روابط ایران و آمریکا در دوران زمامداری لیندون جانسون؛

تهران ـ واشنگتن به وقت جانسون

لیندون جانسون، معاون کندی، چند ماهی پس از قیام 15 خراد 1342 در ایران، به عنوان سی‌وششمین رئیس‌جمهور آمریکا، به کاخ سفید وارد شد. آنچه بررسی روابط تهران و واشنگتن را در این دوره اهمیت می‌بخشد وقوع جنگ ویتنام و ورود آمریکا به این جنگ و قرارداد ایران با مسکو در زمینه خرید اسلحه است
تهران ـ واشنگتن به وقت جانسون
 
روابط ایران و آمریکا از آغاز تاکنون با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بوده است. از اتحاد استراتژیک در دوره پهلوی دوم تا مخاصمه و دشمنی در دروان جمهوری اسلامی. با این حال برای شناخت هرچه بهتر روابط تهران ـ واشنگتن نمی‌توان صرفا به یک تقسیم‌بندی کلی بسنده کرد. در واقع در هر دوره باید تلاش کرد با توجه به زمامداران حاکم بر دو کشور به یک ارزیابی و تحلیل منطقی و واقع‌بینانه رسید. در این میان، یکی از رؤسای جمهور آمریکا که زمینه گسترش روابط ایران و آمریکا در دوره‌اش فراهم شد لیندون جانسون بود. او که پس از تحولات سال 1342ش در ایران به کاخ سفید وارد شده بود بستر گسترش هرچه بیشتر روابط تهران و واشنگتن را در ابعاد و جنبه‌های مختلف فراهم آورد و بدین‌ترتیب دورانی ویژه از روابط دو کشور را در این مقطع رقم زد. بر این اساس، تلاش خواهیم کرد این بازه زمانی چند ساله را به صورت مختصر مورد موشکافی قرار دهیم.
 
دوران جانسون و تحکیم وابستگی 
همان‌گونه که پیش از این نیز گفتیم دوره زمامداری لیندون جانسون در آمریکا همراه بود با سرکوب خونین قیام 15 خرداد 1342ش توسط محمدرضا پهلوی؛ دورانی که با سیطره سیاسی کامل محمدرضا پهلوی بر امور کشور همراه بود و در نتیجه دست شاه را برای نزدیکی هرچه بیشتر به آمریکا فراهم می‌ساخت. به گفته فرد هالیدی از این مقطع به بعد بود که حکومت شاه به دنبال اختناق داخلی در پی اختناق و سرکوب خارجی نیز بود و این راهبردی بود که منافع تهران، واشنگتن و متحدان منطقه‌ای این دو را تأمین می‌کرد.1
 
راهبرد سیاست خارجی لیندون جانسون که بعد از ترور کندی در آذرماه 1342ش به قدرت رسیده بود با شیوه برخورد کندی تفاوت ماهوی چندانی نداشت. در حقیقت او نیز اصلاحات مدنظر محمدرضا پهلوی را مورد تأیید قرار ‌داد و هنگامی که برای یک سفر دو روزه و بازدید از اصلاحات شاه وارد تهران شد ادعا کرد کمک‌های آمریکا به ایران همچنان ادامه خواهد یافت. این رئیس‌جمهور اسبق آمریکا دست محمدرضا پهلوی را برای برخورد با مخالفان رژیم باز گذاشته بود و حتی از رفتار خشونت‌بار رژیم علیه مخالفان به‌ویژه در تظاهرات سال 1342ش نیز حمایت ‌کرد. در همین ارتباط جیمز بیل می‌گوید: لیندون جانسون برنامه اصلاحات محمدرضا پهلوی و آنچه به‌اصطلاح انقلاب سفید نامیده می‌شد را مورد تأیید قرار ‌داد. وی حتی رفتار سبعانه و وحشیانه محمدرضا پهلوی با تظاهرکنندگان ایرانی در خرداد 1342 را تأیید ‌کرد. بیل می‌گوید از نظر جانسون شاه منافع آمریکا را در منطقه دنبال می‌کرد و موانع سر راه آمریکا در خلیج فارس را از میان بر می‌داشت. نکته جالب این است که جانسون و اطرافیانش از اینکه شاه و رژیم پهلوی در برخورد با مخالفان به اندازه کافی خشن نیستند ناراحت بودند. در واقع از نظر جانسون محمدرضا پهلوی تنها حافظ جدی و وفادار منافع ایالات متحده در منطقه محسوب می‌شد.2
 
جنگ ویتنام
روابط دوستانه و صمیمی میان شاه و جانسون از اوایل دهه 1340ش به‌وجود آمده بود. این روابط آن‌قدر جدی شد که هر نوع نیاز مالی و نظامی ایران بدون هیچ گونه محدودیتی در اختیار شاه قرار می‌گرفت. چیزی از به قدرت رسیدن جانسون نگذشته بود که دولت آمریکا طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن ایران می‌توانست تا سقف دویست‌میلیون دلار تجهیزات و ادوات نظامی از آمریکا خریداری نماید. اما آنچه همانند نقطه عطفی در این مسیر تلقی می‌شد ورود آمریکا به جنگ با ویتنام و درگیر شدن آمریکا در منازعه اعراب و اسرائیل بود که از اهمیت و توجه به ایران کاست. در واقع کمک‌های مالی و نظامی آمریکا به ایران که تا سال 1346ش ادامه داشت در این سال قطع شد. در اردیبهشت همین سال بود که دولت آمریکا رسما اعلام کرد ایران دیگر در زمره کشورهای دریافت‌کننده کمک اقتصادی از آمریکا نیست.3
 
همچنین درگیر شدن آمریکا در باتلاق ویتنام به قطع موقت فروش تجهیزات نظامی به ایران منجر شد. به همین دلیل بود که ایران در سال 1345ش برای تأمین سلاح‌های نظامی خود که روندی فزاینده داشت به اتحاد جماهیر شوروی رجوع کرد. در واقع ایران از این حربه برای برای فشار بر آمریکا که درگیر جنگ ویتنام بود استفاده می‌کرد. در بهمن‌ماه 1345ش بود که دولت ایران رسما اعلام کرد قراردادی را با مسکو در زمینه خرید اسلحه به امضا رسانده است.4
 
چیزی از به قدرت رسیدن جانسون نگذشته بود که دولت آمریکا طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن ایران می‌توانست تا سقف دویست‌میلیون دلار تجهیزات و ادوات نظامی از آمریکا خریداری نماید. اما آنچه همانند نقطه عطفی در این مسیر تلقی می‌شد ورود آمریکا به جنگ با ویتنام و درگیر شدن آمریکا در منازعه اعراب و اسرائیل بود  
تغییر سیاست آمریکا
این سیاست تهران مؤثر افتاد و تصمیم‌سازان سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن را به فکر چاره انداخت. جانسون، که محمدرضا پهلوی را حافظ منافع آمریکا در منطقه قلمداد می‌کرد، برای سفر شاه به آمریکا از او دعوت به عمل آورد. وزیر دفاع آمریکا در این سفر از حمایت‌های تسلیحاتی آمریکا از محمدرضا پهلوی سخن گفت و آن را موجب تقویت تراز پرداخت‌های آمریکا دانست. در نتیجه نیکسون به تهران مسافرت و در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که واشنگتن باید کمک‌های مالی و نظامی خود را به ایران افزایش دهد. در نتیجه این سفر بود که بانک صادرات و واردات آمریکا با اعطای وامی به مبلغ شصت‌میلیون دلار به منظور ایجاد یک مرکز پتروشیمی در ایران موافقت کرد. در مرداد 1346ش محمدرضا پهلوی به دعوت لیندون جانسون برای بار دوم در دوره ریاست‌جمهوری وی به آمریکا سفر کرد. در اعلامیه مشترکی که در پایان دیدار شاه از آمریکا انتشار پیدا کرد جانسون از پیشرفت‌های ایران در اجرای برنامه توسعه اقتصادی و اصلاحات اجتماعی محمدرضا پهلوی تقدیر کرد و امکانات و نحوه کمک‌رسانی دولت آمریکا به توسعه اجتماعی در ایران با شاه مورد ارزیابی قرار گرفت. در نتیجه این سفر بود که سوء تفاهم‌ها که در پی خرید نظامی ایران از شوروی افزایش یافته بود برطرف شد و واشنگتن تعهد داد در تقویت نیروی نظامی ایران و به‌ویژه نیروی هوایی کمک‌های لازم را ارائه کند. این امر سبب گردید نیاز سیری‌ناپذیر محمدرضا پهلوی به تسلیحات نظامی تا حدودی مرتفع گردد؛ به نحوی که بودجه نظامی کشور از چهارده‌میلیارد دلار در سال 1340ش به 23 میلیارد دلار در سال 1346ش افزایش پیدا کرد. درست در همین مقطع بود که چندهزار پرسنل نظامی ایران برای خدمت در نیروی نظامی ایران در آمریکا آموزش دیدند و در داخل نیز مستشاران آمریکایی مشغول آموزش نیروی‌های نظامی ایران بودند.5
 
با وجود این، از همین مقطع به بعد بود که دولت جانسون تغییر اساسی در روند صدور تسلیحات به ایران را در پیش گرفت. واشنگتن معاملات تسلیحاتی را جایگزین کمک‌های نظامی کرد که در قالب اصل 4 ترومن به ایران ارائه می‌شد. همچنین به واسطه افزایش درآمد ایران که حاصل فروش نفت بود آمریکا حاضر شد سیستم‌های تسلیحاتی بسیار مدرن خود را به ایران بفروشد.6
 
روابط دو کشور در سال 1347 گسترش بیشتری پیدا کرد و دو کشور در زمینه مناسبات اقتصادی و فرهنگی به پیشرفت‌هایی دست پیدا کردند. از جمله می‌توان به مدارس آمریکایی در ایران اشاره کرد که تعدادشان بیشتر شد؛ به عنوان نمونه می‌توان به مدرسه کامیونیتی اشاره کرد که در سال 1347ش در همدان تأسیس شد و سپس به تهران نیز انتقال پیدا کرد.7
 
بااین‌حال دلیل اصلی نزدیکی و همبستگی تهران ـ واشنگتن، حمایت محمدرضا پهلوی از سیاست خارجی جانسون در جنگ با ویتنام بود؛ هرچند این سیاست مورد انتقاد بخش‌های گسترده‌ای از مردم ایران بود. محمدرضا پهلوی در خرداد 1347ش به واشنگتن سفر کرد و مورد استقبال جانسون قرار گرفت. دو طرف بر تلاش برای کاهش بحران‌های بین‌المللی تأکید کردند. شاه بر تصمیم دولت ایران مبنی بر تجهیز و توسعه نیروی نظامی برای تأمین امنیت کشور تأکید و جانسون نیز متقابلا آمادگی دولت آمریکا برای همکاری نظامی با ایران را اعلام کرد. چند ماه بعد امیرعباس هویدا به آمریکا رفت و در دیدار با جانسون بر ضرورت همکاری‌های دو طرف و اینکه ایران برای ایفای نقش مهم خود در منطقه خلیج فارس به کمک‌های نظامی آمریکا نیاز دارد تأکید کرد. چندی بعد بانک بین‌المللی ترمیم و توسعه وامی به مبلغ ده‌میلیون دلار به ایران اعطا کرد. در همین حال واشنگتن نیز آمادگی خود را برای فروش تجهیزات نظامی پیشرفته نظیر بمب‌افکن‌ها و هواپیماهای فانتوم اف 4 و موشک‌های هوا به هوای سایدویندر اعلام کرد. علاوه بر این، جانسون به برخی شرکت‌های خصوصی تولید سلاح فشار وارد آورد تا فروش بیشتری به ایران داشته باشند.8
 
در مجموع در سال 1347ش که آخرین سال دوره ریاست‌جمهوری جانسون بود روابط تهران ـ واشنگتن به نقطه مطلوبی از نظر رهبران کاخ سفید رسیده بود. دلیل آن این بود که محمدرضا پهلوی بر اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور مسلط به نظر می‌رسید و هیچ نیروی مخالف داخلی نمی‌توانست سلطنت او را تهدید کند. مضاف بر این، روند تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران برای آنها مطلوب به نظر می‌رسید و از نظر آنها مسیر درستی برای توسعه سیاسی و اقتصادی در پیش گرفته بود؛ موضوعی که یک دهه بعد خلاف آن ثابت شد و با پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم شاهنشاهی تمام نقشه‌های واشنگتن در ایران نقش بر آب شد.9
 
در پایان باید گفت که آنچه در مورد روابط ایران و آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری جانسون برجسته است این است که روابط هر دو کشور بیش از پیش گسترش یافت و زمینه تحکیم سلطه آمریکا بر ایران بیش از گذشته فراهم گردید. به ویژه آنکه شاه به دلیل حمایت‌های بی‌دریغ آمریکا مخالفان سیاسی خود را به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن در داخل سرکوب کرده بود.
 
محمدرضا پهلوی در سفر به آمریکا به اتفاق لیندن جانسون (رئیس‌جمهور) در حاشیه یک  میهمانی
محمدرضا پهلوی در سفر به آمریکا به اتفاق لیندن جانسون (رئیس‌جمهور) در حاشیه یک  میهمانی
شماره آرشیو: 4251-11ع
 
پی نوشت:
1. فرد هالیدی، ایران؛ دیکتاتوری و توسعه، ترجمه محسن یلفانی و علی طلوع، تهران، نشر علم، 1358، ص 291.
2. جیمز بیل، شیر و عقاب (روابط بدفرجام ایران و آمریکا)، ترجمه فروزنده برلیان، تهران، نشر فاخته، 1371، ص 238.
3. اسماعیل شاکری، روابط ایران و ایالات متحده آمریکا، تهران، مرکز مطالعات عالی بین‌المللی دانشگاه تهران، 1355، ص 42.
4. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده)، تهران، انتشارت قومس، 1382، ص 287.
5. همان، ص 288.
6. علیرضا ازغندی، نظامیگری و عقب‌ماندگی اقتصادی جهان سوم، تهران، نشر فرهنگ، 1362، صص 122-124.
7. سیدحسن قریشی کرین، کاظم نیازی نشاط، «روابط فرهنگی و اجتماعی ایران در دوره ریاست‌جمهوری لیندون جانسون»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست‌وهفتم، ش 2 (تابستان 1392)، ص 372. 
8. جیمز بیل، همان، ص 239. 
9. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده)، همان، ص 292.
  https://iichs.ir/vdcfy1dy.w6dyjagiiw.html
iichs.ir/vdcfy1dy.w6dyjagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما