پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ حوزه علمیه قم تقریبا در اواخر حکومت قاجار تشکیل شد. مؤسس حوزه آیتالله عبدالکریم حائری بود که خود تا پایان حیاتش بر آن زعامت داشت. بعد از فوت ایشان که تقریبا مقارن با اواخر حکومت رضاشاه بود، زعامت حوزه به دست آیات عظام دیگری منتقل شد و همین موضوع بیانگر آغاز مرحله جدیدی از تحولات در حوزه بود. به عبارتی حوزه علمیه بعد از رضاشاه تا آغاز دوران مرجعیت آیتالله بروجردی با تحولاتی مواجه شد که در این نوشته به برخی از این تحولات پرداخته شده است. دوران مورد بررسی از زمان سقوط حکومت رضاشاه تا پایان مرجعیت آیتالله بروجردی را شامل میشود.
نگاهی کوتاه به حوزه علمیه وتحولات آن در دوره رضاشاه
بعد از تأسیس حوزه علمیه قم در سالهای 1300 و 1301 و زعامت آیتالله حائری بر آن، بسیاری از شاگردان ایشان نیز به شهر قم مراجعت کردند. این موضوع باعث رونق گرفتن مجدد شهر قم شد. رضاشاه در راستای سیاست جلب توجه روحانیون دوبار به شهر قم رفت و در حوزه علمیه با روحانیون ملاقات کرد. در دوره زعامت پانزدهساله آیتالله حائری، حوزه علمیه با پیشرفت و شکوفایی زودهنگامی مواجه شد.
بعد از فوت آیتالله حائری، مراجع ثلاث، زعامت بر حوزه را بر عهده گرفتند. مراجع ثلاث شامل آیات عظام محمدحجت کوه کمرهای، سیدصدرالدین صدر و محمدتقی خوانساری بودند که به مدت هشت سال سرپرستی حوزه علمیه قم را به عهده گرفتند. ظاهرا در میان این سه مرجع آیتالله خوانساری تمایل کمتری به زعامت داشت. گفته شده است در این میان ابتدا آیتالله خوانسارى با شایستگىهاى فراوان اخلاقى و علمى که داشت پیشگام نگشت، اما شیخ محمد صدوقى و شیخ مجتبى عراقى و چند تن از دوستانشان در پاگیرى مرجعیت ایشان تلاش ورزیدند؛ درس خارج براى ایشان تدارک گردید و قرار شد ادامه درس استادش حائرى را بگوید. رفته رفته این شخصیت برجسته مورد اقبال جامعه ایرانى قرار گرفت و با طرح جواز رجوع در مسائل احتیاطى به ایشان از طرف آیتالله سیدابوالحسن اصفهانى دامنه مرجعیت او گسترش یافت.[1] در نهایت ایشان موضوع زعامت بر حوزه را نیز پذیرفتند.
آیتالله العظمی سیدمحمد حجت کوه کمری در حال تدریس در صحن حضرت معصومه(س)
حوزه علمیه قم در دوران زعامت مراجع ثلاث
همزمان با دوران زعامت مراجع ثلاث (1315-1323) کمی از رونق مباحث دینی در حوزه علمیه کاسته شد. البته ظاهرا دلیل این موضوع حفظ حوزه علمیه قم از حواشی سیاسی بود. در این مورد گفته شده است: «پس از فوت حائری، با توجه به شرایط دشواری که رژیم پهلوی برای حوزه و روحانیان بهوجود آورده بود، خاصه اتفاقاتی که در حوزه علمیه مشهد رخ داده بود، بیم آن میرفت که حوزه علمیه قم نیز تعطیل شود. در این شرایط بود که این سه تن تصمیم گرفتند با تشریک مساعی حوزه علمیه قم را از این خطر نجات بخشند. این سه تن از معتمدین درجه اول حائری بودند که وی در زمان حیاتش برخی از امور علمی و حوزوی خود را به آنان واگذار کرده بود و در بین آنها، به نظر میرسد حائری به حجت کوه کمرهای نظر خاص داشت».[2]
آیتالله العظمی سیدصدرالدین صدر
تمام تلاش حوزه در این دوره بر آن بود که طلابی را که توسط رضاشاه خلع لباس شده بودند مجددا به حوزه بازگردانند. البته شرایط آن دوره تا حدودی متاثر از اقدامات رضاشاه نیز بد. رضاشاه در دوران حکومت خود و در جریان برخی از اقدامات سیاسی مانند کشف حجاب حملات تندی را علیه روحانیون و به خصوص حوزه علمیه مشهد وارد کرد. این قضیه در ماجرای مسجد گوهرشاد به اوج خود رسید و باعث شد رضاشاه با خشونت تمام بر حوزه علمیه حملاتی را وارد سازد و به خلع لباس اجباری برخی از روحانیون اقدام کند. این رویه باعث شده بود تا حوزه علمیه از ترس تکرار حوادث مشابه، سیاست سکوت و مبارزه پنهانی را در پیش بگیرد. گرچه بعد از سقوط حکومت رضاشاه، فضای سیاسی تا حدودی آزاد شد، روند سکوت در حوزه همچنان پابرجا باقی ماند.
آیتالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری در دوران اقامت در قم
آغاز زعامت آیتالله بروجردی
زعامت حوزه علمیه در سال 1324 به دوش آیتالله بروجردی نهاده شد. آیتاللّه بروجردی پس از اخذ اجازات متعدد اجتهاد، در بروجرد سکنی گزید و به امور علمی و مذهبی پرداخت. اما پس از مدتی، به اصرار فضلای حوزه علمیه قم، در سال 1324ش راهی آن حوزه مبارک گردید و زعامت آن را به عهده گرفت. حضور ایشان بر مسند زعامت حوزه علمیه مانع اجرای نقشههای خائنانه رژیم پهلوی بود و محمدرضا پهلوی تا زمان حیات معظم له از اجرای برنامههای ضد دینی خود به صورت آشکار اجتناب میکرد.[3]
درباره علل انتخاب آیتالله بروجردی جهت رهبری حوزه دلایل مختلفی آورده شده است. برخی معتقدند ایشان به تقاضای مراجع ثلاث این مسئولیت را پذیرفتند. مطابق این دیدگاه گفته شده است که آیتالله خوانساری، آیتالله صدر و آیتالله حجت براى حاکم نمودن وحدت رهبرى دینى مردم و زدودن شائبههاى تفرقه، آیتالله بروجردى را به قم خواندند و با اصرار زیاد او را بر این مسند نشاندند.[4]
زندهیاد آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی
در آغازین سالهای اقامت در شهر قم
با این حال ریاست آیتالله بروجردی بر حوزه سرآغاز تحولات جدیدی بود. این تحولات را میتوان از چند منظر مورد توجه قرار داد:
اقدامات فرهنگی آیتالله بروجردی در حوزه شامل تألیف کتب متعدد، گنجاندن درس تعلیمات دینی در کتب درسی آموزش و پرورش، سامان دادن به وضعیت درسى حوزه، رسیدگى به مسائل مالى دانشپژوهان و کارهایی بود که بیشتر بر تغییر کیفیت دروس دینی تمرکز داشت.[5]
در بعد سیاسی آیتالله بروجردی به مقابله با اموری چون فرقه بهائیت پرداخت. این اقدام آیتالله بروجردی در حالی صورت گرفت که پیش از آن به دلیل رکود حاکم بر حوزه، واکنش در برابر مسائل سیاسی تا حدودی کمرنگ شده بود. البته ماجرای بهائیان و نفوذ آنان به ارکان سیاسی کشور در دوره حکومت پهلوی دوم پررنگتر شد. آیتالله بروجردی در این دوره همچنین نسبت به حوادث مرتبط با مسلمانان همچون موضوع فلسطین نیز واکنش نشان داد و توجه تمام مسلمانان به خصوص ایرانیان را به آن معطوف کرد. در کنار این اقدام تلاش وی برای مقابله با اصلاحات ارضی محمدرضاشاهی نیز درخور تأمل است؛ همچنان که تا زمان حیات ایشان شاه هرگز بحث اصلاحات ارضی را نتوانست آنگونه که میخواهد پیش ببرد.
در بعد بینالمللی اقدامات آیتالله بروجردی ناظر بر تقریب بین مذاهب بود. ایشان برای تحقق این هدف به تلاشهای گستردهای دست زد. از جمله این تلاشها میتوان به اعزام شیخ محمدتقی قمی به مصر و متقاعد کردن شیخ محمود شلتوت به تأسیس دارالتقریب در مصر اشاره کرد. شیخ شلتوت رئیس دانشگاه الازهر بود. در نهایت بر اثر این تلاشها، شیخ شلتوت مذهب جعفری را به رسمی شناخت.
ایشان همچنین در این زمینه، سیدمحمدتقی طالقانی آل احمد را در 1331ش و پس از درگذشت او سیداحمد لواسانی و سپس شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی را برای سرپرستی شیعیان مدینه اعزام کرد؛ سیدزینالعابدین کاشانی را به کویت، سیدمحمدحسن ناشرالاسلام شوشتری را به زنگبار، شریعتزاده اصفهانی را به پاکستان، مهدی حائری یزدی را به آمریکا و صدر بلاغی را به عنوان نماینده سیار خود به اروپا فرستاد.[6] بدین ترتیب حوزه علمیه قم در دوره ایشان تحولات تازهای را پشت سر گذاشت که پیش از آن مجال آنها پیش نیامده بود.
سخن نهایی
حوزه از زمان تکوین آن تا دوره زعامت آیتالله بروجردی سیر متفاوتی داشت. به نظر میرسد این نهاد مهم دینی در زمان مرجعیت آیتالله بروجردی فعالتر از دورههای پیشین آن بود. بااینحال حتی در دورانی که حوزه علمیه تا حدودی رونق خود را از دست داده بود نیز منشأ تحولات سیاسی گستردهای بود. در واقع به نظر میرسد دوران رکود بیشتر دوران آمادهسازی حوزه از نظر فرهنگی و گرایشات فکری بود و چارهای جز گذراندن این دوره نبود. چه بسا اگر این دوره شکل نمیگرفت، حوزه هیچگاه نمیتوانست به نهاد مهم سیاسی در دوره مبارزات انقلاب اسلامی تبدیل شود.
پینوشتها:
[1] . جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، قم، نشر معروف، چ دوم، 1382، ص 466.
[2] . علیاکبر ذاکری، «حوزه علمیه قم در دوره معاصر»، دانشنامه جهان اسلام، ج 14، 1393، ص 6635.
[3] . علی حائری و همکاران، روزشمار شمسی، قم، دفتر عقل، 1386، ص 30.