از جمله واکنشهایی که در برابر تخریب بقیع صورت گرفت، اقدامات شیخ عبدالرحیم صاحب فصول طهرانی بود که طی نامه وزیرمختار ایران در مصر به وزارت امور خارجه ایران در تاریخ 4 مردادماه 1306 از آن مطلع میشویم
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ بقیع مهمترین مدفن مسلمانان است که پیکر هزاران نفر از مسلمانان، امامان، صحابه و تابعین در آن به خاک سپرده شدهاند و پیش از ظهور پیامبر با نام «بقیع العرقد» نامیده میشد. بنا بر روایات اسلامی، این قبرستان مورد توجه ویژه حضرت محمد(ص) بوده و بعضی از سفرنامهنویسان مانند ابن بطوطه در گزارشهای خود به وجود بارگاه و گنبد در این قبرستان اشاره کردهاند و همین اشارهها اهمیت، و مقدس بودن این مکان را نشان میدهد. با وجود این اهمیت، پس از روی کار آمدن آل سعود و نفوذ «وهابیت» در اندیشه و عمل، روند تخریب مقابر و ازجمله قبرستان بقیع آغاز شد. اما با انتشار خبر تخریب این بقا، مسلمانان و ازجمله مراجع تقلید و علمای اعلام ایران خاموش نماندند و مخالفت خود را اعلام کردند. این جستار بر آن است که مواضع علمای ایران، بهویژه آیتالله حائری را در مقابل تخریب بقیع بررسی کند و پس از شرح مسئله، نتایج این مواضع را بر اساس اسناد باقیمانده از دولتین ایران و عربستان، ارائه و آن را تبیین نماید.
قبرستان بقیع؛ برآمدن آل سعود و وهابیت
ساختار اجتماعی آل سعود جدا از سلسلهمراتب قبیلهای و احساسات عشیرهای، بدون تکیه بر پشتیبانی پیروان محمد بن عبدالوهاب (وهابیون) نمیتوانست حاکمیت و قدرت سیاسی را به تصرف درآورد و چون عصبیت قویتری نسبت به خاندان نسبتا شهرنشین و مدرن «هاشمی» داشت، توانست اتحاد و ائتلاف قبایل دیگر را بهدست گیرد.[1] تضاد میان آل سعود و خاندان شریف حسین (هاشمی)، علاوه بر تضاد میان سنّت و مدرنیسم، از جدال قدرت و نبرد مذاهب نیز برخوردار بود تاحدی که نفوذ گسترده علمای وهابی و نیروهای «اخوان» رهبر خاندان سعود را زیر فشار گذاشتند که اگر حجاز را بهدست نیاورد، خود آنها به این کار بزرگ اقدام خواهند کرد. بدینگونه عبدالعزیز بن سعود در 1303ش به طائف، شهر مهم حجاز، یورش برد و پس از مدتی، مکه نیز به دست نیروهای سعودی افتاد. وضعیت سیاسی ایجادشده، ایران و بلاد مسلمین را دلمشغول این مسئله کرد که اداره و سازماندهی امور مربوط به حج، حاجیان، اتباع ایرانی و بقاع متبرکه چه سرانجامی پیدا خواهد کرد.
تصاویر گنبد و بارگاه ائمه مظلوم بقیع قبل از تخریب توسط وهابیون
در میانه گذار سیاسی و دست به دست شدن قدرت در منطقه حجاز، ملک علی (جانشین شریف حسین) در راه گسترش روابط با ایران پیام مهمی به دولت ایران مخابره کرد و گزارش مفصلی درباره حجاز، شرح اعمال خلاف اسلامی آل سعود و تخریب اماکن مقدس اسلامی، بهویژه مقبره چهرههای مقدس اهل بیت(ع) ارسال کرد.[2] در این گزارش از اقدامات وهابیها و تخریب آرامگاه حضرت خدیجه(س)، آمنه (مادر پیامبر)، و گلولهباران گنبد سبز پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده بود؛ البته در اسناد وزارت خارجه ایران به پاسخ ایران جهت جلوگیری از آثار زیانبار این اقدامات، اشارهای نشده بود. تنها یک واکنش از طرف دولت برای جامعه داخلی ایران صادر شد.
موضع دولت و جامعه در مقابل تخریب بقاع متبرکه
با انتشار خبر تخریب ابنیه بقیع، افکار ایران بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت؛ بهگونهای که رئیسالوزرای وقت، روز 16 صفر را عزای عمومی اعلام کرد. به دنبال این بخشنامه دستجات مختلف تهران، مراسم سوگواری و عزاداری برگزار کردند و طبق دعوتی که به عمل آمده بود، در همان روز، علما در «مسجد سلطانی» اجتماع کردند و دستجات عزادار، با حال سوگواری، از کلیه نقاط تهران به طرف مسجد سلطانی رفتند و اظهار تأسف و تأثر به عمل آوردند.[3] عصر همان روز نیز یک اجتماع چندین دههزار نفری در خارج «دروازه دولت» شکل گرفت و در آنجا خطبا و ناطقان، نطقهای مهیجی ایراد و از تخریب بقیع اظهار انزجار و تنفر کردند.[4] علمای اعلام نجف و مراجع تقلید داخل ایران نیز نسبت به این بیحرمتی، واکنش شدید نشان دادند و خواستار حل مسئله و جبران این عمل شنیع شدند.
از جمله واکنشها اقدامات شیخ عبدالرحیم صاحب فصول طهرانی بود که طی نامه وزیرمختار ایران در مصر به وزارت امور خارجه ایران در تاریخ 4 مردادماه 1306ش/ 27 محرم 1346ق از آن مطلع میشویم. در این نامه از ملاقات آیتالله حائری با آل سعود در رابطه با قبور بهویژه قبور خرابشده با خبر میشویم که پادشاه سعودی متعهد میشود که حصاری دور قبور خرابشده بکشد و از حجاج ایرانی دلجویی کند.[5]
موضع آیتالله حائری (صاحب فصول) و توافق با ملک آل سعود
پس از تخریب قبور متبرکه و فرارسیدن حج، حاج شیخ عبدالرحیم صاحب الفصول حائری، در سال 1305ش برای زیارت خانه خدا، حج بیتالله الحرام و مهمتر از همه چارهاندیشی در مورد رفع تخریب و تحقیر قبور ائمه هدی، از تهران خارج و به عتبات عالیات مشرف میشوند.[6] در آن هنگام امنیت زائران از عراق به عربستان چندان اطمینانبخش نبود و ممنوعیت حاصلشده، برای حجاج مشکلآفرین شده بود، اما با تلاشهای آیتالله حائری و ارسال تلگراف به عربستان توسط تک تک افراد، عربستان تضمین امنیت حجاج را به عهده گرفت و حج برگزار شد. در روز عید قربان، ابن سعود نماینده خود را برای عرض تبریک عید و همچنین تقاضای دعوت به قصر مکه برای ملاقات، نزد علامه صاحب الفصول حائری میفرستد و ساعتی را برای ملاقات وعده میدهد.[7]
آیتالله عبدالرحیم صاحبالفصول حائری
صاحبالفصول در ملاقات با ابن سعود متذکر امر خطیر ملک در حفاظت از سرزمین وحی میشود و میگوید هر پادشاهی در عصر خود بناهایی میسازد که یادگار زمان سلطنت او باشد. من میل دارم که برای قبور ائمه بقیع بنایی بسازی که یادگار سلطنت شما باشد. ابن سعود گفت: «ما اهل متابعتیم، نه اهل بدعت و حاضریم در مقابل حکم اسلام، از حنبلی، شافعی، جعفری، مالکی و حنفی، سر تسلیم فرود آوریم. علامه نقشهای برای بنای قبور پیشنهاد کردند که مورد تصویب ملک واقع شد».[8] بنابر این پیشنهاد، دیواری در اطرف قبور ائمه کشیده و تضمین داده شد برای زیارت قبور متبرکه بقیع، منعی از طرف دولت نباشد. آنچه در این سند مورد توافق آل سعود و آیتالله حائری قرار گرفت بدین صورت است که قبه پیغمبر را احدی به بدی مس ننماید؛ بیحرمتی به آن نشود؛ آمادهایم که اوامر علمای مسلمین را از هر مذهب که باشد محترم بشماریم؛ قبور بقیع را نظیف و تسطیح کنند؛ مطابق آنچه در شرع جایز است با کشیدن دیواری در اطراف آن از پلیدی محافظت شوند؛ و سرانجام آنکه، هیچکس را از زیارت قبور منع نمیکنیم.[9]
عملکرد و واکنش آیتالله حائری نشاندهنده مسئولیتپذیری، حفظ و ترویج دین، و انتخاب ایمان است؛ چراکه خواسته و نتیجه آن نه امر شخصی و صرفا کسب افتخار، بلکه امری همگانی و مسئولیت همه عالم بشریت است. طبیعت بشری حکم میکرد به دلیل وانهادگی دولت در پیگیری مسئله و عدم پاسخگویی عربستان، این امر مهم توسط ایشان انجام پذیرد. پس از این توافق و در مراجعت، آیتالله حائری مورد استقبال علمای حوزه علمیه نجف واقع میگردد و بر اساس این سند تقاضای تعقیب و تأمین بودجه کافی برای مرمّت قبور عرضه میشود، ولی به عللی، اقدامی صورت نگرفت و قبور به همان صورت تا امروز باقی مانده است.
نتیجهگیری
تخریب بقاع متبرکه در سرزمینهای تحت حاکمیت آل سعود با تکیه بر فتوای قاضیالقضات وهابیون واکنشهایی را از سوی دولت و علمای ایران و نجف، ویژه آیتالله حائری برانگیخت که منجر به ایجاد سندی شد که آل سعود را متعهد به بازسازی قبرستان بقیع، به رسمیت شناختن مذهب جعفری، آزادی زیارت و تضمین امنیت حجاج میکند. در این میان، دستاورد آیتالله حائری، تأیید و تضمین حفاظت از قبور متبرکه توسط آل سعود بود. دیگر آنکه این قبور متعلق به تمام عالم اسلام است و نه صرفا گروه یا فرقه خاص و سرانجام آنکه مسئله وهابیت و تخریب آثار اسلامی منتهی به یک اجماع و وحدت عمومی در برپایی یک مجمع عمومی از ملل اسلامی درخصوص مسائل مستحدثه و تعمیمسازی از این موضوع شد تا تعدیات یا تجاوزاتی از این نوع را شاهد نباشیم و خللی بر عقاید و عالم دیانت در آینده وارد نگردد.
[6]. سعید غفارزاده، دعوت بشر به یگانگی؛ شرحی بر چهار مقاله استاد علامه حاج شیخ عبدالرحیم صاحبالفصول «حائری»، تهران، سعید غفارزاده، 1374، ص 30.
[7]. محمد محقق، حکایات قبرستان بقیع؛ کرامات ولی خدا، خاطراتی از فاضلی گرانمایه و عارفی بلندپایه عبد کریم علامه حاج شیخ عبدالرحیم صاحبالفصول حائری، تهران، رسپینا، 1388، ص 30.