عدهای از هواداران دستاوردهای ملّی و مذهبی مردم ایران گرد هم آمدند تا با تشکیل نهضتی مانع یأس در جامعه شوند و در غیاب جبهه ملی همه فعالیتهای رجال ملی و مذهبی را در ایران پس از کودتای 1332 سامان دهند. این نهضت که کار خود را در همان سال کودتا آغاز کرده بود در سال 1339 به نقطه پایان خود نزدیک شد
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ نهضت مقاومت ملی، نام جنبشی است که بلافاصله پس از برکناری دکتر مصدق و انسداد فضای سیاسی و به منظور ایجاد امید و حرکت در مردم و نیز برای حمایت از دکتر مصدق و دستاوردهای مردم ایران در سالهای منتهی به نهضت ملی شدن نفت ایران تشکیل شد. نهضت یا جنبش مقاومت ملّی در واقع بر پایه اندیشههای جبهه ملّی شکل گرفت و کوشید در غیاب جبهه ملی همه فعالیتهای رجال ملی و مذهبی را در ایران پس از کودتای 1332 سامان دهد و از ایجاد یأس و ناامیدی و انسداد سیاسی در ایران جلوگیری کند. این جنبش سرانجام در 30 تیر 1339ش با ایجاد جبهه ملّی دوم پایان یافت.1
شکلگیری نهضت مقاومت ملّی
پس از برکناری دکتر مصدق از نخستوزیری در 28 مرداد 1322ش، که با موجی از دستگیریهای گسترده رجال مخالف و بهویژه یاران و رهبران وفادار به مصدق و نیز فرار و اختفای اجباری بسیاری از اعضای جبهه ملّی و حامیان نهضت ملّی شدن صنعت نفت همراه بود، عدهای از هواداران دستاوردهای ملّی و مذهبی مردم ایران و نیز هواخواهان اندیشههای دکتر مصدق در خانه ابراهیم کریمآبادی، وکیل دادگستری و مدیر روزنامه «اصناف»، و سیدرضا زنجانی گرد هم آمدند2 تا با تشکیل جنبشی مانع یأس در جامعه شوند. این نهضت بعدها به یک روایت به پیشنهاد شاپور بختیار3 و به تأسی از جبهه ملی ژنرال دوگل در فرانسه «نهضت مقاومت ملی» نامیده شد.4 اگرچه به روایت شاهحسینی، که خود از اعضای هسته اولیه و شاهد علنی اولین جلسات آن بوده است، ناصر صدرالحفاظی، وکیل دادگستری، این نام را پیشنهاد داده بود.5
هسته نخستین نهضت مقاومت ملّی
ظاهرا ایده شکلگیری نهضتی علیه کودتا و مصیبتهای آن برای آزادی و استقلال ایران نخستینبار در ذهن محمد نخشب (از حزب مردم ایران) ایجاد شد و در ادامه با هماهنگیهای مخفیانه با آیتالله سیدرضا موسوی زنجانی، حسین شاهحسینی و ابراهیم کریمآبادی، در مدت کوتاهی هسته اولیه این نهضت، که هنوز نامی بر آن نهاده نشده بود، شکل گرفت.6 بنابراین، هسته نخستین و اولیه نهضت را که با امکانات بسیار اولیه دست به کار شدند، باید متشکل از محمد نخشب، حسین شاهحسینی، سیدرضا زنجانی و ابراهیم کریمآبادی دانست. این جنبش در اولین اقدام با همّت سیدرضا زنجانی تعداد دویست نسخه اعلامیه دستنویس تهیه کرد و زنجانی، حسینی و عباس رادنیا آنها را شبانه و پیش از آغاز منع آمدورفت، مخفیانه به خانههای مردم در مناطقی همچون بازار، خیابان شاپور7 و نیز خیابان فرهنگ تهران انداختند.8
شیوه گسترش و اعضای تازه نهضت مقاومت ملّی
نهضت مقاومت ملی در آغاز کار ساختار فردی داشت، امّا سرانجام هسته اولیه این جنبش برای تأثیرگذاری در افکار عمومی و مقبولیت جامعه تصمیم گرفت از یکسو با نمایندگان احزاب، مخفیانه تماس گیرد و از سویی دیگر تلاش کرد این فعالیتها به گونهای به فراکسیون نهضت ملی مجلس نیز ربط داده شود.9
بنابراین در مدت کوتاهی پس از برکناری مصدق در 28 مرداد 1332 کار نهضت آغاز شد. اگرچه هسته اولیه نهضت مقاومت ملی شامل سیدرضا زنجانی، ناصر صدرالحفاظی، حسین شاهحسینی ، عباس رادنیا و احمد توانگر بود، اما نهضت با افراد دیگری همچون داریوش فروهر (حزب ملت ایران) یدالله سحابی (حزب ایران)، مهندس بازرگان و رحیم عطایی (از جامعه دانشگاهی) و حاج حسن قاسمیه، نماینده جامعه اصناف، ارتباط برقرار کرد.10 برخی از این رهبران احزاب چون زندگی مخفیانهای داشتند یا زمینه مناسبی برای شرکت مستقیم نداشتند نمایندگانی را از سوی خود به نهضت معرفی کردند؛ برای مثال، داریوش فروهر، داریوش عظیما را به نمایندگی از حزب ملت ایران، یدالله سحابی، خرگاهی را به نمایندگی از حزب ایران، و محمدعلی خنجی و خلیل ملکی نیز مهندس وفایی را به نمایندگی از حزب سوسیالیستها برای این امر برگزیدند.11 به این ترتیب با شرکت احزاب و گروههای طرفدار نهضت ملی ایران همچون حزب ایران، حزب ملت ایران، حزب مردم ایران و زحمتکشان و... این نهضت هواداران بسیاری پیدا کرد.12
نخستین جلسه رسمی این جنبش با حضور نمایندگان احزاب در خانه مبتکر اصلی آن، سیدرضا زنجانی، تشکیل شد و ظاهرا در همین جلسه بود که نام نهضت مقاومت ملی به تأسی از نهضت مقاومت فرانسه در جنگ جهانی دوم برای آن انتخاب شد.13 این نهضت در 7 شهریور 1332، اعلامیهای منتشر و هدف مبارزاتی خود را «اعاده استقلال ملی» و «مبارزه با استعمار» عنوان کرد.14
جلسات هفتگی برخی از سیاسیون در منزل آیتالله سیدرضا زنجانی
از نامهایی همچون آیتالله طالقانی، عزتالله سحابی، مصطفی چمران، ابراهیم یزدی (از اعضای کمیته دانشگاه) و غلامرضا تختی (از اعضای کمیته ورزشکاران) نیز به عنوان فعالان و همکاران اجرایی این نهضت نام برده میشود.
نمونههای فعالیتهای عملی نهضت مقاومت ملی
نخستین اقدام عملی نهضت مقاومت ملی تعطیلی بازار از طریق چاپ اعلامیه و نشریه برای مقابله با دولت کودتای فضلالله زاهدی بود.15 یکی دیگر از اقدامات نهضت در تاسوعا و عاشورای همان سال انجام شد. در آن روز، به هدایت اعضا و مردم، از مسجد شاه شعارهایی در حمایت از مصدق سر داده شد. این حرکت با دخالت نیروی نظامی سرکوب گردید. اقدام عملی دیگر نهضت در 12 مهر همان سال انجام شد. تعطیلی بازار، دانشگاه و مدارس و تظاهرات دانشجویان به نفع مصدق و پخش اعلامیهها و دخالت نیروهای نظامی و انعکاس اخبار در جراید دنیا از نتایج ثانویه این فعالیت بود. در 21 آبان نیز در اعتراض به محاکمه مصدق و یارانش در دادگاه نظامی، تظاهرات گستردهای از سوی نهضت ترتیب داده شد. تظاهرات روزهای 14، 15 و 16 آذر در دانشگاه تهران، که به ورود نیروهای سرکوبگر به دانشکده فنی و در نتیجه شهادت چند تن از دانشجویان منجر شد، نیز از مشهورترین اتفاقاتی بود که بر اثر هدایت نهضت شکل گرفت.16
معرفی افرادی برای شرکت در انتخابات دوره هجدهم و نیز اعتراض به نتایج آن و طرح شکایت به دیوان عالی کشور و سازمان ملل از دیگر اقدامات این نهضت بود. اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت در سال 1333ش، از طریق شکایت به دیوان عالی کشور، انتشار کتابچه، اطلاعیه، اعلامیه، تهیه نامههایی برای ارائه به نمایندگان مجلس و سنا به منظور تبیین حقوق ایران در ماجرای نفت و نیز اعتراض به زوایای استعماری این قرارداد از جمله اقدامات نهضت مقاومت ملی بهشمار میآید.
حسین شاهحسینی در کنار آیتالله سیدمحمود طالقانی، حجتالاسلام سیدضیاءالدین حاج سیدجوادی،
غلامرضا تختی، روحالله جیرهبندی و... در حاشیه کنگره جبهه ملی دوم (سال 1340)
علل ناکامی نهضت
نهضت مقاومت ملی در واقع گروهی با فعالیتهای آشکار و نهان بود که در فضای خفقان پس از برکناری مصدق و دستگیری و اختفای رجال ملی بهویژه اعضای جبهه ملی، مصدر حوادث مهمی همچون 16 آذر نیز شد. این نهضت به دلیل مسائلی همچون خفقان شدید حاصل از برخوردهای شدید نیروهای نظامی با مخالفان، اختفا و نیز زندانی شدن مصدق و از دست رفتن رهبری او در سالهای زندان و تبعید، نتوانست به بسیاری از اهداف خود جامعه عمل بپوشاند. اوج فعالیت نهضت مقاومت ملی سالهای 1332 تا 1334 بود که در بازار و دانشگاه اقدامات مؤثری انجام داد، اما از سال 1335 به دنبال شناسایی و دستگیری رهبران نهضت مقاومت ملی از جمله سیدرضا زنجانی و اعضای کمیته مرکزی بهشدت به نهضت و فعالیتهایش ضربه وارد شد. در سال 1336ش، در پی انتشار جزوهای به نام جزوه نفت و بیانیهای با عنوان «در مقابل این توطئه هوشیار باشیم»، دستگیری و تبعید برخی از اعضای بنیانگذار و مؤثر نهضت شدت گرفت.
دستگیریها، فشارهای سیاسی ناشی از خفقان و هزینهدار بودن فعالیت در نهضت مقاومت ملی، حتی جلب کادر جدید برای فعالیتهای آن را با مشکل جدی مواجه کرد؛ به گونهای که نهضت مجبور شده بود برای پخش اعلامیه از اعضای مهم و شناختهشده استفاده کند که همین امر نهضت را در سال 1339 به نقطه پایان خود نزدیک کرد و فعالیتهای آن به هستههای کوچک در داخل و خارج از کشور محدود شد، اما در نگاهی دیگر نهضت مقاومت ملی در روزهای بسیار سخت تاریخ معاصر ایران، با جلب سلایق گوناگون فکری، دینی و سیاسی، مقدمات فعالیتهای سیاسی علیه سلطنت را در سالهای بعدی تا سقوط پهلوی در 1357ش فراهم کرد.