ارتش ایران در دوره پهلوی، اگرچه از لحاظ تعداد ترقی میکرد، ولی به مناسبت تغییرات دائمی سازمانی، هنوز به ارتش کاملی تبدیل نشده بود. برخی هنگهای سهگردانی فقط دارای گردان 1 بودند و از حیث اسلحه، بعضی پادگانها مانند لشکرهای 1 و 2 مرکز سلاحهای جدید از قبیل مسلسل، توپ، خمپاره داشتند، ولی در لشکرهای دیگر هنوز توپخانه صحرایی انگلیسی یا روسی وجود داشت و بهجای سلاح خودکار جدید نیز از پنجاهتیرهای سابق استفاده میشد
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ یکی از تغییرات مهم پس از حکومت قاجار، ظهور ارتش مدرن و تجهیز آن بود. ارتش جدید بهسرعت رشد کرد و بحث بهکارگیری سلاحهای جدید مطرح شد. در حقیقت یکی از حوزههایی که رضاشاه تأکید زیادی بر آن داشت، تجهیز ارتش بود؛ ارتشی که به واسطه همراهیهایی که با او در بهدست گرفتنِ قدرت کرد روز به روز مجهزتر میشد. این نوشتار به کیفیت و کمیت سلاحهای ارتش حکومت پهلوی اول میپردازد. بررسی چرایی و چگونگی تجهیز ارتش مدرن به سلاحهای پیشرفته میتواند آشکارکننده کاستیهای ارتش ایران در زمینه مجهز شدن به سلاحهای پیشرفته نیز باشد.
از نیروهای خارجی تا کارخانهسازی
ارتش ایران در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ و درحالیکه موفق به سرکوب شورش در ولایات میشد بر روی تجهیز ماشین جنگی و سلاحهای پیشرفته تمرکز کرد. دولت به استخدام تعدادی نیروی خارجی برای ایجاد صنایع مهمات داخلی دست زد. مهندس هارتمان آلمانی در سال 1302 برای تأسیس یک کارخانه مهماتسازی وارد تهران شد. وی و همراهانش در زمانهای که ارتش باید به سلاحهای مجهز تجهیز میشد شروع به کار کردند. کلیه واحدهای پیادهنظام به تفنگهای روسی و سوارهنظام به تفنگهای مازور مجهز شدند و این موفقیت تا حدی در نتیجه کار تعمیراتی هارتمان بود.1 تلاش برای تجهیز ارتش به سلاح پیشرفته باعث تأسیس ادارهای به نام تسلیحات شد. یکی از وظایف این اداره، خرید و نصب بهترین کارخانجات اسلحهسازی بود؛ بهطوری که پس از مدتی ایران به یکی از سازندگان اسلحه تبدیل شود. در سال 1302 وزیر جنگ به خرید چهار دستگاه زرهپوش رولزرویس از انگلستان اقدام کرد. بعدا کارخانجات باروت سفیدسازی و الکل و سولفات و مواد دینامیتسازی ساخته شد و به راه افتاد. سپس کارخانجات تفنگسازی از سیستم «برنو کوتاه»، از بهترین مدل تفنگ خودکار، به کار افتاد و بهتدریج انواع اسلحه کمری و سایر سلاحها در ایران ساخته شد.2
چند دستگاه از تانکهای ارتش ایران در سال 1304
شماره آرشیو: 130526-275م
در سال 1302 کارخانه جنگافزارسازی جلیلآباد در محل قورخانه، که مدتها پیش فعالیت آن متوقف شده بود، بار دیگر دایر شد. در سال 1308 کارخانه لولهسازی با تولید روزانه 25 لوله و کارخانه فشنگسازی با تولید دههزار تیر در روز گشایش یافت. هیئتهایی برای خرید تسلیحات و کارخانه تفنگسازی به آلمان و چکسلواکی اعزام شدند. آنها 47 صندوق تفنگ برنو، 48 صندوق سازوبرگ چرمی از چکسلواکی، مقداری تفنگ، مسلسل و توپهای کالیبر مختلف از آلمان خریداری کردند. با کمک کارشناسان آلمانی و چک در سال 1311 کارخانه باروتسازی و شیمیایی پارچین، در سال 1313 کارخانه تفنگسازی سلطنتآباد، در سال 1316 کارخانه فشنگسازی سلطنتآباد و در سال 1317 کارخانه مسلسلسازی دوشانتپه آغاز بهکار کردند. علاوه بر این، چند کارخانه لولهسازی و ریختهگری ایجاد شد. بنابراین با توجه به اینکه بخشی از سلاحهای ارتش از خارج وارد میشد و بخشی دیگر در ایران تولید میشد، ارتش از سلاحهای یکدستی برخوردار نبود.3
در دهه 1310، ارتش به عنوان یک نهاد، همچنان سوگلی شاه بود؛ این نهاد به ویترین یا جعبه آینهای برای رژیم شاه تبدیل شده بود و پول با دستودل بازی در آن خرج میشد. ارتش نمایانگر ایدئولوژی کامل ناسیونالیسم غیرمذهبی بود که شالوده مشروعیت پادشاهی پهلوی بهشمار میآمد. در این دهه هزینه ارتش و مخارج نظامی دستخوش فزایش بیپایانی شد
در مسیر وابستگی
تا سال 1308 بالغ بر 50 درصد از تولید ناخالص ملی به ایجاد و توسعه وزارت جنگ و ساخت کارخانههای تسلیحات، تشکیل نیروهای امنیتی و نیز کمکهزینه تحصیلی دانشجویان افسری برای تحصیل در آکادمیهای نظامی اروپایی تخصیص داده شد. ایران بیشتر تجهیزات خود را از خارج وارد میکرد، اما صنایع تسلیحاتی ایران نیز اقلامی از این تجهیزات را تولید میکرد. در جنگ جهانی دوم بیشتر یگانها مجهز به تفنگهای مدرن و مسلسل بودند. ایران طی این مدت تقریبا سیصدهزار تفنگ و ششهزار مسلسل سبک و سنگین سفارش داد. بااینهمه، طی نوزده سال تعداد تفنگهای ایران ده برابر و تعداد مسلسلهای آن 120 برابر شده بود.4
یک واحد توپخانه پیاده در سال 1303
شماره آرشیو: 130523-275م
همانطور که در ابتدا گفته شد، بخش عمدهای از سلاحهای ارتش از خارج خریداری میشد. اداره تسلیحات وظیفه خرید انواع اسلحه و ارسال آن به تهران را برعهده داشت. برای ادای این وظیفه، سرهنگ اسماعیل شفائی، رئیس تسلیحات، در رأس هیئتی برای خرید اسلحه به اروپا رفت و با اغلب کارخانجات بزرگ اسلحهسازی مذاکره کرد و خریدهای عمدهای انجام داد. او سلاحهایی از قبیل تفنگهای خودکار، توپهای سنگین و سبک، زرهپوش، ماشینهای بمبانداز و انواع و اقسام آلات و ادوات جنگی خریداری کرد؛ بهطوری که ارتش توانست علاوه بر مسلح ساختن کلیه سربازان و درجهداران خود، بخش مهمی از این نجهیزات خریداریشده را نیز ذخیره کند.5
تجهیزات مدرن در تنگنا
دادهها نشان میدهد که تمام تلاش حکومت پهلوی برای مجهز ساختن ارتش با مدرنترین سلاحها بوده است. بر اساس آمارهای موجود، در سال 1301 تعداد تفنگها 37.328 قبضه و مسلسلها 66 قبضه بود. شمار جنگافزارهای ایران در سال 1320 از این قرار بود: تفنگ 507.578 قبضه، مسلسل 8.158 قبضه، فشنگ تفنگ و مسلسل 85.511.038 عدد.6 بااینحال تنگناهای اساسی برای موفقیت در این مسیر وجود داشت که کار تجهیز سلاح را سخت میکرد.
شماره آرشیو: 130546-275م
در سال 1304 بیشتر کالاهای وارداتی از اروپا هنوز توسط نیروی حیوانی از بوشهر به تهران منتقل میشد و وسایل نقلیه موتوری در ایران کم بود. تقریبا در دهه 1310 ارتش برای حملونقل داخلی از کاروانهای خصوصی استفاده میکرد؛ به همین ترتیب، ارتباطات نظامی متکی به خدمات تلگرافی غیرنظامی موجود یا پیامرسانهایی بود که پیاده، با اسب، ماشین یا هواپیما سفر میکردند. سرویس مخابراتی بخشی از هنگهای مهندسی ارتش بود، اما این عناصر کوچک، ضعف بزرگی داشتند و آن کندی سرعت و محدودیت در دانش فنی بود. ارتش همچنین فاقد نقشهنویسان توانمند بود و به نقشههای روسیه و انگلیس اعتماد میکرد. خدمات پزشکی ارتش در وضعیت مناسبی قرار نداشت و کمبود نیرو و تجهیزات کافی به چشم میخورد. درکل شاید ماهیت روابط رضاشاه و فرماندهانش و ارتش مانع اصلی نوسازی و حرفهای شدن ارتش ایران بود. بیشتر نیروهای ارتش در تمام دوران سلطنت او به شخص شاه وفادار ماندند؛ بهویژه قدرتمندترین فرماندهان ارشد که موقعیت خود را مدیون شاه بودند.7 بدین نسبت ارتش ایران اگرچه از لحاظ تعداد ترقی میکرد، ولی به مناسبت تغییرات دائمی سازمانی، هنوز به ارتش کاملی تبدیل نشده بود. برخی هنگهای سهگردانی فقط دارای گردان 1 بودند و از حیث اسلحه بعضی پادگانها مانند لشکرهای 1 و 2 مرکز، سلاحهای جدید از قبیل مسلسل، توپ، خمپاره داشتند، ولی در لشکرهای دیگر هنوز توپخانه صحرایی انگلیسی یا روسی وجود داشت و بهجای سلاح خودکار جدید نیز از پنجاهتیرهای سابق استفاده میشد؛ همچنین در طرز تعلیمات افراد بین افسران اختلاف وجود داشت.8
در دهه 1310، ارتش به عنوان یک نهاد، همچنان سوگلی شاه بود؛ این نهاد به ویترین یا جعبه آینهای برای رژیم شاه تبدیل شده بود و پول با دستودلبازی در آن خرج میشد. ارتش نمایانگر ایدئولوژی کامل ناسیونالیسم غیرمذهبی بود که شالوده مشروعیت پادشاهی پهلوی بهشمار میآمد. در دهه 1310 هزینه ارتش و مخارج نظامی دستخوش افزایش بیپایانی شد. با گذشت سالها، کار سربازگیری نظم و روال مؤثرتری یافت و منابع مالی که به ارتش اختصاص مییافت حتی از رشد عددی افراد آن سریعتر افزایش پیدا کرد. شاه بهخصوص مشتاق بود که آخرین و جدیدترین و گرانترین تجهیزات نظامی را داشته باشد، اگرچه محاسبات دقیق دشوار است، اما پیداست که در سراسر دوره پادشاهی رضاشاه، تخصیص بودجه برای وزارت جنگ بسیار بیشتر از هر سازمان و نهاد دولتی بود و این بودجه پیوسته افزایش مییافت و تقریبا بین سالهای 1309 تا 1320 چهار برابر شده بود.9 بنابراین وزارت جنگ بیشترین پول را در اختیار داشت و وزارت دارایی هیچگاه نتوانست در آنجا حسابرسی و ممیزی کند. افزونبراین، وزارت جنگ غیر از بودجه رسمی اختصاصی خود، سالانه حدود دومیلیون لیره استرلینگ مستقیما از درآمد نفت برداشت میکرد تا به مصرف خرید جدیدترین و پیچیدهترین تجهیزات نظامی از خارج، از جمله مسلسلها برساند و از کارخانههای اشکودای چکسلواکی بهویژه تفنگهای سبک خودکار خریداری کند.10
شماره آرشیو: 7014-1ع
فشرده سخن
رضاشاه در تلاش بود ارتشی نوین تأسیس کند و این امر محور اصلی برنامههای نوسازی دولت وی شمرده میشد. سلاح و تجهیزات بخش جداییناپذیر اصلاحات در ارتش بود؛ ازاینرو ارتش در دوره رضاشاه به سلاحهای جدید و گسترده مجهز شد. بااینحال بررسی نوع، چرایی و چگونگی تأمین سلاحهای بهکاررفته در ارتش نشاندهنده بلندپروازی رضاشاه است. گسترش سلاح در ارتش رضاشاه، وابستگی به کشورهای خارجی از جمله انگلیس در عرصه تسلیحات نظامی را در پی داشت. روند رو به رشد افزایش فزاینده بودجه ارتش به نادیده گرفتن رشد سایر بخشهای دولت منجر شد. در حقیقت مبالغ کلانی که صرف خرید جدیدترین سلاحها از خارج میشد باعث نادرست جلوه دادن اولویتهای نظامی شد و به ارزیابیهای غیرواقعی و خوشخیالانه در مورد ارتش انجامید.
پی نوشت:
1. استفانی کرونین، ارتش و تشکیل حکومت پهلوی در ایران، ترجمه غلامرضا علی بابایی، تهران، انتشارات خجسته، 1377، صص 241-242.
2. باقر عاقلی، رضاشاه و قشون متحدالشکل (۱۳۲۰-۱۳۰۰ ش)، تهران، نامک، ۱۳۷۷، ص 9.
3. وحید سینائی، دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران از 1299 تا 1357، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1396، صص 285-286.
4. کاوه فرخ، ایران در جنگ: از چالدران تا جنگ تحمیلی، ترجمه شهربانو صارمی، تهران، ققنوس، 1397، ص 456.
5. باقر عاقلی، همان، ص 208.
6. وحید سینائی، همان، ص 286.
7. STEVEN R. WARD, IMMORTAL: A Military History of Iran and Its Armed Forces, Washington, DC, GEORGETOWN UNIVERSITY PRESS, p 148.
8. ذبیحالله قدیمی، تاریخ 25 ساله ارتش شاهنشاهی ایران، تهران، چاپخانههای مجلس شورای ملی و بانک ملی ایران، 1326، صص 113-114.
9. استفانی کرونین، رضاشاه و شکلگیری ایران نوین (دولت و جامعه در زمان رضاشاه)، ترجمه مرتضی ثافبفر، تهران، جامی، 1383، صص 75-76.
10. همانجا.