«آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی، به مثابه نماد بصیرت تاریخی» در آیینه روایت و تحلیل صاحب‌نظران؛

مرجعی که تا پایان حیات، «جهاد تبیین» را فرو ننهاد

روزهایی که بر ما گذشت، نشان از اولین سالگرد رحلت مرجع والامقام، زنده‌یاد آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی داشت. هم از این روی بسا صاحب‌نظران و در محافل گوناگون، به بررسی سیره علمی و عملی آن بزرگ پرداختند. مقال پی‌آمده به خوانش تحلیلی پاره‌ای از این دیدگاه‌ها پرداخته است. امید آنکه مفید آید
مرجعی که تا پایان حیات، «جهاد تبیین» را فرو ننهاد

اجرای شرع به طور کامل، دغدغه او بود
حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی، به دلیل تبار و مراودات خویش، با زنده‌یاد آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی ارتباطی نزدیک داشت. وی در باب خصال بارز در سیره آن مرجع فقید، بر این باور است:
«پیام رهبر انقلاب در مورد این عالم ربانی و آنچه در مورد شخصیت وی بیان کردند، بیانگر بزرگی حضرت آیت‌الله صافی است. اولین ویژگی این عالم ربانی، تقوا و خداباوری بود. در واقع ایشان خود را همیشه در محضر خدا می‌دید. وی در سکوت و حرف زدن، با همه وجود به خدا فکر می‌کرد. همچنین از دیگر ویژگی‌های ایشان، می‌توان به دغدغه اجرای شرع به طور کامل اشاره کرد. این عالم بزرگوار بسیار به‌روز و با وجود اینکه در حاشیه بود، اما در متن اصلی قرار داشت. در عین حال که مرجع و دانشمند بود، اما هیچ‌گاه قلمش از کار نمی‌افتاد و محافظه‌کار نبود و اگر خطایی می‌دید، فورا دست به قلم می‌شد و تذکر می‌داد. از طرفی دیگر، برای اهل بیت(ع) و به‌ویژه حضرت فاطمه‌الزهرا(س) و امام حسین(ع) به تمام صورت اشک می‌ریخت و از خود بی‌خود بود...».
 
آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی در یکی از مجالس قاتحه در مسجد اعظم قم (دهه 1380)
آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی در یکی از مجالس قاتحه در مسجد اعظم قم (دهه 1380)

پاسخگویی به 180 شبهه بهائیت، در 96 سالگی
آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی نویسنده‌ای زبردست بود. این را مجموعه آثار مکتوب آن بزرگ، به نیکی گواهی می‌دهند. این کتاب‌ها گرچه عناوین متنوعی را دربرمی‌گیرند، اما عمدتا با دغدغه شبهه‌زدایی و تبیین معارف دینی به نگارش درآمده‌اند. حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن صافی، فرزند آن بزرگ، دراین‌باره می‌گوید:
«حضرت آیت‌الله صافی برای امر تبلیغ، اهمیت فراوانی قائل بود و ازهمین‌رو مؤسسه‌ای مخصوص به تبلیغ و برای آموزش مبلغ تأسیس کرد. تأسیس مدرسه دارالزهرا، پس از باز شدن شبکه‌‎های اجتماعی است؛ زیرا احساس نیاز شد تا مبلغین توانایی پاسخگویی داشته باشند و همیشه مانند یک سرباز آماده، از مرزهای اسلام دفاع کنند. اکثریت دانش‌آموختگان این مؤسسه، آقایان بوده که البته بانوان نیز در امر تبلیغ نقش‌آفرینی می‌کنند و همه آنها، آمادگی پاسخگویی به شبهات مطرح‌شده دارند. حوزه علمیه قم باید پاسخگوی شبهاتی باشد که از طریق شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود و شکر خدا درخشندگی حوزه‌های علمیه دراین‌باره، در حال مشاهده است. مبلغین با آشنایی به زبان‌های مختلف دنیا، می‌توانند مبلغ واقعی دین باشند. آیت‌الله صافی مدافع مکتب تشیع بود و درحالی‌که 96 سال از عمر آن مرجع فقید گذشته بود، عده‌ای از علمای کرج آمدند و خواستند که ایشان 180 شبهه را که از طریق وهابیت وارد شده بود، پاسخ دهند. آیت‌الله صافی وقت گذاشت و پاسخ همه این شبهات را نوشت و در کتاب "صراط مستقیم"، آنها را درج کرد. آیت‌الله صافی وظیفه خود می‌دانست تا به شبهات مسئله مهدویت و ولایت پاسخ دهد و حتی در کهن‌سالی نیز، به پاسخگویی می‌پ‍رداخت. کتاب "منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر" را در پاسخ به شبهات بهائیانی که در بروجرد فعالیت داشتند، نوشت و در روزگاری این کتاب نوشته شد که امکانات امروز وجود نداشت و بسیار تأثیرگذار بود و اکنون در محافل علمی و دینی، از آن استفاده می‌شود. آیت‌الله صافی توجه خاصی به مناطق محروم داشت و گاه هزینه محرومیت‌زدایی را نیز متقبل شد. طبق گزارش‌هایی که مبلغان به وی می‌رساندند، گاه خود وارد عمل می‌شد و مشکل را حل می‌کرد. اسلام با تبلیغ جلو رفته است و بدون تبلیغ نمی‌توان دین را اقامه کرد و جهاد تبیین مد نظر رهبر معظم انقلاب، به وسیله وسایل ارتباطی محقق می‌شود. رهبر معظم انقلاب مرحوم آیت‌الله صافی را به نیکی معرفی کردند، که از مشورت‌های ایشان استفاده و بهره می‌بردند. آیت‌الله صافی همیشه حاضر در صحنه بود و بینش سیاسی قوی داشتند و مشکلات را تذکر می‌داد...».
 
اگر تلاش‌های آیت‌الله صافی نبود، انقلاب در دست مارکسیست‌زده‌ها و لیبرال‌زده‌ها می‌ماند!
سمت و سوی تلاش‌های آیت‌الله العظمی صافی در دوره عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و نیز تصدی دبیری شورای نگهبان، از مدخل‌های شاخص در حیات سیاسی آن بزرگ قلمداد می‌شود. وی در آن دوره با آگاهی و اقدام، به مبارزه با رسوبات اندیشه‌های مارکسیستی یا لیبرالیستی پرداخت و آنها را خنثی کرد. دکتر موسی نجفی اصفهانی در تحلیل این موضوع، چنین آورده است:
«سؤال می‌کنند: آیا حضرت آیت‌الله صافی، از مراجع انقلابی بود یا خیر؟ برای پاسخ،
باید بررسی صورت بگیرد. در زمانی که حضرت آیت‌الله صافی دبیر شورای نگهبان بود، جناح چپ آن روز و اصلاح‌طلبان امروز، فعالیت ویژه‌ای داشتند. به مواضع الآن آنها و حمایت‌های سوگیرانه از مراجع نگاه نکنید؛ زیرا آنها در آن برهه بر هویت انقلابیِ افراطی تأکید داشتند و انسان‌هایی مثل مرحوم آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله حائری را انقلابی نمی‌دانستند. امروزه که گروه اصلاح‌طلب طرفدار مراجع شده‌اند، در آن موقع هرگز اجازه نمی‌دادند کوچک‌ترین نقدی به مواضع نظام بشود و حتی علیه حضرت آیت‌الله صافی، خیلی فضاسازی می‌کردند. این مرجع فقید در همان زمان نقد می‌کرد که چرا برخی علما را از دایره انقلابیون خارج کردند و حتی گله این امر را به حضرت امام رسانده بود. همه هویت این کشور انقلاب شده بود و تأکید داشتند همه مراجع باید انقلابی باشند و مفهوم انقلابی را نیز، جناح چپ تعیین می‌کرد. در چنین فضایی شاهد قضیه‌ای هستیم که به مرور انقلابِ هویتی شد نه اینکه هویت انقلابی باشد. سیر از هویت انقلابی به انقلاب هویتی، در حال حاضر هم در حال رخ دادن است و این امر ساده‌ای نیست و باید بدان توجه کرد. اگر تلاش‌های حضرت آیت‌الله صافی و دیگر علما نبود، انقلاب همچنان دست مارکسیست‌زده‌ها و لیبرال‌زده‌ها می‌ماند. علت اینکه امام خمینی در سال 1342 توفیقی نیافتند، همین بود که نتوانستند افکار عمومی تمام متدینین را با خود یکی کنند و پانزده سال این فرایند طول کشید و سال 1357 توانست اثبات کنند که شاه یزید است. حضرت آیت‌الله صافی هم در همراه کردن افکار عمومی متدینین با امام خمینی، بسیار نقش داشت و این ویژگی یک فرد انقلابی است. پدر حضرت آیت‌الله صافی هم در مشروطه و بیداری اسلامی اصفهان، نقش داشته است و به همین وسیله، سنخیتی با انقلاب اسلامی داشت و از همان‌جا تا آخر، پای امام خمینی و انقلاب اسلامی ایستاد. مرحوم حضرت آیت‌الله صافی برای من نقل کرد: یکی از رجال مشروطه که امروز به نام شهید شناخته می‌شود، سر میز قمار کشته شد و از دنیا رفت و این حرف در هیچ سند تاریخی نیست! آیت‌الله صافی اصرار داشت که به حضرت آیت‌الله العظمی خمینی، امام بگوید و ارادت ویژه‌ای به ایشان داشت و این مهم در کنار ارادت وی به اهل بیت(ع) و حریم امامت و تشیع، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند...».
 
او ادامه اندیشه و عمل آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری بود
مرجع فقید شیعه در تحلیل وقایع رویداد مشروطیت، به مشروعه‌خواهان و شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری نزدیک بود و این را نیز مکررا ابراز می‌داشت. بخشی از این آشنایی از آن جهت روی داد که پدرش آیت‌الله آخوند ملا محمدجواد صافی گلپایگانی، در زمره دوستان و صاحبان سرّ شیخ شهید به‌شمار می‌رفت. ارزیابی حجت‌الاسلام محمدصادق ابوالحسنی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، از این مسئله، به ترتیب پی‌آمده است:
«حضرت آیت‌الله صافی، از نظرِ زیست‌نامه تاریخی، آینه تمام‌نمای تاریخ روحانیّت در صد سال اخیر بود. تجربه درک ادوار گوناگون تاریخی (از اواخر قاجاریه و دوران پهلوی تا تحولات چهار دهه در عصر جمهوری اسلامی) و شرایط ممتاز خانوادگی، به ایشان بینش تاریخی ویژه‌ای می‌بخشید. وی از یک‌سو، میراث‌دار بیوت علمی بزرگی همچون آیت‌الله آخوند ملامحمدجواد صافی گلپایگانی، آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی و آیت‌الله العظمی محمدرضا گلپایگانی به‌شمار می‌رفت و از سوی دیگر، تجربه تاریخی مجسّمِ حوزه‌های علمیه شیعه از عصر پسامشروطه، دوران پهلوی و عصر انقلاب اسلامی بود. بنابراین مرجعی بود که یک شخصیت استثنایی، جامع و تکرارناشدنی بود و در یک کلام، عصاره حوزه به‌شمار می‌رفت. آن مرحوم، حرکت کلان خود را در مسیر بهره‌گیری و بارور کردن تجربیات تاریخی علمای شیعه و دفاع از دستاوردهای تاریخی و تمدنی حوزه‌های علمیه می‌دید. آیت‌الله صافی، در اثر مطالعات عمیق تاریخی و همچنین تحت تأثیر پدر بزرگوارش آخوند ملامحمدجواد صافی، ارادت ویژه‌ای به آیت‌الله شهید حاج شیخ فضل‌‌الله نوری داشت و پیوسته از چهره ایشان غبار تحریف را می‌زدود و از هر اقدامی که در راستای احیای شخصیت آن بزرگمرد صورت می‌گرفت، حمایت می‌کرد. بر این اساس، جریان مشروعه‌خواهی را در نهضت مشروطه، اصیل‌تر می‌دانست و خود ایشان نیز، به نوعی ادامه شیخ فضل‌الله نوری محسوب می‌شد. پدر ایشان خاطرات گران‌سنگی از روزهای آخر عمر شیخ شهید و ماجرای اعدام مظلومانه ایشان در تهران داشت و ماجراهای تاریخی جالبی درباره آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی و فرجام عبرت‌انگیز نهضت مشروطه نقل می‌کرد. دلسوزی و حمایت آیت‌الله العظمی صافی از جبهه تاریخ‌نگاران اسلام‌گرا و هویت‌اندیش، ضرب‌المثل بود و به عنوان نمونه فراموش نمی‌کنم که در ارتحال پدرم استاد علی ابوالحسنی (منذر)، چه پیام پرمحتوایی صادر کرد و علاوه بر اقامه نماز بر پیکر ایشان، به خانواده ما می‌فرمود: با شنیدن خبر ارتحال مرحوم ابوالحسنی، اشک از چشمانم جاری شد و بسیار متأسف شدم که چنین شخصیت ارزشمندی از دست رفت. ضمنا به بنده سفارش کردند که باید این راه را ادامه دهم و آثار منتشرنشده استاد ابوالحسنی را تکمیل و منتشر کنم... حضرت آیت‌الله صافی بین مراجع تقلید، بیشترین اشراف را به جریان‌های تاریخ‌نگاری دارد. معمولا مراجع ما یا اهل تدوین آثار تاریخی نبودند، یا اگر بودند، به تاریخ صدر اسلام، عاشوراپژوهی و سیره ائمه(ع) می‌پرداختند. برای ارائه نمونه در تاریخ اسلام، کتاب "فروغ ابدیّت" آیت‌الله سبحانی و یا "التاریخ الاسلامی"، "دروس و عبر" از آیت‌الله سیدمحمدتقی مدرسی قابل ذکر است. همچنین کتاب "فاجعه عاشورا"
از آیت‌الله سیدسعید حکیم، یا کتاب "مقتل‌الحسین" آیت‌الله محمدحسین آل کاشف‌الغطاء، عاشوراپژوهی تفصیلی و اجمالی بین مراجع را نشان می‌دهد. اما حضرت آیت‌الله صافی هم آثاری در خصوص تاریخ اسلام به رشته تحریر درآورد، مانند "جابر بن حیان"، "رمضان در تاریخ"، "تفنید اکذوبه خطبه الامام علی الزهراء" و "پیرامون روز تاریخی غدیر" و هم به تاریخ و عقاید سایر ادیان و مذاهب می‌پرداخت، مثل مقاله‌ای که درباره زندگی بوداسف نگاشتند و به انتقاد از خرافات بودائیان و برخی تحلیل‌های دکتر عبدالحسین زرین‌کوب اقدام ورزیدند. علاوه بر این، در باب عاشوراپژوهی، آثار ایشان به‌ویژه کتاب "شهید آگاه" (در نقد کتاب "شهید جاوید") شهرتی شایان دارد...».
 
پیشتاز در حفظ میراث مکتوب شیعه
حفظ و انتشار مواریث علمی شیعه، هماره مورد توجه آیت‌الله العظمی صافی قرار داشت؛ به‌گونه‌ای که گاه برای تهیه اصل یا تصویر روشنی از آنها، مبالغی گزاف هزینه می‌کرد. علاوه بر این بسیاری از طلاب پژوهشگر را شخصا مورد تشویق قرار می‌داد و آنها را به ادامه این راه تشویق می‌نمود. حجت‌الاسلام والمسلمین رضا مختاری، ریاست مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه، در این موضوع خاطراتی شنیدنی دارد:
«حضرت آیت‌الله صافی در زندگی‌نامه خودنوشت خود، در جملاتی طولانی از پدر خود یاد کرده و صفات ایشان را بیان می‌کند. مثال‌هایی مانند: آگاهی به اوضاع اجتماعی اسلام، مخالفت سرسخت با تجزیه اسلام و درگیری مذاهب، تلاش بی‌وقفه و بی‌امان در راه تحقق اهداف اسلام از نکات مورد اشاره ایشان است. آیت‌الله صافی قبل از طلبگی، با علمای بزرگی مانند آیت‌الله حائری رفت‌وآمد داشت و در طلبگی نیز پس از استفاده از علمای نجف و با حضور در قم، پانزده سال از محضر آیت‌الله بروجردی استفاده کرد و حسرت می‌خورد که چرا آن پانزده سال را به طور کامل مکتوب نکرده و بخشی از خاطرات خود با آیت‌الله بروجردی را از یاد برده است. آیت‌الله صافی خدماتی بزرگ به میراث مکتوب شیعه داشت و ارادت وی به شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز، از این جهت است. آیت‌الله صافی در راه حفظ و نشر میراث شیعه، قدم‌های بزرگی برداشت. آن مرحوم متوجه شد در یکی از کتابخانه‌های بزرگ هندوستان در شهر لکنو، نسخه‌های خطی ارزشمندی وجود دارد. آیت‌الله صافی پیش‌قدم شد تا این نسخ خریداری شود و دوازده سال میلیون تومان هزینه کرد و تصویر نسخه‌های خطی کتابخانه ممتازالعلما را خریداری کرد، که در میان آن آثار، نامه‌هایی از میرحامد حسین هندی، سلطان‌العلما، صاحب جواهر و... هم وجود داشت. یک دلال نسخه‌های خطی، گنجینه‌ای از نسخه‌های زیادی داشت و قصد داشت آن را به اروپا منتقل کند، همان‌گونه که بسیاری از کتب دست اول شیعه و نسخه‌های معتبر آن در اختیار ما نیست. ما به حضرت آیت‌الله صافی گفتیم: این نسخه‌ها به میراث علمی تشیع کمک می‌کند و ازاین‌رو، این نسخ با پول وی خریداری شد. همایشی برای آقا بزرگ تهرانی گرفتیم که آیت‌الله صافی با آن کهولت سن شرکت کردند؛ زیرا به میراث تشیع بسیار احترام می‌گذاشتند. هرگاه تقاضای ملاقات علمی داشتیم، قبول و کتب لازم را تهیه می‌کرد و به ما نشان می‌داد، تا پاسخ خود را بگیریم. طلاب و فضلا را همیشه تشویق می‌کرد و بسیاری از اوقات خود وی تماس می‌گرفت و به طلبه‌ای که کار خوبی انجام می‌داد، تبریک می‌گفت و مورد تشویق قرار می‌داد...».
 
دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (قم؛ دهه 1370)دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (قم؛ دهه 1370)

هماره پیگیر رفاه عمومی و معیشت مردم بود
حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالهادی سیستانی، عضو شورای استفتاء دفتر آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی است. وی بر این باور است که آن مرجع فقید در کنار دغدغه‌‌های علمی و فرهنگی، هماره پیگیر رفاه عمومی و معیشت مردم بود و هرگز آن را ترک نگفت:
«نگرش به یک شخصیت علمی، به دقایق علمی احتیاج دارد و باید با موشکافی‌های عالمانه آن را بررسی کرد. بنده در نجف با مرحوم حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی آشنا شدم و بعد از نزدیک شدن به دروس و قوت علمی وی، تا آخر عمر نزدشان تلمذ کردم. آیت‌الله صافی گلپایگانی لحظه‌ای از پژوهش و مطالعه در علوم اسلامی و خبردار شدن از یافته‌های روز محافل علمی غافل نبود و سعی می‌کرد اخبار یافته‌ها را داشته باشد، تا بتواند ورود کند و اگر نقد لازم است، نقد کند. پیگیری آرا و نظریات علمی دنیا نهاد مسئولی ندارد، اما حضرت آیت‌الله صافی یک‌تنه وارد این عرصه می‌شد. اطلاع گرفتن، اظهار نظر کردن و به دفاع و نقد پرداختن، عرصه گسترده و وسیعی بود که وقت زیادی از آیت‌الله صافی می‌گرفت و خصوصا در دوران مرجعیت، وقت کم می‌‎آوردند! تبدیل کلام قرآن به زبان روز، یکی دیگر از ابتکارات آن مرحوم است، که در این جهت اهتمام زیادی داشت. اگر کسی تفسیر نابجایی از قرآن داشت، حضرت آیت‌الله صافی شجاعانه وارد می‌شد و همچنین اگر خدمتی به قرآن می‌شد، پشتیبانی می‌کرد. حراست از ناموس قرآن، بخش زیادی از وقت وی را پر می‌کرد. این مرجع تقلید، تعمق در مسائل فلسفی و عرفانی را خالی از انحراف نمی‌دید. قابل قبول نیست که اندیشه‌های عرفانی و فلسفی، هم‌عرض معارف اهل بیت(ع) دانسته شود، اما عقل و عقلانیت مورد پذیرش دین است و بدون آن نمی‌توان ادیان را پذیرفت. حضرت آیت‌الله صافی در مسائل سیاسی، تحولات ایران و جهان را بررسی می‌کرد و مواضع قاطعی داشت. وی همیشه پیگیر وضعیت رفاه عمومی و معیشت مسلمین و کشور خودمان بود و حتی اگر قرار بود قانونی تصویب شد که ایرادی در نظر وی داشت، فورا به مسئول مربوطه تذکر می‌داد...».
https://iichs.ir/vdcb8sb5.rhbagpiuur.html
iichs.ir/vdcb8sb5.rhbagpiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما