پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ شهر یزد یکی از شهرهای مهم ایران با پیشینه مذهبی است. این شهر به دلیل برخورداری از برخی ویژگیهای خاص جغرافیایی و فرهنگی متمایز از شهرهای دیگر ایران است. با این حال یزد، در کنار پیشینه مذهبی، کارنامه درخشانی در فعالیتهای سیاسی نیز دارد. این شهر نیز مانند همه شهرهای ایران در سالهای اوج مبارزات انقلاب اسلامی دست به اعتراضات گستردهای زد و روزهای خونینی را به ثبت رساند. مهمترین تحولات سیاسی این شهر در آستانه انقلاب را میتوان با حوادث فروردین 1357 مرتبط دانست که در واکنش به چهلم شهدای تبریز صورت گرفت. شهر یزد علاوه بر اعتراضات فروردین 1357 در سایر رویدادهای سیاسی نیز با مردم سراسر ایران همگام شد. این همگامی تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. با این مقدمه در ادامه به برخی از مبارزات و فعالیتهای سیاسی مردم ایران پرداخته شده است.
فروردین 1357 و اعتراضات سیاسی مردم یزد
روزهای 9 و 10 فروردین 1357، شهر یزد به یکی از شهرهای ملتهب ایران تبدیل شد. مردم یزد طی این روزها با برپایی مراسم یادبود چهلم شهدای تبریز، به اعتراضات سیاسی گسترده دست زدند. در رابطه با حوادث آن روزهای مردم یزد آمده است: «در اربعین شهدای تبریز (روزهای 9 و 10 فروردین 1357) شهرهای یزد، شیراز، اصفهان، کرمان، جهرم و اهواز نیز به قیام پیوستند و با راهپیماییها و اجتماع در مساجد، رژیم شاه را به باد انتقاد گرفتند، ولی در یزد این تظاهرات، با کشتار وحشیانه مردم توسط رژیم شاه، رنگ دیگری به خود گرفت. مردم در مسیر راهپیمایی خود شیشههای چند بانک و سینما و... را شکستند و خواستار بازگشت امام از تبعید و آزادی زندانیان شدند».[1]
در روز نهم و بهخصوص دهم فروردینماه اکثر شهرهای ایران به صحنه تظاهرات گسترده تبدیل شدند، اما وضعیت شهر یزد متفاوت از شهرهای دیگر بود. گرچه دلیل اعتراضات مردم یزد در فروردین 1357 برپایی مراسم چهلم شهدای تبریز بود، اما پیام امام مبنی بر تحریم عید نوروز و دعوت علما جهت عزای عمومی نیز در گسترده شدن اعتراضات بیتأثیر نبود. بنابراین بعد از انتشار پیام امام خمینی، مردم یزد آماده برپایی اعتراضات بودند. اعتراضات مردم بسیاری از شهرها از روزهای 9 و 10 فروردین آغاز شد، اما مردم یزد تظاهرات خود را از 8 فروردین آغاز کرده بودند.
اعتراضات در روز 8 فروردین تا حدودی آرام بود، اما در روزهای بعد ابعادی وسیعتری به خود گرفت. در این روزها به دعوت آیتالله صدوقی، بازار تعطیل شد و مردم در مسجد جامع یزد تجمع کردند. این تجمع که با سخنرانی یکی از انقلابیون همراه بود، با تظاهرات مردم در خیابانها ادامه یافت و حمله رژیم به مردم، مجددا چهره واقعی نظام پهلوی را آشکار ساخت. اربعین شهدای تبریز در شهرهای دیگری همچون اهواز و جهرم نیز با به خاک و خون کشیدن مردم، همراه بود.[2] اما ظاهرا التهاب در شهر یزد بسیار بیشتر از شهرهای دیگر بود.
روز 10 فروردین اعتراضات سیاسی حتی از روز نهم نیز گستردهتر بود. در اسناد ساواک دراینباره آمده است: ساعت 10:30 روز 10/ 1/ 2537 نیروی کمکی پادگان اصفهان [به فرماندهی سرگرد فریدون کیا] به قرارگاه شهربانی استان یزد وارد شدند و مقارن همین احوال جمعیت اجتماعکننده در مسجد حظیره، که حدود 2000 الی 2500 نفر بودند پس از خاتمه مجلس از آنجا خارج شده و با دادن شعار به تظاهرات خیابانی پرداختند.[3] دامنه اعتراضات مردمی در شهر یزد به گونهای بود که تعداد زیادی از تظاهرکنندگان مجروح شدند. طبق اخبار رسمی عدهای نیز به شهادت رسیدند که تعداد واقعی آنها مشخص نیست. اما برخی منابع از شهادت یکی از دانشجویان در همان ساعات اولیه تظاهرات نوشتهاند.
طبق اسناد و منابع مختلف، در مراسم بزرگداشت چهلم شهدای تبریز در یزد، «اصغر مرادی، دانشجوی اردبیلی، هدف گلولههای دژخیمان رژیم شاه قرار گرفته و به شهادت رسید. در راستای همین فعالیتهای مبارزاتی، اصغر مرادی دو هفته قبل از شروع عید نوروز سال ۱۳۵۷ در شهر یزد حضور داشته و در پوشش کار در شرکت پیمانکاری اقوام خود به برنامهریزی درباره برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز در یزد میپرداخته است؛ به طوری که حتی در سند سازمان ضد اطلاعات ژاندارمری کشور، که بعد از شهادت او به ساواک ارسال گردیده، نقش او را در تظاهرات روز 10 فروردین یزد رهبری عدهای قید کرده و به این مسئله نیز اشاره کردهاند که او قبل از روز 10 فروردین اقداماتی علیه مملکت انجام میداده است».[4]
در گزارشی دیگر در رابطه با شدت درگیریها و حوادث آن روزهای یزد آمده است: «در یزد که شدیدترین درگیریها روی داد، حدود دههزار سوگوار پس از گوش دادن به سخنان آتشین واعظی که به تازگی از زندان آزاد شده بود، با فریاد "مرگ بر شاه؛ درود بر خمینی و زندهباد شهدای قم و تبریز" از مسجد بازار به سوی جایگاه اصلی پلیس به راه افتادند. آنان پیش از رسیدن به مقصد با گلولهباران پلیس مواجه شدند».[5] مردم یزد نیز مانند مردم سراسر شهرهای کشور در این روز مراکز و نهادهای ضددینی را آماج حملات خود قرار دادند؛ موضوعی که به خوبی نشاندهنده عمق نارضایتی مردم ازسیاستهای ضددینی حکومت پهلوی است. طبق گزارشهایی که از آن روزها موجود است مردم یزد در آن روزها «در روضه محمدیه مجلسی برقرار و در خاتمه جلسه مردم به خیابان ریختند و با شعارهای اللهاکبر و لا اله الا الله و درود بر خمینی و مرگ بر شاه به راهپیمایی پرداختند و در مسیر خود شیشههای چند بانک و سینما و مشروبفروشی را شکستند و گیشههای اطلاعات و رستاخیز را درهم کوبیدند».[6]
شهید آیتالله محمد صدوقی در صف نخست یکی از راهپیماییهای انقلاب اسلامی (یزد؛ 1357)
فعالیتهای سیاسی مردم بعد از مراسم چهلم شهدای تبریز
اعتراضات و فعالیتهای سیاسی مردم یزد تنها به فروردین 1357 محدود نماند، بلکه آنها در ماههای منتهی به انقلاب نیز بارها به اعتراض علیه حکومت پرداختند. ناآرامیهای اردیبهشت 1357 از جمله این اعتراضات است. دامنه اعتراضات مردم یزد و چند شهر دیگر در این روزها به حدی زیاد بود که بسیاری از منابع به طور انحصاری به شهر یزد اشاره کردهاند. در یکی از این گزارشها آمده است: «در روز 9 می 1978 خشونت شدید خیابانی مجددا در اصفهان شروع شد و پلیس و نیروهای امنیتی به روی جمعیت تظاهرکننده آتش گشودند. در خلال آشوبهای این دوره، بمبگذاریها و آتشسوزیهای عمدی در دیگر شهرهای بزرگ منجمله تهران، همدان، شیراز، کرمانشاه، تبریز، قم، مشهد، بوشهر، کرمان و یزد اتفاق افتاد. از دهات کوچک پراکنده در تمام کشور نیز ناآرامیهایی گزارش گردید».[7]
شهر یزد در مهرماه 1357 نیز به شهری انقلابی علیه حکومت تبدیل شد. ظاهرا در این روز خبرهایی مبنی بر دستگیری امام خمینی منتشر شد. منبع و اهداف منتشرکنندگان این خبر هیچگاه مشخص نشد، اما خبر شایعهای بود که خیلی زود به گوش مردم سراسر کشور رسید. بااینحال انتشار این خبر نیز باعث اعتراضات گسترده مردم در شهرهای مختلف از جمله شهر یزد شد. در گزارشهایی که از آن روز به جا مانده آمده است: «در اعتراض به دستگیری ادعایی ]امام [خمینی در منزل، مغازهها در شهرهای تبریز، کرمانشاه، اصفهان، شیراز، یزد و بازار تهران در اول اکتبر به طور گستردهای تعطیل بودند. کارکنان بانک ملی، امور نگهداری پست و تلگراف و تلفن و ارتباطات ماهوارهای نیز در حال اعتصاب بهسر میبرند».[8] مردم یزد ماهها و حتی روزهای نزدیک به انقلاب نیز همچنان در صحنه سیاسی کشور حاضر بودند و تا لحظه پیروزی انقلاب اسلامی به اعتراضات خود ادامه دادند.
سخن نهایی
قیام مردم یزد در فروردین 1357 در واقع دنباله زنجیره اعتراضات سیاسی در ایران بود که جرقه آن در قم و در پی اهانت روزنامه «اطلاعات» به امام در دیماه 1356 زده شد. گرچه بهانه اعتراضات از این موضوعی سیاسی آغاز شد، اما در واقع بسیاری از شهرها و به عبارتی کل کشور پیش از آن نیز در وضعیت انفجار سیاسی علیه حکومت قرار داشتند. اعتراضات سیاسی که پیش از آن توسط حکومت سرکوب شده بود، مانند آتش زیرخاکستر پنهان مانده و به دنبال بهانه و یا رویدادی برای شعلهور شدن بود؛ ازاینرو با روشن شدن جرقه این آتش پنهان، در نهایت شعلههای آن اکثر شهرهای ایران از جمله شهر یزد را فراگرفت و این شهر را در کنار سایر شهرها به شهری انقلابی تبدیل کرد.
پینوشتها:
[1] . محمدمهدی باباپور گلافشانی، انقلاب اسلامی ایران: زمینهها و فرایند شکل گیری، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، 1390، ص 169.
[2] . جمعی از نویسندگان، روزشمار تاریخ شمسی، قمری، میلادی، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، 1390، ص 18.
[3] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم، تهران، سروش، 1378، ص 123.
[4] . رحیم نیکبخت و محمدعلی پرغو، مجموعه مقالات همایش ملی نقش آذربایجان در انقلاب اسلامی، دانشگاه تبریز، 1393، صص 474-475.
[5] . یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1389، صص 625- 626.
[6] . سیدجلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، صص 327-328.
[7]. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 9، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 106.