نگاهی به اندیشه‌ها و عمل سیاسی آیت‌الله سیدکاظم یزدی؛

در دفاع از مشروطه مشروعه

همگام با مشروطه در ایران تضادها و تعارضات بسیاری در میان روحانیت و سیاست‌مداران بروز کرد. در این میان، آیت‌الله سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، معروف به صاحب عروه، در برخی اظهارنظرها، مخالفت خود را با سیاست‌های مشروطه به‌صراحت بیان کرد. این نوشتار به بررسی چرایی مخالفت وی با مشروطه و پیروی از مشروطه مشروعه اختصاص یافته است
در دفاع از مشروطه مشروعه
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ همگام با مشروطه در ایران تضادها و تعارضات بسیاری در میان روحانیت و سیاست‌مداران بروز کرد. در این میان، آیت‌الله سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، معروف به صاحب عروه، به عنوان یکی از شخصیت‌های بنام و معتبر نجف، نقشی مهم در این دوره داشت. او در برخی اظهارنظرها، مخالفت خود را با سیاست‌های مشروطه به‌صراحت بیان کرده است. این نوشتار به بررسی چرایی مخالفت وی با مشروطه و پیروی از مشروطه مشروعه اختصاص یافته است.
 
آموزش‌ها و ارتباطات علمی
سیدکاظم یزدی، در یکی از روستاهای یزد در سال ۱۲۴۷ به دنیا آمد. او ابتدا مانند بسیاری از دانش‌آموزان، تحصیلاتش را در اصفهان آغاز کرد. در این شهر، نزد استادانی همچون حاج شیخ محمدباقر خوانساری، صاحب روضات‌الجنات، آقا میرزا محمدباقر، و میرزا محمدهاشم چهارسوقی و سایر استادان بنام این شهر دانش آموخت.[1] بعد از اتمام مقدمات تحصیل، به عتبات رفت و در نجف به درس میرزای شیرازی ملحق شد.
 
پس از هجرت میرزای شیرازی به سامرا، سیدکاظم همراه شاگردان دیگر ایشان از جمله آخوند خراسانی، سیداسماعیل صدر و میرزا محمدتقی شیرازی، به سامرا رفت. او خیلی زود جزء شاگردان ممتاز میرزای شیرازی شد و پس از درگذشت این معلم بزرگ، یکی از گزینه‌های مرجعیت کل شیعه به‌شمار می‌آمد. آثار وی، به‌ویژه «عروه‌الوثقی» در حوزه فقه، تا امروز یکی از متون مهم و مرجع در حوزه‌های علمیه شیعه است.[2]
 
آیت‌الله سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی
 آیت‌الله سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی
شماره آرشیو: 1384-3ع
 
مخالفت با انحراف
مخالفت آیت‌الله سیدمحمدکاظم یزدی با مشروطیت ریشه در فهم عمیق ایشان نسبت به مسائل داشت؛ چرا که آیت‌الله یزدی همیشه به دقت نظر شناخته می‌‌شد. در ماجرای قیام عدالت­خانه و هجرت کبری علمای تهران به قم، نامه‌هایی خطاب به سه تن از علمای بنام مقیم یا مرتبط با تهران، آقا سیدریحان‌الله کشفی بروجردی، میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی و حاج شیخ روح‌الله قزوینی (دانایی) نوشت و در آن نامه‌ها تأکید کرد که پیوسته ظلم از سوی حکومت نسبت به جمعی از علما می‌رسد؛ او سپس ادامه می‌دهد: به دلیل اینکه از نزدیک «حاضر و ناظر بر قضایای پایتخت می‌باشید؛ بنابراین ضروری است در این‌گونه حوادث که ضررش بر نوع اهل اسلام وارد شده، با ارسال نامه مرا از حقیقت قضایا و جریانات روز مطلع سازید»؛ بنابراین آیت‌الله یزدی نسبت به مسائل مسلمین حساس بود و تأکید ویژه بر لزوم آشنایی و بصیرت کافی نسبت به حوادث و سپس موضع‌گیری در قبال آنها داشت؛ به همین دلیل تا پیروزی نهایی و صدور مشروطیت، علمای نجف هیچ‌گونه اعلامیه‌ای در تأیید و حمایت از جنبش مشروطه صادر نکردند و آیت‌الله یزدی نیز در این مرحله بر کسب اطلاعات تمرکز کرد و با مطالعه دقیق، صبورانه سیاست سکوت در پیش گرفت، اما در ادامه با آن مخالفت کرد. دلیل اصلی ایشان برای مخالفت با مشروطه غیرمشروعه به محتوای قانون اساسی باز می‌گشت.[3]
 
دقت نظر آیت‌الله سیدکاظم یزدی باعث شد قبل از انقلاب مشروطیت مواضع سیاسی رسمی اعلام نکند، اما با امتناع از امضای نظام‌نامه قانون اساسی، مخالفت خود را با سیاست‌های مشروطه‌طلبان نشان داد. در پاسخ به تلگرافی از ملا محمد آملی روحانی، که هوادار شیخ فضل‌الله بود، آیت‌الله یزدی مشروطه‌طلبان را در مسیر تحدید مذهب و گسترش کفریات و ملحدی‌ها دانست، بر اهمیت دفاع از دین و اجرای قوانین قرآنی و شریعت اسلامی تأکید کرد و آن را اصلی‌ترین وظیفه علما و دین‌داران دانست. این نشان می‌دهد که ایشان تأکید داشت حفظ عقاید و اجرای قوانین مرتبط با دین اسلام و شریعت، موجب صلاح و سلامتی دین و امت مسلمان می‌شود.
 
آیت‌الله یزدی قانون اساسی مشروطه را برگرفته از قانون اساسی بلژیک می‌دانست و معتقد بود این قانون ضد اسلامی است. در حقیقت این باور علمای شیعه را به دو گروه تقسیم کرد: رهبری گروه اول را آخوند خراسانی و آیت‌الله محمدحسین نائینی در دست داشتند و گروه دوم را شیخ فضل‌الله نوری هدایت و آیت‌الله سیدمحمد کاظم یزدی حمایت می‌کرد. اختلاف در قانون اساسی باعث اختلاف در نگاه این علما نسبت به مشروطیت و مجلس بود. آیت‌الله یزدی در تقابل با گروهی که مشروطیت و حیات آن را تحقق عدالت می‌دانستند،
آن را نوعی غرب‌گرایی قلمداد می‌کرد و معتقد بود که حکومت مشروطیت از مسیر اسلام منحرف شده است.[4]
 
در زمانی که شیخ فضل‌الله و هوادارانش در حرم عبدالعظیم حسنی تحصن کرده بودند، آیت‌الله سیدکاظم یزدی تنها عالم بلندپایه بود که با قطعیت از تحصن‌کنندگان حمایت می‌کرد. عباراتی که او در دومین تلگراف خود به ملا محمد آملی اظهار کرده، نشان‌دهنده تضاد چشمگیر وی با مشروطه‌طلبان است. ایشان نوشته است که در این شرایط فتنه‌بار و پرمخاطره تصمیم گرفته است سکوتی را که قبلا راه صحیح می‌دانست بشکند؛ چرا که به این باور رسیده بود که در مواجهه با خطرات مشروطیت، که برخی از جنبه‌های ضروری را دربرمی‌گرفت، خود را مختار به مداخله نمی‌دانست، اما با توالی و تداوم رویدادهای ناراحت‌کننده و گسترش کفر و الحاد در جامعه ایران، به قدری متأثر و ناخشنود شده که ناچار است بر اساس فرمان الهی، رسالت مبارزه را انجام دهد؛ در نتیجه به روشنگری پرداخت و با ارسال تلگراف‌های متعدد تلاش کرد برای دفع و مهار انحرافاتی که باعث آزار عقاید عمومی مسلمانان شده بود راه حلی پیدا کند. آیت‌الله سیدکاظم یزدی در تلگراف‌ها و بیانیه‌هایش با وضوح و شفافیت کامل، مواضع خود را در مقابل «کفر و الحاد» روشن کرد و اصل این موضوعات را در ارتباط با حرّیت موهومه، برخی روزنامه‌های لعنت‌آمیز و نامه‌های بدمعانی دانست.[5]
 
پایداری هنجاری و حضور در میدان سیاست
آیت‌الله یزدی برای درونی ساختن هنجارهایی که از اسلام سرچشمه گرفته بود با مشروطه غیرمشروعه مخالفت کرد. بخشی از مخالفت ایشان با مشروطه نیز به دلیل دغدغه وی نسبت به استقلال کشورهای اسلامی بود؛ به دلیل همین دغدغه بود که هنگام ورود نیروهای انگلیس به عراق، رهبری نیروهای مقاومت در برابر متجاوزان را داشت و نیروهای مقاومت را به رهبری پسرش (سیدمحمد طباطبائی یزدی) به مقابله با نیروهای انگلیسی فرستاد. در حقیقت زمانی که تقریبا تمامی ملّیون و آزادی‌خواهان در کنار علما اعتقاد داشتند که باید با حمایت از عثمانی و آلمان، علیه روس و انگلیس وارد عمل شوند، آیت‌الله سیدکاظم نیز علاوه بر حمایت‌های معنوی، فرزند خود را به جبهه نبرد علیه انگلیسی‌ها فرستاد؛ فرزندی که این راه به شهادت رسید.[6]
 
آیت‌الله یزدی مخالف حکومت نبود، بلکه با باور به این قضیه که جامعه بشری نیازمند حکمران است و وجود حکمران و دولت جهت برقراری نظم و امنیت و حراست از تجاوزات دیگران اهمیت دارد، تنها در هنجارها با مشروطه‌خواهان تضاد داشت.[7] دیدگاه آیت‌الله سیدمحمد کاظم یزدی درباره حکومت یک دیدگاه فقهی و مذهبی است و می‌توان ایشان را نماینده سیاسی سنتی شیعه معرفی کرد. اندیشه‌های فقهی ایشان تحت تأثیر مکتب سامرا بود. در مکتب سامرا فرآیند حاکمیت در مسیر پایداری قوانین الله است و تجلی پدیدارهای سیاسی در حیات اجتماعی شیعیان با شریعت پیوند می‌خورد و جدایی سیاست از شریعت را به عنوان بحران اساسی اندیشه سیاسی بشر در تاریخ می‌داند. آیت‌الله یزدی نیز باور داشت که دین از سیاست جدا نیست و حکومت مردم جایگاهی جز شریعت ندارد.[8] ایشان اهمیت حفظ و صیانت دین و کیان اسلامی را بیشتر از تغییر نظام حکومتی می‌دانست؛ به همین دلیل به تعقل جدی درباره نسبت تغییر نظام حکومتی در مشروطه با هنجارهای اسلامی روی آورد و همین امر سرآغاز مخالفت ایشان با مشروطه غیرمشروعه شد.[9]
 
فشرده سخن
اگرچه در سابق آیت‌الله سیدکاظم یزدی خود را به دور از مسائل سیاسی قرار می‌داد، در مشروطه تلاش کرد تمام نفوذ و تأثیر خود را به کار ببرد تا از اسلام و آموزه‌های اسلامی مراقبت کند. ایشان با این باور که با شرکت در امور سیاسی، احتمالا بتواند گرفتاری‌های هنجاری و ارزشی نمودیافته در مشروطه (که به نوعی جامعه اسلامی را در معرض خطر قرار داده بود) رفع کند، به کنشگری روی آورد.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. روح‌الله شریعتی، اندیشه سیاسی سیدمحمدکاظم یزدی، قم، بوستان کتاب، 1388، صص 18-23.
[2]. یحیی دولت‌آبادی، حیات یحیی، ج 1، تهران، عطار، 1361، ص 27.
[3]. علی ابوالحسنی (منذر)، «مروری بر اندیشه و سیره سیاسی آیت‌الله صاحب عروه»، تاریخ معاصر ایران، ش 42 (1386)، ص 146.
[4]. سلیم الحسنی، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ترجمه صفاء‌الدین تبرائیان و محمد باهر، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1378، صص 208-211.
[5]. عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، چ پنجم، 1392، صص 138-140.
[6]. محسن بهشتی‌سرشت، نقش علما در سیاست (از مشروطه تا انقراض قاجار)، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، چ دوم، 1395، صص 12-20.
[7]. مهدی انصاری، شیخ فضل‌الله نوری و مشروطیت، تهران، امیرکبیر، 1369، ص 157.
[8]. مظفر نامدار، رهیافتی بر مبانی مکتب‌ها و جنبش‌های سیاسی شیعه در صدساله اخیر، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1376، صص 120-136.
[9]. علی‌اکبر علیخانی، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، ج 9، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1390، صص 120-141.
 
https://iichs.ir/vdciv5ar.t1awu2bcct.html
iichs.ir/vdciv5ar.t1awu2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما