشود هم بهعنوان یک الگو نسبت به مردم تحت ستم کشورهای دیگر و هم بر مشکلات غلبه کرد، اگرچه که دشوار باشد. امام فرمودند: «شما ملت شجاع و ثابتقدم به ملتهای مظلوم ثابت کردید که با فداکاری و استقامت میتوان بر مشکلات هر چه باشد، غلبه کرد و به مقصد هر چه دشوار باشد، رسید».5
وحدت کلمه و جنایات جبرانناپذیر شاه از دیگر سخنانی است که بارها امام طی سخنرانیهای خود در جمع مردم ایران مطرح کردند. ایشان از اینکه نتوانستهاند شاه را دستگیر کنند اظهار تأسف نمودند و گفتند: «جنایات او آنقدر زیاد است که هیچ بشر نمیتواند آن را جبران کند. او هزاران شخص را بیخانمان کرده است، هزاران شخص را دربهدر کرده است، مقابل یک آدم میتوان کشتش، مقابل صدها هزار آدم که نمیشود».6 بنابراین اگرچه خروج شاه به معنای «طلیعه خلع سلطه اجانب است و این تبریکش بیشتر از تبریک رفتن شاه است»7 اما اکنونکه وارث یک مملکت ازهمپاشیده و خرابی هستیم که ظرف پنجاه سال سلطنت پهلوی ایجاد شده، نیاز است که با همکاری جمیع طبقات ملت در این مشروع ملی همه با هم با صدای واحد قیام به امر کنند تا این کشتی متزلزل به نجات دست یابد.
خروج شاه و مسئله سلطنت و جمهوری
روزهای پرالتهاب دیماه و بهمنماه 1357 نشاندهنده تاریخی است که سیاستهای آینده را جهت تأسیس یک نظام فراگیر ملی و اسلامی، فرا راه خود قرار میدهد و هنوز بین شاه و سلطنت بهروشنی تفکیک صورت نگرفته، هرچند که زمزمههایی از طرف گروههای سیاسی شنیده میشد؛ چراکه شاه پیش از خروج از کشور با تعیین اعضای شورای سلطنت امید داشت که سلطنت ادامه یابد و به همین خاطر در آخرین تلاشها و در آخرین روزهای حیات شاهنشاهی، سیدجلالالدین تهرانی را به ریاست شورای سلطنتی منصوب کرد، اما امام در مصاحبه با تلویزیون فرانسه، سه روز پس از خروج شاه اظهار کردند: «تظاهرات هرروزه مردم، نوعی رفراندوم عمومی است که بلاد ایران نه شاه را و نه حکومت او را و نه شورای سلطنتی را نمیپذیرد؛ چراکه ملت ایران حکومت اسلامی میخواهد و همین رأی عمومی است».8 نفی سلطنت در حضور پرشور مردم ایران همزمان شد با استعفای تهرانی و غیرقانونی شدن شورای سلطنت و برچیده شدن نظام سیاسی شاهنشاهی که در دیدار او با امام خمینی در پاریس اتفاق افتاد. 9
جلالالدین تهرانی و اردشیر زاهدی
تهرانی که برای دیدار با امام خمینی به پاریس رفته بود، به دستور ایشان نه تنها از سمت ریاست بر این شورا کنارهگیری کرد
بلکه براساس فتوای امام، تشکیل این شورا را غیرشرعی و غیرقانونی اعلام کرد و به این ترتیب جلسه دوم این شورا بدون حضور رئیس برگزار شد
شماره آرشیو: 1979-115ز
ارتش در وضعیت پس از خروج شاه و پیام امام
غیرقانونی شدن سلطنت، جایگاه شاه را در برابر ژنرالهای ارتش و موضع آمریکا در برابر شرایط جدید در هالهای از ابهام، دوگانگی و بیقراری قرار داد. در این میان، ارتش بهعنوان یکی از ستونهای اصلی وفادار به شاه مخاطب امام قرار گرفت و ایشان به آنها گفتند: «امیدوارم که ارتش به تمام اقشارش برگردد؛ البته قشرهایی از او رو به ملتاند، لکن صلاح ارتش این است که همه برگردند به آغوش ملت و با شاهی که کنار رفت و دیگر برگشت ندارد هیچ تماسی نداشته باشند و توهم نکنند که باید به شاه وفادار باشند».10 بافتار این پیام حاوی یک گذشته و آیندهای است که اولین آن مربوط است به نقش پشتیبانی و حمایتی ارتش از کودتای 1332، و دیگری زمینهچینی ارتشبدهای نظامی، بهویژه گارد شاهنشاهی، فرمانده نیروی زمینی و هوایی برای کودتای نظامی. امام در پاسخ به پرسش خبرنگاران خارجی که آیا احتمال میرود دیکتاتوری نظامی روی کار بیاید اشاره کردند که «دیکتاتوری نظامی که وقتش گذشت. اگر چنانچه دست به دیکتاتوری یا کودتای نظامی بزند، خواهید فهمید که موفق به هیچچیز نخواهد شد و برای خودش [یعنی شاه] و برای کسانی که مربوط به خودش هست ذلتبار خواهد بود».11
امام خمینی با هوشیاری مثالزدنی، جهت جذب بدنه ارتش و گسستن زنجیره فرماندهی، راه توبه و برگشت به آغوش ملت را برای آنها پیشنهاد کرد تا از فشار، نفوذ و قدرت نیروی نظامی علیه انقلاب بکاهد و همچنین از امکانات و منابع آنها علیه خودشان استفاده کند. امام در 29 دیماه بار دیگر تأکید کردند که «شاهی که به ملت ایران خیانت کرد و ارتش را بهصورت یک وابسته درآورد، این شاه قابل این نیست که به او توجه بشود و ارتش باید ارتشی ملت [ملی] باشد و ما ارتش را از خودمان میدانیم».12
جلوهای جذب بدنه ارتش در انقلاب اسلامی ملت ایران در سال 1357
نتیجهگیری
امام خمینی(ره)، خروج شاه از کشور را بهعنوان طلیعه پیروزی، اما انقلاب ناتمام جهت برقراری عدالت، حکومت اسلامی و نفی نظام سلطنت و شاهنشاهی قلمداد کردند. نفی سلطنت و برقراری جمهوری اسلامی و همچنین بازگشت و مجازات شاه به علت جنایات زیادی که در 37 سال در راستای وابستگی به کشورهای غربی و غارت ثروت ملی انجام داد، جزئی از مطالبات رهبر انقلاب بود. مشروط شدن دیدار جلال تهرانی با امام به استعفا، پیروزی بزرگی برای انقلاب و تیر خلاصی برای شورای سلطنت تلقی شد؛ بنابراین با خروج شاه و انحلال شورای سلطنت، پرونده نظام شاهنشاهی پس از 2500 سال برای همیشه بسته شد تا استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را برای ملت ایران به ارمغان آورد.
پی نوشت:
1. ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، سرنوشت یک متحد آمریکا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز، چ چهارم، 1369، ص 28.
2. ویلیام سولیوان، مأموریت در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، انتشارات هفته، چ دوم، 1361، صص 143-144.
3. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، زریاب، چ سوم، ص 368.
4. صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی، ج 3، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1370، ص 142.
5. همانجا.
6. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(س)، ج 6، تهران، موسسه تنظیم و نشر امام خمینی(س)، 1378، ص 62.
7. همان، ج 3، ص 144.
8. همان، ص 152.
9. عباس قرهباغی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباس قرهباغی (مرداد – بهمن 57)، تهران، نشر نی، چ چهارم، 1365، ص 220.
10. صحیفه نور، همان، ج 3، ص 153.
11. همان، ص 145.
12. همان، ص 153. https://iichs.ir/vdca0mnu.49n6i15kk4.html