اقدامات آمریکا در حمایت از دولت کودتا؛

كمك‌هایی كه شاه به آنها بدگمان بود

به فاصله کمی بعد از تشکیل دولت زاهدی، سیل کمک‌ها و حمایت‌های خارجی کشورهای غربی، در قالب برنامه‌های مختلف، به ایران روانه شد. این در حالی بود که آمریکا پیش از آن، یعنی در دوره مصدق، در برابر او ایستاد و نه تنها از وی حمایت مالی نکرد، بلکه با او مخالفت نیز كرد
كمك‌هایی كه شاه به آنها بدگمان بود
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ بعد از سقوط دولت مصدق، دولت کودتا به رهبری یکی از عوامل کودتا، یعنی فضل‌الله زاهدی تشکیل شد. زاهدی با چراغ سبز غربی‌ها به‌ویژه آمریکا روی کار آمد؛ به همین دلیل بود كه به فاصله کمی بعد از تشکیل این دولت، سیل کمک‌ها و حمایت‌های خارجی کشورهای غربی، در قالب برنامه‌های مختلف، به ایران روانه شد. این در حالی بود که آمریکا پیش از آن، یعنی در دوره مصدق، در برابر او ایستاد و نه تنها از وی حمایت مالی نکرد، بلکه با او مخالفت نیز كرد. چرایی حمایت آمریکا از فضل‌الله زاهدی، نحوه حمایت‌ها و نتیجه آن موضوعی است که در این مطلب بررسی شده است.
 
سیاست آمریکا: مخالفت با مصدق، حمایت از زاهدی
قبل از کودتای 28 مرداد، مصدق بارها و طی مکاتبات متعدد از آمریكا درخواست کمک کرد، اما همه این درخواست‌ها با جواب منفی این دولت روبه‌رو شد. این وضعیت ادامه داشت تا آنكه بعد از کودتای 28 مرداد، زاهدی به عنوان نخست‌وزیر جدید، روی كار آمد. در این زمان بود كه روابط ایران و آمریکا به شکل کاملا مسالمت‌آمیزی از سر گرفته شد.
 
از این سو زاهدی نیز با اظهارنظرهای مختلف و نامه‌های جداگانه به رهبران آمریکا و انگلیس اعلام کرد که روابط کشور را بر اساس مناسبات دوستانه و احترام به روابط بین کشورها پایه‌گذاری خواهد کرد. بااین‌حال وی به موضوع مشکلات اقتصادی کشور و لزوم برطرف کردن آنها جهت گسترش روابط دوستی نیز اشاره کرد. او در نامه‌ای به رئیس‌جمهوری آمریکا نوشته بود: «خزانه کشور خالی است؛ ذخایر ارزی ته کشیده و اقتصاد ملی رو به زوال رفته است و ایران نیاز به كمکفوری دارد تا بتواند خود را از هرج و مرج اقتصادی و مالی نجات بدهد».[1]
 
دولت آمریکا به نامه زاهدی واکنش مثبت نشان داد. دلیل این موضوع نیز کاملا مشخص بود؛ آمریكا به دولت زاهدی اعتماد داشت. به عبارتی دیگر، دولت زاهدی همان دولتی بود که آمریکا می‌خواست؛ چنان‌كه بیشتر سمت‌های کلیدی در دولت و نیروهای مسلح را کودتاچیان و وابستگان به انگلستان و آمریکا اشغال کرده بودند؛ افرادی كه خود را نجات‌دهنده شاه و حتی «ایران»! می‌خواندند و درنتیجه خود را مجاز به غارت مملکت می‌دانستند. بااین‌حال «کمک‌های فوری 23.400.000 دلاری آیزنهاور، رئیس‌جمهوری آمریکا، به دولت زاهدی، چند روز پس از پیروزی کودتا در مصارف غیر لازم رسیده و یا حیف و میل شده بود».[2]
 
فضل‌الله زاهدی در کنار چند تن از اعضای کابینه و همکاران خویش در دوران نخست‌وزیری
فضل‌الله زاهدی در کنار چند تن از اعضای کابینه و همکاران خویش در دوران نخست‌وزیری
 
البته آمریکا نیز قبل از درخواست زاهدی به موضوع کمک‌های مالی به ایران توجه داشت. این کشور کمک مالی را یکی از راه‌های مهم نفوذ خود در ایران می‌دانست؛ ازاین‌رو حتی اگر زاهدی نیز چنین
پیشنهادی را مطرح نمی‌کرد، آمریکا حتما به آن توجه می‌کرد. در واقع سیاستمداران آمریکایی که نگران ثبات سیاسی ایران بودند، برای تأمین ثبات و جلوگیری از کسب قدرت طرفداران شوروی، بی‌درنگ پس از کودتا با استفاده از سه روش مالی، نظامی و سیاسی فعالیت‌های گسترده‌ای را برای تقویت حکومت نظامی زاهدی شروع کردند.[3]
 
فضل‌الله زاهدی درکنار ریچارد نیکسون در حاشیه سفر وی به تهران (آذر 1332)
 فضل‌الله زاهدی در کنار ریچارد نیکسون در حاشیه سفر وی به تهران (آذر 1332)
 
کمک‌های مالی آمریکا به دولت زاهدی فقط به این مورد محدود نشد، بلکه بعد از آن نیز طی برنامه‌ها یا بهتر است گفته شود بهانه‌های مختلف ادامه یافت؛ چنان‌كه کمی بعد از اولین کمک مالی نیز مبلغ ۴۵ میلیون دلار بلاعوض به ایران داد و علت آن را چنین اعلام كرد: ایالات متحد از اینکه حکومت جدید در دستیابی به تفاهم با انگلستان در مورد ملی شدن نفتِ «متعلق به بریتانیا»! در ایران بی‌تحرک نیست رضایت دارد. اعلامیه کاخ سفید به احتیاج مبرم ایران به كمکفوری برای اعاده ثبات در کشور و ریختن پایه‌های پیشرفت اقتصادی اشاره می‌کرد. بعدها معلوم شد مبلغ واقعی این كمکچهل‌میلیون دلار بوده است و آمریکایی‌ها پنج‌میلیون دلار اضافی را بابت دستمزد زاهدی و اطرافیانش پرداخته بوده‌اند.[4]  علاوه بر این کمک‌ها که در فاصله بسیار کمی بعد از کودتا پرداخت شد، شعبه سازمان اطلاعات آمریکا در تهران نیز یک‌میلیون دلار باقی‌مانده عملیات براندازی را در اختیار حکومت زاهدی قرار داد[5] که این کمک مالی نیز خود نشانه‌ای از پشتیبانی مالی آمریکا از کودتاگران بود.
 
نتایج کمک‌ها و حمایت‌های مالی آمریکا از زاهدی
کمک‌های مالی آمریکا سهم مهمی در تثبیت دولت کودتا و نیز حکومت پهلوی داشت. هرچند شاه نسبت به این کمک‌ها چندان خوش‌بین نبود. خوش‌بین نبودن محمدرضا پهلوی به حمایت‌های گسترده آمریکا از زاهدی بازمی‌گشت؛ ترسی که از نظر شاه بیانگر ترجیح زاهدی به او توسط آمریکا بود. مورخان آمریکایی درباره ترس محمدرضا پهلوی از زاهدی نوشته‌اند: «بدگمانی شاه نسبت به اینکه آمریکایی‌ها زاهدی را قدرت واقعی پشت سر شاه می‌دانستند، برای شاه آزاردهنده بود. اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه می‌رسیدند که نخست‌وزیر توانا و جاه‌طلب ایران می‌تواند قابل اطمینان‌تر از شاهی باشد که تاکنون متزلزل بوده است، چه می‌شد؟ محمدرضا در سراسر دوران زمامداری خود، در مقابل خطر نخست‌وزیرانی که او را به پشت صحنه می‌راندند» قرار داشت. این در حالی بود كه شاه «کسانی را ترجیح می‌داد که کاملا وابسته به اراده او باشند، اما توانایی اداره یک حکومت مدرن را نیز داشته باشند».[6]
 
جدا از آنکه آیا ترس محمدرضا پهلوی واقعی بود یا ناشی از بدبینی او، کمک‌های آمریکا توانست در تثبیت حکومت بسیار مؤثر واقع شود. البته همان‌طور که گفتیم، کمک‌ها فقط محدود به مسائل مالی نبود، بلکه بخشی مهمی از کمک‌ها نیز به اقدامات نظامی منجر شد. کمک‌های نظامی به دو صورت انجام شد: در یک روش به صورت کمک‌های مالی جهت خرید
ادوات نظامی و در روشی دیگر با کمک به تأسیس سازمان‌های امنیتی. کمک‌های نظامی آمریکا به دولت زاهدی با هدف قدرت‌یابی کشور به منظور مقابله با نفوذ شوروی و سرکوب مردم انجام می‌شد. بر این اساس «محمدرضاشاه، سپهبد زاهدی و لوی هندرسن، سفیر آمریکا، در یک امر اتفاق نظر داشتند و آن سرکوب مردم ایران و ایجاد فضای مناسبی برای برگزاری انتخابات [فرمایشی] و تصویب لایحه قرارداد کنسرسیوم و دیگر قوانین مورد نظر بود».[7]
 
یکی دیگر از جلوه‌های حمایت غیرمستقیم آمریکا از دولت زاهدی در قالب ایجاد ارتباط سیاسی و اقتصادی با متحدان خود از جمله اسرائیل است؛ موضوعی که خیلی زود انجام شد و البته واکنش بسیاری از کشورهای عربی از جمله اردن را برانگیخت. فقط یازده روز پس از کودتا، نخست‌وزیر اردن وزیرمختار ایران در آن کشور را احضار كرد و درباره تجدید رابطه ایران با اسرائیل به وی هشدار داد: «روز یکشنبه 8 شهریور [1332] جناب آقای فوزی‌الملقی، نخست‌وزیر کشور اردن هاشمی، از بنده تقاضا نمودند که در صورت امکان همان روز ایشان را ملاقات نمایم. عین این تقاضا از وزیر امور خارجه [اردن] هم رسید. [ساعت] یک بعدازظهر آن روز نخست‌وزیر [اردن] را ملاقات کردم. ایشان اظهار داشتند: طبق اطلاعی که به ما رسیده و تا اندازه‌ای هم مقرون به حقیقت می‌باشد، دولت شاهنشاهی ایران در نظر دارد با اسرائیل قرارداد تجاری منعقد و روابط سیاسی برقرار نماید و سؤال کردند».[8]
 
در نهایت، حمایت‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی آمریکا از زاهدی باعث شد منافع این کشور در ایران كاملا تثبیت شود؛ چنان‌كه سیاستی که زاهدی برای ایران بعد از کودتا اعلام کرد، عینا همان برنامه‌ای بود که در همان ایام در ژاپن اعلام شد و نشان می‌داد که برنامه‌ریزی جهانی به یک شكل پیش می‌رود؛ در ایران با کودتا و در ژاپن با قیافه مبارزه حزبی.[9]
 
سخن نهایی
حمایت‌های آمریکا از فضل‌الله زاهدی از آن رو اهمیت دارد که این کشور منکر مداخله در کودتای 28 مرداد 1332 بود. آمریکا که خود را نماینده دموکراسی غربی می‌دانست مدعی بود تنها بر پایه حمایت‌های مالی و اقتصادی با کشورهای جهان سوم از جمله ایران ارتباط برقرار می‌كند، اما برخلاف این ادعا و به نقل از اسناد و شواهد به‌جامانده، این كشور در دوره‌ای که دکتر مصدق از او درخواست حمایت‌‌های مالی و اقتصادی جهت اداره کشور کرد، سیاست دیگری اتخاذ كرده بود و نه تنها درخواست‌های مصدق را رد کرد، بلكه در همکاری با انگلیس به تحریم ایران دست زد که همین موضوع باعث شد مصدق در اداره کشور در تنگنای مالی قرار گیرد. در مقابل از دولت کودتا تمام‌قد حمایت کرد. 
  
پی‌نوشت‌‎ها:
 
[1]. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، ص 115.
[2] . غلامرضا نجاتی، ماجرای کودتای سرلشكر قرنی، تهران، انتشارات رسا، 1373، ص 9.
[3] . علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران 1320- 1357، تهران، نشر قومس، چ ششم، 1384، ص 268.
[4] . عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص 116.
[5] . علیرضا ازغندی، همان، ص 269.
[6] . شاداب عسگری، بهائیان نظامی در حکومت پهلوی دوم، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1396، صص 189- 190.
[7] . غلامرضا نجاتی، همان، ص 14.
[8] . محمدتقی تقی‌پور، ایران و اسراییل در دوران سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1390، صص 307- 308.
[9] . موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 442.
 
https://iichs.ir/vdcgyz9x.ak9nq4prra.html
iichs.ir/vdcgyz9x.ak9nq4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما