او از جمله افرادی بود که زودتر از سایر شخصیتهای سیاسی به اندیشههای التقاطی افراد و گروههای سیاسی مختلف از جمله چپها پی بردند و بر لزوم مبارزه با آن تأکید کردند. این در حالی بود که برخی از افراد حتی شخصیتهای مذهبی نیز در ابتدا متوجه خطر اندیشههای التقاطی آنها نشده بودند
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ در طول مبارزات انقلاب اسلامی، افراد و گروههای سیاسی مختلفی نقشآفرینی کردند. با این حال نقش برخی از افراد و شخصیتهای سیاسی، پررنگتر از افراد دیگر بود. شهید مرتضی مطهری از جمله این شخصیتها بود که نقش بیبدیل و مهمی در مبارزات انقلاب اسلامی داشت. او نه تنها با سخنرانیهای پرشور خود مردم و بالاخص جوانان را به مبارزه تشویق کرد، بلکه نقش مهمی در مبارزه با خرافهپرستی و اندیشههای التقاطی داشت. این رویکرد، شهید مطهری را در مقابل بسیاری از گروهها و جریانهای سیاسی قرار داد. حاصل این تقابل، مواضع انتقادی در قالب سخنرانی، جزوات و کتب مختلف بود. با توجه به این مقدمه، در ادامه مبارزات شهید مطهری در جریان انقلاب اسلامی بررسی شده است.
فعالیتهای شهید مطهری در دهههای 1330 ـ 1340
شهید مطهری فعالیتهای سیاسی خویش را از دهه 1340 آغاز کرد. وی از اواخر این دهه بهتدریج در کنار تدریس، به فعالیتهای سیاسی نیز پرداخت. کانون اصلی فعالیتهای سیاسی ایشان در این دهه، مساجد و حسینیههای مختلف از جمله حسینیه ارشاد بود. حسینیه ارشاد در این دهه محفل فعالیتهای سیاسی مبارزان دیگری همچون دکتر علی شریعتی نیز بود. حتی شهید مطهری در این دوره همکاریهایی با شریعتی نیز داشت؛ هرچند بعدها درباره برخی از مسائل سیاسی و دینی با او اختلاف پیدا کرد. شهید مطهری پیش از آنکه به عنوان یک مبارز فعال مطرح شود و سخنرانیهای خود را آغاز کند، در مدرسه مروی و سپهسالار نیز فعالیت داشت. ایشان در این دو مدرسه بیشتر به تدریس دروسی همچون فلسفه و الهیات مشغول بود.
البته فعالیتهای مطهری در مدرسه مروی به دهه 1330 مربوط بود. گرچه در این دهه فعالیتهای سیاسی ایشان چندان پررنگ نبود، با وجود این توانستند اقدامات مفید و مهمی انجام دهند. از جمله این اقدامات میتوان به تأسیس انجمن دانشجویان دانشگاهها اشاره کرد. این انجمن تأثیر بهسزایی در آشنایی دانشجویان با امور دینی و سیاسی داشت. درباره تأثیر این اندیشهها در یکی از منابع آمده است: «خیلیها هم که حالا معتقداتشان محکم نبود. این دانشجوها آنها را میآوردند. خوب رفتهرفته اینها رفتوآمدشان زیادتر میشد و با مسائل اسلامی بیشتر آشنایی پیدا میکردند... و این است که خیلی از دانشجوها به این صورت شد که حتی از آن مارکسیستی و جنبههای الحادی که در واقع نقل محافل دانشگاهیها شده بود، نجات پیدا کردند».[1]
آیتالله مرتضی مطهری در حال سخنرانی در یکی از مجامع دانشگاهی شهر آبادان
آغاز فعالیتهای سیاسی شهید مطهری
همانطور که گفتیم فعالیتهای سیاسی شهید مطهری در دهه 1340 آغاز شد. اولین نقطه عطف فعالیتهای سیاسی ایشان در قیام 15 خرداد 1342 آشکار شد. شهید مطهری در قیام 15 خرداد در کنار امام خمینی قرار گرفت و حتی به دلیل فعالیتهای سیاسی خود برای اولین بار دستگیر شد. ایشان بعد از مدتی کوتاه، آزاد شد و فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت. مهمترین فعالیتهای سیاسی دکتر مرتضی مطهری بعد از آزادی، مشارکت در تأسیس حسینیه ارشاد و نیز همکاری با حزب مؤتلفه اسلامی بود. ازآنجاکه اندیشههای شهید مطهری، در بین بسیاری از قشرها و گروههای اجتماعی مؤثر افتاده بود هیئت مؤتلفه نیز تحت تأثیر شهید مطهری قرار گرفت. بر این اساس «هیئت مؤتلفه اسلامی در ابتدای کار به تقویت بنیادهای دینی با تشکیل کلاسهای ایدئولوژیک توسط استاد مطهری، دکتر بهشتی و دکتر باهنر پرداخت».[2] بخش مهمی از فعالیتهای سیاسی شهید مطهری در حزب مؤتلفه اسلامی به انتشار دروس دینی و سیاسی مربوط بود که در قالب جزوه در دسترس اعضای حزب قرار میگرفت. شهید اسلامی نیز دراینباره میگوید: «از درسهای آقای مطهری استفاده میکردیم. جزوه انسان و سرنوشت را دادند به ما که درس دهیم».[3]
شایان یادآوری است که هیئت مؤتلفه اسلامی جریانی سیاسی مذهبی از بازاریان با ائتلاف چند گروه مذهبی بود که اشخاصی چون حبیبالله عسگراولادی، مهدی عراقی، مصطفی حائری و... «به فعالیتهای دینی (آموزش مذهبی از راه ارتباط برقرار کردن با روحانیان مانند آیتالله بهشتی و یا آیتالله مطهری) و فعالیتهای اجتماعی و خیریه اشتغال داشتند»[4] و توانستند به فعالیت هایی علیه رژیم دست بزنند.
مسجد جاوید و مسجد ارک از دیگر کانونهای مبارزاتی شهید مطهری بود. مسجد ارک یکی از مساجد قدیمی تهران است که محل سخنرانیهای بسیاری از شخصیتهای مذهبی بود شهید مطهری تا اوایل دهه 1350 به فعالیت و سخنرانی در این دو مسجد پرداخت، اما هر دو مسجد به دلیل فعالیتهای سیاسی ایشان و سایر همفکرانشان توسط رژیم پهلوی تعطیل شد. با تعطیلی مسجد جاوید در سال 1353، آیتالله مطهری نیز تا پیروزی انقلاب اسلامی ممنوعالمنبر گردید، اما این موضوع به معنای توقف فعالیتهای سیاسی ایشان نبود، بلکه مبارزه با اندیشههای التقاطی و نیز سخنرانیهای پرشور سیاسی به روشهای دیگری ادامه یافت.
مبارزه با اندیشههای التقاطی
اندیشههای التقاطی، یکی از بزرگترین معضلات دوران مبارزات انقلاب اسلامی بود که به دلایل مختلف از جمله ناآشنایی افراد با مبانی دینی، نفوذ اندیشههای کمونیستی و تلاش و تأکید چپها بر اصول مشترک میان اسلام و کمونیسم و نیز درآمیختگی بسیاری از اندیشهها با فلسفههای نو پدید آمده بود. شهید مطهری اندیشههای التقاطی را برای اسلام مضر میدانست و معتقد بود این نوع اندیشهها شاید بتواند در مبارزه با حکومت پهلوی مؤثر باشد، اما ضربهای مهلک بر اسلام نیز هست. ایشان از این جهت حتی در برابر اشخاصی چون دکتر شریعتی نیز قرار گرفت. شاعرانی همچون احمد شاملو نیز در نقطه مقابل شهید مطهری قرار داشتند؛ ازاینرو ایشان در مقدمه کتاب «علل گرایش به مادیگری»، «ضمن نقد منطقی برداشتهای نادرست احمد شاملو از اشعار حافظ و نقد علمی کتاب حلاج علی میرفطروس، درباره ماتریالیست بودن حلاج، به اندیشههای التقاطی اشاره میکند و هواداران آن را به دقت و بحث و گفتوگو فرا میخواند و حتی آنها را "عزیزان من" خطاب میکند و از آنها میخواهد که در برداشتهای خود از قرآن تجدید نظر کنند».[5]
البته شیوه مواجهه شهید مطهری با مخالفان و مروجان اندیشههای التقاطی یکسان نبود. در مواردی ایشان جدیت و سختگیری خاصی نسبت به برخی از افراد و گروههای مرتبط داشتند؛ چنانکه در برخی از موارد ایشان مستقیما به مقابله با آن افراد برمیخاستند و حتی مانع از فعالیتهای آنان میشدند. در یکی از منابع درباره این نوع مواجهه آمده است: «یک استادی در دانشکده الهیات بود مارکسیست مادیگرا، منکر خدا و همه معنویات. این استاد میآمد درس نمیداد و وظیفه درسی خودش را انجام نمیداد. فقط برای کمونیستی تبلیغات میکرد و عرض شود که مکتبهای الحادی. استاد مطهری چند دفعه دوستانه به این استاد تذکر دادند که اینجا دانشکده الهیات است. اینجا بایستی استادان همه یکدست باشند؛ یعنی همهشان بههرحال معتقد به یک مبانی مقدسی هستند. اگر شما معتقد نیستید، در اینجا نبایستی اظهار بکنید».[6]
دیدگاه ایشان درباره زن، سیاست و حکومت پهلوی
موضوع زن نیز یکی از محورهای مبارزاتی شهید مطهری بود. ایشان مخالفتی با حقوق زنان نداشتند، اما سیاستهای رژیم پهلوی درباره زنان را نادرست میدانستند؛ ازاینرو بخش مهمی از مبارزات ایشان نیز به موضوع زنان و جایگاه آنان در حکومت پهلوی معطوف بود. بر این اساس کتابهاى «مسأله حجاب» و «نظام حقوق زن در اسلام»، با هدف مخدوش کردن سیاستهای رژیم پهلوی در تحریف قوانین اسلام و کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» نیز در جهت خنثى کردن نقشه رژیم شاهنشاهى در اسلامزدایى از ایران و اشاعه ایرانىگرى و ناسیونالیسم ایرانى نگاشته شد؛ همچنین شهید مطهری با طرح و بسط مفاهیمی چون آزادی سیاسی و انطباق آن با آموزههای اسلامی، به مبارزه با خفقان و محدودیتهای سیاسی رژیم پرداختند؛ چنانکه در بخشی از صحبتهای ایشان دراینباره آمده است: «اگر در جامعه ما، محیط آزاد، برخورد آرا و عقاید بهوجود بیاید بهطوری که صاحبان افکار مختلف بتوانند حرفهایشان را مطرح کنند و ما هم در مقابل، آرا و نظریات خودمان را مطرح کنیم، تنها در چنین زمینه سالمی خواهد بود که اسلام هرچه بیشتر رشد میکند».[7]
سخن نهایی
شهید مطهری از جمله افرادی است که نقش بیبدیلی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. بیشک ایشان یکی از تأثیرگذارترین چهرههای انقلاب بود. آیتالله مطهری از جمله افرادی هستند که زودتر از سایر شخصیتهای سیاسی به اندیشههای التقاطی افراد و گروههای سیاسی مختلف از جمله چپها پی بردند و بر لزوم مبارزه با آن تأکید کردند. این در حالی بود که برخی از افراد حتی شخصیتهای مذهبی نیز در ابتدا به همکاری با چپها امیدوار بودند و متوجه خطر اندیشههای التقاطی آنها نشده بودند.
پینوشتها:
[1] . حسن ابراهیمزاده، از چشمه تا دریا، مجموعه خاطرات درباره استاد شهید مرتضی مطهری، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1385، صص 29- 30.
[2] . روحالله حسینیان، درآمدی بر انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، ص 526.
[3] . علیرضا اسلامی گیلانی، تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات شهید محمدصادق اسلامی (شهید مکتب روحالله)، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 105.
[4] . مجتبی مقصودی، (تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1320-1357)، تهران، روزنه، چ دوم، 1386، ص 252.
[5] . حسین اسحاقی، زندگینامه و اندیشههای استاد شهید مرتضی مطهری، تهران، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1387، ص 109.
[7] . عبدالرحمن باقرزاده بابلی، کتاب رهیافت (1): پاسخهای استاد مطهری به پرسشهای روز، تهران، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1381، ص 230.