زمانی که استعمارگران میکوشیدند در کنار سلطه سیاسی، سلطه اقتصادی و فرهنگی خود را بر کشورهای اسلامی بگسترانند تا از این طریق بتوانند سلطه بلندمدت خود بر جهان اسلام را تضمین کنند، علمای مکتب سامرا بهخوبی به این مسئله پی بردند و در دو صحنه اقتصادی و نظامی در برابر انگلیسیها ایستادند
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکدهتاریخ معاصر؛ در تاریخ معاصر با تسریع روند جهانیشدن، یکی از سیاستهای اصلی کشورهای غربی توسعه نفوذ همهجانبه در کشورهای شرقی و خاورمیانه برای غارت منابع طبیعی این مناطق بوده است. انگلیس یکی از کشورهایی است که در سدههای گذشته به دلیل جایگاهی که در روابط بینالملل داشت، به شیوهها و عناوین مختلف مانند سرمایهگذاری، متمدنسازی و حتی نظامی سعی میکرد منابع کشورهای دیگر را غارت کند. هرچند همواره عواملی از داخل کشورهای جهان سوم به انگلیسیها در این غارتگری یاری میرسانند؛ بااینحال گروهها و افرادی از جامعه بودند که در مقابل این غارتگری ایستادگی و تلاش میکردند مانع نفوذ و سلطه انگلیس بر کشورشان شوند. در بین افرادی که مبارزه با سلطه بیگانه را همواره پیگیری میکردند، علمای شیعه جایگاه ویژهای دارند. در تاریخ معاصر هر زمان که انگلیس قصد تجاوز به سرزمینهای اسلامی را داشت با واکنش تند علمای شیعه مواجه شد. با توجه به اینکه حوزههای علمیه شیعه هرکدام به مکاتب مختلفی تقسیم میشوند، این مسئله باعث شد هرکدام در تاریخ بسته به شرایط زمانی و مکانی استراتژی خاصی را در مبارزه با استعمار انگلیس اتخاذ کنند. یکی از این مکاتب، مکتب سامراست که در کارنامه خود سابقه مبارزه با استعمارگران را دارد. این نوشتار درصدد است نقش این مکتب در مقابله با نفوذ انگلیس را بررسی کند.
مشخصات مکتب سامرا
مکتب سامرا در حدود سالهای 1291ق توسط میرزای شیرازی پایهریزی شد. نحوه آموزههای میرزای شیرازی و حساسیت وی درمورد حیات اجتماعی مسلمانان و اقبال او به معرفت سیاسی باعث شد پس از مدت کوتاهی حلقهای از فقها و مجتهدین شیعه در حوزه سامرا گرد هم آیند. میرزای شیرازی در تبیین اصول مکتب سامرا در رساله خود میگوید:
«در اعصاری که دولت و ملت در یک محل مستقر بود چون زمان حضرت محمد(ص) تکلیف سیاست در این قسم از امور عامه در عهده همان شخص معظم بود و حال که به اقتضای حکمتهای الهیه هر یک در محلی است بر عهده هر دو است که با اعانت یکدیگر دین و دنیای عباد را حراست کرده، بیضه اسلام را در غیبت ولیعصر عجلالله فرجه محافظت نمایند».
میرزای شیرازی یکی از مهمترین وظایف حکومتها و علما در حراست از اسلام را مقابله با تسلط غیرمسلمین بر مسلمانان میدانست؛ ازاینرو مبارزه با استعمار بخشی از اصول مکتب سامرا محسوب میشد.[1] اجرای احکام یکی دیگر از ارکان مکتب سامرا بهشمار میآید. این مکتب حفظ شوکت دین را در تداوم اجرای احکام الهی میداند، اما منظور مکتب سامرا از اجرای احکام فقط برپایی نماز و یا اجرای حد بر گناهکاران نبوده و بر اجرای احکام در حوزههای اجتماعی و سیاسی نیز توجه داشت. این مکتب اعتقاد داشت که احکام اسلامی باید بهگونهای در جامعه اجرا شود که توسعه عدالت و تقویت مسلمانان را رقم زند. براین اساس این مکتب تقویت پایههای نظامی، اقتصادی و آموزشی و مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی در جهان اسلام را جزء اصول خود میدانست.[2]
جنبش تنباکو
اولین رویارویی مکتب سامرا با استعمار انگلیس مخالفت این مکتب با واگذاری امتیاز تنباکو توسط ناصرالدینشاه بود. این امتیاز در 8 مارس 1890 (اسفند 1268ش) به دنبال رشوه به مقامات دولتی به تالبوت انگلیسی داده شد. بر اساس این قرارداد، شرکت تالبوت سالانه 15 هزار پوند استرلینگ بهعلاوه یکچهلم سود خالص شرکت را به شاه میداد. در عوض به این شرکت اجازه داده شد همه توتون و تنباکوی تولید ایران را برای صدور یا فروش در بازار داخلی خریداری کند. توتونکاران موظف شدند محصولات خود را به شرکت تالبوت بفروشند. این قرارداد در حالی منعقد شد که گردش مالی توتون و تنباکو ایران سالانه 335 هزار و 900 پوند استرلینگ بود. در همین زمان عثمانی برای قراردادی مشابه 630 هزار پوند استرلینگ دریافت کرده بود.[3] عقد این قرارداد با واکنش سریع و تند میرزای شیرازی، بنیانگذار مکتب سامرا مواجه شد.
مرکز انحصار توتون و تنباکوی ایران در تهران،
قبل از صدور فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی
شماره آرشیو: 1-3874-1ع
میرزا که میدید پشت این امتیاز، تلاش انگلیس برای نفوذ در ایران قرار دارد، در ابتدا طی نامهای به شاه خواهان لغو این امتیاز شد. در این نامه میرزا مینویسد که اجازه مداخله اتباع خارجه در امور کشور مسلمین رودررویی با قرآن است. ایشان امتیاز تنباکو را عملی ننگین نامید که نتیجهای جز تسلط کفار بر امور مسلمانان ندارد.[4] بااینحال شاه به این نامه بیتوجهی کرد و همچنان بر اجرای امتیاز اصرار ورزید. این مسئله باعث شد میرزا حکم به حرمت استفاده از تنباکو بدهد. میرزای شیرازی در فتوایی اعلام کرد که استعمال تنباکو و توتون در حکم محاربه با امام زمان(عج) است.
این مسئله باعث شد در تمام شهرهای ایران استعمال تنباکو و توتون کنار گذاشته و حتی در حرمسرای خود شاه نیز قلیانها شکسته شود. بعد از صدور این فتوا انگلیسیها تلاش کردند با ایجاد شایعه و تهمتزنی آن را بیاثر کنند. بااینحال اصرار این مرجع بزرگ باعث شد درنهایت ناصرالدینشاه مجبور به عقبنشینی شود و امتیاز را لغو کند. این اقدام مکتب سامرا باعث شد از تسلط انگلیس بر یکی از منابع مهم مالی کشور جلوگیری شود.[5]
جمعی از روحانیان، تجار و معتمدین مردم پس از صدور فتوای تحریم تنباکو
و هنگام تصرف مرکز کمپانی رژی در تهران
شماره آرشیو: 1-3873-1ع
مقابله با انگلیس در عراق
عراق در آستانه جنگ جهانی اول منطقهای بود که زیر سیطره امپراتوری عثمانی قرار داشت، اما انگلستان بر اساس مطامع استعماری و برای استحکام مواضع خود در منطقه استراتژیک خلیج فارس به دنبال اشغال این سرزمین بود. این کشور در جنگ جهانی اول با استفاده از ضعف حکومت عثمانی، به عراق حمله نظامی کرد و بصره را به تصرف خود درآورد.[6] زمانی که خبر اشغال بندر بصره توسط انگلیسیها به بغداد رسید جنجال و انقلابی عظیم در عراق بهوجود آمد؛ زیرا قبل از پیادهشدن نیروهای انگلیسی، به عقیده گروههای عراقی ناراضی از دولت مرکزی عثمانی، آنها دشمن امپراتوری عثمانی بهشمار میآمدند، اما پس از پیاده شدن نیروهای انگلیسی در فاو گرایشهای گروههای مخالف دگرگون شد و مقابله با اشغالگران در اولویت قرار گرفت. با اشغال نظامی عراق توسط انگلستان علمای مکتب سامرا ضمن دعوت مردم به مقابله با اشغالگران، مبارزه با تجاوز انگلستان و ایجاد یک قدرت سیاسی متمرکز و غیر وابسته در عراق را بهعنوان مهمترین هدف خود انتخاب کردند.[7]
رهبران شیعی مانند شیخالشریعه، آیتالله مصطفی کاشانی، آیتالله محمدسعید الحبوبی و مهدی حیدری در رأس این جریان قرار داشتند. بر اثر فتوای علمای مکتب سامرا، هزاران شیعه در عراق برای مقابله با انگلیسیها عازم جهاد شدند. مجاهدین شیعه برای ضربهزدن به محل استقرار نیروهای انگلیسی شیوه جنگ چریکی را انتخاب کردند. نتیجه این کار ایجاد رعب و وحشت در میان نیروهای انگلیسی بود.[8]
فتوای علمای مکتب سامرا باعث شد در آوریل 1916 انگلیسیها در اطراف دجله از مجاهدین شکست بخورند، اما در اواخر سال 1916 به دلیل خیانتهای نفوذیها در کشور عثمانی و سنگاندازی در حمایت از جبههها، موقعیت دولت انگلیس تغییر کرد. همچنین در این زمان شریف حسین، رئیس مکه، با انگلیس قرارداد منعقد کرد و از سوی دیگر دولت فرانسه حق دخالت دولت انگلیس در امور داخلی عراق را به رسمیت شناخت؛ ازاینرو در مارس 1917، انگلیسیها به بغداد حمله کردند و در پایان همین ماه استان بغداد و بخشی از استان موصل را به تصرف درآورند و در 31 اکتبر 1918 متارکه جنگ اعلام شد. درنتیجه با وجود مجاهدتهای علمای سامرا، انگلیس عراق را اشغال کرد.[9]
ورود نیروهای انگلیس به بغداد در مارس ۱۹۱۷م
فرجام سخن
مروری بر اصول مکتب سامرا نشان میدهد در زمانی که استعمارگران در کنار سلطه سیاسی، سلطه اقتصادی و فرهنگی بر کشورهای اسلامی را در دستور کار خود قرار داده بودند تا از این طریق بتوانند سلطه بلندمدت خود بر جهان اسلام را تضمین کنند، علمای مکتب سامرا بهخوبی به این مسئله پی بردند و با مقابله با استعمار نگذاشتند آنها اهداف خود را با عنوانهای بهظاهر زیبای سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی محقق کنند. مکتب سامرا در زمان فعالیت خود در دو صحنه اقتصادی و نظامی در برابر انگلیسیها ایستاد. در اولین رویارویی باعث شد امتیاز استعماری تنباکو لغو شود. در دومین رویارویی ضمن تلاش برای ایجاد اتحاد بین اهل سنّت و شیعه برای مبارزه با انگلیس، سعی کرد از تسلط نظامی خارجیها بر بخشی از سرزمینهای اسلامی جلوگیری کند.
پینوشتها:
[1] . مظفر نامدار، مبانی مکتبها و جنبشهای سیاسی شیعه درصد سال اخیر، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1376، ص 139.
[2] . جمیله کدیور، تحول گفتمان سیاسیشیعه در ایران، تهران، طرح نو، 1379، ص 307.
[3] . جان فوران، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1377، ص 251.
[4] . جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، قم، بینا، 1369، ص 65.