سیدحسین یک سال و اندی در اصفهان ماند، اما بعد از مدتی با نامهای از طرف پدرش تصمیم گرفت مسیر خود در راه تحصیل را به سمت نجف تغییر دهد. با این تغییر مسیر، دوره مهمی از زندگی آیتالله بروجردی آغاز شد که سهم بسزایی در شکلگیری طرح فکری ایشان داشت
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛آیتالله بروجردی از علما و مراجع بزرگ شیعیان در قرن چهاردهم، از جمله علمای بزرگی است که به دلیل مرجعیت پانزدهساله خود بر عامه شیعیان، در میان مسلمانان از جایگاه و مقام والایی برخوردار است. او زاده بروجرد بود، اما بعد از مدتی و قبل از نائل شدن به مقام مرجعیت، مدتی به سفارش پدرش، به نجف رفت و در آنجا به تحصیل و تلمذ در میان استادان بزرگ مشغول شد. دوران اقامت آیتالله بروجردی در نجف، دوران مهمی برای شکلگیری بنیان فکری ایشان بود. بهرهگیری از درس استادان بزرگی چون آیتالله خراسانی، باعث شد پایههای نگرش سیاسی ایشان شکل گیرد و بعدها این نگرش در دوران مرجعیت این عالم بزرگ در ایران نمایان شد. با این مقدمه کوتاه در ادامه، حضور آیتالله بروجردی در نجف و تأثیر آن بر شکلگیری نگرش دینی و اجتماعی ایشان توضیح داده شده است.
زندهیاد آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی در میانسالی
سیدحسین قبل از سفر به نجف
آیتالله سیدحسین طباطبائی بروجردی در فروردین سال 1254ش در بروجرد به دنیا آمد. وی بعد از پشت سر گذاشتن تحصیلات ابتدایی در بروجرد، در هیجدهسالگی به دارالعلم اصفهان رفت. آقا نوحالدین، پسرعموی سیدحسین، در مدرسه صدر این شهر روزگار میگذراند؛ ازهمینرو دانشجوى سختکوش بروجرد یکسره نزد پسرعمویش شتافت و در حجره او رحل اقامت افکند. رابطه پسرعموهاى بروجردى با هم بسیار نیک بود. در آنجا آقا نوحالدین در روزهای آغازین به سیدحسین گفت: اگر مىخواهى در دانشاندوزى و تدریس کامروا شوى، باید در محافل علمى سخن بگویى و در درس اشکال کنى وگرنه تا پایان عمر چون من گمنام مىمانی.1 این نصیحت بیشک بر آیتالله بروجردی بیتأثیر نبود. سیدحسین یک سال و اندی در اصفهان ماند، اما بعد از مدتی با نامهای از طرف پدرش تصمیم گرفت مسیر خود در راه تحصیل را به سمت نجف تغییر دهد. گویا پدر حسین از او خواسته بود که برای پیشرفت در دروس خود عازم نجف شود.
تغییر مسیر به سمت نجف
آیتالله بروجردی در سال 1320ق وارد نجف شد و تقریبا هشت سال در آنجا اقامت کرد. هشت سال مدت زمان مناسبی بود تا بنیانهای فکری سیدحسین بروجردی بهخوبی شکل گیرد و شکوفا شود. عوامل مؤثر در شکلگیری این بنیان از یکسو به دلیل شاگردی نزد استادانی چون آیات عظام خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی بود و از سوی دیگر از تحصیلات و استعداد خاص ایشان در دروس نشئت میگرفت.
تأثیر تلمذ نزد علمای نجف
آیتالله آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، صاحب کتاب کفایهالاصول، یکی از استادان بزرگ آیتالله بروجردی بود. وی هشت تا نه سال در درس آیتالله خراسانی حضور یافت و از محضر پرفیض آن فقیه بزرگ و علامه نامی بهره برد.2 بنا بر نقل خود ایشان، روزی که به حوزه درس مرحوم آخوند وارد شدم، از جمله جوانترین طلاب درس ایشان بودم. مرحوم آخوند خراسانی، که با مهارت خاصی، حوزه بزرگ و پرجنجال نجف را اداره میکردند، زیاد به اشکالات اشخاص توجه نمیکردند و من هم در چند روز ابتدای ورودم به درس ایشان، اشکالاتم را در کاغذی یادداشت میکردم. در یکی از همان روزها در مجلسی که مرحوم آخوند حضور داشت، از جای خود برخاستم و اشکالاتی را که قبلا نوشته بودم، به دست ایشان دادم.3
آیتالله بروجردی در ادامه نقل کرده است: آخوند بعد از اینکه نگاه دقیقی به صورتم کرد، کاغذ را از دستم گرفت و به صورت سطحی شروع به مطالعه کرد، ولی هرچه بیشتر نامهام را مطالعه میکرد، با نظر دقیقتر و توجه بیشتری به مطالعه ادامه میداد. سکوت سنگینی فضای مجلس را فراگرفته بود. بعد از مدتی، سر از کاغذ برداشت و درحالیکه قیافه ملاطفتآمیزی به خود گرفته بود، فرمود: حرف خوبی است. فردا هنگام درس به من بدهید تا جواب بدهم.4
تلمذ نزد آیتالله خراسانی از آن رو مهم بود که آیتالله بروجردی ارادت خاصی به ایشان داشت و از لحاظ بنیانهای فکری و سیاسی تا حدودی تحت تأثیر ایشان قرار گرفته بود. این در حالی است که براساس یک قول، آخوند رأی سیاسی مستقلی نداشته، بلکه متأثر از نائینی بوده، ولی مقایسه «تنبیهالامّه» نائینی با آرای آخوند در برخی آثار فقهی و تلگرافها و نامههایش، نشاندهنده تفاوت اندیشه سیاسی آنان است. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که ایشان از جمله علمایی بودند که از حکومت مشروطه دفاع کردند و دفاع ایشان در حدی بود که گفته میشد: «غیر شرعی اعلام کردن نظام استبدادی و ترجیح دادن یک نظام سیاسی بر حکومتی دیگر، ازآنرو که مفسده کمتری دارد، در میان فقیهان شیعی مقوله بیسابقه و گفتمان تازهای بود».5
بااینحال گرچه آخوند خراسانی نسبت به بسیاری از تحولات سیاسی موضعگیریهای آشکاری داشت، روش سیاسی ایشان تا حدودی برگرفته از مقتضیات و مصلحتهای سیاسی بود؛ یعنی اگر مصلحت مسلمین ایجاب میکرد، سکوت در برابر برخی از حوادث سیاسی جایز بود. نمود این دیدگاه را میتوان در سیره سیاسی آیتالله بروجردی در زمان مرجعیت ایشان نیز مشاهده کرد؛ چنانکه ایشان هم معتقد بود در مواردی برای حفظ حوزه باید سکوت کرد؛ زیرا اگر حوزه وارد مبارزه مستقیم با شاه شود، رژیم، حوزه را سرکوب و نابود میکند.6
استاد دیگر ایشان، آیتالله سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، گرچه در بسیاری از موارد از جمله مبارزه با استعمار پیشتاز بود و در ماجرای حمله ایتالیا به لیبی حکم جهاد به مسلمانان داد، در ماجرای مشروطه به مخالفت با آن برخاست؛ چنانکه ایشان از «تجری مبتدعین و اشاعه کفریات ملحدین» در مشروطه سخن به میان آورد که نتیجه آن چیزی جز «حریت موهومه» نخواهد بود. آیتالله یزدی رفع کفریات و حفظ عقیده و اجرای قوانین قرآن و شریعت ابدیه محمدیه را مهمترین فریضه علما میدانست و معتقد بود از طریق آن «دین و دماء مسلمین حفظ میشود...».7
بیان اندیشه این افراد ازآنرو اهمیت دارد که تا حدود زیادی بر شکلگیری نگرش اجتماعی و سیاسی آیتالله بروجردی تأثیرگذار بوده است. از لحاظ شکلگیری نگرش دینی آیتالله بروجردی در نجف، باید به استعداد ذاتی ایشان در یادگیری دروس و نبوغ فراوانشان اشاره کرد؛ نبوغی که باعث شد ایشان زبانزد عام و خاص شود؛ به گونهای که از هر کوچه و گذری که میگذشت، طلاب جوان و فضلای حوزه او را به یکدیگر نشان میدادند و میگفتند: آقا حسین بروجردی، این شخص است. ایشان پس از مدتی حوزه درسی تشکیل داد و فضلای بسیاری در محضرش به کسب دانش مشغول شدند. آیتالله بروجردی در مدت کوتاهی، در ردیف استادان بنام دروس سطح قرار گرفت و هر روز بر شهرت و احترامش افزوده شد.8
این اشتهار به جایی رسید که بر شاگردان محفل آخوند نیز آشکار شد؛ چنانکه آنها از او خواستند پس از خروج استاد از محفل، درس وى را با شرح و توضیح فزونتر بازگوید؛ بدینترتیب یکى از برنامههاى مجتهد بروجردى تقریر درس استاد شد.9 آیتالله بروجردی هشت سال در حریم نجف اقامت کرد و مدتی پس از مرگ پدر و استادش آخوند خراسانی و همچنین تقاضای مکرر مردم، به ایران بازگشت و به مقام مرجعیت عامه شیعیان رسید.
سخن نهایی
بنیانهای فکری و رویکردهای هر فرد در مواجهه با مسائل پیرامونی اعم از اجتماعی، دینی یا سیاسی متأثر از صفات شخصی و محیط اوست. وقتی صحبت از محیط میشود منظور تمام متغیرهای تأثیرگذار بر شکلگیری شخصیت است. این متغیرها بسته به محیط افراد متفاوت است و میتواند شامل استادان، محل تحصیل، شغل، دوستان و هر آنچه مربوط به محیط است، شود. درباره تأثیر اقامت آیتالله بروجردی در نجف بر شکلگیری رویکرد اجتماعی ایشان نیز همانطور که مشاهده شد، این تأثیر بسیار تعیینکننده و اساسی بود؛ تا جایی که میتوان گفت رویکرد سیاسی آیتالله بروجردی که بعدها در ایران و طی مرجعیت ایشان اعمال شد، ترکیبی از رویکرد سیاسی و اجتماعی استادان او بود. بااینحال نکته مهم درباره اقامت ایشان در نجف آن است که این دوره تأثیر بسیاری بر شکلگیری شخصیت علمی و سیاسی آیتالله بروجردی داشت؛ تا جایی که وقتی ایشان به ایران بازگشتند، بسیاری از علما و روحانیان بر مرجعیت ایشان متفقالقول بودند.
پی نوشت:
1. جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، قم، نشر معروف، 1382، ص 495.
2. ابراهیم ابراهیمپور، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتالله العظمی بروجردی، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1387، ص 11.
3. همان، ص 18.
4. همانجا.
5. «خراسانی، آخوند ملامحمد کاظم»، دانشنامه جهان اسلام، ج 1، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، ص 6966.
6. محمدنقی احمدپور، آغاز بیداری (ویژهنامه قیام پانزده خرداد)، تهران، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، 1382، صص 135- 136.
7. حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، صص 53-54.
8. ابراهیم ابراهیمپور، همان، ص 11.
9. جمعی از پژوهشگران، همان، ص 495. https://iichs.ir/vdchw-ni.23nzvdftt2.html