لباسی که خدا برای بشر فرستاد
لباس از ریشه «لَبَسَ» است. لبس در المفردات قرآن آن چیزی تعریف شده است: انسان ميپوشد و او را در بر ميگیرد. خداوند در قرآن کریم به این «دربرگیرنده انسان» یعنی لباس، توجه ویژهای دارد؛ چنانکه در آیه 27 سوره اعراف به همه مردم هشدار میدهد: «يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّکُمُ الشَّيْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَيْکُمْ مِنَ الْجَنَّهِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراکُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ؛ ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت، تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را ميبینند، از جایی که شما آنها را نميبینید، (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند»! همچنین بنا بر آیات قرآن بعد از هبوط انسان بر روی زمین، خداوند برای پوشاندن اندام او «لباسی» پوشاننده و مایه زینت نازل کرده است. آنچنان که در آیه 26 سوره اعراف میفرماید: «یا بنی ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاساً یُوَ رِى سَوْءَ تِکُمْ وَرِیشاً وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ ءَایَتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ؛ ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شماست، اما لباس پرهیزگاری بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر (نعمتهای او) شوند! البته باید در نظر داشت که انزال «لباس» از سوی خداوند، از طریق وحی بر پیامبر خود حضرت آدم(ع) و با تعلیم او و همسرش حضرت حوا همراه بوده است.
براساس روایات، خداوند پنبه را نازل کرد و به آدم کشت آن و به حوا ریسیدن و بافتنش را یاد داد؛ همچنین نخریسی از پیله کرم ابریشم و بافتن آن هم در روایات، به حضرت آدم نسبت داده شده است.
[1] جالب است که در روایات داریم که نوه حضرت آدم، یعنی حضرت ادریس(ع)، [پدربزرگ حضرت نوح نبی]، از طریق وحی خیاطی را آموخته و به خیاطی و دوخت لباس برای مردم میپرداخت.
[2] امروزه در مسجد «سهله»، مقام خیاطخانه حضرت ادریس محل زیارت زائران هست.
پوشش زنان اروپایی قبل و بعد از مسیحیت
بخشی از فرزندان حضرت آدم(ع)، در مناطق گوناگون قاره سبز ساکن شده و به همین دلیل هم در ابتدا موحد بودند. اما مانند بسیاری دیگر از امم در طول زمان، بر اثر جهل و عناد از مسیر توحید خارج شده و به بتپرستی روی آوردند. تمدن «روم باستان» که هشت قرن قبل از میلاد حضرت عیسی مسیح(ع) شکل گرفت، به همین دلیل در بخش اعتقادی دچار شرک شد. مردمان این تمدن الههپرست (بتپرست) و از جاده توحید خارج شده بودند، اما بنا بر آنچه ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود نوشته است، در همین تمدن مبتنی بر تفکر شرک در روم باستان، کسانی که لباس تنگ میپوشیدند، مجازات میشدند. زنان روی لباسشان، ردای بلندی تا مچ پا میپوشیدند، که «استولا» نام داشت و وقتی از خانه خارج ميشدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها ميپوشاندند، بهطوری که چیزی از برآمدگیهای بدن آنها مشخص نميشد، اما بعد از ورود یهودیان در پراکندگی اول (600 قبل از میلاد) به سرزمین اروپائیان و سپس گسترش مسیحیت در قرن اول میلادی در اروپا، فرهنگ پوشش بانوان اروپایی، مقداری از نوع حجاب بانوان یهودی تأثیر پذیرفت؛ زیرا در دین یهودیت، حجاب جزء مهمی از اعتقادات یهودیان بوده وهست و در تورات بر آن تأکید بسیار شده؛ چنانكه در نقل ماجرای ازدواج اسحاق با رفقه (یا به زبان لاتین ربکا) در سفر پیدایش آمده است: «رفقه چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر فرود آمد؛ زیرا که از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما ميآید و خادم گفت: آقای من است، پس برقع خود را گرفته خود را پوشانید» (تورات، سفر پیدایش، بخش 24، آیات 64 و 65) و یا آنجا که تورات از قول پیامبر بنیاسرائیل بوعز خطاب به روت ــ عروس نعومی از زنان بنیاسرائیل ــ بیان میدارد: «چادری که بر توست بیاور و بگیر، پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده بر آن گذاشت و به شهر رفت» (تورات، رساله روت، بخش 3، آیه 15)، اما بعد از گسترش مسیحیت در قاره اروپا، رعایت حجاب در میان بانوان اروپایی، با سختگیری بیشتر رعایت میشد؛ زیرا آیین مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداد، که رعایت آن را به شکل قویتر مورد تأکید قرار داد. پس رعایت حجاب در میان بانوان مسیحیشده اروپایی، با جدیت حفظ میشد. بهویژه اینکه از دیدگاه مسیحیت، تجرد مقدس شمرده میشد و به همین علت برای از بین بردن زمینه تحریک و تهییج، زنان به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین به صورت شدیدتری فراخوانده میشدند.
[3]
فرهنگ و سنتهای زنان اروپایی در رعایت حجاب
خداوند مردم سرزمینهای گوناگون را، از اقوام و با زبانهای مختلف آفریده است. این قومهای گونهگون، البته دارای پارهفرهنگهای متفاوت و متمایز از هم نیز هستند. این تمایز، قاعدتا در نوع پوشش و فرهنگ البسهای آنها هم مشاهده میشود. برهمین اساس حجاب زنان اقوام و مردمان کشورهای مختلف اروپایی هم، با هم تفاوت دارد که به پارهاي از آنها اشاره میکنیم:
هویکه: چادر زنان آلمانی
بانوان کشور آلمان از زمان گرایش به مسیحیت، علاوه بر پوشیدن پیراهنهای بلند که تا روی مچ پایشان را میپوشاند، بیرون از منزل، از روسری و چادر استفاده میکردند. در عمده مناطق روسری، پارچهای سفیدرنگ بود که موها را میپوشاند و چادر پارچهای رنگی بود که روی روسری انداخته میشد و تا حدود ران را پوشش میداد. اما جالب است که بخشی از زنان آلمانی بیرون از منزل و در انظار عمومی، از چادری سیاه رنگ به نام «هویکه» استفاده میکردند. هویکه از حدود هفتصد سال پیش در این کشور رایج شد. این نوع پوشش، عمدتا در نیمه شمالی آلمان در شهری مانند «کلن» رایج بوده است؛ همچنین نوعی دیگر از چادر به نام «تیپهویکه»، که به کمک کلاهی روی سر ثابت ميماند، در منطقه «براوناشوایگ» آلمان پوشیده میشد. اندازه این چادر آنقدر بلند بود که روی زمین کشیده ميشد!
فالدتا: حجاب زنان ایتالیایی
زنان در ایتالیا تا قرن نوزدهم میلادی، تقریبا همیشه دامنهای گشاد و بلند گلدوزیشده، همراه با پیشبند و بلوزهای آستینبلند میپوشیدند؛ همچنین بیرون از منزل موهای خود را جمع کرده و با پارچهای شبیه روسريهای امروزی میپوشاندند. اما بانوان ایتالیایی در مکانهای عمومی، علاوه بر آن روسری، از چادری سیاه به نام «فالدتا» استفاده میکردند، که کل بدنشان را از نگاه مردان غریبه میپوشاند. این چادر سیاه در واقع از یک دامن بسیار بلند تشکیل میشد و در قسمت بالای آن، پارچه بزرگ تعبیه شده بود که روی سر انداخته میشد و سر و بالاتنه بانوان را میپوشاند. جنس نوع اشرافی آن، از ابریشم بود و حجاب اعیانی بانوان ثروتمند ایتالیایی محسوب میشد؛ همچنین مشابه فالدتا، در کشور مالت توسط بانوان استفاده میشده است. مالت یکی از کشورهای اروپایی است که به صورت مجمعالجزایر در دریای مدیترانه قرار گرفته است. لباس سنتی زنان در این منطقه، «گئونلا» نام دارد که اغلب به رنگ مشکی و شبیه چادرهای قجری است. البته استفاده از گئونلاهایی با رنگهایی چون آبی تیره و سفید نیز، توسط بانوان مالتی استفاده میشد.
کاپوچی کاپلو: چادر زنان پرتغالی
چادر زنان جزیره فایال در مجمعالجزایر آزور در کشور پرتغال، «کاپوچی کاپلو» نام داشت. این چادر عموما به رنگ سیاه یا آبی تیره براق بود و از مادران و مادربزرگهای اشرافزاده به دخترانشان ارث ميرسید. همچنین استفاده از نوع دیگری از پوشش که شبیه چادر بوده به نام «مانتو»، در میان زنان پرتغالی مرسوم بوده است. این مانتو مانند شنلی بزرگ روی لباس بانوان پوشیده میشد.
مانتیلا: حجاب زنان اسپانیایی
«مانتیلا» یک روسری ابریشمی سنتی بود که توسط بانوان اسپانیایی بیرون از منزل استفاده میشد. زنان اسپانیایی ابتدا موهای خود را در کلاههایی پارچهای پنهان میکردند، سپس با استفاده از مانتیلا سر و شانهها و بالاتنه خود را کامل پوشش میدادند؛ همچنین بعد از اشغال سرزمین سرخپوستان توسط اسپانیاها در منطقه آمریکای لاتین، استفاده از مانتیلا در بین زنان مسیحی آمریکای لاتین رایج شد، تا جایی که تا چند دهه پیش همچنان زنان کاتولیک در کشورهای اسپانیولی، از این حجاب استفاده میکردند.
روسریهای زنان انگلیسی و اسکاتلندی
در قرون اولیه میلادی، مردان و زنان انگلیسی از همان لباسهایی استفاده میکردند که طرح اصلیشان، کاملا مشابه لباسهای یونانی و رومی با سه لایه لباس زیر، لباس رو و شنل بود. در این دوران زنان موی خود را زیر روسریهایی که بعضا جنسشان از کتان بود، پنهان میکردند. این روسری ضمن پوشاندن سر، به دور گردن پیچیده میشد و زنان طبقه اشراف، که تاج بر سر میگذاشتند نیز، تاج را بر روی این پوشش سر قرار میدادند؛ همچنین در قرن هیجدهم شالهایی به شکل ردا، برای زنان مورد استفاده قرار میگرفت که نوع تابستانی آن کوتاه و زمستانی آن بلند بود. برخی از آنها سوراخی برای بیرون آوردن دست و بعضی، سرپوشی از پارچهای نرم داشت. در نوع بلند زمستانی آن، قسمت جلوییاش با دکمه بسته میشد. نوع تابستانیاش نیز، روی سر انداخته و به حالت آزاد در جلو گردن بسته میشد و یا دو سر آن از روی سینه، به شکل ضربدر به پشت سر برده شده و به هم بسته میشد. در ضمن زنان اسکاتلندی از پارچههای چهارخانه معروف خود، تارتان یا پیچازی استفاده ميکردند. این روسری سهمتری که از پشم درست شده بود، با یک سنجاق نقره ــ یا برنج ــ روی سینه ثابت ميشد. این روسریهای بزرگ تا اواسط قرن نوزدهم، پوشش رایج زنان این منطقه بود. جالب است که بانوان اسکاتلندی زیر این روسری، «آراسید» یا لباسی بلند با کمربند ميپوشیدند، که کل بدنشان را نگاه نامحرم پنهان میکرد.
[4]
-----------------------------------------------------
[1] . عمادالدین حسین اصفهانی (عمادزاده)،
قصص الانبیاء از آدم تا خاتم، ج 1، بیجا، کتابفروشی اسلام، چاپ بیستوپنجم 1360ش، صص 119 و 120.
[2] . ابن اثیر،
الکامل، ترجمه سیدحسن روحانی، ج 1، تهران، اساطیر، 1370، ص 35.
[3] . علی محمدی آشنایی،
حجاب در ادیان الهی، قم، انتشارات اشراق، 1373ش، صص 107-112 و 120؛ زهره موسوی، «اشتراک حجاب در ادیان ابراهیمی»، فصلنامه
مطالعات راهبردی زنان، ش 36 (تابستان 1386).
[4] . ویل کاکس، روت ترنر،
تاریخ لباس؛ 5000 هزار سال پوشاک زنان و مردان جهان، ترجمه شیرین بزرگمهر، نشر توس، 1397ش، صص 41، 59، 80 - 87، 91 – 104 و 242.