اوصافی از سیره تبلیغی و اجتماعی زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی

او اولین کسی بود که مسائل اجتماعی اسلام را به منابر برد

آنچه در پی می‌آید اوصافی است از سیره تبلیغی و اجتماعی زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی که بر خامه پژوهشگر و خطیب ارجمند جناب حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالله فاطمی‌نیا جاری گشته است. استاد فاطمی‌نیا همچنین در این یادداشت، خاطراتی ارجمند از مرحوم فلسفی نیز به قلم آورده است.
او اولین کسی بود که مسائل اجتماعی اسلام را به منابر برد
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالله فاطمی‌نیا
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
رئیس المحدثین شیخ صدوق (قدس‌الله لطیفه و اجزل تشریفه) از مولای عالم حضرت امام رضا ‌(صلوات علیه‌) روایت کرده که فرمود: «رحم‌ الله عبدا یحیی امرنا‌. قال الراوی: و کیف یحیی امرکم؟‌ قال: یتعلم علومنا و یعلمها ‌الناس، فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا».
حضرت رضا علیه‌السلام فرمود: خدا رحمت کند بنده‌ای که کار ما اهل بیت را زنده کند.‌ راوی گفت: چگونه زنده می‌کند کار شما را؟‌ امام فرمود: علوم ما را فرا ‌گیرد و آنها را به دیگران یاد ‌دهد؛ زیرا اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند، البته از ما پیروی می‌کنند.
در تمام عالم، تحریص و تشویقی بالاتر از این کلام برای امر تبلیغ و ایضا حضرات مبلغین پیدا نمی‌شود. جدا چه افتخاری و چه مرتبتی از این بالاتر می‌توان سراغ گرفت؟ اما مبلغ بودن شرایطی دارد: قصد قربت و نیّت خالص، در رأس تمامی شرایط است. مبلغ نباید آیات کریمه قرآن و احادیث را غلط بخواند. اگر مبلغ مطالب سست و بی‌پایه مطرح کند، برای آنکه مجلس بگیرد، با آبروی خدا و معصومین(ع) بازی کرده است، او نباید سخنان سبک و دون شأن بر زبان راند یا سواد کافی برای تبلیغ نداشته باشد. جمله‌ای از این و جمله‌ای از آن بگیرد و حتی لحن دیگران را تقلید کند، و جز نیل به تمتعات دنیا و آفرین و بارک‌الله، هدفی نداشته باشد، اگر جز این رفتار کند، چه می‌شود؟ همان می‌شود که می‌دانیم!
عالم ربانی آیت‌الله آقای حاج شیخ عبدالکریم حق‌شناس‌ (قدس سره) می‌گفتند: من طلبه قم بودم ــ در وقتی که دروس ایشان به جایگاه قابل ملاحظه‌ای رسیده بود ــ عده‌ای از تهران آمده بودند و از من مى‌خواستند که به تهران بروم و مشغول ارشاد و هدایت گردم. من مردد بودم. امام راحل قدس‌الله‌سره از موضوع آگاه شد و فرمود: «برادر: جای تردید نیست؛ خود را معطل نکن و دعوت را اجابت کن. سوگند به خدا اگر روح‌الله را بخواهند، حتما می‌رود!»
 
سیدعبدالله فاطمی‌نیا
 
زبان تشیع
مرحوم رضوان جایگاه شیخ‌الوعاظ و المبلغین حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمدتقی فلسفی ‌(اعلی‌‌الله درجته‌) در امر تبلیغ و نصرت دین‌الهی و نشر تعالیم اهل بیت ‌(صلوات‌الله علیهم‌) به جایی رسیده بود که به‌حق لقب «زبان گویای تشیع» بر او صادق بود.
 
امتیازات مرحوم آقای فلسفی
الف) قدرت بیان:
بیان پرقدرت و سحرگونه مرحوم آقای فلسفی نیاز به توضیح ندارد. بنده در این مورد تنها یک جمله از یکی از دانشمندان ادب عرب ذکر می‌کنم؛ جمله‌ای که با یک کتاب برابری دارد، آن دانشمند گفته: بهترین سخن، سخنی است که در دل مخاطب زودتر از گوش او جا گیرد! مقصود از این سخن، آن است که مخاطب، مقصود گوینده را راحت دریابد. مرحوم آقای فلسفی به عنوان مثال اگر باغی را وصف می‌کرد، مستمع را برای لحظاتی به درون آن باغ می‌فرستاد! مطالب عالیه را با بیان بی‌نظیر خود چونان آب زلال در عمق جان و روان مستمع می‌ریخت. البته این گونه بیان، ذاتی است نه کسبی. به قول قدما: جمیل غیراختیاری است. تقدیر از آقای فلسفی از این بابت، از دو جهت است:
1. به‌کارگیری این موهبت به خدمت قرآن و اهل بیت(ع)؛
2. پرورش صحیح آن.
ما در این کشور صاحبان بیان و قلم داشتیم که سال‌ها به عنوان «استاد» بر مردم تحمیل شدند، نوشتند و حرف زدند، عمری زر اندوختند، مسافرت‌ها کردند و از رهگذر قریحه خدادادی، به همه لذایذ دنیا دست یافتند، ولی در اول کتاب‌هایشان حتی یک عنوان «به نام خدا» دیده نشد! به جای شکر و اهب‌العقول، دهن کجی کردند!
 
ب) طرح مطالب مفید و معقول:
یک روز در محضر نورانی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای‌(مدظله) بودم. صحبت از وضع تبلیغ به میان آمد و به مناسبتی ذکر خیری از مرحوم آقای فلسفی شد (در وقتی که آقای فلسفی در قید حیات بودند) رهبر معظم فرمودند: «آقای فلسفی اولین شخص است که مطالب اجتماعی اسلام را بالای منبر برد». در همان ایام، فقیر مرحوم فلسفی را در مجلسی دیدم و جمله مقام معظم رهبری را به ایشان گفتم. بدون اغراق‌ آن مرحوم پس از شنیدن آن جمله،‌ سرتاپا غرق ابتهاج و خشنودی شدند.
 
ج) کثرت مطالعه:
مرحوم آقای فلسفی (رضوان‌الله تعالی علیه‌) مطالعات فراوان و دقیق در احادیث و تفاسیر داشت. در حدود سال 1344ش، ایشان در مسجد فخریه در خیابان امیریه چند شب منبر می‌رفتند؛ مناسبت ایام در نظرم نیست. اجمالا موضوع بحثشان مسئله معاد بود. راقم این سطور در آن وقت جوان و در مجلس حاضر بودم. ایشان حدیث عجیبی با یک بیان حیرت‌آور، در مورد برزخ بیان داشتند. بنده پس از پایان صحبت، در نزدیکی منبر به خدمت ایشان رفتم و گفتم: حاج آقا حدیثی که فرمودید کجاست؟ عالم بزرگوار با یک نشاط و عنایت به من جواب داد و گفت: فردا ساعت 4 بعدازظهر به من تلفن کن و در همان‌جا شماره تلفن را به من دادند. بنده رأس ساعت 4 روز مقرر به ایشان زنگ زدم. ایشان تلفن را برداشتند و جواب بنده را که مصدر و مأخذ آن حدیث بود، دادند.
 
د) غیرت دینی و درد دین داشتن:
صدیق معظم، صاحب مکارم جناب آقای حاج حسین مهدیان ‌(سلمه‌الله تعالی‌) می‌گوید: وقتی آقای فلسفی ممنوع‌المنبر شده بود (به دنبال دفاع شجاعانه و غیورانه‌ای از امام خمینی‌) در بعضی از مناسبت‌ها مانند محرم یا ماه مبارک رمضان، فامیل و بستگان را جمع می‌کرد و برای آنها منبر می‌رفت و می‌فرمود: «من یک طلبه و مبلغ هستم و باید تا جایی که می‌توانم ترک وظیفه نکنم».
طیب‌الله ثراه و جعل الجنه مثواه https://iichs.ir/vdcipvaz.t1auy2bcct.html
iichs.ir/vdcipvaz.t1auy2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما