تظاهرات دانشجویان دانشگاه تبریز در 18 اردیبهشت با حمله ماموران حکومتی به خاک و خون کشیده شد. طبق آمارها دو نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در جریان ناآرامیها کشته و چندین دانشجوی دیگر نیز زخمی شدند. خبرگزاری پارس برای اغفال افکار عمومی، در رابطه با حوادث آن روز دانشگاه تبریز نوشت: «عدهای از دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان با دادن شعارهای ضدملی در محوطه دانشگاه به راه افتادند و با پرتاب سنگ شیشههای چند دانشکده را شکستند و به دنبال آن سه دستگاه اتومبیلی را که در محوطه دانشگاه قرار داشت آتش زدند...»
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ تبریز یکی از شهرهای مهم ایران است. تبریز را به عنوان شهر اولینها میشناسند. اما تبریز به لحاظ سیاسی نیز اهمیت زیادی دارد. حتی بسیاری از حوادث سیاسی کشور از جمله تحولات مشروطه برای اولین بار در تبریز رقم خورد. این موضوع ناشی از عوامل مختلف از جمله موقعیت ژئوپلتیک این شهر است. بااینحال آنچه در این مطلب مدنظر ماست نقش تبریز در تحولات انقلاب اسلامی بالاخص در سالهای 1356- 1357 است. تبریز در این دوره یکی از شهرهای مهم و پرتلاطم کشور بود. با این مقدمه به برخی از تحولات سیاسی تبریز در آن دوره پرداخته شده است.
قیام 29 بهمن 1356 اولین موج خیزش مردم تبریز
قیام مردم تبریز در 29 بهمن 1356 را میتوان اولین و مهمترین خیزش مردم این شهر دانست. البته این بدان معنا نیست که مردم تبریز پیش از آن در سکوت مطلق بودند، بلکه به معنای آن است که این قیام بسیار پررنگتر از قیامها و حرکتهای سیاسی پیش از آن بود. از طرفی این قیام بهرغم آنکه واکنشی به قیام 19 دی 1356 بود، خود به منشأ قیامهای بعدی مردم در سراسر کشور تبدیل شد. در رابطه با قیام 29 بهمن تاکنون تحقیقات و تحلیلهای گستردهای صورت گرفته است. اسناد زیادی نیز از آن دوره باقی مانده که به جزئیات این قیام پرداخته است. هر چه که هست همگی بر گسترده بودن این قیام تأکید دارند.
در رابطه با تأثیر قیام 29 بهمن 1356 تبریز میتوان گفت تبریز با قیام خود رژیم را به لرزه انداخت و دیگر شهرهای ایران یکی پس از دیگری به این زنجیر حرکت ساز پیوستند و مجال تفکر را از عاملین بیگانه سلب گرفتند. امام خمینی که از زمان تبعید همواره با پیامهای خود ملت مسلمان ایران را از واقعیت امور آگاه میکردند، در این هنگام تکلیف قطعی مبارزان در جهت انقلاب را روشن کردند و فرمودند: «... اسلام عزیز از شما ای گروههای مسلمان در هر لباس و شغلی هستید استمداد میکند و وظیفه همه است که در نجات آن کوشش کنید...».[1]
نمایی از درگیری نیروهای نظامی، با مردم انقلابی در تبریز (29 بهمن 1356)
بعد از این قیام روزنامه «اطلاعات» با تیتر درشت نوشت: «نگذارید دوباره اشتباه تکرار شود». در این مقاله به مردم قم و تبریز که در زمان شاه زیر فشار عجیبی بوده و حقشان پایمال شده و حق بیان نظرات خود را نداشتند اشاره شده بود.[2] ظاهرا روزنامه اطلاعات دلیل اعتراضات مردم را جدا از واکنش به چهلم شهدای قم، مسائل اقتصادی میدانست. در همین باره در گزارشی دیگر آمده است: «آقای شلنبرگر (از وابستگان فرهنگی سفارت آمریکا) در گزارشی آورده است که پروفسور آبراهام، از دانشگاه ویرجینیا، در صورت باز بودن دانشگاه، امروز در دانشگاه ملی با اعضای هیئت علمی و دانشجویان ملاقات خواهد کرد. سفیر فروغی به آقای شلنبرگر گفت که گسترش آشوب در تبریز به علت وجود اختلاف اقتصادی در میان طبقه متوسط پایین است».[3]
اما واقعیت این است که در ورای مسائل اقتصادی، اسلامستیزی حکومت نیز مورد توجه مردم بود؛ چنانکه درباره نحوه اعتراضات مردم تبریز آمده است: «در ناآرامی تبریز و بیشتر ناآرامیهای دوره انقلاب تظاهرکنندگان خشمگین، اشخاص و اموال خصوصی را بهندرت مورد حمله قرار میدادند، بلکه آنان بنا به دلایل خاصی به اموال و اماکن معینی حمله میکردند. به ادارات پلیس و دفاتر حزب رستاخیز که نماد حکومت پهلوی بودند؛ به هتلهای لوکس که در خدمت ثروتمندان و سرمایهداران داخلی و خارجی بودند؛ به محلهای نمایش فیلمهای مستهجن که اصول اخلاقی بازاریان طبقه متوسط را نادیده میگرفتند...؛ همچنان که شاهدان اروپایی در تبریز گزارش دادهاند همه اسناد و مدارک بانکهای بزرگ که مورد حمله واقع شدند از بین رفت، ولی حتی یک ریال هم از صندوقهای آنها کم نشد».[4]
شدت و وسعت قیام تبریز را میتوان با مرور آمار شهدای این قیام درک کرد. طبق آمارها «در این حرکت مردمی حداقل سیزده تن شهید، بیش از 125 نفر زخمی و بیش از 550 نفر دستگیر شدند. در این قیام، مردم نیز سه تانک، دو سینما، 22 مغازه، یک هتل، 37 اتومبیل و چندین مرکز فساد از جمله حزب رستاخیز و کاخ جوانان را مورد حمله قرار داده و به آتش کشیدند».[5]
اعتراضات سیاسی مردم تبریز بعد از قیام 29 بهمن 1356
تبریز بعد از قیام 29 بهمن، آبستن حوادث دیگری نیز بود. بعد از قیام تبریز، آيتالله صدوقي بهرغم جو خفقان و تدابير شديد امنيتي، ضمن پيامي، نوروز 1357 را عزاي عمومي اعلام كرد و گفت: «سال نو با سفرههاي آغشته به خون بيگناهان قم، تبريز و ساير شهرستانها كه براي دفاع از حريم مقدس قرآن و روحانيت قرباني شدهاند لذا مناسب است از برگزاري مراسم نوروز خودداري فرموده و به سوگ و ماتم شهيدان بنشينند».[6] بعد از این اعلامیه شهر تبریز و البته چند شهر دیگر دوباره به صحنه اعتراضات مردمی تبدیل شدند. اعتراضات تقریبا از همان اوایل سال 1357 آغاز شد. بااینحال اعتراضات مردم تبریز در اردیبهشت و مردادماه 1357 شدیدتر از ماههای دیگر بود.
در اردیبهشتماه، دانشگاه تبریز با برگزاری مراسم یادبود چهلم شهدای شهرهای مختلف به یکی از مهمترین نهادهای سیاسی کشور تبدیل شد. در اتفاقات دانشگاه تبریز که در 18 اردیبهشت رخ داد، دانشجویان تصمیم گرفتند چهلم شهدای شهرهای مختلف را برگزار کنند. این مراسم دو روز زودتر از موعد برگزار شد. ظاهرا علت برپایی این تظاهرات زودهنگام «غافلگیر کردن گارد دانشگاه بود. عدم آمادگی نیروهای گارد شعاع عملی و خبری تظاهرات دانشجویی را گسترش میداد که این چنین نیز شد. ۱۸ اردیبهشت روز موعود بود. دانشجوها با برنامهریزی قبلی ابزار مقابله با گارد را ــ که همان سنگ بود ــ داخل کیفهای ورزشی به داخل دانشگاه آوردند و در محلهای مورد نظر پنهان کردند تصمیم زد و خورد با نیروهای گارد این بار جدی بود. دانشجوها در اصلی دانشگاه را با زنجیر قفل کردند. این یک حرکت سمبلیک بود. به این مفهوم که میخواهیم در مقابل نیروهای گارد مقاومت کنیم».[7]
یکی از راهپیماییهای انقلاب اسلامی در شهر تبریز (سال 1357)
تظاهرات دانشجویان دانشگاه تبریز در 18 اردیبهشت با حمله مأموران حکومتی به خاک و خون کشیده شد. طبق آمارها دو نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در جریان ناآرامیها کشته و چندین دانشجوی دیگر نیز زخمی شدند. خبرگزاری پارس برای اغفال افکار عمومی، در رابطه با حوادث آن روز دانشگاه تبریز نوشت: «عدهای از دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان با دادن شعارهای ضدملی در محوطه دانشگاه به راه افتادند و با پرتاب سنگ شیشههای چند دانشکده را شکستند و به دنبال آن سه دستگاه اتومبیلی را که در محوطه دانشگاه قرار داشت آتش زدند. افراد انتظامی برای جلوگیری از دامنه تظاهرات و تخریب و انهدام تأسیسات دانشگاه به پشتیبانی از گارد وارد عمل شدند و چند تیر هوایی شلیک کردند. در نتیجه ادامه درگیری دو افسر و دوازده مأمور انتظامی و عدهای از دانشجویان زخمیشدند».[8]
اعتراضات مردادماه نیز پس از آن رخ داد که دولت سقف معینی برای افزایش دستمزدها تعیین کرد و تصمیم گرفت پاداشهای سالانه را که معمولا به همه کارمندان دولتی میپرداخت لغو کند. ظاهرا این کار به دلیل برونرفت از بحران اقتصادی به تصویب رسید. به دنبال تصویب این قانون اعتصاباتی در شهرهای مختلف از جمله تبریز صورت گرفت و به درگیریهای خیابانی تبدیل شد. طبق اسناد بهجامانده «در ماه رمضان نیز که از ۱۴ مرداد آغاز میشد، خشونتهای شدیدتری بروز کرد؛ در چند روز نخست ماه رمضان تظاهرات خشونتباری در تبریز و سایر شهرها برپا شد».[9]
اعتراضات مردم تبریز در تاسوعا و عاشورای 1357
تاسوعا و عاشورای 1357 مصادف با آذرماه بود. در این دو روز تمام شهرهای کشور شاهد درگیریهای گسترده و اعتراضات سیاسی بود. تبریز نیز از این قاعده مستثنی نبود. بهرغم آنکه بالگردهای ارتش مراقب اوضاع بودند تا اگر به مراکز حساسی حمله شود احتمالا مردم را از هوا به مسلسل ببندند، اما نظم کامل مردم و صفوف متشکله دوستانه آنها هرگونه اخلال مأمورین را غیرممکن ساخت. در تبریز و مشهد میلیونها نفر راهپیمایی کردند، در برخی از شهرها مانند اصفهان جمعیت به سوی مجسمههای شاه حمله کردند و با تیراندازی از بالگردها جمعی کشته شدند. پیام امام بازهم با سرعت رسید و به در و دیوارها نصب شد.[10]
یکی از راهپیماییهای انقلاب اسلامی در شهر تبریز (سال 1357)
سخن نهایی
تلاطم سیاسی شهرهای ایران در سالهای 1356- 1357 را نمیتوان تنها به شهر تبریز محدود دانست. آن سالها، سالهای خیزش سیاسی ایران در سراسر کشور بود. بااینحال تبریز با بزرگذاشت چهلم شهدای 19 دیماه و تبدیل آن به یک رویه سیاسی اعتراضی، نقش مهمی در شدت گرفتن اعتراضات داشت. این شهر در سال 1357 نیز مانند اکثر شهرهای کشور در اعتراضات سراسری که در مناسبتهای مختلف رخ داد شرکت کرد و توانست بسیاری از مراکز حساس دولتی را تصاحب کند. علاوه بر این، دانشگاه تبریز نیز از جمله اولین دانشگاههایی بود که به اعتراضات دانشجویی سال 1357 پیوست و اعتراضاتی مشابه با اعتراضات دانشجویی 1332 را تکرار کرد.
پینوشتها:
[1] . سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 318.
[2] . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 233.