«تأملی تاریخی در جایگاه عقلانیت در سیره امام خمینی» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک‌زایی

امام می‌فرمود: ذلت مسلمانان، به دلیل دوری از فرهنگ جهاد است

مروری تاریخی بر کاربردهای عقلانیت در سیره امام خمینی، در عداد مدخل‌های شاخص به شناخت آن بزرگ به‌شمار می‌آید. در گفت‌وشنودی که پیش روی شماست، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک‌زایی به بازخوانی این مهم در اندیشه و عمل رهبر کبیر انقلاب پرداخته است.
امام می‌فرمود: ذلت مسلمانان، به دلیل دوری از فرهنگ جهاد است
از منظر شما، جایگاه عقلانیت در تفکر و عمل سیاسی حضرت امام کجاست؟
بسم‌الله الرحمن الرحیم. برای اینکه بتوانیم جایگاه عقلانیت را در اندیشه و عمل حضرت امام خمینی مشخص کنیم، ابتدا باید ببینیم که ایشان از عقل، انسان عاقل و جامعه عاقل چه تعریفی دارند؟ از نظر امام خمینی انسان عاقل کسی است که درباره آینده دغدغه جدی دارد و در فکر تهدیدهایی است که هم بقای دنیوی و هم بقای اخروی او را در معرض خطر قرار می‌دهند. انسان عاقل کسی است که اقدامات او علاوه بر حفظ بقای دنیوی، بقای اخروی او را هم تأمین می‌کند.
 
نجف لک‌زایی
 
از منظر شما فرق بین عقلانیت سکولار و عقلانیت دینی چیست؟
عقلانیت سکولار هر قدر هم که اوج بگیرد، از بقای دنیوی فراتر نمی‌رود. با نگاه سکولار، انسان عاقل کسی است که منحصرا برای تحقق اهداف دنیوی برنامه‌ریزی و خود و جامعه‌اش را از تهدیدهای دنیوی حفظ می‌کند، درحالی‌که در نگرش دینی، سعادت اخروی امر جدی و مهمی است و لذا جامعه‌ای روی سعادت را خواهد دید که افزون بر تلاش برای سعادت دنیوی، سعادت اخروی را نیز درنظر داشته باشد. بنابراین در پاسخ به سؤال نخست شما باید بگویم: عقلانیت در نگاه امام دارای جایگاهی راهبردی، بی‌نظیر، مهم و کلیدی است. حضرت امام خمینی در شرح حدیث عقل و جهل، از امام صادق(ع) 75 شاخص را برای عقل‌گرایی ذکر کرده‌اند. عقلانیت در اندیشه وعمل امام، با هیچ نوع عقلانیتی قابل مقایسه نیست و ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد که در عرصه‌های مختلف خود را نشان می‌دهد.
 
به برخی از این ویژگی‌ها اشاره کنید.
لازمه عقلانیت مورد نظر امام، این است که تک‌تک انسان‌ها فعال باشند. در یک جامعه نمونه اسلامی، همه افراد باید از عقلانیتی برخوردار باشند که بقای دنیوی و اخروی‌شان را در کنار هم تأمین کند. همان‌طور که در قنوت می‌خوانیم که: پروردگارا! در دنیا و آخرت حسنه را نصیب ما کن ، این یعنی توجه به هر دو بعد معنوی و مادی. قرآن کریم بارها به این نکته اشاره کرده است که انبیای الهی آمدند تا مردم را آگاه سازند که قسط و عدل را جاری و در امور نیک و خیر به یکدیگر مساعدت کنند. بنابراین در تحلیل اندیشه سیاسی حضرت امام- که مبتنی بر تعالیم قرآن و مکتب اهل‌بیت(ع) است- در می‌یابیم که سعادت یک جامعه، منوط به مشارکت حداکثری و خیراندیشانه افراد آن جامعه است و تنها در این صورت است که خیر دنیا و آخرت آنها تأمین می‌شود. لذا جامعه اسلامی جامعه‌ای است که حکومت آن با رأی و نظر مردم تأسیس می‌شود، اما رضایت الهی سر لوحه آن کار است. یعنی رهبران وحاکمان و نخبگان یک حکومت اسلامی، تلاش می‌کنند که مشارکت حداکثری از سوی مردم صورت بگیرد و در عین حال تلاش‌ها و فعالیت‌ها در چهارچوب احکام اسلامی باشد. چنین حکومتی را رهبر معظم انقلاب، مردم‌سالاری دینی نامیدند که بهترین و زیباترین نوع حکومت و با تمام حکومت‌های دنیا متفاوت است. به گفته مقام معظم رهبری، نظام سیاسی مطلوب از منظر امام مردم‌سالاری دینی است، زیرا تنها در چنین نظامی است که عقلانیت به درستی شکوفا می‌شود و زمینه‌های ظلم و طغیان و استثمار از بین می‌رود. رضایت مردم تأمین می‌شود و چون امور در تعارض با احکام الهی قرار نمی‌گیرند، رضایت خداوند هم تأمین می‌شود که این یعنی سعادت همزمان دنیا و آخرت. در حالی که در حکومت‌های سکولار، هدف راضی کردن افرادی است که در انتخابات شرکت می‌کنند و رأی می‌دهند. در این حکومت‌ها، کسی کاری به تعالیم الهی ندارد و چه بسا غالباً برخلاف تعالیم الهی حرکت می‌کنند و توجیهشان هم این است که نباید در جامعه حرکتی صورت بگیرد که مردم را به یاد خدا و مذهب بیندازد! برخی از حکومت‌ها هم که نه به رضایت خدا کاری دارند، نه رضایت مردم برایشان مهم است، اینها همان حکومت‌های استبدادی‌ای هستند که در قرآن به عنوان حکومت‌های طاغوتی و فرعونی از آنها نام برده شده است.
 
برخی قاطعیت حضرت امام و کوتاه نیامدن ایشان در برابر دشمنان را، متضمن هزینه‌هائی برای ملت و خلاف عقلانیت می‌دانند. تحلیل شما چیست؟
همان‌طور که اشاره کردم، عقلانیت از نگاه امام خمینی راهبردی است که او را متوجه تهدیداتی می‌کند که بقای دنیوی و اخروی او را در معرض خطر قرار می‌دهد و یک انسان و جامعه عاقل، بقای دنیوی و اخروی خود را هم‌زمان دنبال می‌کند. همواره بر سر راه فرد و جامعه، موانع یا افرادی قرار دارند که مطیع شیطان هستند و تلاش می‌کنند بر سر راه رشد انسان‌ها مانع ایجاد کنند؛ لذا براساس عقلانیت، بشر باید همواره تلاش و مقاومت کند که در تعابیر اسلامی از آن به عنوان جهاد یاد شده است. جهاد هم دو بعد بیرونی و درونی دارد. از جهاد درونی به عنوان جهاد اکبر یاد شده است. حضرت امام در حدیث اول از کتاب چهل حدیث، جهاد اکبر را توضیح داده‌اند. جهاد بیرونی انواع زیادی دارد که سه نوع آن از همه مهم‌ترند. جهاد فرهنگی که در قرآن به عنوان جهاد کبیر از آن یاد شده، جهاد افضل که شامل مبارزات سیاسی است و جهاد اصغر که مبارزه نظامی است.
 
درباب منظر حضرت امام خمینی درباره جهاد اکبر توضیح بیشتری بفرمایید.
جهاد اکبر، جهاد درونی انسان برای رسیدن به کمال و اجتناب از هوا و هوس‌هایی است که هر لحظه کشتی وجود او را به سمتی می‌کشند و راهزن وجود او هستند. به همین دلیل است که حضرت امام و مقام معظم رهبری، بیش از هر چیزی به جوانان توصیه می‌کنند که خود را تربیت و هواهای نفسانی‌شان را کنترل و فضائل را جانشین رذائل کنند. در نگاه امام خمینی، فضیلت‌ها سربازان عقل و سلطه آنها بر رذیلت‌ها، نشانه استقرار عقلانیت در وجود انسان است که بدون مبارزه با دشمن درونی ممکن نیست. انسانی که در جهاد اکبر موفق می‌شود، دشمنان بیرونی خود و جامعه‌اش را به درستی می‌شناسد و با آنها مبارزه می‌کند.
 
در کلام حضرت امام خمینی بارها به تعبیر طاغوت برمی‌خوریم. منظور امام از طاغوت چه اشخاص یا پدیده‌هایی هستند؟
منظور دشمنان بیرونی هستند؛ یعنی کسانی که سعی می‌کنند مردم را از نور خارج و به سمت ظلمت هدایت کنند. امام خمینی بارها حکومت شاه، صدام، آمریکا، شوروی، انگلیس و... را با تعبیر طاغوت نام بردند که نشان می‌دهد برای ایشان، بین رژیم پهلوی و حکومت‌های استعماری خارجی فرقی وجود ندارد و همه تحت عنوان نظام‌های طاغوتی، در مسیر باطل حرکت می‌کنند.
هنگامی که امام خمینی در عراق بودند، گاهی از سوی بعثی‌ها افرادی می‌آمدند و پیشنهاد می‌دادند: رادیویی را راه‌اندازی و از این طریق با رژیم پهلوی مبارزه کنند. امام خمینی می‌فرمودند: ما همان‌قدر که با رژیم پهلوی مخالف هستیم،‌ با شما هم مخالفیم و مبارزه می‌کنیم و همکاری با آنها را نپذیرفتند. امام خمینی در بعد نظامی و دفاعی، بارها اعلام کردند که ذلت مسلمانان، به دلیل دوری از فرهنگ جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است. امام خمینی در بحث جهاد اقتصادی، بارها هشدار دادند که باید روی پای خودمان بایستیم و نیازهایمان را خودمان تأمین کنیم و محتاج بیگانگان نباشیم. تأکید مقام معظم رهبری بر تقویت بنیه اقتصادی نیز حاکی از اهمیت اقتصاد در تقویت مقاومت و ایستادگی مردم و کشور است؛ زیرا ضعف مقاومت در برابر دشمن، نشانه تضعیف یا نابودی عقلانیت در جامعه است و جامعه بدون عقلانیت، به راحتی طعمه دیگران خواهد شد.
 
یکی از کارکردهای بسیار کلیدی و مهم حضرت امام، دمیدن روح خودباوری و اعتمادبه‌نفس در جامعه است. نتایج این راهبرد را در جامعه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حضرت امام خطاب به گورباچف نوشتند: «مشکل شما مشکل اقتصاد نیست، بلکه مشکل شما جنگ با خداست». امام خمینی بیش از هر چیزی، به ارتباط انسان با خدا تأکید داشتند و می‌فرمودند: بشر اگر می‌خواهد سعادتمند شود، باید ارتباط خود با خدا را اصلاح کند، وگرنه همواره دچار مشکلات متعدد خواهد بود.
امام خمینی از آغاز نهضت، به تمام کسانی که وارد میدان مبارزه می‌شدند، می‌فرمودند: سعی کنید کارهایتان برای خدا باشد و لاغیر، که اگر برای کسی غیر از خدا کار کردید، خیر دنیا و آخرت را از دست می‌دهید. نتیجه چنین تفکری، اعتمادبه‌نفس و خودباوری است؛ زیرا چنین انسانی به کسی جز خدا تکیه نمی‌کند. ما هر روز در نمازهای خود تکرار می‌کنیم: پروردگارا! تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌خواهیم. یک انسان الهی، حتی اگر دستش از امکانات و ابزارهای مادی خالی باشد، به یاری خداوند متکی و دلگرم است که نتیجه آن اعتمادبه‌نفس و خودباوری است.
با بررسی پیروزی انقلاب اسلامی درمی‌یابیم که امام خمینی از نظر امکانات مادی، چیزی در اختیار نداشتند و فقط با اتکای به خداوند به جنگ ابرقدرت‌ها رفتند. در جنگ تحمیلی هم جوانان ایران با پیروی از حضرت امام و اتکای به خداوند، توانستند ارتش تا بن دندان مسلح صدام را ــ که توسط تمام کشورهای جهان حمایت می‌شد ــ به خاک ذلت بنشانند. امام خمینی معتقد بودند که انسان براساس فطرت حق‌طلبی و کمال‌گرایی، همواره میل به رشد دارد و اگر زمینه فراهم شود، فطرت او شکوفا خواهد شد. ایشان معتقد بودند که حکومت اسلامی موظف است زمینه‌های مناسب برای تعالی انسان‌ها را فراهم کند.
 
و سخن آخر؟
عقلانیت حضرت امام ــ که در اندیشه و عمل سیاسی ایشان مطرح شده است ــ جلوه‌های مختلفی دارد. این مدل عقلانیت در اقتصاد به دنبال توسعه، در فرهنگ و اندیشه به دنبال تعالی و در سیاست به دنبال تعادل است و لذا الگوی پیشرفت امام خمینی در دنیای امروز، دارای سه بعد تعالی فرهنگی، توسعه اقتصادی و تعادل سیاسی است. مشکل بشر امروز این است که یا تنها به توسعه مادی پرداخته و تعالی معنوی و فرهنگی و تعادل سیاسی را نادیده می‌گیرد، به عبارت دیگر فقط به دنبال سلطه سیاسی است و توسعه و تعالی فرهنگی را فراموش می‌کند و یا به دنبال توسعه اقتصادی و سلطه سیاسی و از بعد فرهنگی غافل هستند. در نگاه حضرت امام، الگوی پیشرفت دارای سه وجه مبتنی بر عقلانیت قدسی است و بعد فرهنگی و معنوی آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا در چنین فضایی توسعه اقتصادی و تعادل سیاسی هم میسر است. https://iichs.ir/vdcgxy9q.ak9qt4prra.html
iichs.ir/vdcgxy9q.ak9qt4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما