مهدی جنگروی
 
اصلاحات ارضی تغییری است که دولت در سیستم مالکیت و بهره‌ برداری از زمینهای کشاورزی ایجاد می‌کند و در نظامهای مختلف سیاسی به طرق گوناگونی صورت می‌پذیرد. اصلاحات ارضی علاوه بر علل و عوامل اقتصادی، انگیزه‌های سیاسی و به تبع آن پیامدهای سیاسی به دنبال دارد. در بسیاری از کشورهای جهان سوم اصلاحات ارضی به معنای گرفتن زمین از مالکین بزرگ و تقسیم آن بین کشاورزان است. اصلاحات ارضی می‌تواند دلایل اجتماعی داشته باشد و اجرای آن منجر به فروپاشی مناسبات پوسیده و ظالمانه فئودالی شود و از طرفی ممکن است با انگیزه‌های سیاسی صورت گیرد و قدرت تدافعی دهقانان را بالا ببرد.
 
سابقه اصلاحات ارضی در ایران به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. از زمان انقلاب مشروطیت تا دوران پس از دکتر مصدق حرکتهایی جهت تغییر رابطه مالکان و رعایا صورت گرفته است که محصول آن تحول در نظم مالکیت در برخی از نواحی ایران بوده است. پیشینه اصلاحات ارضی رسمی در ایران به سفر ” ویلیام داگلاس “ قاضی دادگاه عالی آمریکا به ایران در شهریور ماه 1329 بازمی‌گردد. وی در ملاقات با محمدرضا پهلوی یکی از شرایط کمک کشورش به ایران را اصلاحات ارضی دانست و در سخنرانی خود در دانشگاه تهران وضعیت کشاورزی را مهم‌ترین مشکل ایران برشمرد و اجرای اصلاحات ارضی را برای جلوگیری از نفوذ و رشد کمونیسم به مقامات ایران توصیه کرد. همچنین یک گروه از مشاوران آمریکایی با مطالعه امکانات بالقوه ایران برای توسعه و پیشرفت، پیشنهاد کرد که این کشور باید بیشتر فعالیتهای خود را بر بهبود وضع کشاورزی متمرکز کند.
 
با اجتناب‌ ناپذیر شدن موضوع اجرای اصلاحات ارضی در ایران، لایحه‌ای با هدف تقسیم زمینهای بزرگ کشاورزی آماده شد و در اردیبهشت ماه سال 1339 با تعدیلاتی از تصویب دوره نوزدهم مجلس شورای ملی گذشت. اما شاه برای انجام اصلاحات ارضی با مشکلاتی مواجه بود. از یک سو فشار آمریکا برای اجرای قانون اصلاحات ارضی و از طرف دیگر مخالفت مرجع تقلید شیعه آیت‌الله بروجردی با ابعاد غیرشرعی اصلاحات، اجرای این قانون را تا زمان رحلت ایشان (1340هـ . ش) به تعویق انداخت.
 
با نخست‌وزیری علی امینی در سال 1340، لایحه اصلاحات ارضی که در دوران نخست‌وزیری منوچهر اقبال تهیه شده بود با اصلاحاتی در هیئت دولت امینی به تصویب رسید و حسن ارسنجانی وزیر کشاورزی وقت به عنوان مجری اصلاحات ارضی انتخاب شد و امینی و ارسنجانی قاطعانه اجرای برنامه اصلاحات ارضی را پی گرفتند. امینی در جریان اصلاحات ارضی از جهت سخن‌پراکنی رکوردار بود و ارسنجانی وزیر کشاورزی هیچ فرصتی را برای حمله به مالکان از دست نمی‌داد. ارسنجانی در این راه چنان سرعت و جسارتی به خرج داد که نه تنها مالکان بلکه نخست‌وزیر و مخالفان دولت را شگفت‌زده کرد و شاه را که می‌خواست هرگونه تحولی هر چند سطحی در ایران به نام او تمام شود، نگران ساخت.
 
دولت امینی با حمایت دولت آمریکا توانست بخشی از برنامه اصلاحات ارضی و اجتماعی را به اجرا درآورد که مورد مخالفت شدید شاه و مالکان بزرگ قرار داشت. به همین منظور تحریکاتی علیه وی شروع شد و همه نیروهای چپ و راست به انتقاد از اصلاحات ارضی پرداختند. با اجرای مرحله اول اصلاحات ارضی حدود بیست درصد از خانوارهای روستایی صاحب زمین شدند، در صورتی که پیش‌بینی شده بود با اجرای مرحله اول اصلاحات ارضی اکثریت خانوارهای روستایی بدون زمین دارای زمین کشاورزی شوند، ولی به دلیل مخالفت مالکان بزرگ با تقسیم زمینهای کشاورزی و ایجاد شرکتهای زراعی کشت و صنعت، اهداف مرحله اول اصلاحات ارضی محقق نشد.
 
مرحله اول اصلاحات ارضی در دوره صدارت علی امینی و مرحله دوم آن به عنوان یکی از اصول ششگانه « انقلاب سفید» مطرح و به اجرا گزارده شد و مرحله سوم اصلاحات ارضی در سال 1348 توسط دولت هویدا اجرا گردید.
 
اصلاحات ارضی که طی سالهای 1339 تا 1342 در ایران اتفاق افتاد ، باعث نفوذ و جاری شدن روابط سرمایه‌داری در روستاها و تسهیل حرکت آزاد سرمایه‌داری در کشور شد. آثار درازمدت اصلاحات برای روستاییان مثبت نبود، زیرا نیمی از روستاییان به دلیل اینکه با مالکان قرارداد زراعتی و تقسیم محصول نداشتند و به عبارتی خوش نشین بودند از دریافت زمین محروم شدند و به نیروی کارگر روستایی تبدیل گردیدند. قریب به نیمی دیگر که زمین گرفتند، سهمی کمتر از ده هکتار دریافت کردند که اغلب در قطعات کوچک پراکنده و نامناسب برای کشت بود. از طرفی بخش عمده زمینهای حاصلخیز مشمول تقسیم اراضی نشد و در اختیار مالکین که مقیم روستا نبودند، باقی ماند و به کشت مکانیزه اختصاص یافت.
 
اجرای قانون اصلاحات ارضی در دوره زمانی فوق برخوردار از منشأ و خاستگاه خارجی و ماهیت سیاسی، غیراقتصادی و فنی بود و با شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر ایران انطباق نداشت و بدون ایجاد شرایط لازم و کافی، به طور سریع و ناقص اجرا شد و پیامدهای ناهمگون و نامتجانسی در کشور داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مأخذ :
1. محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، تهران، علم و سخن، 1372.
2. عباس خلجی، اصلاحات آمریکایی و قیام پانزده خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.
https://iichs.ir/vdch.wnxt23nkvftd2.html
iichs.ir/vdch.wnxt23nkvftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما