تجهیزات شنود آمریکا در شمال ایران

لانه‌های جاسوسی آمریکا در ایران

به گفته ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران، نصب دستگاه‌های جاسوسی در ایران از موفقیت‌های بزرگ و وصف‌ناشدنی سازمان سیا در این کشور بود. البته با وجود وسعت بالای ایران، این دستگاه‌ها بیشتر در مناطقی همچون صفی‌آباد بهشهر، کبکان خراسان و پارس‌آباد مغان متمرکز بودند
لانه‌های جاسوسی آمریکا در ایران
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و شروع رقابت دو ابر قدرت شرق و غرب بسیاری از مسائل بین‌المللی و حتی داخلی کشورها در چهارچوب نظام دو قطبی تحلیل می‌شد. در واقع بعد از سال 1945م اهم مسائل بین‌المللی در چهارچوب روابط دو ابرقدرت معنا پیدا می‌کرد. این امر در مورد ایران نیز مصداق پیدا می‌کرد. به‌ویژه بعد از کودتای 28 مرداد 1332ش که دست آمریکا در ایران بازتر و واشنگتن تنها بازیگر تأثیرگذار بر سپهر سیاسی ایران شد این مسئله بیشتر خود را نشان می‌داد. در این میان، یکی از مواردی که دو ابرقدرت به‌شدت آن را پیگیری می‌کردند مسائل مربوط به جاسوسی و کسب اطلاع از فعالیت‌های یکدیگر در نقاط گوناگون جهان بود.
 
در این مورد نیز ایران از اهمیت خاصی برخوردار بود؛ زیرا این کشور مرز گسترده‌ای با اتحاد جماهیر شوروی در شمال داشت. درواقع کشورهایی که امروز از آنها با عنوان جمهوری‌های تازه‌استقلال‌یافته یاد می‌شود در آن مقطع زمانی مرز جنوبی اتحاد جماهیر شوروی به‌شمار می‌آمدند. دقیقا به همین دلیل استقرار دستگاه‌های شنود و استراق سمع در شمال ایران می‌توانست به واشنگتن در کسب اطلاعات مورد نظر و اتخاذ سیاست‌های خود براساس آنها کمک بسیاری کند. بر این اساس، تلاش شده است در سطور زیر، ابعاد و زوایای این فعالیت‌ها در ایران دوره سلطنت محمدرضا پهلوی بررسی شود.
 
شروع استراق سمع از شمال کشور
واشنگتن به‌خوبی می‌دانست که مرزهای شمالی کشورمان ظرفیت بسیار مناسبی برای فعالیت‌های جاسوسی بر ضد اتحاد جماهیر شوروی دارد. اهمیت این ظرفیت با توجه به قرارگیری شهرهای مهم شوروی در نواحی مرزی آن دو چندان می‌شد؛ ازهمین‌رو مرزهای گسترده ایران با رقیب و دشمن اصلی نظام سرمایه‌داری می‌توانست اطلاعات بسیار مفیدی در اختیار رهبران کاخ سفید در واشنگتن قرار دهد. درواقع ایران از موقعیتی راهبردی در استراتژی کلان آمریکا برخوردار بود. به همین دلیل هنگامی که با کودتای 28 مرداد سال 1332ش جاپای آمریکا در این کشور محکم شد، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا یا همان سیا به فعالیت‌های جاسوسی در شمال ایران روی آورد. این سازمان به‌سرعت کار خود را آغاز کرد و با تأسیس و راه‌اندازی دستگاه‌های بسیار مدرن و پیشرفته جاسوسی ـ اطلاعاتی و کارگزاری دستگاه‌های استراق سمع در نقاطی از شمال کشور تلاش کرد علاوه بر کنترل فعالیت‌های جاسوسی شوروی، از مجموعه فعالیت‌های تکنولوژیکی، نظامی، موشکی آن کشور نیز اطلاعاتی به‌دست آورد.1
 
در همین ارتباط ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران، در خاطرات خود گفته است: نصب دستگاه‌های جاسوسی در ایران از موفقیت‌های بزرگ و وصف‌ناشدنی سازمان سیا در این کشور بود؛ زیرا چنین پایگاه‌هایی این امکان را فراهم می‌کرد تا فعالیت‌های استراتژیک، نظامی و موشکی شوروی را در عمق خاک گسترده این کشور تحت کنترل قرار دهند.2
 
برای اولین‌بار در سال 1334ش بود که آمریکا نخستین دستگاه جاسوسی و استراق سمع را در برخی نواحی شمالی ایران مستقر کرد. این دستگاه‌های استراق سمع آن‌قدر پیشرفته و دارای تکنولوژی بالا بودند که گفته می‌شد حتی در قرن بیست‌ویکم نیز هنوز کارایی دارند و به‌خوبی می‌توان از آنها در جاسوسی علیه کشوری دیگر استفاده کرد. برای راه‌اندازی این سیستم در ایران حضور نیروهای اطلاعاتی آمریکا لازم بود؛ به همین دلیل برخی روایت‌ها حاکی از این است که در این مقطع زمانی تعداد بسیار زیادی از نیروهای سازمان سیا در ایران مشغول فعالیت بودند. در نهایت این سیستم در مناطقی همچون صفی‌آباد بهشهر، کبکان خراسان و پارس‌آباد مغان قرار گرفت؛ برای مثال صفی‌آباد بهشهر وظیفه ردیابی پرتاب موشک‌های شوروی را برعهده داشت. اهمیت این پایگاه جاسوسی زمانی بیشتر درک می‌شود که دریابیم شوروی در زمینه تکنولوژی موشکی قابلیت بسیاری داشت و مسیر تحقیق و توسعه در این زمینه را به‌سرعت می‌پیمود.3  
 
تصویری هوایی از سایت نظامی کبکان سازمان سیا در ارتفاعات استان خراسان در دهه 1350ش
تصویری هوایی از سایت نظامی کبکان سازمان سیا در ارتفاعات استان خراسان در دهه 1350ش
 
در ایران، سازمان ساواک آمریکایی‌ها را در رسیدن به اهداف خود یاری می‌کرد. به صورت خاص اداره کل چهارم سازمان ساواک بود که در اصل وظیفه محافظت و مراقبت از سیستم‌های پیشرفته آمریکایی را برعهده داشت. این سیستم‌ها بسیار پیشرفته بودند و مبالغ بسیاری برای آنها هزینه شده بود و به همین دلیل باید از آنها مراقبت لازم می‌شد؛ برای مثال در یک مورد تا پانصدمیلیون دلار برای یکی از این دستگاه‌ها هزینه شده بود که با پیروزی انقلاب عواملی از سازمان سیا که با آن کار می‌کردند قبل از خروج از ایران، آن را منهدم کردند. البته در برخی از موارد این شبکه جاسوسی در قالب شرکت‌های تجاری مشغول به فعالیت بود؛ برای مثال
در پارس‌آباد مغان، که در 3 کیلومتری مرز شوروی قرار داشت، دستگاه‌های جاسوسی در قالب یک شرکت ساختمانی مشغول فعالیت بودند. سیستم این شبکه که دارای رادار‌های بسیار قوی بود، شب‌ها شروع به کار می‌کرد. کار این شبکه ثبت و ضبط اطلاعات درباره فعالیت‌های درون خاک شوروی بود.4
 
از طریق همین دستگاه‌های استراق سمع بود که سازمان سیا می‌توانست اطلاعات مربوط به آزمایش‌های موشکی شوروی و دیگر فعالیت‌های نظامی و امنیتی این کشور را که در اطراف مرزهای ایران انجام می‌شد به‌دست آورد. افزون بر این، سازمان سیا از طریق همین ایستگاه‌های استراق سمع الکترونیک، اطلاعاتی درباره فعالیت حزب توده کسب می‌کرد و در بسیاری از موارد آن را با رژیم پهلوی و شخص شاه در میان می‌گذاشت. البته به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با محمدرضا پهلوی به واسطه منافع ایران نبود، بلکه ایالات متحده ترس از دست دادن ایران را داشت. درواقع ازآنجاکه در دهه‌های 1950م و 1960، حزب توده یکی از گزینه‌های بدیل رژیم پهلوی به‌شمار می‌آمد، واشنگتن ترس از افتادن ایران به دامان کمونیسم را داشت و به همین دلیل در این زمینه کمال همکاری را با رژیم پهلوی می‌کرد.5
 
بر اساس روایت برخی منابع، پایگاه‌هایی که برای فعالیت آمریکا در این زمینه اختصاص داده شده بودند به قدری بزرگ بودند که از چند کیلومتری دیده می‌شدند. این موضوع به‌ویژه در مورد کبکان و بهشهر مصداق دارد که می‌شد حتی از 12 کیلومتری این پایگاه‌ها را مشاهده کرد. حتی شاه باغ شخصی خود را در بهشهر در اختیار مأموران سیا قرار داده بود تا آنها بتوانند فعالیت خود را بهتر انجام دهند.6
 
تصویری هوایی از سایت نظامی کبکان سازمان سیا در ارتفاعات استان خراسان در دهه 1350ش
تصویری هوایی از سایت نظامی کبکان سازمان سیا در ارتفاعات استان خراسان در دهه 1350ش
 
شبکه جاسوسی آمریکا در جنوب کشور
البته از ذکر این نکته نیز نباید غافل بود که شبکه و دستگاه جاسوسی آمریکا در ایران محدود به مناطق شمالی کشور نبود و در جنوب ایران نیز آمریکایی‌ها مشغول استراق سمع و جمع‌آوری اطلاعات بودند. آنها فعالیت خود را در مناطقی همچون چابهار و بوشهر انجام می‌دادند و گاه به منظور حفظ رژیم، اطلاعاتی به محمدرضا پهلوی می‌دادند. این مراکز درکل، با سرنگونی رژیم پهلوی در ایران و بروز تنش در روابط ایران و آمریکا برچیده شد و واشنگتن پایگاه‌های خود را در ایران از دست داد.7
 
واکنش اتحاد جماهیر شوروی
در برابر این تحرکات از سوی تهران و واشنگتن، مسکو نیز بیکار ننشسته بود و تلاش می‌کرد از طریق عوامل خود در ایران تا حدودی به عملیات جاسوسی و ضد جاسوسی دست زند. در واقع دستگاه‌های اطلاعاتی دولت کمونیستی در مسکو تمام تلاش خود را صرف ارتباط‌گیری با برخی از عوامل داخلی می‌کردند که به اتحاد جماهیر شوروی روی خوش نشان می‌دادند. گروه‌هایی همچون سازمان مجاهدین خلق، فدائیان خلق و مهم‌تر از همه حزب توده گروه‌های مرجعی بودند که سازمان اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی یعنی کا.گ.ب و سرویس اطلاعات و امنیت ارتش سرخ به آنها متوسل می‌شدند تا بتوانند اطلاعات لازم را جمع‌آوری کنند و در صورت نیاز به عمل مقابله به مثل دست زنند. این روابط البته با پیروزی انقلاب اسلامی دستخوش تغییرات اساسی شد؛ به‌گونه‌ای که هنوز مدتی از این پیروزی نگذشته بود که بسیاری از افرادی که با دستگاه جاسوسی شوروی ارتباط داشتند، شناسایی و دستگیر شدند. نمونه عینی آن محمدرضا سعادتی، از اعضای سازمان مجاهدین خلق، بود که در خرداد سال 1358ش با تلاش دستگاه امنیتی نوپای جمهوری اسلامی دستگیر شد.8
 
استراق سمع
 
در مجموع آنچه از مطالب بالا می‌توان نتیجه گرفت این است که ایجاد پایگاه‌های استراق سمع در مناطق شمالی و شمال شرقی ایران در نتیجه فضای دو قطبی پس از جنگ جهانی دوم معنا پیدا می‌کرد. در واقع متغیر اصلی در ایجاد چنین مراکزی در ایران و آن هم در مرزهای اتحاد جماهیر شوروی، رقابت دو ابرقدرت بود و ایران از آن رو اهمیت داشت که اولا به‌تدریج به متحدی راهبردی برای آمریکا تبدیل شد و ثانیا در شمال با مسکو هم‌مرز بود. این مراکز در ایران با دو هدف اصلی و عمده ایجاد شدند: اولین هدف واشنگتن این بود که از فعالیت‌های نظامی و امنیتی روس‌ها در ابعاد مختلف اطلاعات جمع‌آوری کند؛ دومین هدف رهبران ایالات متحده اطلاع از فعالیت گروه‌های چپ و ارتباط آنها با حزب توده در ایران بود. این اطلاعات از آن رو مهم بود که به حفظ رژیم پهلوی، که منافع آمریکا را در منطقه تأمین می‌کرد، یاری می‌رساند. این مراکز با پیروزی انقلاب ایران و در پیش گرفتن سیاست نه شرقی و نه غربی توسط نظام اسلامی به طور کلی برچیده شدند و به تاریخ پیوستند.
 
پی نوشت:
 
1. علیرضا ازغندی، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، انتشارات قومس، 1382، ص 270.
2. یوسف ترابی، روابط ایران و آمریکا، ج 1، تهران، عروج، 1379، ص 162.
3. محمد. ت، ماهیت و عملکرد امپریالیسم آمریکا در ایران، ج 1، تهران، رسا، بی‌تا، صص 161ـ162.
4. همان، ص 56.
5. مظفر شاهدی، «کا.گ.ب ساواک و چپ‌های ایران»، تاریخ معاصر ایران، ش 53-54 (1389)، ص 21.
6. یوسف ترابی، همان، ص 161.
7. همان، ص 163.
8. مظفر شاهدی، همان، ص 35.
https://iichs.ir/vdchm6ni.23nzidftt2.html
iichs.ir/vdchm6ni.23nzidftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما