تهیه و تنظیم: حسین مولایی
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ ارتش در کشورهای توسعهیافته به عنوان یک نهاد اجتماعی سازمانیافته عموما با کارویژه دفاع از مرزهای بینالمللی (مقابله با بیگانه) شناخته میشود، اما برای ارتش پهلوی اول این کارویژه اولویت نداشت و نظامیان ابزار قدرتگیری شخص رضاخان در سیستم سیاسی ایران بودند. برای نهادی که کارویژه اصلی خود را رها کرده بود. دخالت در انتخابات یکی از راههای مهم و تأثیرگذار در روند قدرتگیری رضاخان و تشکیل دولت مطلقه پهلوی معنا میشد.
دخالت ارتش و نظامیان در انتخابات به جهت سازمانیافتگی این نهاد نسبت به سایر بخشهای جامعه ممکن شده بود؛ چراکه در سالهای نخست دهه 1300 ارتش نسبت به سایر بخشها از برتری نسبی تشکیلاتی و انضباط شدید برخوردار بود. به جهت این ویژگی، ارتش کارکرد ویژهای از منظر تبلیغاتی و انتخاباتی در قدرتگیری رضاخان داشت. در انجام این کارویژه، اسناد و شواهد دوگانهای وجود دارد: در دسته اول رضاخان امرای نظامی را برای مدیریت تحولات مرتبط با انتخابات و حفاظت از آرای مردم به صورت عمومی خطاب قرار داده است. این موارد شکلی آشکار دارد و به دلیل نقش ارتش در روند برگزاری انتخابات از جمله چاپ تعرفه و حفاظت از روند رأیگیری صادر شدهاند.1 در مقابل توصیهها و سفارشات مخفی و محرمانهای نیز به امرای نظامی جهت حمایت از افراد وابسته وجود که در موارد متعدد موجب تغییر در نتایج انتخابات شده است.2
در کلیت امر ارتش ابزار مهم رضاخان جهت مدیریت انتخابات بود؛ برای نمونه در کرمانشاه و نقاط مختلف، مقامهای نظامی بازگشت بسیاری از عشایر کرد را از چراگاههای تابستانی (ییلاق) ممنوع کردند تا از شرکت آنان در انتخابات پیشگیری کنند. در گیلان نامزدهای احتمالی جناح چپ ناسیونالیستها را تبعید کردند و آزادی رفتوآمد را محدود ساختند و کار خرید و فروش آرا در دستور کار بود. در برخی از شهرها نظامیان کار تبلیغ نماینده مورد نظر رضاخان (رئیسالوزرا) را برعهده داشتند و تهدید میکردند درصورتی که شخص دیگری انتخاب شود تنبیه خواهند شد.3 ورای اینها بعد از سلطنت اسامی افراد و نمایندگان مورد نظر مستقیم به امرای ارتش محلی ارسال میشد تا حمایت و انتخاب شوند؛ برای نمونه در مقطعی جان محمدخان، فرمانده لشکر خراسان، کار گزینش افراد و دریافت رشوه از نمایندگان منتخب را برعهده داشت.4 بعضا افراد برگزیده بهظاهر مستقل نیز در نهایت ناگزیر بودند خود را به ارتش و دربار مرتبط سازند؛ برای نمونه خزاعی، فرمانده لشکر شرق، طی نامهای به تاریخ 21 قوس 1302، به معرفی یکی آشنایان خود، که گویا منتخب قوچان است، جهت خدمتگزاری پرداخته است:
«نمره عریض خصوصی است
مقام منیع بندگان حضرت اشرف ریاست وزرا و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا دامت عظمته. چنانچه قبلا به عرض مبارک رسیده جناب مستطاب ملاذالانام آقای آقا مصطفی بهبهانی، که از فامیل چاکر و فدویت مخصوصی نسبت به بندگان حضرت اشرف دارند، از قوچان به نمایندگی انتخاب و به قصد اینکه فقط نسبت به وجود مبارک خدمتگزاری نموده باشند، قبول وکالت نموده با یک صمیمت کامل عازم تهران و شرفیاب حضور مبارک خواهند شد. استدعا میکند همانطور که این چاکر در مقابل انجام اوامر مبارک همیشه به منزله یک نفر سرباز صمیمی بوده و نظری غیر از اطاعت احکام بندگان حضرت اشرف نداشته است ایشان را در مقام خدمتگزاری مثل خود چاکر فرض و هر نوع مرحمتی که در حق این فدوی دارند نسبت به معزیالیه مبذول فرمایند. چاکر خزاعی.»5