نگاهی به چرایی اعدام طیب حاج‌رضایی؛

سرنوشت یکی از معترضان قیام 15 خرداد

در قیام 15 خرداد 1342، بسیاری از معترضان کشته یا زخمی و بسیاری نیز بازداشت شدند. برخی از دستگیرشدگان را بلافاصله بعد از بازجویی آزاد کردند، برخی به تبعید محکوم شدند و برخی نیز مانند طیب حاج‌رضایی با دریافت حکم اعدام به شهادت رسیدند. ماجرای دستگیری و شهادت طیب حاج‌رضایی، در میان دستگیرشدگان قیام 15 خرداد عجیب است
سرنوشت یکی از معترضان قیام 15 خرداد

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در قیام 15 خرداد 1342، بسیاری از معترضان کشته یا زخمی شدند. علاوه بر این، بسیاری را نیز بازداشت کردند. دستگیرشدگان از جریان‌های سیاسی مختلف بودند. برخی از دستگیرشدگان را بلافاصله بعد از بازجویی آزاد کردند، برخی به تبعید محکوم شدند و برخی نیز مانند طیب حاج‌رضایی با دریافت حکم اعدام به شهادت رسیدند. ماجرای دستگیری و شهادت طیب حاج‌رضایی، در میان دستگیرشدگان قیام 15 خرداد عجیب است؛ زیرا او چهره‌ و شخصیتی لوطی‌منش داشت، اما بعد از مطرح شدن نام امام خمینی، یکی از مریدان او شد.
 
طیب حاج‌رضایی که بود؟
طیب متولد تهران بود. او تحصیلات آکادمیک نداشت؛ به همین دلیل بعد از تحصیلات ابتدایی وارد بازار کار شده بود. طیب در دوره جوانی بسیار سرکش بود؛ طوری که چندین پرونده چاقوکشی به نام او ثبت شده بود. او چندین بار تحت تعقیب قرار گرفت و زندانی شد. مهم‌ترین دوره زندانی شدن او به سال 1323 برمی‌گردد که به پنج سال زندان محکوم شد و علاوه بر این، حکم تبعید به بندرعباس را نیز دریافت کرد. «وی که به تبعیدش معترض بود با مأمورین درگیر می‌شد و در زندان بنای اغتشاش می‌گذاشت. با طی شدن دوران محکومیت وی در تاریخ ۱۹ آبان ١٣٢٤ از بندرعباس به تهران اعزام گردیده، به دادگاه تجدیدنظر تحویل داده شد. طیب پس از آزادی و پایان دوران محکومیت وارد بازار کار شد. وی ابتدا در میدان امین‌السلطان در باغی می‌گرفت. این شغل خودبه‌خود و ناخودآگاه باعث درگیری و تنش در میان افراد می‌شد. بنابراین بسیاری از مردم به در باغی گرفتن اعتراض کردند؛ لذا این کار منسوخ شد».[1]
 
طیب حاج‌رضایی در کنار چند تن از برادران و اطرافیانش
طیب حاج‌رضایی در کنار چند تن از برادران و اطرافیانش
 
طیب در سال 1326 در مغازه‌ای که از طریق یکی از دوستان خود تهیه کرده بود به کار خرید و فروش مشغول شد. او از موافقان کودتای 1332 بود؛ بااین‌حال و به‌رغم شخصیت لوطی‌منش خود، در سال 1343 بر اثر صحبت‌های امام خمینی و شخصیت ایشان تحول پیدا کرد و یکی از مریدان امام شد. این گونه بود که او در شمار عاملان برپایی تظاهرات 15 خرداد 1342 قرار گرفت.
 
طیب حاج‌رضایی در قیام 15 خرداد چه کرد؟
روایت‌هایی که از حضور فعال طیب حاج‌رضایی در قیام 15 خرداد سخن می‌گویند متعددند. در یک روایت کلی گفته شده است که طیب همراه یکی از دوستان خود به نام حاج اسماعیل رضایی، جمعیت انبوهی را از جنوب شهر تهران، همراه خود به سمت مرکز آورد و صدای «یا مرگ یا خمینی» را که از حلقوم هزاران ایرانی برمی‌خاست، به گوش شاه رساند.[2]
 
سهم طیب در جمع‌آوری معترضان به‌قدری پررنگ بود که گفته شده است اکثر تظاهرکنندگان از نزدیکان مرحوم طیب بودند و در حرکت آن روز همراه او حضور داشتند. آنها از میدان شوش تا میدان انقلاب رفته بودند و پس از آن به میدان 15 خرداد، که مرکز رادیو هم بود، آمدند. می‌گفتند ماشین‌های باری به اعتراض در خیابان‌ها حرکت می‌کردند و آجرها و... را به خیابان می‌ریختند. طیب همراه موتورسوارها مرتب در حال رفت‌وآمد بود و مردم را به حضور و اعتراض تحریک و تشویق می‌کرد.[3]
  
البته طیب، تشکل سیاسی خود را به شکل دسته سینه‌زنی به راه انداخت. او پیش از قیام 15 خرداد نیز یک دسته سینه‌زنی داشت که هر سال با آغاز ماه محرم به راه می‌افتاد. دسته سینه‌زنی او که همراه شخصی به نام رمضان یخی اداره می‌شد، از جمله سینه‌زنی‌های معروف چاله میدان بود. «این باعظمت‌ترین و شلوغ‌ترین دسته‌ای بود که از میدان سلطان جنوب شهر راه می‌افتاد و علم و تل و... به وسیله گنده‌لات‌های آن زمان حمل می‌شد.... این دو نفر جلوی دسته بودند؛ یک تابلویی هم داشتند که روی آن نوشته شده بود: "هیئت عزاداری صابون‌پزخانه چاله میدان"... قضایای ۱۵ خرداد که پیش آمد، شبی که مصادف با شب تاسوعا بود، دسته طیب راه افتاد.»[4]
 
طیب علاوه بر شکل دادن دستجات مخالف، در برابر حامیان حکومت نیز ایستاد؛ چنان‌که گفته شده است: بعضی از اراذل و اوباش به سرکردگی شعبان بی‌مخ ــ از لات‌های معروف تهران ــ با دشنه و چاقو در مدرسه حاج ابوالفتح ــ کانون خروش مردم و نقطه آغاز حرکت آنها در ۱۵ خرداد 134۲ ــ جهت اذیت و آزار مردم جمع شدند، اما مرحوم طیب با دوستان و دار و دسته‌اش مردانه در برابر آنها ایستادند و شعبان بی‌مخ و نیروهایش را به عقب‌نشینی واداشتند.[5]
 
علم هیئت عزاداری شهید طیب حاج رضایی مزین به تصویر امام خمینی، در محرم سال 1342
علم هیئت عزاداری شهید طیب حاج رضایی مزین به تصویر امام خمینی، در محرم سال 1342

طیب و دوستش اسماعیل رضایی در شکل‌گیری قیام 15 خرداد بسیار مهم و تأثیرگذار بودند؛ به‌طوری که فرمانداری نظامی تهران در گزارشی ویژه،
به شاه اعلام کرد: شخص طیب حاج‌رضایی مسئول اصلی این اقدامات است.[6] همین موضوع باعث شد طیب و حاج اسماعیل خیلی زود دستگیر و به زندان محکوم شوند.

دوره زندانی طیب و تیرباران او
طیب حدود پنج ماه در زندان‌های ساواک شکنجه و در نهایت در 11 آبان 1343 تیرباران شد. او و حاج اسماعیل بارها تهدید و تطمیع شدند؛ از جمله آنکه گفته شده است عوامل حکومت تلاش کردند طیب حاج‌رضایی و اسماعیل رضایی را به مطرح کردن این موضوع متقاعد کنند که در ازای دریافت مبلغی پول از طرف امام خمینی(ره) حاضر به راه‌اندازی «آشوب» و «ناآرامی» شده‌اند، اما این آزادمردان زیر بار چنین توطئه‌ای نرفتند و از جانشان بر سر پایداری در عقیده گذشتند.[7]
 
در روایتی دیگر درباره شکنجه و تطمیع طیب حاج‌رضایی آمده است: «رژیم شاه و دستگاه جاسوسی او طیب را مدت‌ها در زندان شکنجه دادند و حتی ناخن‌های او را کشیدند تا به دروغ اعتراف کند که از امام برای دست زدن به "آشوب" و "بلوا" پول دریافت کرده است، حتی به او وعده دادند که اگر به چنین دروغی اعتراف کند، مورد عفو ملوکانه قرار خواهد گرفت و آزاد خواهد شد، لیکن او به چنین خیانتی تن در نداد».[8]
 
طیب حاج‌رضایی در حال استماع رأی دادگاه نظامی
طیب حاج‌رضایی در حال استماع رأی دادگاه نظامی
 
جالب آن است که اولین وکیل طیب به نام احمد بهارمست، که به بی‌گناهی او پی برده بود، در یکی از جلسات دفاع از او این جمله کنایه‌آلود را گفت که «امروز محاکمه‌ای بین بزرگ‌ارتشتاران فرمانده و بزرگ‌میدان‌داران فرمانده پیش آمده است و باید به آن رسیدگی کامل بشود تا ببینیم حق با کیست. این مطلب و مطالب دیگر بر بعضی از مقامات گران آمد و باعث شد تا وکالت طیب به فرد دیگری واگذار شود».[9] اما وکلای بعدی که کاملا تحت نفوذ حکومت بودند نتوانستند برای او کاری کنند و در نهایت حکم اعدام و تیرباران طیب صادر شد.
 
شهید طیب حاج‌رضایی لحظاتی پیش از اجرای حکم اعدام
شهید طیب حاج‌رضایی لحظاتی پیش از اجرای حکم اعدام
 
اعدام طیب حاج‌رضایی: نتایج و واکنش‌ها
بعد از اعدام طیب، بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی به این موضوع واکنش نشان دادند. حوزه علمیه قم در فردای روز اعدام طیب، به نشانه اعتراض تعطیل شد. بر این اساس تمام کلاس‌های درس حوزه تعطیل شد و طلاب نیز از رفتن به کلاس درس خودداری کردند. علاوه بر این مراجع و علما با صدور پیام‌های جداگانه به این موضوع واکنش نشان دادند. آیت‌الله مشکینی از جمله کسانی بود که در برابر اعدام طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی واکنش نشان داد. ایشان، همراه دوستان همدل و همفکرش در منزل آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی جلسه‌ای برگزار کردند.[10]
 
اقدام علما و روحانیان دور از انتظار عوامل حکومت بود. مردم نیز با شهید خواندن طیب و حاج اسماعیل، خشم و نفرت خود را از اقدام حکومت ابراز کردند. مردم همچنین با برگزاری مراسم متعدد یادبود، نام این دو شهید را گرامی داشتند. درواقع اقدام مردم در برپایی مراسم یادبود، از عمق نفرت و انزجار آنها از اقدام حکومت حکایت می‌کرد.
 
سخن نهایی
ماجرای طیب و نتایج آن بر قیام مردم بسیار گسترده است. گذشته از تأثیر کلیدی طیب در شکل‌گیری قیام 15 خرداد 1342، حضور او در این قیام را می‌توان به منزله جدایی و انفصال بخش مهمی از حامیان قدیمی حکومت دانست. تا پیش از قیام 15 خرداد، گروه‌های پایین‌شهر یا کسانی که به قشر خاصی از جامعه تعلق داشتند (لوطی‌ها) از نظر سیاسی منفعل یا حتی حامی حکومت تلقی می‌شدند. این گروه گرچه از نظر مذهبی از تعلقات خاص دینی برخوردار بودند، در گروه‌های مذهبی قرار نداشتند. بنابراین پیوستن افرادی چون طیب را که نماینده‌ای از گروه لوطی‌منشان تهران بود، می‌توان به معنای کوچک‌تر شدن دایره حامیان حکومت و تحول جدیدی در روابط حکومت و مردم دانست. به عبارتی اعدام طیب و حاج اسماعیل رضایی، خط سازش‌ناپذیری مردم و روحانیان با حکومت را به موضوعی قطعی تبدیل کرد.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . محمد جعفر بگلو، «طیب حاج رضایی و قیام 15 خرداد»، فصلنامه مطالعات تاریخی، پیاپی 40 (بهار 1392)، صص 93-94.
[2]. جمعی از نویسندگان، بانک جامع مقالات امام خمینی، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1390، صص 61-62.
[3] . محمدرضا احمدی، خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین محمد افشاری، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 62.
[4] . اسدالله تجریشی، خاطرات اسدالله تجریشی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1387، صص 20-22.
[5] . علی احمدمحرابی، مرید امام (زندگینامه آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی)، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1397، صص 52- 53.
[6] . حائری و همکاران، روزشمار شمسی، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، قم، دفتر عقل، 1386، ص
[7]. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی‌‌، 1384، ص 776.
[8] . به کوشش جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام (1384-1344)، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384-1385، ص 190.
[9] . جمعی از نویسندگان، زندگینامه مشاهیر ایران و جهان، ج 17، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، بی‌تا، صص 1500- 1501.
[10] . گروهی از نویسندگان، مجموعه مقالات (یادنامه آیت‌الله علی مشکینی)، ج 2، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، ‫1392، ص 10.
https://iichs.ir/vdcft1d0.w6djvagiiw.html
iichs.ir/vdcft1d0.w6djvagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما