«علامه شهید سیدعارف حسین الحسینی در قامت یک رهبر-5» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام سیدشبیر حسین بخاری

آثار او، میراثی گران برای نسل‌های بعدی شیعیان پاکستان است

حجت‌الاسلام سیدشبیر حسین بخاری، از فعالان تنظیم و نشر آثار علامه شهید سیدعارف حسین الحسینی در پاکستان و ایران است. او در گفت‌وشنود پی‌آمده، درباره چند و چون طی این فرآیند تا کنون و نیز افق‌های پیش روی آن در آینده، توضیحاتی ارائه کرده است. امید آنکه علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید
آثار او، میراثی گران برای نسل‌های بعدی شیعیان پاکستان است
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
نحوه آشنایی شما با علامه شهید سیدعارف حسین الحسینی چگونه بود و این آشنایی و ارتباط چگونه تداوم و عمق یافت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. شهید بزرگوار علامه سیدعارف حسین الحسینی، در سال 1984 رهبر شیعیان پاکستان شد و من از آن موقع، با ایشان آشنا شدم و در گروه جوانان نهضت اجرای فقه جعفری، در خدمت ایشان بودم و فعالیت می‌کردم. در سال 1986، به حوزه علمیه قم آمدم و مشغول تحصیل شدم و نزدیک به چهار سال و چندماه، در آنجا بودم. بعد بیمار شدم و به‌ناچار، به پاکستان بازگشتم. افرادی چون آقای سیدساجد سبحانی و دیگر کسانی که عضو نهضت جعفری بودند، به من مسئولیت دادند که آثار شهید در پاکستان را گردآوری کنم. من هم با امکاناتی بسیار اندک، این کار را شروع کردم. پیش از من، افرادی آثار شهید را گردآوری و بعضی‌ها را هم چاپ کرده بودند. خود اعضای نهضت جعفری هم، آثاری را به قم آورده بودند، اما چون کارشان نظم و نسق درستی نداشت، به سرانجام درستی نرسیده بود! من بعضی از این آثار را جمع کردم و خوشبختانه به شکل خوبی، ثبت و ضبط شد. در تعطیلات، گاهی سه و گاهی شش ماه دنبال این کار بودم، که حدود پنج سال طول کشید و تا سال 1995 ادامه پیدا کرد. در مجموع توانستم 150 نوار کاست، پنجاه ویدئو و حدود سه‌هزار عکس و تعداد زیادی از اسناد و مدارک مربوط به شهید عارف را تا جایی که امکاناتمان اجازه می‌داد، جمع‌آوری کنم.
 
شبیر حسین بخاری
 
شما در این کار تنها بودید یا از دیگران نیز کمک می‌گرفتید؟
برخی از دوستان آمدند و یکی دو سالی کمک کردند، ولی اکثرا تنها کار می‌کردم!
 
به نظر می‌‎رسد که انتشار آثار علامه سیدعارف حسین الحسینی، با نظم و وسعت صورت نمی‌گیرد. به نظر شما، علت این امر چیست؟
هدف ما فقط گردآوری اسناد و مدارک بوده و وظیفه تبلیغاتی، به عهده ما نبوده است. مضافا بر اینکه از لحاظ امکانات نشر، هیچ وسیله‌ای در اختیار نداشتیم! کار هم بسیار سنگین و طولانی بود. تنها کاری که از دستمان برمی‌آمد، این بود که نسخه‌ای را به ایران آوردیم و نسخه‌هایی را هم، به جاهای دیگر می فرستادیم. من هر سندی را که پیدا می‌کردم، به شیوه عادی کپی می‌کردم، که فقط آنها از دست نروند و باقی بمانند. در زمان خود شهید هم، مردم عادی با وسایل بسیار ابتدایی، صدابرداری می‌کردند و درنتیجه کیفیت صوتی نوارها، بالا نیست. کیفیت فیلم‌ها هم خیلی پایین است، ولی ما هر موردی را که پیدا می کردیم، دو نسخه از روی آن کپی کردیم و در جاهای مطمئن گذاشتیم که گم نشوند. بیشتر فیلم‌های ویدیوئی را هم، روی سی‌دی منتقل کرده‌ایم. برای این کارها، حدود 75 هزار روپیه هزینه شد، که در آن زمان پول زیادی بود. من گروه‌های مختلفی را فرستادم که بروند و مصاحبه‌هایی را که در دست مردم بود جمع آوری کنند، که حدود 150 کاست شد. حالا هم هر کسی که بخواهد در مورد شهید بزرگوار تحقیق کند یا کتابی بنویسد، با کمال میل این منابع را دراختیارش قرار خواهیم داد. اعضای نهضت جعفری در کراچی، سایتی را راه‌اندازی کرده‌اند که امیدواریم از این طریق بتوانیم در امر معرفی شهید و آثار ایشان موفق بشویم. ما اغلب سخنرانی‌های شهید را پیاده و بعضی‌ها را ترجمه کردیم، که تبدیل به شش کتاب شد. این کار، حدود دوسه سال طول کشید.
 
کتاب‌ها موضوع‌بندی‌شده هستند؟
بله؛ نام کتاب اول «نور» و شامل سخنرانی‌های اخلاقی شهید عارف الحسینی در ماه مبارک رمضان است. نام کتاب دوم «گفتار صدق» و درباره اسلام است. نام کتاب سوم «سخن عشق» و درباره عزاداری امام حسین(ع) است. نام کتاب چهارم «آداب کاروان» و درباره نهضت‌های شیعه در پاکستان است. نام کتاب پنجم «میثاق خون» و درباره شروع نهضت در حوزه علمیه است. نام کتاب ششم «اسلوب سیاست»، شامل آرای شهید درباره ایران، جنگ ایران و عراق، عربستان، چگونگی برقراری حکومت اسلامی در پاکستان و الگوی مناسب برای آن است. ما کتاب «سفیر نور» را که در آن شخصیت شهید بسیار شفاف بیان شده است، توانستیم چندین بار تجدید چاپ کنیم. برای ترجمه کتاب‌های ایشان هم، برنامه‌هایی داریم و کاری عملی می‌نماید.
 
قدری نیز به سیره علامه سیدعارف الحسینی بپردازیم. راهبردهای دینی و سیاسی ایشان در دوران رهبری از چه قرار بود؟
قبل از شهید، فعالیت افراد در حد تغییر مفاد کتاب تعلیمات دینی مدارس شیعیان بود. شیعیان می‌گفتند: اگر برای سنی‌ها فقه حنفی هست، برای شیعه‌ها هم باید فقه جعفری باشد. شهید عارف می‌گفت: «ضیاءالحق ادعا می‌کند که می‌خواهد احکام اسلام را در پاکستان نافذ کند، ولی خواسته واقعی او، این نیست! بنابراین ما یا باید از خواسته خود عقب‌نشینی کنیم و بگذاریم او هر کاری که می‌خواهد بکند، یا با سنی‌ها متحد شویم و در اسلام‌آباد، یک حکومت اسلامی به‌وجود بیاوریم و دست آمریکا را از سر پاکستان کوتاه کنیم!». می‌گفت: «سرنوشت ملت پاکستان، باید در اسلام‌آباد تعیین شود، نه در واشنگتن یا مسکو! رویکرد شیعه و مطالبات آنها، در حد چاپ کتاب دینی و قرآن نیست! برگزاری عزاداری امام حسین(ع)، مطالبه شیعیان است. هر جا که ظلمی به مسلمانی می‌شود، ما باید علیه ظالم موضع بگیریم. فرقی هم نمی‌کند که این ظالم در پاکستان باشد، یا در عراق، یا ایران و...». می‌گفت: «ما باید در سیاست، اقتصاد و تعلیم و تربیت پاکستان، حضوری فعال داشته باشیم و در هر میدانی به عنوان یک پاکستانی مسلمان، به وظایف خود عمل کنیم». اینها شمه‌ای از سیاست‌های شهید سیدعارف، در دوران رهبری بود.
 
تحلیل شما از ارتباط ایشان با امام خمینی چیست؟
شهید، واقعا عاشق حضرت امام بود و تفکر ایشان را خیلی خوب می‌فهمید و می‌گفت: «برای برپایی نظام اسلامی در پاکستان، به الگو نیاز داریم و امام، این الگو را در اختیار ما قرار داده‌اند». شهید مثل حضرت امام، بسیار بر وحدت شیعه و سنی تأکید داشت و در این مسیر حرکت می‌کرد.
 
به نظر شما علامه سیدعارف الحسینی تا چه حد توانسته بر افکار نسل جوانِ دیروز و امروزِ پاکستان، تأثیر بگذارد؟
طلبه‌هایی که در مکتب شهید درس خواندند و با ایشان ارتباط داشته‌‎اند، امروز خود علمای فاضلی هستند و در پاکستان، کارهای انقلابی و مهمی انجام می‌دهند. ما هم تلاش کرده‌ایم با معرفی و توزیع کتاب‌ها و نوارهای سخنرانی شهید در بین نسل‌های پس از آنان، سطح آگاهی‌هایشان درباره اسلام و میزان شناخت آنها از تفکرات و راه و مکتب شهید را بالا ببریم.
  https://iichs.ir/vdcj8ve8.uqeyizsffu.html
iichs.ir/vdcj8ve8.uqeyizsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما